اینکه انصاف داشته باشیم و همیشه حق را به خودمان ندهیم خیلی خوب است. اما اینکه حق را همیشه به کسی بدهیم که قدرت را در دست دارد کمال بیانصافی است.
آمریکا ما را با پایگاههایش محاصره کرده و ناوهای جنگیاش از خلیجفارس بالا و پایین میروند و ما را تحریم کرده است هیچ؛ به کشورهای دیگر هم با قلدری میگوید اگر ایران را تحریم نکنید؛ شما را هم مثل ایران تحریم میکنیم و آن وقت شماره تلفن میدهد و منتظر تلفن است؛ برای چه؟ برای مذاکره یا تسلیم؟
کسی که بنای مذاکره دارد که طرف مقابل را تحت محاصرهی اقتصادی و نظامی قرار نمیدهد. این مذاکره نیست بلکه اعلام تسلیم است و وقتی که تسلیم شوی دیگر تو تعیینکننده شرایط نیستی و نمیتوانی حتی شرایط طرف مقابل را نپذیری، چه رسد به اینکه در مقابل آن امتیازی بخواهی.
این حضراتی که ژست روشنفکری میگیرند و معالاسف در فضای مجازی به مرجع افرادی مثل خودشان تبدیل شدهاند، چرا از عهدنامه ترکمنچای ناراحتند؟ یا نیستند؟
چنان ژست سیاستدانی و بیطرفی میگیرند که هرگونه انتقاد به آمریکا برای لشکرکشی به خلیجفارس را به عنوان دفاع از منافع ملی آمریکا توجیه میکنند و ما چون خیال میکنیم زورمان به آمریکا نمیرسد؛ بنابراین باید کوتاه بیاییم و تن به مذاکره بدهیم. ترجمان این حرف، این است که چون دشمن قوی است پس بدون دعوا و مذاکره هر آنچه را که او میخواهد تحویلش بدهیم. هزینه آمد و رفتنشان به منطقه را هم پرداخت کنیم.
همه حرف آمریکاییها این است که شما باید خلع سلاح شوید تا من بتوانم بدون فوت وقت و بدون امکان مقاومت آنچه را که دیکته میکنم بنویسید.
آنها برجام را که کمی عادلانه بود و حقوق انسانی ما را هم ملاحظه داشت؛ برنتافتند. اکنون دندان پلنگ و پنجه شیر را نشانه رفتهاند که به جایش چه بدهند؟ و اگر ندادند، پلنگ بیدندان و شیر بیپنجه چه کند؟
آیا آنها همهشان از آمریکا تا اروپا سابقه قابل قبولی در عمل به تعهداتشان داشتند که ما با کمال اطمینان بگوییم بسیار خوب این چهار تا موشک را هم میدهیم شما را به جان عزیزانتان به تعهداتتان عمل کنید؟
آمریکای بدعهد که قلدری کرد و کنار کشید؛ اروپا آیا کاری کرد؟ آیا آمریکا و اروپا نقش پلیس بد و خوب را اجرا نکردند؟ کار آمریکا را تقبیح کردن و کاری برای جبران آن نکردن چه سود و معنایی دارد؟
بنابراین ما چارهای نداریم که بگوییم ما سلاحهایمان را تقدیم نمیکنیم. اگر میخواهید خودتان بیایید ببرید و آن وقت است که موشکها و همه ظرفیت نظامیمان را تقدیمشان میکنیم.
با این استراتژی آمریکا باید برای اولین بار در تاریخ یک گزینه به گزینههای روی میزش اضافه کند و آن هم بازگشت از مواضع است؛ زمانی که مخالفش در خودش میبینید که نه جنگ میکند و نه مذاکره میکند.