آرمین آچاک
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی بدون دودکش در دنیا، در حال تبدیل شدن به بزرگترین واحد اقتصادی جهان است. پیشرفت سریع در این صنعت، از حرف تا عمل فاصله بسیار دارد؛ زمانی که صحبت از اهمیت و لزوم توجه به صنعت گردشگری میشود، تنها میتوان نگاهی به کشورهای ترکیه و امارات یا حتی امروزه ارمنستان و آذربایجان انداخت و به این اهمیت پی برد که گردشگری میتواند در محیطی کم جاذبه، رشد یابد یا محیطی پرتوان را در مسیر توسعه قرار دهد.
با توجه این که گردشگری، علمی میان رشتهای و چند بعدی محسوب میشود نیازمند تجزیه و تحلیلهای موشکافانه از مسایل اقتصادی، فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی و... است که اگر مورد توجه علمی و کارشناسانه قرار گیرد، میتواند عاملی مهم جهت توسعه بخشهای دیگر شهر یا منطقه گردد. به بیانی دیگر، این صنعت میتواند از طریق ضریب تکاثری نهفته در خود، سایر صنایع را نیز در مسیر توسعه با خود همگام سازد.
برندسازی قزوین به عنوان یک مقصد گردشگری، کاری نه چندان مشکل، اما آگاهانه و مدیریتی است. قزوین تا به امروز تنها در مسیر سفر گردشگران قرار داشته است و نتوانسته است به جایگاه یک مقصد گردشگری دست یابد. برند همان هویت یک محصول یا مقصد میباشد. برای مثال، وقتی صحبت از اصفهان و شیراز به میان میآید، چندین جاذبه گردشگری این شهرها به ذهن متبادر میشود. اما نام قزوین، چه چیزی را در ذهن گردشگران تداعی میکند؟! برند گردشگری نیازمند خلق، مدیریت و ارزشگذاری است که از طریق تهیه یک طرح جامع و تفصیلی مختص این حوزه محقق میشود.
سوال دیگری که مطرح میشود این است که برند را برای چه چیز میسازیم؟ پاسخ این سوال، در جذب خریداران برند است. به این معنی که داشتن یک برند موفق، نیازمند وجود واحدهای حمایتی است؛ برای مثال گردشگری که وارد قزوین میشود قبل از دیدن جاذبههای گردشگری، به محلی برای استراحت، صرف خوراک و تفریح نیاز دارد. کافی است برای درک موضوع، خودمان را جای مسافری که به قزوین میآید بگذاریم تا مساله روشنتر شود!
برای توسعه گردشگری، داشتن جاذبههای تاریخی و فرهنگی عاملی لازم است، اما کافی نیست. در کنار وجود ظرفیتهای گردشگری در یک شهر، باید نگاه مجموعه مدیریت شهری نیز «گردشگرپذیر» باشد. در حوزه علمی، منظور از طرح جامع گردشگری، طرحی است که نقشه راه منطقه را برای آینده گردشگری آن، مشخص و برنامهریزی میکند تا نهادها و ذینفعان مرتبط در مسیر آن حرکت نمایند. درواقع شهر یک هدف مشخص را دنبال میکند. نکته مهم دیگر این که طرح توسعهای ارزش پیادهسازی دارد که تا جای ممکن از طرف بومیان آن شهر به رشته تحریر در آمده باشد، زیرا گردشگری فعالیتی با توسعه درونی و رویکرد بیرونی است. بنابراین تهیه طرحهای توسعه شهری توسط مشاوران و کارشناسان غیربومی، به معنای تحقیق در ارتباط با توصیف وضعیت قزوین محسوب میشود نه طرح جامع برای آن، که موضوعی نیازمند تامل است.
ازجمله راهکارهای برون رفت استان از وضعیت کنونی گردشگری، با توجه به وسعت و تنوع فرهنگی قزوین میتوان به زون (پهنه)بندی آن و پیادهسازی طرحهای متناسب با هر پهنه برای توسعه باکیفیت و سریع اشاره کرد. یکی دیگر از راهکارها، تغییر موضع از بازاریابی سنتی به بازاریابی نسل جدید یعنی بازاریابی خلاقانه در حوزه گردشگری است که همگام با ظهور نسل سوم گردشگری در دنیا، با نام «گردشگری خلاق» میتواند چالشهای پیش روی گردشگری قزوین را از میان بردارد. همدلی میان سازمانهای مرتبط در حوزه گردشگری مانند شهرداری و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز میتواند در دستیابی به چشماندازهای گردشگری قزوین موثر واقع شود.
* رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان قزوین و دانشجوی دکترای مدیریت بازاریابی