به جای مقدمه:
نمیدانم چه حکمتی دارد، مصاحبههای گرم در روزهای سرد سال شکل میگیرد. صمدی روحانی خطیبی است که حرفهای ناگفتهی زیادی برای گفتن دارد و قصد دارد آدمیت را در عصر به بنبست رسیدن آدمها از نو معنا کند؛ هر چند که به گفتهی خودش با دستان خالی نیز میتوان کارهای بزرگ انجام داد به شرطی که نیت الهی داشته باشی و استوار گام برداری.
صمدی به عنوان نمایندهی ارشاد در خانهی مطبوعات استان قزوین و مسوول سازمان بسیج هنرمندان استان روزهای شلوغی را پشت سر میگذارد. کسب عناوین برتر در جشنوارهی کشوری تئاتر بسیج و برگزاری جشنوارههای مختلف عکس عاشورایی و داستان کوتاه بسیج بهانهای شد، با او همکلام شویم. همراه شوید با ما در این مصاحبه ...
سید ایمان حیاتی
حاجآقا از کجا شروع کنیم. از بیوگرافی شما، چطور است؟
ـ بنده سلیمان صمدی متولد شهریور 1353 شهرستان رودبار زیتون هستم.
چطور شد که وارد حوزهی علمیه شدید؟ مشوق شما چه کسی بود و آیا از راهی که انتخاب کردید راضی هستید؟
ـ سال دوم دبیرستان در رشتهی ادبیات و علوم انسانی بودم که در شهرمان زلزله شد و در همان روزهای اول مقام معظم رهبری به این شهر سفری داشتند؛ برای بنده توفیق ملاقات با ایشان حاصل شد از آن روز به بعد تصمیم گرفتم وارد حوزه شوم. دروس سطح یک را به صورت جهشی در 3 سال در مدرسهی علمیهی جامع رشت در محضر حضرت آیتا... سیدمجتبی رودباری که از شاگردان حضرت امام(ره) و آیتا... خوئی در نجف بودند تلمذ کرده و سطح دوم (لیسانس) و سطح سوم (فوقلیسانس) را در شهر مقدس قم و دروس خارج فقه و اصول را در محضر حضرات آیات مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، جوادی آملی و فاضل لنکرانی در سالهای 1375 تا 1382 تلمذ نموده و اکنون در حال گذراندن سطح چهارم حوزه به صورت غیرحضوری هستم. در عید قربان 1376 توفیق ملبس شدن به لباس مقدس پیامبر(ص) را توسط مقام معظم رهبری داشتم و تاکنون به عنوان مسوول نمایندگی ولی فقیه سپاه در 3 استان مشغول فعالیت بودهام. مشوق بنده حضرت آیتا... رودباری بودند و بنده از انتخاب این راه راضیام و رسیدن به اهداف معنوی در خود را صرفا در همین راه میدانم.
در کل اگر روحانیت و مبلغ بودن را یک شغل بدانیم، اهم این شغل یک کار بزرگ فرهنگی است، با این نظر موافقید؟
ـ روحانی بودن شغل نیست؛ بلکه وظیفهای است که تحت عنوان یکی از اصول و فروع دین میگنجد؛ اما اینکه یک کار بزرگ فرهنگی است باید بگویم فرهنگ به واکنشهای انسان برای ارضای نیازهایش اطلاق میشود و شامل وسایل و ابزارهایی است که انسان برای رفع آن نیازها مورد استفاده قرار میدهد. انسان چنان که میدانیم دارای دو نوع نیازهای، اولیه و ثانویه است. اولیه مانند احتیاج به غذا، آب و هوا، خواب و ... ثانویه مانند نیاز به افزایش معرفت.
انسان برخلاف سایر حیوانات نمیتواند تنها با اتکا به غرایزش زندگی و نیازهایش را ارضا کند؛ بلکه ناگزیر است روشها و وسایلی را اختراع و اکتشاف کند یا کاربرد آنها را یاد بگیرد و یاد بدهد و پیوسته برای گسترش دایرهی این تلاش و کوشش خود فعالیت کند.
