سال خاکستری هنر


گزارش ـ عاطفه حسینی: باب شده است یا شاید هم بوده است.
درست نمی‌دانم؛ هنر را می‌پیچند لای نسخه سیاست تا زهرش را بگیرد و لطیفش کند. فارغ از اینکه لطافت خودش در این بین، قربانی می‌شود. نوشتن از حال و روز هنر در سالی که هنوز مقلب القلوبش تمام نشده؛ یدک کش عنوان فرهنگ شد؛ کار سختی است.
از یک سو این نامگذاری و تزئین لطیف، کفه خواسته‌ها و امیال جامعه هنری را سنگین کرد و از سوی دیگر سیاست‌های سلیقه‌ای، کاتالانی و پر نوسان مسئولین فرهنگی، کفه دستاورد‌ها را به کف رساند. آنچه بر هنر در استان ما گذشت؛ خاکستری است؛ از آن نوع‌هایی که زور می‌زند سیاه باشد و برخی با بدبختی جلوی سیاه‌شدنش را می‌گیرند.
ارسطو در بوطیقا هنر را هفتگانه‌ای می‌خواند که از دامن نت‌ها به زبان دوربین‌ها و سکانس‌ها ختم می‌شود. به ضرس قاطع بهترین میزان برای سنجش حال و روز هنر، سفر دنیا به دنیا از عالم موسیقی به جهان سینماست.
***
صندلی‌های حرام
اوایل سال، آن موقع که استاندار قزوین هنوز شعارهای شیرینش تمام نشده بود؛ موسیقی را لقمه‌ای دانست که توی گلوی برخی گیر کرده است. نه می‌توانند آن را فرو دهند و نه قادرند بالایش بیاورند.
خدایش نگه دارد مرتضی روزبه را! بیراه نگفت. ردپای شورای تامین و بعد هم پروپاگاندای شکل گرفته حول تفکیک جنسیتی در کنسرت‌های موسیقی باعث شد صندلی‌های مسکوت‌های سالن‌های غیراستاندارد، حرام انگاشته شوند و تا این آخری‌ها حرام به نظر آیند. البته اتفاقات سفیدی هم افتاد. جشنواره‌ی موسیقی از آن جمله جشنواره‌هایی بود که در سال 93 مصون ماند و انصافا آبرومند هم از آب در آمد.
داستان کنسرت‌های موسیقی و رژه جماعت کفن‌پوش هم تکرار شد؛ اما با جابجایی مهره‌های شطرنج! ردپای سیاست و سیاسی بازی هم در مورد صدور مجوز و حتی لغو بعضی کنسرت‌ها مشهود بود.
افتضاح حذف تصویر زنان نوازنده از بیلبوردهای تبلیغاتی کنسرت‌های دو گروه پایکوبان و رستاک هم بدون تردید سیاه‌ترین اتفاق موسیقیایی سال 93 است.
***
بوم‌های بی‌کار بی‌پول
پر‌رنگترین اتفاق حوزه هنرهای تجسمی که البته دو سالی است می‌رود و می‌آید تا به منصه‌ی ظهور برسد؛ چاپ یا به عبارتی اصلاح چاپ اولین کتاب گرافیک استان بوده است. دومین دو سالانه طراحی با محوریت تجلیل از نقاش صاحب سبک، ابوالفضل دلزنده هم قربانی سیاست‌های نادرست اقتصادی شده و حذف شد. اما سومین دو سالانه خوشنویسی هم خوب بود و هم پای خیلی‌ها را به قزوین باز کرد. به هر حال اگر غیر از این می‌شد؛ باید به تمام داشته‌های پایتخت خوشنویسی ایران شک کرد.
***
دنیای خلق واژه؛ همیشه آرام
شعر و داستان و در واقع هنر خلق واژه، سال نسبتا خوبی را پشت سر گذاشت. شاید انتشار مجموعه "ندیده بانی" از شاعر جوان و شناخته شده قزوینی، یاسر قنبرلو و رسیدنش به چاپ دوم نقطه عطفی برای این هنر در شهر قزوین محسوب شود. حامد عسگری، کاظم بهمنی، مجید سعد آبادی، از شاعران مقبول پایتخت گذرشان به قزوین افتاد. چندتایی رتبه در جشنواره‌های کشوری و استانی را هم شاید بتوان به میراث سال 93 اضافه کرد.
***
بار سنگین اسکلت نیمه‌تمام "تئاتر شهر"
از اردیبهشت تئاتر گرفته تا جشنواره‌ی استانی؛ اتفاقات هر ساله هنر تئاتر است که شاید بتوان گفت از خوش اقبالی اهالی هنر نمایش، از دایره حذف مصون ماند. چند تایی کار درام و کمدی در سطوح هنرجویی و گاهی هنرمندی هم روی سن رفت تا صندلی‌های نداشته هنر تئاتر خاک نخورد. تعزیه و تئاترهای خیابانی هم در مواردی معدود به خیابان‌های شهر راه یافت. نقطه همیشه اسف‌بار هنر تئاتر در قزوین، اسکلت‌های ناتمام محکوم به سکوت مجموعه تئاتر شهر است. اسکلت‌هایی که انگار قرار نیست جان بگیرد و به این طریق جانی بدمد در روح هنرمندان تئاتر که مدت‌هاست از اجاره‌نشینی سالن‌های کتابخانه خسته شده‌اند.
***
فستیوال فجر؛ پر!
مصداق یک پر پر شدن تمام و کامل. اکران همزمان برخی فیلم‌های جشنواره فیلم فجر بعد از سپری کردن سه سال پر فروغ در سینماهای قزوین، پر پر شد. جشنواره‌ی فیلم کودک هم به دلیل عدم نیازسنجی مخاطب چنگی به دل نمی‌زد. هفته‌ی فیلم و عکس استان هم که پرپر شد. می‌ماند اکران‌های نه چندان موفق دو سینمای ناچیز شهر. راستی رئیس انجمن سینما جوان هم عوض شد.
***
خاکستری، رنگ جریان سیال است. گاهی می‌رود که بمیرد و گاهی دست و پا می‌زند که زنده بماند. خدا کند آخر و عاقبت سیاست بازی در سطح استان، خاکستری هنر را به سفیدی سوق دهد.


دوشنبه 17 فروردين 1394
08:48:23
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT