کودکانی که دیگر چهارشنبهسوری ندارند
- شناسه خبر: 55452
- تاریخ و زمان ارسال: 22 اسفند 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

وقتی چهارشنبهسوری از یک جشن خانوادگی به یک میدان جنگ کوچک تبدیل میشود، کودکانی که میتوانستند خاطرات زیبایی از این شب داشته باشند، حالا فقط میخواهند زودتر بگذرد.
دیگر از خانه بیرون نمیروم …
آراد ۱۰ ساله است و برخلاف پدر و مادرش که از کودکیشان خاطرات خوبی از چهارشنبهسوری دارند، این شب را دوست ندارد و میگوید: من دوست داشتم مثل کارتونها یک مشعل دستم بگیرم و روی آتش بپرم.
آراد در حالی که به دستش که اثر سوختگی در آن مشخص است نگاه میکند و ادامه میدهد: پارسال یک ترقه کنارم ترکید. صدای وحشتناکی داشت و گوشم تا چند ساعت زنگ میزد و تا ساعتی نمیتوانستم چیزی ببینم؛ دیگر از خانه بیرون نمیروم، حتی اگر بابا بگوید چیز مهمی نیست.
چهارشنبهسوری برای ما خوشحالکننده نیست
مادر آراد، که خودش هم کودکیاش را در کوچههای تهران قدیم با قاشقزنی و دورهمیهای خانوادگی گذرانده، حالا با نگرانی به چهارشنبهسوری نگاه میکند و میگوید: زمان ما، بچهها توی حیاط خانهها از روی آتش میپریدند. بزرگترها کنار آتش اسپند دود میکردند و برای همه آرزوی سلامتی میکردند؛ اما حالا چهارشنبهسوری برای ما خوشحالکننده نیست. صدای ترقهها از چند روز قبل شروع میشود و شب چهارشنبهسوری، همه نگرانیم که مبادا حادثهای برای بچهها پیش بیاید.
معلم گفت مدرسه نیایید…
سینا ۱۲ ساله است و سال گذشته برای اولین بار فهمید که چهارشنبهسوری فقط یک شب نیست. او با ناراحتی میگوید: معلممان گفت اگر چهارشنبهسوری بیرون میروید، پنجشنبه مدرسه نیایید، چند تا از بچهها سال قبل دست یا صورتشان آسیب دیده بود، یکی از دوستهایم هم پارسال به خاطر صدای انفجار، چند روز نمیتوانست خوب بخوابد.
***
چهارشنبهسوری، که روزگاری نمادی از جشن و شادی برای کودکان بود، اکنون به شبی پر از نگرانی، ترس و استرس تبدیل شده است، این شب که در گذشته با پریدن از روی آتش و بازی برای کودکان همراه بود، اکنون به یک معضل اجتماعی و خانوادگی بدل شده است، در حالی که برخی از بزرگترها هنوز در خاطرات خود طعم شیرین شبهای چهارشنبهسوری را به یاد دارند، برای بسیاری از کودکان و خانوادهها این شب دیگر چیزی جز صدای انفجار و اضطراب نیست.
مادر دیانا دختر 8 سالهای که در چهارشنبهسوری دچار پنیک شده بود و از آن روز اضطرابش خوب نشده است، میگوید: دیانا 6 ساله بود که بعد از دیدن آتشبازی چهارشنبه سوری به خانه برمیگشتیم که ناگهان ترقهای با صدای خیلی بلند زیرپای دیانا انداختند، او بسیار ترسید و هنوز بعد از گذشت 2 سال ترس در وجودش هست.
وی بیان میکند: چهارشنبهسوری، برای ما همیشه لحظاتی پر از هیجان، بازی و شادی بود؛ روزهایی که در حیاط خانههای قدیمی از روی آتش میپریدیم و در کنار خانواده لحظات شادی را سپری میکردیم؛ آن شب، حتی بزرگترها کنار آتش اسپند دود میکردند و با آرزوی سلامتی و خوشبختی برای همه، جشن میگرفتند.