این روشها و وسایل نمونههای فرهنگی انسان را تشکیل میدهند و مهمترین مشخصهی او به شمار میروند. فرهنگ به این ترتیب سه ویژگی مهم دارد:
الف) اختراع یا اکتشاف انسانی است و حیوانات از آن بیبهرهاند.
ب) به شکل عادات، آداب و رسوم، نظامها و قوانین از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود و هر نسلی نمونههای تازهای به آن میافزاید.
ج) قابل تغییر و تعدیل است زیرا هر اجتماعی به حسب مقتضیات محیط اجتماعی خود، آن را تغییر میدهد.
فرهنگ به این معنا شامل کلیهی نمونههای اکتسابی زندگی اجتماعی است. مانند نمونههای خانوادگی، اقتصادی، دینی، اخلاقی، تربیتی، هنری، سیاسی، علمی و ...
به بیان دیگر، همچنان که هر فرد مشخصاتی دارد که شخصیت او را تشکیل میدهند هر اجتماعی هم یک عده مشخصات اکتسابی دارد که فرهنگ او نامیده میشوند و او را از سایر اجتماعها مشخص میکند. یک روحانی و مبلغ دین بایستی با این دیدگاه بتواند فرهنگ دینی را رواج بدهد.
از بسیج هنرمندان استان قزوین برایمان بگویید. از چه زمانی مسوولیت این سازمان را بر عهده گرفتید و باقی قضایا.
ـ بعد از سوابق مدیریتی و مسوولیت در نمایندگی ولیفقیه در سپاه و سابقهی 25 سالهی بسیجی فعال، فرماندهی محترم سپاه صاحبالامر(عج) قزوین، سردار آبنوش با دقت و ظرافت خاصی که در انتخاب مدیران مجموعهی خود دارند به بنده پیشنهاد مسوولیت در سازمان بسیج هنرمندان را دادند و بنده در دی ماه سال 88 معرفی شدم و تاکنون در خدمت بسیجیان هنرمند استان قزوین هستم.
مسوولیت داشتن با لباس روحانیت مکمل کار شماست یا مانع کارتان؟
ـ یکی از وظایف مهم روحانی که جایگاهش را در اجتماع معرفی میکند، فرهنگی بودن و هنرمند بودن است. این دو واژه با کار روحانی هیچگونه تعارضی ندارد بعد چهارم روح انسان استعداد هنری است. حتی این با همه ابعاد انسانی کار دارد لذا مبلغین دین نیز بایستی به این بعد تسلط داشته باشند.
بزرگترین دغدغهی شما در بسیج هنرمندان چیست؟
ـ بسیجی شدن هنرمندان و هنرمند شدن بسیجیان و هنرمند بسیجی به شخصی اطلاق میشود که همزمان سه ویژگی: حساسیت، فعالیت و خلاقیت را داشته باشد. در انتخاب روشها و راهبردها تقلید نمیکند بلکه با توجه به موقعیت و مخاطبان خود روشهای موثرتر را ابداع یا انتخاب میکند.
بیشتر دوست دارید یک خطیب توانا باشید یا یک مدیر فرهنگی لایق؟
ـ خطیب یا مدیر فرهنگی؟! اولا هر دو لیاقت میخواهد، ثانیا ما انسانها باید طوری بار بیاییم که شایستهی زندگی در عصر اتم، فضا و نانوتکنولوژی باشیم و دارای اخلاقی مطلوب در این عصر. لذا انسان امروز باید ویژگیهای ذیل را داشته باشد تا بتواند بگوید من مدیر هستم:
ـ1ـ داشتن هدف بزرگ برای زندگی بزرگ
ـ2ـ داشتن ثبات شخصیت
ـ3ـ تصدیق ناتوانی عقل بشر در پیروزی بر مسایل و مشکلات انسان و نیاز به یک عقل عالی برای راهنمایی
ـ4ـ قبول و دانستن اینکه انسان غالبا اشتباه میکند ولی میتوان آنها را اصلاح کند.
ـ5ـ انضباط شخصی داشتن و دانستن اینکه نمیتوان کج و خمیده زندگی کرد.
ـ6ـ به عنوان عضوی در یک گروه کار کردن، البته فردیت خویش را از دست ندهد.
