عصاره‌ی نهضت امام خمینی(ره)


آیا می‌شود زندگی مردانی را که از زمان خود بزرگ‌تر بودند در یک جمله یا یک مقاله خلاصه کرد؟ ‌قطعا نه. اولا زندگی و اندیشه‌ی این شخصیت‌ها ابعاد بسیار وسیعی دارد، که بررسی آن باید از زوایای گوناگون صورت پذیرد. بررسی یک بعدی یک شخصیت بزرگ قطعا ظلم بر او و اندیشه‌ی اوست.
مثلا در مورد حضرت علی(ع) اگر فقط بگوییم بسیار شجاع بود همانقدر ظلم کرده‌ایم اگر فقط بگوئیم او بسیار زاهد بود. انسان‌های بزرگ از قضا برآیند روحیات متضادند. این روحیات کمتر در یک انسان با هم جمع می‌شود. مثلا انسان دانشمند و اهل تحقیق معمولا خیلی اهل ورزش حرفه‌ای نیست و انسان زاهد معمولا رابطه‌ای با علم اقتصاد ندارد؛ اما همینکه یک انسان هر دو صفت ظاهرا متضاد را با هم داشته باشد یک سر و گردن از اطرافیانش بالاتر است.
ثانیا شخصیت‌های بزرگ را باید ذهن‌های با ظرفیت تحلیل کنند که خود قادر به درک ابعاد مختلف آن شخصیت باشند؛ البته انسان بالفطره نسبت به انسان‌های بزرگ ادای احترام می‌کند؛ اما چرایی این تحسین، درک آماده می‌خواهد که ده‌ها بلکه صدها سال بعد ذهن مردم آماده درک آنان می‌شود. حافظ و مولانا و بوعلی‌سینا آنطوری که امروز شناخته شده‌اند قطعا در زمان خودشان شناخته نبودند.
در عین حال این قلم در این مقاله نه مایل و نه قادر به بررسی ابعاد شخصیت امام خمینی(ره) است. بلکه تمایل دارد ریشه و عصاره‌ی همه‌ی افکار و رفتار حضرت امام(ره) را که منجر به بزرگ‌ترین انقلاب، تاریخ معاصر نه در سرزمین ایران بلکه در تفکر انسان‌ها شد شناسایی نماید.

امام خمینی(ره) شخصیتی مبارز و بت‌شکن بود که به تعبیری دو دیکتاتور بزرگ زمانه‌ی خود را به خاک انداخت. اول محمدرضا پهلوی را که ژاندارم آمریکا در منطقه‌ لقب داشت به لحاظ برخورداری از پیشرفته‌ترین ادوات و روحیه‌ی نظامی و دیکتاتوری و حکومت امن توام با فشار و دیگری صدام حسین که بسیار متهور و بی‌باک و اهل استقامت بود برخلاف محمدرضا که شخصی ترسو بوده از قضا با کمترین سر و صدایی جا می‌زد و سه بار در طول حکومت خود با کمترین سر و صدا از کشور فرار کرد که دو بار فرماندهان نظامی با مدیریت آمریکا حکومت را دوباره به دستش برگرداندند اما به نظر اینجانب بزرگی امام(ره) به این پیروزی‌ها نبود. امام(ره) یک تحولی ایجاد کرد که این پیروزی‌ها البته نتیجه‌ی آن بود ولی مهم‌تر از آن نبود.
کمااینکه به موازات امام(ره) دیگرانی هم بودند با مسلک‌ها و اندیشه‌های گوناگون که مبارزه می‌کردند و بعضا جانانه هم ایستادگی می‌کردند. امام(ره) اگر پیروز هم نمی‌شد بزرگ بود به علت آن خصوصیات. دیگرانی هم در کشورهای دیگر پیروز شدند؛ اما حداکثر در حد حکومت کردن باقی ماندند. آنان مبشر اندیشه و روشی دیگرگون نبودند.
امام خمینی(ره) مرجع تقلید بود. زاهد بود. عالم بود. بلکه اعلم و ازهد بود عارف بود فیلسوف بود اما دیگرانی هم بودند که در طول تاریخ این خصوصیات را داشتند. دست بالا اینکه کمتر شخصیتی همه‌ی این ابعاد را با هم دارا بود. اما امام(ره) به نظر این قلم راهی را نشان داد که از بن‌بست اندیشه‌ای (نه اسلام) بلکه داعیه‌داران و سردمداران و متفکران اسلام راهگشایی کرد. امام(ره) سوالی کرد و پاسخی به آن داد که این سوال و پاسخ کوتاه، اسلام را که می‌رفت مترادف سنت و سنت‌گرایی و ارتجاع معنی شود به یکباره به اندیشه‌ای ناب و همه‌جانبه بلکه به یک مکتب که حرف‌های بسیاری برای گفتن و برای نجات بشریت دارد و پاسخ‌هایی برای سوال‌های بی‌جواب مکاتب موجود دنیا دارد تبدیل کرد.
برای فهمیدن این سوال و جواب مقدمه‌ای ساده و کوتاه الزامی است.

ادامه دارد ...

شنبه 9 بهمن 1389
10:07:02
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT