فساد و مساله هفت سنگان


همه دلسوزان متفکر انقلاب می‌دانند که آنچه تهدید اصلی نظام است؛ فساد است و اگر آمریکا نتوانسته غلطی بکند؛ از شکاف فسادی که اختلاس‌گران ایجاد می‌کنند هر کاری می‌تواند انجام بدهد.
روشن است که سوءاستفاده کنندگان ـ کلاهبرداران و اختلاس‌کنندگان از داخل شاکله نظام هستند. باند هستند و مافیای بهم پیوسته و دارای قدرت قضایی و اجرایی وگرنه از بیرون نظام، منابع دست کسی نیست که به واسطه آن بتواند اختلاس کند. و اما چرا به راحتی با فساد نمی‌توان مبارزه کرد؟ اول همان است که قبلا گفته شد. اشتراک منافع باندهای مافیایی که در قدرت هستند. یک نفر در راس یک بانک، یک نفر در دادگستری در قدرت است، یک نفر در بانک مرکزی و یک نفر در صنایع و ... این افراد برنامه می‌ریزند یک رانتی را فردی در اختیار بگیرد و بعدا منافعش را تقسیم کنند. نفری که مثلا در ارشاد است شرکتی تازه به ثبت رسیده را به بانک مرکزی معرفی می‌کند که دلار تخصیص بدهند تا کاغذ وارد کنند. نفر گمرک و نفر بانک و غیره دست به دست هم می‌دهند؛ کاغذ با ارز دولتی وارد می‌شود و به قیمت آزاد فروخته می‌شود. اگر روسای بالادستی ارشاد پرونده تشکیل بدهند؛ نفر دادگستری پرونده را از دور خارج می‌کند اگر رسانه‌ها هم ورود کنند با انگ تضعیف نظام برخورد می‌کنند.  دومین عامل که هم عمومیت دارد و هم در آن با مساعدتی که به امنیت فساد می‌کنند احساس خدمت و انقلابی‌گری و روشنفکری و غیره هم می‌کنند؛ و از مورد اول هم بدتر، حمایت‌های جناحی از فساد است. مثلا شهردار جدید پرونده شهردار قدیم را می‌دهد به قوه قضائیه و ذینفعان و سوءاستفاده کنندگان آن زمان که شاید روح آن شهردار هم از آن بی‌خبر باشد؛ شلوغ می‌کنند و هیاهو که این شهردار اصلاح طلب است و درواقع دارد اصول‌گرایی را متهم می‌کند (یا برعکس)؛ سپس کلیه رسانه‌های جناح مربوطه به اتفاق کلیه عواملی که در کلیه دستگاه‌ها دارند با پول و عده‌ای در راه رضای خدا! از طرح پرونده فساد با سر و صدا و جوسازی و غیره جلوگیری می‌کنند. اگر نشد؛ یک مشکل اخلاقی یا مالی و غیره برای شاکی پیدامی‌کنند که معمولا بیشتر افراد مشکلاتی بین خود و خدا و دوربین! دارند و اگر نداشته باشند هم ایجاد می‌کنند و شاکی از صرافت پیگیری می‌افتد یا چنان مشکلات شخصی برایش ایجاد می‌شودکه دیگر دنبال مساله را نمی‌گیرد. در حالی که افراد معتقد و مومن به انقلاب از هر جناحی که هستند؛ باید فکر کنند که فساد از هر طرف که باشد دشمن اول انقلاب است. هیچ اشکالی ندارد که مثلا شهردار یا رئیس بانک یا قاضی یا استاندار مرتبط با جناح ما باشد و اگر شیطان فریبش داد و اختلاس کرد؛ از زیر چتر حمایت خارجش کنیم و بگوییم ما عقد اخوت با کسی نبستیم. تا زمانی که سالم بودی مورد حمایت بودی، اکنون که به شیطان نفس پیوستی برو تحت حمایت همان! فقط همین راه است که انقلاب را محفوظ می‌دارد. ما به رئیس‌جمهور رای دادیم. مثلا برادر ایشان اگر سوءاستفاده کرد؛ با برادرش برخورد کنید. فرد فاسد مورد تایید ما نیست. معاون رئیس قوه قضائیه اختلاس کرد تا دیروز رئیس قوه قضائیه بیشتر از آنکه به کار خودش برسد؛ مواضع سیاسی اتخاذ می‌کرد و از رهبری و انقلاب حمایت می‌کرد (این مساله را در زمان ریاست آقای لاریجانی در همین ستون نوشتم). اکنون که معاونش متهم به اختلاس است؛ قربانی رهبر و نظام هم بشود بی‌فایده است. پایه نظام را می‌زنی و به رأس نظام خضوع می کنی؟ چه فایده‌ای دارد؟ نظام و رهبری چه نیازی به پشتیبانی کلاهبرداران و غیر مدیران خودخواه خود بزرگ‌بین دارند که زیر بغلشان اختلاس پرورش می‌یابد؟  سالم‌ترین و بی‌غل و غش‌ترین مبارزه با فسادی که شخصا دیده‌ام مبارزه امام جمعه محترم قزوین با فساد (احتمالی) هفت سنگان است. کسانی که متهم هستند؛ ظاهراً با رابطه در هفت سنگان زمین کشاورزی را به مسکونی تبدیل کرده‌اند و امروز هر کدام صاحب چند میلیارد دارایی هستند؛ نه اصلاح طلبند نه اصول‌گرای به معنای حزبی‌اند نه لیبرالند. عده‌ای قدرتمندِ قانون‌دان در دادگستری و استانداری و غیره جمع شدند و زمین وسیعی را تملک کردند. مبارزه با این اقدام چه سودی برای امام جمعه دارد؟ آیا مخالفین سیاسی را محکوم می‌کند؟ که نمی‌کند! بلکه برعکس، قشر وسیعی از ارادتمندان نظام در این تعاونی قرار دارند. آیا قرار است این زمین‌ها مثلا بین هواداران یا حتی مستضعفین توزیع شود؟ که نمی‌شود. بنابراین هیچ اراده‌ و منظور و نیتی پشت این مقاومت قرار ندارد. غیر از اعتقاد راسخ به این اصل که این نظام را مبارزه با فساد حفظ می‌کند؛ زمین‌های هفت سنگان (احتمالاً!) مثل گوشت فاسدی هستند که زدودنش نه تنها غذا را کم یا بی‌مزه نمی‌کند؛ بلکه باعث سلامتی افرادی می‌شود که امروز درگیر آن هستند.  در عین حال قضیه هفت سنگان مثل شکم بیمار در اتاق عمل است. شکم را باز کرده‌اید سریع‌تر تصمیم‌گیری و جراحی کنید. اگر غده بدخیمی وجود دارد جراحی کنید و شکم را ببندید و اگر چیزی وجود ندارد؛ تا خون و تنفس و غیره هست؛ بیمار را خلاص و مرخص کنید. گاهی اگر عارضه ی بیماری، بیمار را نکشد؛ بلاتکلیفی‌اش در اتاق عمل این کار را می‌کند. 

دوشنبه 28 مرداد 1398
04:00:45
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT