دولت و انقلابی‌گری نامعقول


یک نوع انقلابی‌گری افراطی از زمان مبارزات با رژیم شاهنشاهی تاکنون به نهضت امام خمینی و نظام انقلاب اسلامی تحمیل شده است که هر از گاه می‌رفت نهضت و مسیر نظام را منحرف کند؛ اما تاکنون همواره با مقیاس انقلابی‌گری معقول از پیشرفتش ممانعت شده لکن هرگز نهضت و نظام را رها نکرده است.
 انقلابی‌گری معقول؛ انقلابی شعار و احساسات صرف نیست. انقلاب (هزینه ـ فایده) است. همواره محاسبه می‌کند که با شعار، چه فرعی را فدای چه اصلی می‌کند. انقلابی معقول هرگز اصل را فدای فرع نمی‌کند. قبل از پیروزی انقلاب خدمت حضرت امام می‌رسیدند که امروز روش و علم مبارزه، جنگ مسلحانه است. رژیم شاهنشاهی گوشی شنوا ندارد. از روش‌های فرهنگی و سخنرانی به جایی نمی‌رسیم و تلاش داشتند که مجوز ترور بگیرند. اما حضرت امام حتی در یک مورد مجوز ترور و جنگ مسلحانه ندادند. ترور و افراطی‌گری فقط هزینه انقلابی گری را افزایش داد و چه بسا جوانان پرشور را به کشتن یا تحویل زندان‌های شاه داد. از قضا انقلاب با جنگ مسلحانه به تاخیر افتاد. انقلاب با سخنرانی و منبر و وحدت همه مردم و بدون شلیک گلوله و خمپاره به پیروزی رسید. در بحبوحه‌ی دفاع مقدس عده‌ای تند روانه نیرو به لبنان گسیل داشتند. بدون محاسبه، اصل را قربانی فرع می‌کردند. بزرگترین آرمان‌ها اگر زودتر از زمان خودش اقدام و پیگیری شود؛ زودتر از موعد به بوته فراموشی سپرده می‌شود. آرمان‌های بزرگ اصل است؛ اما اگر در غیر موضع خود پیگیری شود؛ مبادرت به فرع می‌شود که اصل را به انزوا می‌کشاند. مساله اسرائیل همواره برای انقلاب یک اصل بود و هست. اما زمانی که نظام درگیر دفاع مقدس است؛ باز کردن جبهه مقابل حتی اسرائیل؛ فدا کردن اصل است. حضرت امام در بیانیه‌ای هوشمندانه و موشکافانه آن جمله طلایی و معروف را فرمودند که «راه قدس از کربلا می‌گذرد» شاید کسانی ندانند که حضرت امام این جمله کلیدی را در چه زمانی و در پاسخ به چه تحرکاتی اعلام فرمودند.  در قضیه مک فارلین کسانی که رو در روی دولت، بلکه نظام ایستادند؛ لیبرال‌ها و سازشکار‌ها نبودند. انقلابیون تندرو بودند. آنان که خواستار استیضاح وزیر خارجه وقت ایران شده بودند؛ غیرانقلابی و صاحبان سیاست گام به گام نبودند. انقلابیونی بودند که از سر عداوت با آمریکا، جنگ جاری جبهه‌ها را تحت تاثیر منفی قرار دادند. حرف امثال مهدی هاشمی این نبود که چرا با آمریکا مذاکره و سازش نمی‌کنید. از قضا کلام آتشین ‌شان این بود که چرا با نماینده آمریکا مذاکره کردید. که امام جمله معروف «این تذهبون» را در بیانیه‌ای دردمندانه به آنان فرمودند و انقلاب را نجات دادند.  در حمله آمریکا از کویت به عراق باز هم عده‌ای تندرو عقیده داشتند که ما علیه آمریکا باید با صدام متحد شویم که مقام معظم رهبری با اتخاذ تصمیم درست، عدم مداخله نظام را از سقوط در مسیر تندروی و افراطی‌گری نجات دادند.  