دیروز دقیقا در روز ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار؛ آمریکا سپاه پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. اما چرا پله آخر؟
بارها گفتیم که آمریکا قدرت نظامی دارد. اما توان و اراده اقدام آن را ندارد. آمریکا قدرت نظامی را مثل ژاندارمها به کمر بسته است تا دیگران بدانند قدرت در دست کیست و از کجا باید تبعیت کنند. اما به کار بردن این اسلحه نیاز به مقدماتی طولانی و دلایلی پیشبینانه و عقبه مالی دارد.
آمریکا هر جا به واسطه نشان دادن قدرت نظامی توانست رعب و تفرقه و ناامنی و اضطراب و قحطی و گرانی ایجاد کند؛ موفق شد. اما هر جا که اجبارا دست به عملیات نظامی زد غیر از هزینههای بیش از پیشبینی، موفقیتی حداقلی هم به دست نیاورد.
صدام حسین یک دیکتاتور در خاورمیانه بود که به ضرورت تقویت در برابر ایران در جنگ تحمیلی، بیش از اندازه لازم توسط غرب قوی شده بود و در حمله به کویت نشان داد که از کنترل خارج شده است و باید مهار شود. اقدامات سیاسی و ارعاب، فرمانده جنگ دیده قادسیه را مرعوب نکرد، لذا آمریکا چارهای نداشت جز اینکه شمشیر بیرون شده از غلاف را فرود آورد. نتیجه این شد که صدامی که هرگز تا ابد امکان رابطه با ایران را نمیتوانست داشته باشد؛ کنار رفت و دولت، منتخب اکثریت شیعیان عراق، شد متحد جمهوری اسلامی ایران! حاصل این اقدام نظامی تنها شش هزار میلیارد دلار هزینه بود که روی دست آمریکا ماند.
آمریکا در سوریه هم غیر از هزینه طرف دیگری نبست. در افغانستان هم همینطور و اخیرا زمزمه پرسشهای کنگره بلند است که حمایت آمریکا از تجاوز عربستان به یمن چه محلی از اعراب دارد؟
بنابراین به ضرس قاطع میتوان گفت که قدرت نظامی آمریکا نمایش است و توان و وجاهت اعمال قدرت ندارد. در عین حال اما آمریکا به هیچوجه تمایل ندارد که دیگران بفهمند یا پیشبینی کنند که تکیهگاه نظامی آمریکا تنها برای ترسانیدن است. به همین دلیل پله به پله به مرحله نظامی نزدیکتر میشود. در هر مقطع که به نتیجه برسد؛ متوقف میشود. به همین دلیل است که مقام معظم رهبری سال گذشته قاطعانه گفتند که فکر حمله نظامی آمریکا را از سرتان بیرون کنید. آمریکا هرگز دست به اقدام نظامی نمیزند.
اگر مقاومت کنیم و از تبلیغات رسانهای و نشستها و اعلام مواضع و غیره نترسیم؛ آمریکا یا سکوت میکند که عقبنشینی است یا دعوت به مذاکره بدون پیش شرط میکند که این هم عقبنشینی است یا ریسک بزرگی را میپذیرد و یک پله دیگر به گزینه نظامی نزدیک میشود؛ بدون اینکه توان اقدام به آن را داشته باشد. تروریست اعلام کردنِ سپاه پاسداران آخرین پلهای است که آمریکا میتواند به پیش برود به دلایلی که خواهیم گفت. اما قبل از آن توضیح بدهم که آن ریسک بزرگ که آمریکا باید بپذیرد تا به گزینه نظامی از این نزدیکتر بشود؛ چیست؟
این ریسک سه وجه دارد. وجه اول اینکه هر چه به این گزینه نزدیکتر شود؛ بیشتر معلوم میشود که توان عملیات نظامی ندارد. لذا اثرات روانی ترس و بیثباتی از بین میرود.
وجه دوم این است که با نزدیک شدن به گزینه نظامی قیمت نفت سرکشی میکند و از کنترل خارج میشود. این چیزی نیست که اقتصاد دنیا تحمل آن را داشته باشد و کارتلهای نفتی که قرار است هزینه جنگ را تامین کنند؛ به گل خواهند نشست.
وجه سوم این است که نشانه رفتن سپاه؛ همه مردم و مسئولان را حول محور سپاه و دفاع و حمایت از کیان نظامی ایران متحد میکند.
امروز همه جناحها و افراد با هر نقد و نظری که به هم دارند متحد شدهاند.
•
و اما چرا تروریست اعلام کردن سپاه پاسداران پله آخر است؟ زیرا که اولا این گزینه حق عمل به مثل به جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران میدهد و ثانیا ارتش آمریکا به محض رویت سازمانهایی که آنان را تروریست اعلام کرده است میتواند شلیک و حمله را آغاز کند.
بنابراین اگر ناوهای آمریکایی به قایقهای موشکدار سپاه پاسداران در خلیجفارس برسند یا باید شلیک کنند که پاسخ در خور میگیرند یا باید تغافل کنند و از قانونشان عدول نمایند. در صورت اول آمریکا جنگی را شروع کرده است که توان ادامه یا حتی پایان دادن به آن را ندارد وضعیت نفت هم از کنترل خارج میشود و چنانچه مورد دوم اتفاق بیفتد این به مثابه تسلیم و عقبنشینی آمریکاست که سقوط و بازگشت از پلهها را در پی دارد.
•