کنکور در ترازوی سنجش عدالت
- شناسه خبر: 6106
- تاریخ و زمان ارسال: 22 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
ساعت نزدیک 8 صبح است. باد سوز سردی دارد و بچههایی که جلوی کتابخانه ایستادهاند به خود میپیچند. کولههای سنگین را از روی دوش برداشته و کنار پلاستیکهایی که بعضا با وعدهی ناهار و یا کتاب پر شده میگذارند و شروع به گپ زدن میکنند. کنار جمعی از آنها ایستادهام که متوجه میشوم در مورد هزینههای کنکور و مشاوره بحثشان بالا گرفته است.
یکی از دخترها که تازه به جمع اضافه شده با هیجان و صورت سرخ شده از سرما تعریف میکند: همکلاسیام میگفت یکی از مشاورهها قبل از شروع برنامهریزی 200 میلیون از خانوادهها پول میگیرد! اگر کسی که هزینه کرده پزشکی قبول شود که هیچ، پول برای مشاور است و اگر قبول نشود 200 میلیون را بر میگرداند! دختر دیگر ماسکش را روی صورت جابهجا میکند و از پانسیونهای مطالعاتی که روزی 30 تومان و یا حتی بیشتر دریافت میکنند تا تعدادی از دوستهایشان به آنجا رفته و مطالعه کنند میگوید.
نگهبان سلانه سلانه نزدیک درب فلزی رنگ و رو رفته میشود و آن را باز میکند. بچهها به سمت در ورودی اصلی هجوم میبرند تا بتوانند جای مناسبی بگیرند.
کتابها را طبقهطبقه روی هم میچیند. کل فضای میز اشغال میشود. بعد از جابهجایی لپ تاپ را جلویش باز کرده و هدفون به گوش به تصویر معلمی که پای تخته مطالبی آموزش میدهد خیره شده و یادداشتبرداری میکند.
***
نزدیک ظهر میشود و همچنان غرق در کتاب، حتی لحظهای سرش را بالا نمیآورد. نزدیکش که میشوم با چشمهای کمی پف کردهاش هدفون را از روی گوشش برمیدارد و منتظر نگاهم میکند.
سال آخر رشتهی تجربی است و نزدیک به دو ماهی میشود که برای کنکور روزی 9 ساعت و یا حتی بیشتر مطالعه میکند. میگوید: تا اینجا نزدیک 5 میلیون برای کتابهایم خرج کردم. هزینهها طبیعتاً زیاد است علیالخصوص که برخی از اساتید و آموزشگاهها برای خودشان نرخ تعیین کرده و رحمی ندارند. اما چارهای نیست باید قبول شد یا نه؟ از علایقش به موسیقی تعریف میکند و اینکه مجبور شده تمام برنامههای خارج از درسیاش را تا بعد از کنکور کنسل کند.
ـ مصرف دارو برای بیدار ماندن و افزایش تمرکز!
با شنیدن اینکه بعضی از بچهها برای بیدار ماندن و افزایش تمرکز دست به مصرف دارو و حتی مواد مخدر زدهاند شوکه میشوم؛ که ادامه میدهد: سال پیش از بچههای سال بالایی شنیدم یکی از محصلان به خاطر مصرف این داروها فوت کرد! اما کسی گوشش بدهکار نیست و خیلیها برای قبولی دست به هرکاری میزنند… میخندد و میگوید: فکر کنکور هم خواب از سر آدم میپراند جایی برای قرص و … باقی نمیماند. هدفونش را میزند. معلم کنار تخته با حرص و هیجان زیادی مطالبی را یادداشت میکند.
