هم مردم و هم مسئولین، اصلیترین سوالی که در ذهنشان است؛ این است که آنچه پایههای نظام را ممکن است متزلزل کند؛ چیست؟ گرانی و نوسات ارزی یا تهدیدات تحریم یا جنگ؟
حقیقت این است که هیچکدام از این تهدیدات؛ درواقع پایههای نظام را نمیتواند متزلزل کند؛ بلکه تحریمها خود به فرصتهایی هم میتواند تبدیل شود. جنگ هم تهدید نیست آنکه سی و اندی سال قبل جنگ را به ما تحمیل کرد؛ امروز کجاست و ما کجائیم؟ همه این تهدیدها امکان تبدیل شدن به فرصت را دارند به شرطی که ملت همان ایمانی را که سی سال قبل به حکومت داشت؛ داشته باشد. ملت، امام و مسئولین و رزمندگان را کسانی میدید که از مال دنیا و تجملات و اشرافیگری به دور هستند و دنیا را سه طلاقه کردهاند. آنان هم صبر میکردند و به حمایت از حکومت جبههها و پشت جبههها را پر میکردند. امروز اما سر هر بانکی را برمیداری عدهای آقازاده فاسدکه نه درس خواندند و نه هنری دارند؛ چنبره زدهاند ومشغول اختلاس هستند. دکل نفتی گم میشود و سپس پروندهاش هم. طلا و دلار ازکشور خارج میشود.
قاچاق به داخل کشور از نظارت و توان دولت خارج شده است. فساد به تعبیر مقام معظم رهبری شده است اژدهای هفت سری که یک سرش را قطع میکنند؛ دوباره بلند میشود و به حیات و کارش ادامه میدهد. اگر حکومت همین تعبیر رهبری را فهم و اجرا کند؛ نظام را نجات داده است. اما اگر مثل تاکنون از سرمایه مادی و معنوی نظام خرج آقازادههای فاسد کنند؛ مطمئن باشند حتی جنگ و صعود ارزی هم نباشد؛ نظام از داخل متلاشی میشود.
عدهای برداشتشان از این تعبیر رهبری این است که حضرت آقا فرمودند فساد اژدهاست و هفت سر دارد و ما هم که داریم مبارزه میکنیم خیلی توقع نداشته باشید دو سه ماهه جواب بدهد! یعنی شما هراسان نشوید و مشغول کارتان شوید و ما هم مشغول دریدن مردم! چهار تا آقازاده بنام مقدس ثامنالحجج، با 6 میلیون تومان سرمایه اولیه هزاران میلیارد پول مردم را چپاول میکنند آخرش با تحصن و فشار از پایین و بالا دولت را مجبور میکنند به نام خواباندن سر و صدای مردم و برگرداندن حق مردم از جیب همه مردم درمیآورند و به آنان پرداخت میکنند و درواقع حضرات سران فساد را از زیر فشار درمیآورند که سرانجام یکی یکی آن هم پس از رو شدن پرونده به خارج فرار کنند. وگرنه کجا از ایران برای چپاول و فساد برای آنها امنتر است؟! اما واقعیت تعبیر رهبری این بود و هست که هفت سر را با هم بزنید که اژدها دیگر بلند نشود یا اگر یک سر را زدید و بلند شد؛ عقبنشینی نکنید و خیالتان هم راحت شود؛ دنبال سر دوم باشید و سران دیگر تا آخر... اینکه هر گاه سر و صدایی شد ناخن اژدها را میگیرید یا فوقش یک مو از آن میکنید؛ چاره فساد نمیشود. زخم زدن به دست و پای اژدها، اژدها را هشیار میکند. موقتا عقبنشینی میکند و با اطلاعات جدید برمیگردد. منظور رهبری این است که اژدهای فساد را از سر باید جدا کرد نه از دست و پا امیرالمومنین نگفت اگر سهم همسر پیامبر و طلحه و زبیر را قطع کند؛ نظام با چالش هویت مواجه میشود. فرمود هویت نظام همین فسادستیزیاش است. نظامی که مصلحتا با فساد کنار بیاید؛ دیگر نظام اسلامی نیست. آنکه با تسامح با فساد آقازادهها میخواهد نظام را حفظ کند؛ برود با آمریکا کنار بیاید که بهتر است. میدانیم که سهم آقازادگان طلحه و زبیر را قطع کردن، مشکلات جمل را به دنبال دارد؛ اماحکومت؛ حکومت علی میماند. علی (ع) میله داغ را به دست برادرش نزدیک کرد نه فلان مامور رشوه بگیر سر مرز و سه راه! بقول دلسوزی که میگفت: فساد فراجناحی شده است. اگر همه دلسوزان اصیل نظام فساد چپ و راست برایشان فرق نکند و سر اژدها را در نزدیکترین نقطه بالاترین مرکز قدرت هم پیدا کردند؛ قطع کنند؛ نظام در جنگ ارزی و ارضی و سماوی قویتر میشود. کما اینکه قبلا هم اینگونه تقویت شد. و اگر در این جبهه کمیتش بلنگد، چه جنگ بشود و چه نشود و ارز چه بالا برودچه پایین از نظام اسلامی چیزی باقی نمیماند. با حجاب یا بیحجاب، با موسیقی یا بیموسیقی با روحانی یا بیروحانی....