انگار داوطلبان مرگ میخواستند ما را از روی زمین محو کنند
حسن شکیبزاده:
سرهنگ عراقی، صبار فلاح الامی، یکی از فرماندهان حزب بعث عراق در خصوص تجاوز به ایران اسلامی، بهویژه تجاوز و اشغال خرمشهر قهرمان میگوید: "من قلبا اعتقاد داشتم که مردم خرمشهر آنچنان مورد تجاوز قرار گرفتهاند که در طول تاریخ نظیر آن وجود ندارد".
کتابهای بسیاری پس از آزادسازی خرمشهر و از زبان فرماندهان و اسرای عراقی منتشر شده است که تمامی آنان گویای هجمهی دیوانهوار نیروهای دشمن در طول هشت سال دفاع مقدس، بر مردم و سرزمین ایران اسلامی بوده است.
فجایع و جنایات قطعا فراتر از آنچه نیروهای مزدور حزب بعث گفتهاند، میباشد. اما نکتهی مهم اینجاست که بسیاری از مردم ما بهویژه نسل جوان دهههای اخیر، اطلاعات زیادی از این اتفاقات و حتی دلایل بروز جنگ تحمیلی ندارند و این خود نشاندهندهی این واقعیت مهم است که در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی ـ اگر چه تولیدات نسبتا خوبی هم در حوزهی دفاع مقدس داشتهایم ـ اما در خصوص نهادینه ساختن این بخش از تاریخ مظلومیت و حماسی ایران اسلامی، بهویژه اشغال ناجوانمردانهی خرمشهر مقاوم و واقعهی بزرگ آزادسازی خرمشهر قهرمان در عملیات بیتالمقدس، کمتر کار فرهنگی و اطلاعرسانی، بهویژه برای نسلهای پس از جنگ، صورت گرفته است.
وقتی سرهنگ دوم ستاد "ثامر احمد الفلوجی" میگوید: "...ما برای ورود به خرمشهر با موارد زیادی از حالتهای تمرد و مقاومت مواجه شدیم تا جایی که فقط با گذشتن از دریای خون توانستیم وارد این شهر شویم. این شهر از شدت جراحتهای وارده بر آن شدیداً ناله میکرد." و یا سرهنگ دوم ستاد "سلام دوری الدلیمی" در همان کتاب میگوید: «... به خاطر دارم هنگامی که دو پاسگاه هیلیه و مای خضر به تصرف درآمد، "ماهر عبدالرشید" که در آن زمان سرهنگ دوم بود و فرماندهی یک ستون زرهی را به عهده داشت از روی یک دستگاه تانک فریاد میزد: بر آنها بتازید! به آنها حمله کنید! امروز روز پیروزیهای بزرگ است، بکُشید آنها را و سرشان را از بدن جدا کنید!... ». قطعا ابعاد ناگفته و ناشناختهی سنگدلی فرماندهان ارتش بعث عراق در این جنگ نابرابر بیش از پیش بر مردم آشکار خواهد شد.
و در جایی که سرهنگ دوم ستاد "ثامر احمد الفلوجی" در همان کتاب معترف است: «... تانکهای ما کمکم از مرزهای بینالمللی گذشتند. همه مردم در حالیکه ترس و وحشت تمام وجودشان را گرفته بود، فرار میکردند و فریاد میزدند، عراقیها ... عراقیها... فرمانده لشکر دستور داد افراد غیرنظامی را با گلولههای تانک هدف قرار دهند. ...». به راحتی میتوان به ابعاد فاجعه آمیر این تجاوز پی برد.
و از آنجایی که در میان رخدادهای گوناگونی که در عملیاتهای مختلف و طی هشت سال جنگ تحمیلی بر مردم و کشور ما گذشت، تنها حماسهی سوم خرداد است که به عنوان "روز ملی ایثار، مقاومت و پیروزی" نامگذاری شده است. پس میطلبد که ابعاد گستردهی این اتفاق مهم تاریخی بیش از این روشن و برای مردممان تشریح و تبیین شود. و انجام این مهم نیز زمانی محقق خواهد شد که مسئولین دستگاههای مرتبط به خود آمده و با تولید آثار ارزشمند فرهنگی و هنری و در خور نسل جوان و تدابیر و راهکارهای نوین، ابعاد ناشناختهی این دوران طلایی و ماندگار را برای نسل امروز و آیندگان بازگو نمایند.
به یاد داشته باشیم که "عبدالعظیم الشکرچی"، یکی دیگر از فرماندهان ارشد ارتش عراق که خود جزو اشغالگران خرمشهر است "از عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد به عنوان "معجزه زمان"، یاد میکند، قطعا حماسههای بیبدیلی، نه تنها در این عملیات که در طول دوران دفاع مقدس رخ داده است که هنوز هم بسیاری از ابعاد آن ناشناخته و ناگفته مانده است که از معجزات زمان دفاع مقدس بهشمار میآید .
و یا آنجایی که کامل جابر، سرهنگ عراقی و یکی از فرماندهان متجاوز بعث عراق در باب مقاومت و حماسهی بزرگ رزمندگان اسلام در عملیات بیتالمقدس و در جریان آزادسازی خرمشهر قهرمان میگوید: "سربازان ایرانی مثل داوطلبان مرگ به سوی ما میآمدند؛ انگار میخواستند ما را از روی زمین محو کنند. برای آنها مرگ، فشنگ و آتش معنا نداشت. با این که تانکهای تیپ زرهی ما پیشرفته و از نوع تی 72 بود اما پیاده نظام ایرانی پشت سر تانکهای ما میدویدند و در یک لحظه آن را به خاکستر تبدیل میکردند". باید باور داشت که در باب حماسه جاوید مقاومت دلاورمردانهی رزمندگان ما در طول دفاع مقدس، بهویژه در جریان تجاوز و آزادسازی خرمشهر مظلوم بیش از پیش کوتاهی شده است.