وحید حاج سعیدی
این روزها که به جز مذاکرات برجامی، قمپز در کردن روسیه برای اوکراین، رتبهبندی فرهنگیان و رونمایی از نماد سرخابیها با یک تریلی بدهی در بورس خبر خاصی در مملکت نیست، ما چند ساعتی دور اینستاگرام و تلگرام و سایر اپلیکیشنهای ضاله را خط کشیدیم و ریا نباشد سری به سرزمین هزار یک رنگ سایتهای اینترنتی خبری و غیرخبری زدیم. خبر ندارید اخیرا چه اتفاقاتی افتاده است!؟ با درد مزمن زانو و کمر باید برای همیشه خداحافظی کنید و بدون جراحی شما را معالجه میکنند! پول در آوردن به سادگی آب خوردن شده و همه در حال کسب درآمد دلاری هستند و در ماشینشان را که باز میکنند، یک خروار دلار بیرون میریزد! غذای خارجی سگ و گربه را با کمترین قیمت درب خانه میفرستند! بین کوین و اتریوم و سایر ارز رمزها مثل نقل و نبات خرید و فروش میشوند! گوشی و ماشین و گوشت و آجیل و ... به وفور با کمترین قیمت و به صورت اقساطی بدون پیش پرداخت به فروش میرسند! اقامت در هتلهای خارجی و اقامتگاههای شمال هم تقریبا مجانی شده و با کمترین هزینه میتوانید بهترین مکان را رزرو کنید!
درواقع این گرانیهای روزمره که خواب ما معمولیها را آشفته کرده حاصل بیتجربگی و خامی ما است و این پولها برای ما یک عالمه است! وگرنه برای جمعی پول کماکان همان علف خرس است و اگر خدا بیامرز «سهراب» میگفت: «هر که با مرغ هوا دوست شود ... خوابش آرامترین خواب جهان خواهد بود» الان باید گفت هر که با مافیا و از ما بهترون سر و سری داشته باشد، طوفان به پا خواهد کرد و با کسب درآمدهای آنچنانی و تحول در زندگی، خواب آرام خواهد داشت...
اصلا اینجوری که ما تحقیق کردیم چیزی به نام «گرانی» وجود خارجی ندارد و پدیده گرانی یک توهم خود ساخته است! مستندات ما نیز بر اساس تئوری جناب «ورلیند» دانشمند هلندی است که بیان میکند: «جاذبه وجود ندارد. تمام آن یک توهم است. جاذبه چیزی نیست جز شکلی از بینظمی؛ یک عارضه جانبی از یک تمایل طبیعی به سمت آشفتگی!» بنابراین بر اساس این نظریه، گرانی نیز ساخته ذهن بشر است و نوعی بینظمی و یک عارضه جانبی از یک تمایل به سمت آشفتگی در بازار است! که متاسفانه در این آشفته بازار عدهای کیفور میشوند و یک شبه بارشان را چنان محکم میبندند که توپ لیاخوف روسی هم تکانش نمیدهد و عدهای هم متاسفانه نقره داغ میشوند و باید به توصیههای کارشناسان رسانه ملی عمل کنند. یعنی یا جمع کنند و از این مملکت بروند یا وعدههای غذاییشان را کاهش دهند و برنج خالی بخورند!
آدم از اینهمه تضاد دیالکتیکی موجود در جامعه که منجر به تفاوتهای ساختاری در فضای مجازی و واقعی رها شده است در شگفت میماند. ما در کدام عصر زندگی میکنیم که عدهای در کنار گربهها تا کمر در آشغال فرو میروند تا شکمشان را سر کنند و جمعی سرخوش برای یک وعده غذای گربهشان یک بسته خارجی غذای خشک گربه را 208 هزار تومان و یک بسته میان وعده غنی شده با امگا 3 جهت بهبود سلامت و زیبایی پوست و مو را 58 هزار تومان میخرند! بعد ما اینجا راجع به حذف ارز ترجیحی دعوا داریم. به نظر شما مافیایی که دخترشان برای یک بسته غذای گربه 208 هزار تومان هزینه میکنند، راضی به حذف دلار 4200 تومانی هستند و اساسا اجازه میدهند، ارز ترجیحی حذف شود؟!