همانگونه که می‌بینید؛ خط تندروی شعارهای آتشین ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی همواره خودش را به انقلابی‌گری معقول نهضت و نظام تحمیل کرده، از آن ارتزاق می‌کند و جدا نمی‌شود... ترورهای خارج و داخل کشور، کار همین تندروهای سرخود بود که هرگز فایده‌ای برای نظام نداشته و همیشه مردم و نظام باید هزینه‌های ریز و درشت آن را پرداخت می‌کردند. روزی که آمریکا مزورانه در پی ایجاد یک هماهنگی بین‌المللی علیه ایران بود تا با یک حمله با پشتیبانی جامعه جهانی به خیال خودش نظام را ساقط کند؛ تندروهایی که برای اولین بار به قدرت اجرایی وارد شده بودند؛ به جای انجام یک دیپلماسی همه جانبه برای جلوگیری از شکل‌گیری اجماع علیه ایران، به حرف و سخنرانی و شعار بسنده کردند که کاش حداقل سکوت می‌کردند. از طرح بی‌هنگام هولوکاست تا کاغذ پاره اعلام کردن قطعنامه‌ها و اظهار سخنانی سخیف و غیردیپلماتیک و کوچه بازی مثل «آنقدر قطع‌نامه صادر کنید که قطع‌نامه دانتان پاره شود» زمینه وحدت جهانی را برای حمله نظامی به ایران آماده کردند و خدا این نظام را می‌خواست که دست افراطیون ناآگاه و انقلابیون نامعقول را از قدرت اجرایی کشور کوتاه کرد و مردم رئیس جمهور و دولتی معقول را به قدرت رساندند تا سنگی را که افراطیون به چاه انداخته بودند با هزینه گزاف بیرون بکشد.  برجام از حمله نظامی به ایران جلوگیری کرد. مطالبات ایران وصول شد و تحریم‌ها تا حدودی برطرف شد تا با روی کار آمدن ترامپ ورق برگشت و دیپلماسی و مذاکره و توافق تبدیل شد به جنگ بی‌سابقه اقتصادی از موضع قدرت علیه ایران. کسانی که با طعنه به بیت رهبری در مجلس اعلامیه بدست گرفتند که ما برجام را تایید نکردیم و دولت و مجلس و بیت آن را در ده دقیقه جمع کردند؛ در طول اجرای برجام از نقد و تخریب و تحدیدی فروگذار نکردند. امروز آمریکا بد عهدی می‌کند و از برجام خارج می‌شود. در کدام توافق نامه جهانی سابقه دارد که دولتی به یک توافق بین‌المللی دست پیدا کند و دولت بعدی آن را ملغی کند؟ حتی کشوری که انقلاب می‌کند؛ حتی‌الامکان به معاهدات دولت ساقط شده پایبندی نشان می‌دهد. در آمریکا اما با عبور از همه قوانین و عرف و اخلاق بین‌المللی، ترامپ از توافقی که دولت قبل از او امضاء کرده بود؛ خارج شد. دیگر چه کسی روی تعهدات آمریکا حساب می‌کند؟ کره شمالی که نه به خاطر دیپلماسی قوی ترامپ، بلکه بخاطر انباشته شدن مشکلاتی که تحریم در این سالیان دراز تحمیل کرده بود؛ قدم برای مذاکره پیش گذاشت؛ حماقت ترامپ چه جای اطمینان برای انعقاد قراردادی بین کره شمالی و آمریکا باقی گذاشت که طرف مقابل قانع شود که دولت بعدی آمریکا و حتی دولت فعلی از آن عدول نکند؟  در این شرایط این انقلابی نمایان نامعقول، بدون احتساب هزینه‌ ـ فایده در مجلس شورای اسلامی که ملت به نیت انتخاب عده‌ای صاحب خرد که مشکلات را به شکل معقول حل می‌کنند به آنان رای دادند؛ مثل جوانان هنوز بلوغ نیافته صرفا به شکلی احساساتی پرچم آتش می‌ زنند و نعره می‌کشند و قرار داد را می‌سوزانند. آیا کاری راحت‌تر از این وجود دارد؟ راحت، اما غیرعاقلانه که هزینه‌های سنگین را به دولت و ملت تحمیل می‌کند. از خارج از مجلس انقلابی‌گران نامعقول بدون اصلی ـ فرعی کردن مسایل در این شرایط بحرانی بجای حمایت دولت و تقویت روحیه سربازان خط مقدم دیپلماسی، همراه با ترامپ دولت را نشانه می‌روند و در تضعیف هر چه بیشتر دولت همه تلاششان را می‌کنند. تو گویی با فروپاشی این دولت که سنگ‌های دولت قبلی را به زحمت از چاه بیرون می‌کشد؛ همه مشکلات حل می‌شود و با روی کار آمدن آن‌ها، آمریکا سر جایش می‌نشیند و عربستان مودب و ساکت می‌شود و اسرائیل به کار خودش مشغول..."به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید..." 

چهارشنبه 2 خرداد 1397
04:12:05
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT