گمشده خود را در هنر یافتم
- شناسه خبر: 11584
- تاریخ و زمان ارسال: 5 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
در برهوت کاغذهایم متولد شدم
مریم بهبهانیفر
مقدمه:
بانوی هنرمند قزوینی که در زمینه طراحی با کاغذ فعالیت دارد و بیش از 20 سال سابقه تدریس در دانشگاهها و مدارس استان را در کارنامه خود دارد؛ اینک بیش از پنجاه اثر هنری از خود برجای گذاشته است تا آنجایی که توانست حاصل تجربیات خود را در پایتخت و در گالری «طنین کاغذها» در معرض دید علاقمندان به هنر قرار دهد.
این نمایشگاه فرصتی ایجاد کرد تا دقایقی با «فاطمه گرامیپور» به گفتوگو بنشینیم و از علاقمندیها، دغدغهها و دلیل خلق این هنر و آثار بشنویم و با دنیای ذهنی این هنرمند آشنا شویم.
این بانوی هنرمند قزوینی که بهار زندگی او در آخرین ماه از فصل تابستان در سال 56 آغاز شده است؛ یکی از خصوصیات هنر معاصر را «بینارشتهای» بودن و تداخل هنرها در همدیگر میداند و معتقد است: «گمشده خویشتنِ خود بوده و در میان هنر خود را یافته است»؛ همچنین میل به لذت آفرینش و این که همیشه دوست داشته است کار جدید و نو خلق کند او را رهسپار دنیای هنر کرده است.
آنچه در در ادامه میخوانید گپ و گفت صمیمانه روزنامه ولایت با این بانوی مبتکر هنرهای کاغذی است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
لطفا درباره سبک هنری که ایجاد کردهاید توضیحاتی بفرمائید.
یکی از خصوصیات هنر معاصر بینارشتهای بودن و تداخل هنرها در همدیگر است که در سبک هنری من وجود دارد؛ علاقه شخصی من هم موجب شده است که در زمینه فعالیتهای بینا رشتهای فعال باشم. همیشه نیز امیدوار بودم که بتوانم با یک دیدگاه نو در جامعه هنری کشورم حضور پیدا کنم.
ایدهی آن را از کجا دریافت کردید؟
«من گم شده خویشتنِ خود بودم؛ انسانی آزاد با اراده مستقل». همیشه میخواستم جرأت استفاده از فهم خویشتن را داشته باشم. من برای هنر رسالت و تکلیف و قاعده مشخص نکردم در واقع جوینده گنجهای وجود خود بودم که تعمق در تجربیات و داشتههای خویشتنم بهترین مخزن ایدهیابی برایم بود. ایدهها نیز همه جا بودند و مانند اشباح در سرم جولان میدادند. لازمه شکار ایدهها نیز تیزبینی، شوق آفرینش، عشق و علاقه و آن هنگام بود که اوراق لای انگشتانم به رقص درآمدند و از میان کشتزار ذهنم، لابه لای بریدگیهایم ردی از روشنایی بر تیرگیهای وجودم یافتم و این آثار را خلق کردم.
چه انگیزهای موجب شد این هنر را ایجاد کنید؟
میل به لذت آفرینش و اینکه همیشه دوست داشتم کار جدید و نو خلق کنم از اینرو به دنیای هنر گام نهادم تا با زبان هنر دنیای درون خود را به نمایش بگذارم.
چه عنوانی برای هنر خود انتخاب خواهید کرد؟
برای انتخاب هنرهای کاغذی خیلی فکر کردم؛ اما برایم هنر علم نبود؛ هنر فلسفه نبود؛ هنر، هنر بود؛ بدون تعریف و بدون ساختار در واقع آفرینشی بیسرانجام است؛ بنابراین عنوان خاصی مشخص نکردم و در واقع به عهده مخاطب گذاشتم. شاید در آینده با دستاوردهای دیگرم یک اسم خاص برای آن انتخاب کنم. برای نمایشگاه هم مدیریت گالری خانم خوشاقبال عنوان «طنین کاغذها» را برگزید که مورد اقبال علاقمندان به هنر هم قرار گرفت.
هنرمندان دیگر و آنهایی که با این هنر آشنایی داشتند ایده دیگری درباره عنوان نمایشگاه مطرح نکردند؟
هنرمندان با ارزشی در افتتاحیه نمایشگاهم حضور داشتند که لقب «ونگوگ مقوایی» را برای من برگزیدند که برایم بسیار جالب بود؛ من مخصوصاً خواستم برای سبک کارم اسم انتخاب نکنم تا مباحث و جنجالهای هنری را بیشتر کنم به آنچه هم میخواستم؛ رسیدم. حتماً در آینده نزدیک اسم خاصی برای این سبک انتخاب میکنم.
چه مدت زمانی است که در این هنر فعالیت دارید؟
بیش از 20 سال هست که هنر تدریس میکنم و با توجه به تجربیاتم به خلق آثار هنری پرداختم. عمر این پروژه دوسال و اندی بیش نیست؛ ولی در گالری که اسفندماه در تهران برگزار کردم با استقبال خوبی روبرو شد.
آیا تابلوها و آثاری که ایجاد کردید دارای پیامهایی هستند؟ یا بهعبارتی دیگر در این تابلوها سخنی نهفته است که بخواهید به مخاطب خود انتقال دهید؟
بله قطعا؛ همه تابلوها پیامی را به دنبال خواهند داشت در آثارم اوراق بی ارزش و فراموش شدۀ زندگی دوباره مفهوم پیدا کردند و میتوانستند با صدای بلند برایم حرف بزنند؛ هر آنچه هست تمامی این بریدگیهای کاغذی حرفهایی دارند به عمق سالهای سکوت که در خلوت خود همراه با هیاهوی زندگی در هم تنیدهام و به اثری هنری تبدیل کردم.
در یک کلام کوتاه میتوانید برای ما بگویید این هنر را چگونه ایجاد کردید؟
این مجموعه را با الهام از تجربهگرایی، بهرهگیری از خصلت و شخصیت اثر مفهومی و غرق شدن در روند خلق اثر، با اتود زدنهای ذهنی، پارهپاره کردن کاغذها، یادداشتبرداری، غوطهور کردن آنها در رنگهای طبیعی، چسباندن و کلاژ بیواسطه، بسیار تجریدی و در عین حال صمیمی آفریدم؛ خوانشی متفاوت از دغدغههایی چون درک هنر معاصر از هنر مفهومی و هنر انتزاعی در برابر واقعیت بازنمایانهای که وجود دارد.
تاکنون چند اثر ایجاد کردهاید؟
در حدود 50 اثر هر چند برخی کارهای اول برایم قابل قبول نیست.
چه انگیزهای موجب شد که به یک هنر جدید ورود کنید؟
خلق اثر هنری برایم چالش نبود؛ ولی اضطراب از خلق تکراری اثر برایم دغدغه ذهنی بود که خوشبختانه به موفقیت سر انجامید و من در برهوت کاغذهایم متولد شدم؛ همچنین معتقد هستم برای رقابت هنری و غنای هنرهای تجسمی، هنرمندان متعهد و با استعداد میتوانند با بهرهگیری از ابزار هنر نقش مهمی در انتقال و ترویج مضامین عالی انسانی و اسلامی داشته باشند.
در نمایشگاهی که برگزار کردید نگرش مردم را نسبت به هنر خود چگونه دیدید؟
سطح سواد هنری مردم عامه در عصر امروز پایین است و من به عنوان یک هنرمند وقتی دوست دارم کار جدید انجام دهم دغدغه دارم که چطور بتوانم مخاطبان را به لذت بردن از کار ترغیب کنم؛ هنوز بسیاری از مردم با آثار جدید ارتباط برقرار نمیکنند و زمانی که با یک اثر مفهومی و انتزاعی روبهرو میشوند در مورد آن توضیح میخواهند هنرهای روز دنیا و سبکها را نمیشناسند؛ اما اگر مخاطب هنر و سبکها را خوب بشناسد مسلم است میتوانند با آثاری که نیاز به درک و فهم هنری داشته باشد ارتباط برقرار کنند.
چه انگیزهای موجب شد در گالری طنین کاغذها حضور پیدا کنید؟
وقتی آثار خود را در نمایشگاه ارائه میدهم در حقیقت فرصتی رقم زدهام تا مخاطب با تماشای آنها، من را به چالش بکشد و این اوج هنری برای یک هنرمند به حساب میآید.
به عنوان یک هنرمند، بفرمایئد فعالان عرصه هنر بیشتر با چه چالشها و کمبودهایی روبهرو هستند؟
امروزه یکی از معضلات بزرگ جامعه هنر در این است که هنرمند پس از سالها آموزش اکنون که باید این آموزشها را در استان به نسلهای دیگر منتقل کند؛ به دلیل شرایط بد هنری حاکم در شهر و کمبودها، مجبور به مهاجرت میشود و این آسیبهای بدی برای استان ما خواهد داشت. متاسفانه فضای استان ما از نبود روح هنری رنج میبرد و این بر مدیران استانی لازم است که در ابتدا از هنرمندان برای فعالیتهای مختلف جامعه بهره ببرند پس از آن با بهرهگیری از ایده هنرمندان آثار هنری را در جامعه به کار گیرند.
به نظر شما بانوان هنرمند به طور خاص با چه دغدغههایی روبرو هستند؟
من گمان میکنم دغدغههای هنری تنها مربوط به بانوان نمیباشد؛ چراکه هنر مخصوص به بانوان نیست. متاسفانه همواره در سر راه هرگونه فعالیت حرفهای هنری دغدغههایی وجود دارد که با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و یا دیگر فعالیتها به صورتهای مختلفی خود را نشان میدهد. در شرایط ایدهآل فعالیتهای هنری نیز رقابت نفسگیری میان هنرمندان حرفهای به وجود خواهد آمد؛ بنابراین آماده بودن برای رویارویی با مشکلات و مسائل، شرط موفقیت برای هر هنرمند حرفهای است. در حال حاضر به نظر من شرایط دشوار اقتصادی که در جامعه با آن دست به گریبان هستیم و نیز محدودیتهای ناشی از کرونا که خوشبختانه در حال کمرنگتر شدن است عمدهترین مشکلات پیش روی هنرمندان بوده است. موضوع تحریمها هم علاوه بر مشکلات اقتصادی و تامین مواد اولیه خلق آثار هنری، دسترسی هنرمندان به بازارهای جهانی را هم محدود کرده که امیدوارم به زودی به نحو شایستهای مدیریت و حل شود.
به عنوان یک هنرمند از مسئولان چه انتظاری دارید؟
حل چالشهای درآمد و اشتغال هنرمندان یک مطالبه جدی است. برای هر اثری که خلق میشود هنرمند علاوه بر وقت زیادی که میگذارد هزینه بسیار زیادی برای متریال اولیه صرف میکند بدون اینکه از فروش اثر اطمینان داشته باشد؛ بنابراین انتظار داریم مسئولان با برنامهریزیهای دقیق بخشی از جامعه هنرمندان تجسمی را متمرکز بر امر کارگزاری فروش و تجارت داخلی و خارجی کنند. تبعیت از مدلهای اقتصادی به روز دنیا، ایجاد سکوهای فروش و استفاده موثر از سکوهای موجود نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. شناسایی بازرگانان هنری و علاقمندان به خرید آثار هنری ایرانیان نیز میتواند در تقویت فروش تولیدات هنرمندان بسیار راهگشا باشد.
من اعتقاد دارم متولیان فرهنگی جامعه میتوانند با استفاده از ابزار هنر، جامعه را به سمت آرامش سوق دهند. قطعا ادبیات و هنر پایگاهی محکم و قوی برای حرکت دادن جامعه به سمت آرامش هستند و نباید فراموش شود که با استفاده از هنر میتوان روشهای زندگی را بهتر اجرا کرد. ناگفته نماند تاسیس خانه هنرمندان فعال و پویا در استان هم امری ضروری محسوب میشود و میتواند موجبات دلگرمی هنرمندان را رقم بزند.
در برگزاری نمایشگاه و همچنین خلق آثار هنری خود با چه چالشهایی روبرو شدید؟
در استان ما یک گالری حرفهای و پویا وجود ندارد؛ مردم اصلا نمیدانند که میتوانند از گالریها، خرید و فروش آثار هنری انجام دهند و میتوانند در این زمینه کسب و کار راه بیاندازند.