ـ تب رقابت، داغ بر دل دانشآموزان میگذارد
تب داغ قبولی در میان دانشآموزان و فشار از جانب خانواده، گروههای دوستان و جامعه چنان بالا میگیرد که در صورت عدم دستیابی به نتیجهی دلخواه در آزمون دچار افسردگی شده و یا حتی دست به خودکشی میزنند. از جمله این دانشآموزان ناکام دانشآموز پسری با معدل 19 و نیم در سال 1399 بود که بعد از شکست در کنکور ریاضی تصمیم گرفت که به زندگیاش پایان دهد…
سمیرا که دو سال است پشت کنکور تجربی مانده از فشار زیاد خانواده برای قبولی در رشتهی پزشکی و رها کردن علایقش میگوید: من شیفتهی هنر بودم. میدانستم اگر به جای دبیرستان هنرستان میرفتم و در کنکور هنر شرکت میکردم حتما سال اول با بهترین رتبه قبول میشدم. اما خانوادهام اجازه نداد. هر کسی باید با توجه به ظرفیتهای خودش پیش برود. من و بسیاری از دوستانم بعد از اینکه نتوانستیم نتیجهی دلخواه در کنکور را به دست بیاوریم افسرده شدیم. جدا از بحث مطالعه، من کسانی را میشناختم که از پس مخارج تهیهی کتاب به سختی برمیآمدند؛ حالا کلاسهای آموزشی و … که بماند. این دوران قرار بود که بهترین روزهای سالهای جوانی ما را رقم بزند و خاطرهانگیز شود ولی چیزی جز استرس و نگرانی از این ایام برای ما باقی نخواهد ماند.
ـ جای خالی دانشآموزان مناطق محروم
سالی که خودم برای کنکور کارشناسی آماده میشدم را به خاطر میآورم. توصیههای چندین ساعته و مثال هر روزهی معلمان از دانشآموزان روستایی که نفرات برتر و تک رقمی کنکور شدند، تا داستان دختری که در سرما و گرما مسافت طولانیای را از روستای محروم خود با پای برهنه یا پوشیده در برف و گرگ و میش سپری میکرد تا به موسسهای در نزدیکترین شهر روستا برسد. و یا پسری که چوپان بود و آرزو داشت که درس بخواند. روزها که گله را به چرا میبرد کتاب به دست، زیر درخت، همراه گوسفندها و در هر فرصتی که پیش میآمد درس میخواند و رتبهی تک رقمی کنکور کشور شد!
اما سالهاست که جای خالی این دانشآموزان روستایی که سر تیتر خبرها شوند و از علت موفقیت خود و غلبه بر سختیها و بیرون آمدن از دل روستایی محروم و سرانجام نخبه شدن صحبت کنند به وضوح خالی است.
نگاهی به رتبههای 1 تا 10 کشوری کانون قلم چی از سال 80 تا 1401 میاندازم. منطقهی 1 تجربی در طی این چند سال اکثرا از استانهای بزرگی چون شیراز؛ اصفهان، تهران، تبریز و مشهد هستند. در منطقهی دو، پای سایر استانها باز میشود و نقش پررنگیتری ایفا میکنند. در سایر رشتهها هم وضعیت به همین شکل است و بچههای مناطق محروم به وضوح نقش کمرنگیتری را در این لیست ایفا میکنند.
به یاد مصاحبه با کارگری میافتم که ماهانه تنها 3 میلیون تومان درآمد داشت و هزینهی کتابهایی که از حقوق یک ماه او بیشتر میشود…
با مراکز مشاوره کنکور تماس میگیرم. فقط هزینهی مشاوره در یکی از این موسسههای معتبر 8 میلیون تومان است!
هزینهی پکیج و دیویدیهای آموزشی موسسهی شناخته شدهای برای درسهای ریاضی، زیست و شیمی مبلغی نزدیک به 13 میلیون و پانصد هزار تومان میشود!
در کمال تعجب سایر مراکز کنکور از دادن هرگونه اطلاعات مربوط به تعرفهی کلاسها، مشاوره و آزمون طفره میروند و هزینهی مشخصی برایم روشن نمیشود.
ـ ضرورت وجود کنکور
ساسان شهری، سرپرست معاونت آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان دربارهی ضرورت وجود کنکور در کشور میگوید: وقتی میخواهیم متقاضیان را برای پذیرش مراکز آموزش عالی انتخاب کنیم باید فرایندی داشته باشیم و افرادی که صلاحیت علمی رشته و دانشگاه را دارند انتخاب کنیم. فلسفهی وجود کنکور هم همین است. اما در کنکور بیشتر تخصصهای علمی دانشآموزان مورد سنجش قرار میگیرد. آزمونهایی که به شکل 4 گزینهای غالبا و در برخی رشتهها با مصاحبه انجام میشود.
ـ برگزاری کنکور برای رشتههای پر متقاضی
شهری ادامه میدهد: اما اینکه چرا این آزمونها با این شدت و استرس در کشور برگزار میشود؛ بخشی مربوط به متقاضیان برخی رشتههاست که از ظرفیت دانشگاه بیشتر هستند. مثلا در رشته پزشکی بالای 20 الی 30 برابر ظرفیت مراکز آموزش عالی کشور شرکت کننده داریم. به همین خاطر متصدیان امر مجبورند که از طریق کنکور افرادی که واجد صلاحیت بیشتری هستند را انتخاب کنند. اما در برخی از رشتهها مثل ریاضی و فیزیک به این صورت نیست و میزان صندلی دانشگاهها با متقاضیان برابری میکند و با سابقه تحصیلی پذیرش میشوند. در علوم انسانی حدود 70 درصد رشتههای علوم انسانی بدون آزمون و با سوابق تحصیلی دانشآموزان سنجیده شده و تنها 30 درصد نیاز به برگزاری آزمون سراسری دارد. در کار و دانش و فنی حرفهای هم تعداد دانشآموزان و صندلیها برابری میکنند. ضمن اینکه برای رشتههای فنی مراکز متعددی تاسیس شده از جمله: دانشگاههای سراسری، آموزشکدههای فنی و حرفهای و دانشگاههای علمی کاربردی نیاز متقاضیان را پاسخگو هستند.
ـ کنکور در سایر کشورها
شهری در مورد نحوهی پذیرش در دانشگاه سایر کشورها توضیح میدهد: در دیگر کشورها این شیوه وجود دارد که دانشجو را میپذیرند و او یکسال دوره آزمایشی را سپری میکند و دورهی به اصطلاح پیش نیاز و مقدماتی را میگذراند. کسانی که میتوانند در آن موفق عمل کنند وارد مرحله نهایی و پایانی میشوند. در جایی که تعداد متقاضیان حد متعارفی داشته باشد این شیوه بهتر است. البته باید ذکر کرد که نظام آموزشوپرورش و نظام عالیه این کشورها دارای انسجام بیشتری با یکدیگر هستند این درصورتی است که این انسجام اخیراً در کشور ما شکل گرفته است. بحث نهایی کردن دروس پایه دهم و یازدهم به همین خاطر است. در 1401 ـ 1402 امتحانات مقطع دوازدهم که به شکلنهایی برگزار میشوند چهل درصد نمره قبولی در دانشگاه را شامل میشود. یعنی از آزمونهای صرفاً تستی خارج میشویم که از این طریق فاصلهای بین آموزشوپرورش و آموزش عالی کشور کمرنگتر میشود و در سال 1405 که پایهی دهم نهایی شده 60درصد نمره ورود به دانشگاه، نمرهای است که دانشآموز در آموزشوپرورش کسب کرده است. از این طریق به شیوهای که سایر کشورها برای ورود به دانشگاه در نظر گرفتهاند نزدیکتر میشویم.
ـ شکلگیری فاصله طبقاتی در جریان کنکور
شهری در مورد فاصله طبقاتی که در جریان کنکور بین داوطلبین ایجاد میشود میگوید: دانشآموزانی که در مناطق نیمه محروم و یا محروم تحصیل میکنند نسبت به دانشآموزی که در منطقه یک تهران درس میخواند از یک سری امکانات محروم هستند. ما برای این موضوع که عدالت آموزشی نامیده میشود باید سعی کنیم امکانات را در مناطق مختلف کشور توزیع کنیم. اما خب این اتفاق صد درصد ممکن نیست. در استان قزوین یک سری موسسههای خیریه به نام خیریه «دانشآموزیار» ایجاد شده که کتاب، منابع آموزشی، حتی کلاسهای کمکآموزشی را به صورت رایگان خریداری کرده و در اختیار بچههای مناطق محروم قرار میدهند. این خیریه از امسال شروع به فعالیت کرده است. درصدی از عدالت تحصیلی در اینجا جبران میشود ولی برای جبران کامل لازم است که ما در طول سال تحصیلی نیز این فعالیت را به شکل مستمر ادامه دهیم و تنها بهصورت مقطعی نباشد. تمام تلاش بر این است که دانشآموزان چه به صورت آنلاین و چه بهصورت آفلاین در مناطق محروم از ویدئوهای آموزشی بهرهمند شوند.