ـ7ـ نپذیرفتن فکر تقسیم مردم به طبقات یا گروههایی که دشمنان همدیگرند.
ـ8ـ داشتن اعتقاد صحیح دینی و مذهبی
وضعیت فرهنگی و هنری استان قزوین را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ برای بقای هر چیزی باید ریشهی آن را حفظ کرد و اگر ریشه آسیبی ببیند بقای اشیا از بین رفته است. ریشهی فرهنگ ما اسلام و تمدن ایرانی است البته از تمدن، دین ایرانی نمیسازیم تا آنجایی قابل قبول است که با تعالیم وحی الهی در تضاد نباشد. به قول شهید مطهری(ره): «باید فرع به هستیهاست اگر هستها را بیرون آوریم بایدها به دست میآیند» هست ما مانند وجود خداوند، چون هست باید اطاعت شود. پس چون فرهنگ ما دست در اسلام و قرآن دارد پس باید فرهنگ را گسترش داد.
ریشهی درخت فرهنگ و هنر قزوین سابقهی 9 هزار ساله دارد. در این وادی باغبانان کمتجربه یا بیتجربه و تنبل یا سودجو همواه بوده و هست و ضررهای جبرانناپذیری به پیکرهی این درخت زده و میزنند.
مهمترین مانع و چالش پیشروی اهداف بسیج هنرمندان قزوین چیست؟
ـ هر پدیده صاحب کمالی در معرض خطر است برای جلوگیری از خطرات باید حفظ کمال کرد و حفظ کمال با انجام وظیفه صورت میگیرد و انجام وظیفه هم به کمیت و هم به کیفیت مرتبط میشود. همهی ما عضو انقلاب هستیم و وظیفهی سنگینی به عهده داریم. با هم کار کردن وظیفه را بهتر به ثمر مینشاند. ولی در زمینهی فرهنگ، هنر و ادب تاکنون در استان ثمرههای چشمگیری وجود نداشته که دلیلش با هم نبودن است. تنها چالش مهم مجموعهی سازمان بسیج هنرمندان همافزایی است زیرا بسیج هنرمندان برای تغذیهی فکری و بهرهمند از توانمندیهای هنرمندان متعهد و متخصص تاسیس شده است.
دوست دارید با کدام نهاد و یا بهتر است بگویم کدام نهادها تعامل و همکاری داشته باشید؟
ـ پرداختن به هنر از این لحاظ ضروری است که از بهترین و موثرترین وسایل یا روشهای تغییر رفتار است. هنر به سرزنده و فعال بودن انسان کمک میکند. در دنیای هنر نه مطیعی است و نه مطاعی، نه مریدی است و نه مرادی.
معمولا کسانی که به هنر میپردازند دارای خصایص زیر هستند:
ـ1ـ به زندگی کردن بیشتر از زنده بودن ارزش میدهند.
ـ2ـ به خویشتن اعتقاد و اعتماد دارند.
ـ3ـ از تقلید کورکورانه به دورند.
ـ4ـ از تفکر کلیشهای و غیرانتقادی بیزارند.
ـ5ـ از برخوردن بر مسایل در راه تحقیق نمیهراسند.
ـ6ـ به مردم امید نمیبندند و انتظار هم ندارند.
ـ7ـ به ارضای شخصی و ذهنی بیش از ارضای مادی علاقهمندند و ارزش میدهند.
ـ8ـ به دنبال مریدجویی یا مراد شدن نیستند.
ـ9ـ هر فرصت را برای تفکر یا عملکرد ثمربخش مغتنم میشمارند.
ـ10ـ نسبت به موضوع مورد علاقهی خود حساس هستند.
ـ11ـ از استعداد و خلاقیت در سطح بالا برخوردارند.
ـ12ـ انعطافپذیرند.
خلاصه هنرمندان اشخاصی هستند که شعور دارند، احساس دارند و بالاتر از همه عطش دارند، آنها تشنگان و گرسنگان موضوع مورد علاقهشان هستند لذا با هر جایگاه حقیقی و حقوقی که مطالب فوق را باور دارند، دست تعامل میدهند.