چطور شد شما تهران را برای برگزاری گالری انتخاب کردید؟
به دلیل نبود بستر تبلیغات و اطلاعرسانی به نهادهای مختلف ترجیح دادم که نمایشگاهم را در تهران برگزار کنم و همین موجب شد ناچار شوم هزینههای دیگر را تحمل کنم.
جایگاه هنر، صنایع دستی و هنرمند را در جامعه چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه در جامعه ما هنرمندان جایگاه خوبی ندارند؛ بی شک هنر یکی ابزارهای مهم در جامعه برای توسعه اتفاقات خوب فرهنگی است و در صورتی که نتوان از هنر هنرمندان به درستی در جامعه استفاده کرد آسیبها و مشکلات فراوانی گریبانگیر آن جامعه خواهد شد.
آیا در جامعه ما هنرمندان آن گونه که باید مورد توجه هستند؟
هنر اصیل ایرانی بازتاب معرفت و دانایی و برگرفته از آموختههای کهن ایرانی و اسلامی است؛ اگر دستاندرکاران بتوانند جنبشی را در جامعه ایجاد کنند که افراد بیشتری با ادبیات و هنر اصیل ایرانی در رشتههای مختلف آشنا شوند قطعا ً آرامش بیشتری را در سطح عموم جامعه شاهد خواهیم بود؛ اما گاهی نوع برخوردها با هنرمندان و مورد توجه قرار نگرفتن آنها موجب میشود که هنرمند مجبور شود فعالیت خود را به شکل پنهان انجام دهد که همین مورد سبب تقابل میشود هرچند که قطعا پیروز نهایی هنر است؛ نام هنرمندانی که در کنار مردم بودهاند همیشه جاویدان مانده است.
از نقش هنر در زندگی خود بگویید.
قطعا هر فعالیت هنری در زندگی نگرانیهای خاص خودش را به همراه دارد؛ ولی حقیقتا همیشه سعی میکنم به جای فکر کردن صرف به نگرانیها، اول بر اساس برنامهریزی که برای خودم تدوین کردهام عمل کنم و از درگیری ذهنم با حواشی روزمره پیشگیری کنم و در مرحله بعد اگر واقعا با موضوع تاثیرگذار و جدی روبرو شوم با توجه به تجاربی که دارم با شیوهای اصولی و علمی آن را حل کنم.
به عنوان یک هنرمند به نظر شما توجه به هنر و زیباییشناختی چه آثار مثبتی میتواند درجامعه برجای بگذارد؟
امروزه هنر به یک زبان مشترک میان همه انسانها تبدیل شده و موجب شده است تا راههای ارتباطی با یکدیگر بهتر یافت شود؛ هنر در زمانهای مختلف به شکلهای مختلف ارائه میشود؛ اما در هر دورهای برای کنترل احساسات به مردم کمک میکرد.
برای خوب سخن گفتن باید توانایی کنترل و مدیریت احساسات را داشته باشیم؛ هنر در اساس و هدف یک موضوع اجتماعی است و آثار هنرمندان برای اجتماع کاربرد دارد. بسیاری از هنرمندان در فقر از دنیا رفتند؛ اما آثار آنها با قیمتهای بسیار گرانی خرید و فروش یا در موزههای بزرگ نگهداری میشود، این مهم نشان میدهد که اثر هنری در جامعه کنش بهوجود میآورد.
هنرمندان در همه صحنههای گوناگون حضور دارند و از جمله تاثیراتی که هنر میتواند در جامعه داشته باشد؛ ایجاد همدلی میان اقشار مختلف جامعه است؛ بهگونهای که در سالهای دفاع مقدس میتوان آثار هنری بسیاری را که موجب ایجاد همدلی شدند بیابیم.
هنرمندان انسانهای آرامی هستند و مشکلات اجتماعی آنها کمتر است؛ اگر تعداد هنرمندان و یا نگاه هنری در جامعه گسترش یابد قطعا آن جامعه با نشاطتر خواهد بود و آسیبهای اجتماعی کمتری را تجربه خواهد کرد.
چنانچه فرمایش خاصی دارید بفرمائید.
ضرورت بسترسازی برای توسعه هنر بیش از پیش اهمیت دارد. باید به هنر همانند گیاه نگاه کرد. امروز از آن مراقبت کنیم تا ثمره آن بهتر و بهتر دیده شود.