یادداشت یک «دخو»
- شناسه خبر: 56594
- تاریخ و زمان ارسال: 23 فروردین 1404 ساعت 07:30
- بازدید :
منافقی در گوشهای از این دیار، کید خود عیان کرد و حکم عدلیه را سخن گزاف گفت. از این رو دخوی شهر قلم در دست گرفت تا نفاق را برملا کند.
برخیز تا یکسو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
آری، این منافق که چندان نمیشناسمش و گویا از منافقان نوظهور است! جسارت بهخرج داده و توهین به محضر قضات عدلیه روا میدارد که آن یکی بیشرف است و وین یکی بیغیرت!
شاید عتاب این منافق به حکم عدلیه بدینخاطر باشد که حکم خوش آهنگ محکمه ما نه تنها دست منافقان را از تصاحب نامشروع اموال شاکیان رهانیده و تظلم خواهان را به وجد آورده، بلکه خواب از سر تندخوی اربابان تدلیس و عدالت فهمناکرده ربوده و تازیانه شرع و قانون را بر سر دزدان بیریشه فرود آورده است؛ بدین بیان که این اموال از آن تو نیست، از این رو نتواند به تو و یاران منافقت، بیحساب بخشیدن؛
هر آنکس مال میبخشد ز مال خویش میبخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را
حال ای فراخ شلوار! تو را کار به جایی رسیده است که در پی نهادن کلاهی بسفراختر از آن مرد اعدامی بر سر همگنان خودی؟
بگویمت که تو را چه در سر است و در پس پرده در پی چه بوده و در بر که میباشی؟
اما ای مال باخته! چه بگویم با تو از او که در پی معامله با فرجام تظلمخواهی توست تا اجرای حکم را آنگونه رهنمون سازد که میخواهد و به زعم خود از پس درد و رنج تو چنبره بر ثروت باد آوردهای برای خود پایهریزی و در کاخهای بجامانده بیتوته کند.
غافل از اینکه این اموال از آن همهی «همگنان» است.
«همگنان» نامِ عام همه «شما» است که اموالتان به تاراج رفته است.
این «شما» هیچ قید و تخصیصی ندارد و هیچ قید و تخصیصی نباید به هیچ نامی و به هیچ بهانهای بر آن وارد شود. این «شما» بر همه تظلم خواهان پرونده، شمولِ عام دارد و هیچ یک را نمیتوان به هیچ نامی و هیچ بهانهای از شمول عام آن خارج کرد و این همان کلام دادستان شهر شماست هم او که هم داستان با شما در جستجوی آرمانهای والای عدالت و ظلمستیزی برآمده و علم و حلم و هنر خود را دست مایه مبارزه با تزویر و سودجویی قرار داده است.
پس با قرار گرفتن «شما» و او در یک سوی این پیکار، وحدتی باشکوه تشکیل دهید و با عزمی جزم، اراده خود را بر این رزم، غالب سازید.