هفته گذشته در یک توافق تعجبآور، ترامپ و «اون» رهبر کره شمالی در سنگاپور دیدار و یک سند عادی بدون پشتوانه و ضمانت اجرا به امضاء رساندند.
این سند، کمترین جنبه اجرایی ندارد و کاملا مشخص است که ترامپ تنها به تبلیغات جنجالی آن چشم داشته است. اما پرسش اینجاست که ترامپ از این سند چه بهرهبرداری مینماید و به کره شمالی از این بهرهبرداری، چه میرسد؟
پمپئو وزیر خارجه آمریکا پس از این دیدار کاملا تشریفاتی اعلام کرده است که تحریمها با شدت تا تعطیلی و انهدام کامل توان هستهای کره شمالی ادامه خواهد داشت و کره شمالی هم هیچ عکسالعملی در مقابل آن انجام نداد.
اینکه خیال کنیم تحریمها در عرض چند ساعت چنان اثری داشته است که دهها سال سیاست هستهای همراه با تحریمهای سخت کره را تحت تاثیر قرار داده و رهبر کره را به زانو درآورده است خیلی ابتدایی و کودکانه به نظر میرسد. بلکه دلایل محکمتر و متقنتری دارد که پشت پرده این توافق و این اظهارنظرهاست که به آن میپردازیم.
کره شمالی تنها برگ برندهاش، توان هستهای است حتی اگر ترامپ اروپا و ایران را جا نگذاشته بود و بد عهدی نکرده بود و برجام را نعل به نعل اجرا میکرد؛ رهبر یک کشور هستهای حتی اگر بنای معامله توان هستهاش با رفع تحریمها را هم داشت؛ عاقلانه نبود و نیست که کل توانش را معدوم کند بعد دنبال آمریکا بدود برای رفع تحریمها.
پس چرا چنین توافقی را امضا کرد؟
سه دلیل بیشتر نمیتوان برای آن تصور کرد:
الف: کره شمالی آنقدر مستاصل شده که یک روزه تصمیم گرفته کلیه توان هستهای اش را از بین ببرد و این ریسک صد در صدی را بپذیرد و درواقع در مقابل واگذاری کل توان هستهای، دستش را به گدایی دراز کند و تیری در تاریکی که شاید آمریکا تحریمهایش را قطع کند. این تصور، بینهایت کودکانه است. هیچ کشوری در هیچ شرایطی چنین کاری نمیکند. مخصوصا با ترامپ که سابقه خوبی در عمل کردن به تعهداتش ندارد.
ب: کره شمالی کلیات توافق را امضاء کرد؛ اما در عمل هرگز آن را اجرا نمیکند. این تحلیل هم پذیرفتنی نیست. چرا که چه فایدهای برای کره شمالی دارد که توافق نامهای را امضاء کند که میداند نمیخواهد اجرایش کند؟ با توجه به اینکه اعلام شده کمترین امتیازی قبل از انهدام کامل توان هستهای نخواهد گرفت.
ج: تنها تحلیل صحیح و منطقی این حالت باقی میماند که رهبر کره شمالی در مقابل یک امتیاز بزرگ، راضی شده است که تن به امضای نمایش این توافق خفت بار بدهد؛ اما هرگز آن را عملی نکند.
اینکه این امتیاز چه بوده؛ خیلی اهمیت ندارد. اما اینکه این امضای نمایشی به چه کار آمریکا میآید که امتیازی داد تا آن را اخذ کند؛ مهم است.
ممکن است بگوییم ترامپ برای انتخابات دور بعد به آن احتیاج داشته است. اولا ترامپ با کاهش بیکاری آمریکا تا 5/3 درصد و کلاه گشادی که سر عربستان گذاشته و توافقی که با روسیه نموده و سوریه را موشک باران کرده؛ قطعا انتخاب دوره بعدش را تضمین کرده است. ضمن اینکه معمولا روسای جمهوری در آمریکا تک دورهای نشدهاند و احتمال انتخاب دوباره ایشان کم نیست.
این در حالی است که تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خیلی فاصله داریم و اگر تا آن وقت این توافق عملی نشود؛ که نمیشود؛ میتواند برای ترامپ امتیاز منفی محسوب گردد.
بنابراین به نظر میرسد ترامپ معاملهگر و تاجر لابیباز، پس از خروج از برجام، نیاز به اقدامی داشت که اروپا را به پذیرش برجام منهای آمریکا متقاعد کند و در عین حال با جذب کره شمالی راه را بر تجدید حیات هستهای ایران ببندد. لذا امتیاز بزرگی داد تا کره شمالی را به امضای صوری چنین توافق غیرعملیای راضی کند.
ایران روشن است که با هوشیاری باید اوضاع را پیگیری کرده، منفعل نشود اگر مدت کوتاهی بتواند جوّ روانی یاس و خستگی مورد انتظار آمریکا را در داخل کشور مدیریت کند؛ مکر آمریکا به خودش برخواهد گشت.
به نظر میرسد تاکید مقام معظم رهبری بر خسته نشدن ملت و ضرورت مهار نقدینگی در خطبههای عید فطر به همین نکته مهم مرتبط باشد.