ـ کمرنگ شدن سهمیه در کنکور
شهری در رابطه با سهمیه و شرایط آن شفافسازی بیشتری میکند: در رابطه با بحث سهمیه کنکور با دخیل کردن سوابق تحصیلی این مسئله کمرنگتر میشود. اما اشکالی که وجود دارد تعداد مدارس خاص است که باید تعداد آن در سطح استان افزایش یابد؛ از این طریق بحث عدالت اجتماعی برای بچهها بیشتر برقرار شده و باز هم از میزان سهمیهی دانشآموزان کاسته میشود. در حال حاضر به این نتیجه رسیدهایم که باید تعداد مدارس استعداد درخشان را در استان افزایش دهیم چرا که قزوین از نظر داشتن تعداد مدارس خاص از نظر رتبهبندی در جایگاه پایینی قرار گرفته است.
ـ رتبههای کنکور واقعیتر میشوند
شهری از شرایط جدید برگزاری کنکور چنین توضیح میدهد: اما در حال حاضر کنکور در دو نوبت برگزار میشود؛ نوبت اول در دی ماه و نوبت دوم در تیرماه. چنانچه دانشآموز در هر نوبت تراز بهتری کسب کند با توجه به آن رتبهبندی میشود و میتواند به دانشگاه راه پیدا کند. نکته قابل مطرح این است که این نمرهها دو سال اعتبار دارند. مثلاً اگر کسی در 1401 در کنکور شرکت کند و تیرماه 1402 شرکت نکند و 1403 شرکت کند نمره وی همچنان اعتبار دارد و سازمان سنجش این دو آزمون را در کنار هم قرار داده و بالاترین نمره را لحاظ میکند. برای هر درس ضریبی مشخص شده است و شما مطلع میشوید که برای قبولی در رشته مورد نظر چه عملکردی در دروس باید داشته باشید. در صورتی که این امکانات در سالهای پیش برای دانشآموز فراهم نبود. در نتیجه در حال حاضر رتبهها واقعیتر و محاسباتیتر میشوند.
ـ کنکور، بیعدالتی است
به نقل از پایگاه خبری صدای ایران، وزیر اسبق آموزش و پرورش بطحایی با بیان اینکه ذینفعان کنکور دهها هزار میلیارد تومان گردش مالی از قِبل کنکور دارند و به این سادگی سفرهشان را جمع نمیکنند ولو اینکه باور داشته باشند این جریان نسل آینده را تهدید میکند، گفت: فرصتهای یادگیری عمیق را که باعث عدالت آموزشی میشود به واسطه کنکور از بچهها میگیریم و کنکور به ابزاری برای بیعدالتی تبدیل شده است.
وزیر اسبق آموزش و پرورش ادامه داد: این ذینفعان مالی و اقتصادی کنکور در این موضوع بسیار سهیم هستند. به محض اینکه کسی بخواهد تغییری ایجاد کند در هر کجا که دستشان برسد از ریاست جمهوری گرفته تا مجلس و مجامع علمی و دانشگاهها و مراجع دینی شروع به تخریب میکنند. این ذینفعان اجازه چنین تغییرات و اصلاحاتی را نمیدهند.
***
ظهر است و آفتاب خمیده و خسته در جدال با سرما از پنجرهی بزرگ نزدیک به سقف روی میز پهن میشود. کتابخانه جای سوزن انداختن ندارد و بچهها با چیدن کتابهای قطور دور خودشان قلعهی محکمی ساختهاند. قلعهای از کتاب در برابر شرایط سخت کنکور، رقابت، بیخوابی، استرس و نگاهی که خسته روی متن کتاب میچرخد و در یک لحظه که با کسی چشم در چشم میشوم امید را در آن میبینم.