در این مدت 10 ماه که مسوول سازمان بسیج هنرمندان قزوین هستید، چه میزان از عملکردتان راضی هستید؟
ـ علی(ع) میفرمایند: «بدترین حرف حق آن است که کسی از خودش تعریف کند»؛ ولی با توجه به اینکه مشکلات و معضلات اجرایی بسیار زیادی داریم و به صورت بسیار کند برطرف میشوند، عملکرد را مثبت ارزیابی کرده و از لحاظ ارزیابی قانونی در کار ما نقص بیشتر از عیب وجود دارد که طبق تشریح قانونی نقص در کار به مجموعهی مافوق برمیگردد و عیب به زیرمجموعهها و ...
بیشتر به سمت چه هنری گرایش دارید؟
ـ شاخههای هنر آنقدر زیاد است که همهی مردم هنرمند هستند و بنده نیز مثل همه ... ولی بخاطر تاثیرگذاری بیش از حد سینما و تئاتر به این دوشاخه هنری علاقهی بیشتری دارم.
از برنامههای آیندهی کاریتان در حوزهی هنر برای هنردوستان بگویید.
ـ اندیشمندان معاصر، انسان امروز را با سه ویژگی معرفی میکنند که سه مشکل اساسی وی به شمار میروند.
ـ1ـ احساس از خودبیگانگی که سبب میشود حس بیاعتمادی ایجاد شود.
ـ2ـ احساس غیرانسانی، لذا افراد بشر در روابط خود نسبت به همدیگر ماشینوار رفتار میکنند و از ارزشهای انسانی خبری نیست.
ـ3ـ احساس بیهویتی، همواره به صورت یک عضو بینام در گروه نفوذ میکند.
دوست دارم این سه ویژگی خطرناک نسل جدید را با زبان هنر انتقال داده و در صدد چارهجویی برای آنها باشم.
بهترین فیلمی که دیدهاید؟
ـ فیلمهای خارجی زیادی دیدهام و فیلمهای اکثر کارگردانان مولف سینما را دنبال میکنم؛ اما بیشتر به سینمای اروپا علاقه دارم، شاید به این دلیل که سینمای اروپا دارای مضامین مذهبی و انسانی است و از اینکه فیلمهای اروپایی بازیگران گمنام دارد، بیشتر لذت میبرم؛ از میان فیلمهای داخلی نیز اکثر آثار را بر پردهی سینما میبینم زیرا معتقدم فیلم را باید در سالن سینما دید اما در مورد سوال شما به طور اخص باید عرض کنم به فیلمهای سیدرضا میرکریمی مثل "زیر نور ماه"، "خیلی دور خیلی نزدیک" علاقه دارم و فیلمهای "طلا و مس" و این اواخر "ملک سلیمان" را پسندیدم.
بهترین کتابی که خواندهاید؟
ـ کتاب خوب زیاد خواندهام و از آن بیشتر کتاب خوب نخوانده در کتابخانهام به چشم میخورد. در کل به کتابهای مذهبی و متافیزیک علاقه دارم و به جرات میتوانم بگویم اکثر کتابهای ناشران، نویسندگان و شاعران استان قزوین را مطالعه نمودهام.
اجازه میدهید از بودجهی سازمان تحت مدیریت شما بپرسم. این سوال را بدین خاطر میپرسم که مردم و برخی مسوولان تصور میکنند بودجهی فرهنگی و عمرانی زیادی به سوی بسیج هنرمندان سرازیر میشود؟
ـ بودجهی سازمان در دو بخش برنامههای تخصصی و عمومی است. بودجه در کل حدود 40 میلیون تومان در سال میشود که در بهترین حالت ممکن 75 درصد آن تحقق مییابد.
شما نمایندهی ادارهی کل ارشاد قزوین در خانهی مطبوعات نیز هستید. از خانهی مطبوعات چه خبر؟ بیشتر سخنرانیها و مصاحبههای شما در خبرگزاری مربوط به خانهی مطبوعات استان قزوین است؟
ـ در دورهی جدید خانهی مطبوعات استان در جایگاه نمایندهی ارشاد قرار دارم و نکتهی قابل توجه، اتحاد و انسجام قابل قبول در بین اعضاست و بیشترین مساله مورد بحث خانهی اصلاح ساختار و تجدید نظر در عضویت اعضای خانه بوده است.
