زخم عاشقی


لعیا محمدی
تا که تیری در دل ابرو کمان‌ها می‌رود
مثل صیادان دلت دنبال آن‌ها می‌رود
آه اگر یکبار در آیینه افتد نقش من
دیگر از یاد تو آن نقش جهان‌ها می‌رود
آنچه در من می‌زند فواره بی‌شک مهر توست
مهر آتش در دل آتشفشان‌ها می‌رود
تو مرا پرورده‌ای، این زخم‌ها بیهوده نیست!
خار گل اول به دست باغبان‌ها می‌رود
من هنوز آن یوسف تنهام در اعماق چاه
مقصدی دارد فقط با کاروان‌ها می‌رود
بعد از آن زخم عمیق عاشقی آموختم
تیغ باشی عشق تو تا استخوان‌ها می‌رود

دوشنبه 17 فروردين 1394
08:27:01
 
 
Copyright © 2024 velaiatnews.com - All rights reserved
E-mail : info@velaiatnews.com - Power by Ghasedak ICT