مادر دیانا میگوید: اگر چه ما هنوز جوان هستیم اما تغییرات خیلی سریع رخ داده است، دیگر خبری از جشنهای کوچک خانوادگی و پریدن از روی آتش در حیاط خانهها نیست؛ اکنون بسیاری از کودکان به محض شنیدن صدای ترقهها، احساس ترس و اضطراب میکنند و ترجیح میدهند شب را در خانه بمانند و از پنجره به خیابان نگاه کنند.
وی تاکید میکند: دیانا برخلاف پدر و مادرش که از شبهای چهارشنبهسوری دوران کودکی خود خاطرات شیرین و پر از هیجان داریم، از این شب بیزار است.
آراد و دیانا تنها نمونهای از کودکان است که این شب برایشان به جای شادمانی، تبدیل به شب ترس و نگرانی شده است، صدای ترقهها و انفجارهایی که گاهی در نزدیکی آنان رخ میدهد، سبب میشود تا شادی و هیجان شب چهارشنبهسوری در ذهن این کودکان به خاطراتی تلخ تبدیل شود. نگرانی مادران و پدران به حدی افزایش یافته که برخی از خانوادهها تصمیم میگیرند بچهها را از هرگونه فعالیت خطرناک دور نگه دارند و شب را در خانه سپری کنند.
به گفته مادر یکی دیگر از کودکان، ترقههایی که گاهی بسیار نزدیک به خانهها منفجر میشوند، تا حد زیادی فضای جشن را تغییر داده و بیشتر به یک میدان جنگ شبانه شباهت دارند.
مادر سینا، که در کودکی شبهای چهارشنبهسوری را با شادی و هیجان سپری کرده است، میگوید: دیگر این شبها هیچ خوشحالیای برای ما ندارد. همیشه نگرانیم که بچهها دچار حادثهای شوند و حالا حتی صدای ترقهها هم برایمان تحملناپذیر شده است.
آیا زمان تغییر فرا رسیده است؟
نگرانی خانوادهها تنها محدود به آسیبهای جسمی نمیشود. بسیاری از والدین نگران آسیبهای روانی و روحی هستند که از صدای انفجارها و فضای ترسآلود این شب به وجود میآید. کارشناسان روانشناسی و اجتماعی نیز بر این باورند که تغییرات در شبهای چهارشنبهسوری نه تنها بر جسم کودکان تاثیر میگذارد، بلکه میتواند تاثیرات منفی زیادی بر روحیه و روان آنان داشته باشد.
به گفته برخی از روانشناسان، ترسهای ناشی از صدای انفجارها میتواند در بلندمدت به اضطرابهای کودکانه منجر شود. این افراد هشدار میدهند که اگر کودکان در معرض چنین اضطرابهایی قرار گیرند، ممکن است نتوانند به درستی با ترسهای خود کنار بیایند و این امر ممکن است در زندگی آیندهشان تاثیر منفی بگذارد.
چه باید کرد؟ با توجه به مشکلات فراوانی که شبهای چهارشنبهسوری برای کودکان و خانوادهها به وجود آورده است، به نظر میرسد که زمان تغییر فرارسیده است. شاید اکنون وقت آن رسیده که جامعه و مسئولان به جای تاکید بر شادیهای فیزیکی این شب، راهکارهایی برای کاهش خطرات و همچنین کاهش ترس و اضطراب در کودکان بیابند.
پیشنهاداتی چون برگزاری جشنهای خانوادگی، محدود کردن استفاده از مواد منفجره خطرناک و فرهنگسازی برای احترام به سلامت و آرامش دیگران میتواند راهحلهایی برای بازگشت شادی به شب چهارشنبهسوری باشد. این شب باید دوباره به جشنی برای همه تبدیل شود، نه به شبی پر از ترس و نگرانی برای کودکان و خانوادهها.
در پایان، شاید آنچه که اکنون بیش از هر چیزی مورد نیاز است، بازگشت به روح واقعی جشنهای ایرانی است؛ جشنی که در آن شادی، امنیت و سلامتی در اولویت قرار گیرد و نه انفجار و ترس.