وضعیت مطبوعات استان را چگونه میبینید؟
ـ مطبوعات باید حرفی برای گفتن داشته باشند. به قول معروف از تفنگ خالی، دونفر میترسند، هم شخصی که تفنگ در دست اوست و هم طرف مقابل. مطبوعاتیها بایستی به این سمت کشیده نشوند و جایگاه خوبی برای ارزیابی عملکرد مدیران و ایجاد ذوق برای کار کردن و تجربهی خوبی برای آیندگان باشند. مطبوعات نباید از دورن تهی شوند، درست مثل یک تفنگ خالی.
متاسفانه در این برههی حساس خیلیها به بحث جنگ نرم میپردازند در حالی که اعتقادی به آن ندارند. نظر شما و رویکرد بسیج هنرمندان در مقابله با جنگ نرم چیست؟
جنگ نرم جنگ باورها و ارزشهاست، نمیتوان از جنگ نرم سخن به زبان آورد؛ اما به آن باور نداشته باشیم. رهبر فرزانه انقلاب کار هنری و فرهنگی را جهاد نامیدند. جهاد فرهنگی بسیار سخت است. جبههی ما جبههی فرهنگی است. بسیج هنرمندان و هنرمندان بسیجی یک جهاد فرهنگی انجام میدهند. جهاد هم امری است که با انگیزهش درونی ایجاد میشود.
جهادگر بایستی ویژگیهایی داشته باشد :
ـ1ـ اعتقاد، ایمان و انگیزهی جهاد، تلاش و کوشش داشته باشد
ـ2ـ کارها بایستی با دید ارزشهای اسلامی باشد.
ـ3ـ صحنهی جهاد را بشناسد.
ـ4ـ تفهیم این باور که با جنگی مواجه هستیم و این جنگ تا منزلهای ما نفوذ نموده است. متاسفانه بعضیها فکر میکنند فحشا، ابتذال، شهوت و هوا و هوسهای نفسانی برای فرزندان دیگران است و خود روشنفکری هستند که از همهی این هجمهها به دورند؛ اما کافیست نگاهی به اطرافمان بیندازیم. حال وظایف بسیج هنرمندان در تولیدات آثارش جهت مقابله با جنگ نابرابر دشمن علیه ما شامل: 1ـ یگانه پرستی و وحدانیت در بندگی را ترویج کنند، 2ـ نفی غیرخدا و معرفی شیطان و شیاطین، 3ـ ترویج عدالت، 4ـ مفهوم انتظار و 5ـ اخلاق نیکو میباشد.
در پایان اگر توصیه و نصیحتی دارید، میشنویم...
- کمتر از این هستم که توصیهای به مردم داشته باشم اما اجازه بدهید توصیهای به مدیران اجرایی استان از قرآن کریم طبق آیهی 68 الی 70 سورهی مبارکهی نسا داشته باشم زیرا مدیران، مسوولند و امانتدار؛
ـ جامعه برای اصلاح به چهار گروه نیاز دارد:
ـ1ـ انبیا و پیامبران که دین را از سمت خداوند میآورند.
ـ2ـ صدیقین و مبلغان دین مثل امامان معصوم که بایستی قول و عملشان یکی باشد تا مردم حرف پیامبران را قبول کنند.
ـ3ـ شهدا، تا زمانی که عدهای به مخالفت و حذف دین پرداختند با آنها مقابله شود و تا مرز از جان گذشتن باید رفت.
ـ4ـ صالحین؛ مصداق صالحین عموم مردم بعد از 3 مرحلهی فوق هستند زیرا پیامبران و امامان و شهدا در برهههای مختلف زمانی به رسالت و وظیفه خود در جامعه جامهی عمل پوشاندهاند اما صالحین که مربوط به زمان ما میشود برای پیاده کردن اهداف 3 مرحلهی قبل بایستی تلاش جدی نمایند و در این بین مصادیق باارزش مرحلهی چهارم مدیران جامعهی اسلامیاند...