آمریکا با قدرت معنوی نظام دینی در جنگ تحمیلی آشنا شد و با شناختی ناقص از شهادتطلبی به عنوان موتور اصلی قدرت نظام دینی؛ دست به شبیهسازی زد و با ساخت سازمانهایی مثل طالبان و القاعده و در آخر هم داعش چنان با پشتوانه ثروت و قدرت و خرافات و انحرافات دینی، شهادتطلبی را شبیهسازی کرد که جاهلان داعش به کمرشان در کنار بمب، قاشق میبستند تا نهار را در بهشت در خدمت پیامبر اکرم باشند! اما داعش شکست خورد و معلوم شد آمریکا بار دیگر در شناخت ایدئولوژی پشتیبان جمهوری اسلامی شکست خورده است و شهادت طلبی با عملیات انتحاری تفاوتهای ماهوی دارد. شهادتطلبی اصیل، حاصل علم و ایمان توامان است نه جهل و حماقت و جنایت و خودکشی از فرط نفهمی!
این خطر، برخلاف خطراتی که دیروز برشمردیم نظامی نیست. اقتصادی هم نیست، اعتقادی است. اما آمریکا تنها قدرت و ثروت دارد و فقط با همین دو عامل میتواند برای مبارزه با دشمنانش وارد میدان شود.
در جنگ به خاطر عدم درک از شهادتطلبی همانطور که در سوریه و جنوب لبنان و یمن مستقیما و در عراق در لباس داعش شکست خورد و مجبور به عقبنشینی شد یا میشود؛ در ایران به طریق اولی نمیتواند و نمیخواهد وارد فاز نظامی شود. زیرا خوب میداند که ایران سوریه نیست که در صورت شکست، آمریکا دمش را بگذارد روی کولش و میدان را خالی کند. جمهوری اسلامی تا داخل کاخ سفید هم متعرض و متجاوز نظامی را رها نمیکند. آمریکا میداند که جنگ با ایران دیگر نیابتی نخواهد بود. عربستان و امارات و اسرائیل قدرتش را ندارند که بخواهند به نیابت آمریکا در منطقه بجنگند و جنگ تا وسط خیابان منهتن نیویورک گسترش پیدا خواهد کرد.
بنابراین از قدرت نظامی صرفنظر میکند اگرچه آن را در هیبت لولو برای ترسانیدن اطرافیان ایران و دلخوشی دشمنان داخلی از روی میز حذف نمیکند.
در مقابله با ایران تنها سلاح ثروت میماند. یعنی تحریم! آمریکا تحریم را شروع کرده و آن را میخواهد به قول پمپئو تا شنیدن خرد شدن استخوان ملت ایران ادامه دهد و حیرت از عمق وطنفروشی و ملتفروشی تعدادی مترسک تکنوکرات که آمریکا را دعوت به ارایه تحریم میکنند و از این کارشان دلشادند!
اما آمریکا به دنبال براندازی جمهوری اسلامی نیست و از این نمد برای آن دلقکان ملتفروش کلاهی بافته نمیشود و دریغ از کبابی که بوی داغ کردن خر به مشامشان رسانیده است!
برخلاف آنان آمریکا میداند که برای دزدیدن منارِ جمهوری اسلامی، اول باید چاهش را حفر کرده باشد. آمریکا به کجای این شب تیره بیاویزد قبایش را که براندازان ملتفروش، قبل از اینکه به پشت مرزهای جمهوری اسلامی برسند؛ خودشان همدیگر را میخورند. با کدام رهبر و با کدام وحدت و با کدام نیرو و در کجا میخواهند حکومت کنند؟ نوکری آمریکا که برای حکومت برای آمریکا کافی نیست.
بر فرض که جمهوری اسلامی به هر دلیل و شکلی کنار گذاشته شود؛ آیا منافقین وجهه و اقبال حکومت برمردم ایران را دارند؟ از خودشان نپرسید، از آمریکا بپرسید جوابش را میداند. آیا شاهزادهای که هنوز پول توجیبیاش را از مامانش میگیرد که ثروت ایران را کوچ داد تا در آمریکا زندگی مرفه غیرسیاسی داشته باشد، توان اداره چالشهای بعد از براندازی ایران را دارد؟
آمریکا بهتر از هرکس میداند که جمهوری اسلامی آلترناتیوی ندارد که به درد آمریکا بخورد و بتواند ایران را مثل عراق به آرامش برساند؛ چرا که سپاه، حزب بعث نیست که مثلا به فرض محال در صورت براندازی اعضایش هر کدام دنبال یک سوراخ موش فرار کنند. کسی یا کسانی باید باشند که بتوانند وسط میدان بایستند و مهارش کنند و این رفاهزدگان شکمچران خوشگذران، مرد چنین میادینی نیستند. آمریکا بهتر از هرکس میداند اما این حقیقت را به زبان نمیآورد، چرا که نمیخواهد این ابزارهای دشمنی با جمهوری اسلامی را از خواب خوش خرگوشی بیدار کند.
آمریکا ترجیح میدهد یک حکومت واحد یکپارچه بیدغدغه اما به فرمان، در ایران حکومت کند، حتی اگر نامش جمهوری اسلامی باشد؛ به همین دلیل است که سلاح تحریم را انتخاب کرد تا با فشار به محرومترین اقشار جامعه ایران بزرگترین پشتوانه انسانی جمهوری اسلامی را از حکومت جدا کند. در واقع آمریکا انتقام شکستهایش را از محرومین مومن خاک ایران میگیرد نه از بعضی مسئولین بیدرد دو تابعیتی! اینان دیدهبانان آمریکا هستند، نه دشمنانش!
آمریکا اگر بتواند مردم ایران را مثل مردم الجزایر با آرامش به میدان بیاورد؛ قطعا مردم دست خالی به خانههایشان باز نمیگردند! همانطور که در مصر و اخیرا در سودان مردم به خیابانها آمدهاند که تحلیل مشخص این کنشهای سیاسی البته فرصتی دیگر را میطلبد. اما آمریکا در به میدان آوردن مردم در این چند تستی که در این سالها زده ناموفق بوده است. لذا تحریم را دنبال میکند و خیال میکند مردم در اثر گرسنگی به خیابانها خواهند آمد و این بار نه برای براندازی بلکه برای انقیاد حکومت به سرسپردگی به آمریکا و گوش به فرمان بودن به صهیونیسم.
تردیدی نیست که آمریکا باز هم اشتباه کرده است. تحریم، مردم را برای تسلیم حکومت قطعا به میدان نمیکشد و از شورش گرسنگان قطعا دموکراسی و حقوق بشر حاصل نمیشود. تحریم، و تروریست خواندن سپاه، آخرین تیر ترکش آمریکاست و مقاومت، ایستگاه نهایی عقبنشینی آمریکا.
این اتفاق نه ده سال و بیست سال دیگر؛ بلکه در همین یکی دو سال آینده خواهد افتاد!
بنابراین کیهان که معتقد است باید تنگه هرمز را ببندیم تا تضعیف نشویم که آمریکا حمله نظامی کند؛ یادش رفته است که رهبری تاکید کردند که آمریکا حمله نظامی نمیکند و این تاکید مبتنی بر یک تحلیل سیاسی مستحکم است. فلذا نباید فریب افراطیون را بخوریم و با تحریک اخیر آمریکا؛ دست به فعل و انفعال نظامی بزنیم.
دشمنان منتظر باشند که ما نیز منتظریم! «فتربصوا انا معکم متربصون» (52توبه)
¨