تشکیل حکومت امام، اورژانسیترین نیاز بشر
- شناسه خبر: 42887
- تاریخ و زمان ارسال: 26 شهریور 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
دکتر شهرامیار ـ استاد دانشگاه
بخش اول
واضح است که انسان موجودی اجتماعی است و نیازهای مادی و معنوی او در زندگی اجتماعی تامین میشود. از طرفی، چون در زندگی اجتماعی اصطکاک بین منافع افراد وجود دارد لازم است، قوانینی برای جلوگیری از این برخوردها وضع شده و در یک ساختار اجتماعی یا یک حکومت اجرا شود. بنابراین، نیاز انسان به حکومت و نیروی اجرایی، قابل انکار نیست.
حتی در زندگی اجتماعی بعضی حیوانات هم میبینیم که وقتی مثل مورچهها و زنبورها زندگی جمعی وجود دارد حتما یک ملکهای دارند. لذا حال که خدای تعالی، بشر را اجتماعی آفریده و او نیاز به این حکومت دارد، لطف و رحمت و حکمت خدا اقتضاء میکند که این نیاز او را برطرف کند همچنان که دیگر نیازهای او را برطرف کرده است.
اسلام، به عنوان دین جامعی که تمام نیازهای مادی، معنوی، فردی و اجتماعی انسانها را مدنظر قرار داده است، اهمیت زیادی به تشکیل حکومت داده است. در میان سیره پیشوایان اسلام، دوران کوتاه حکومت حضرت علی (ع) مصداق جامع و الگویی ماندگار، از نظام سیاسی اسلام و حکومت حق و عدل، پس از حکومت پیامبر اکرم صلیا… علیه و آله و سلم میباشد. ابنعباس روایت معروفی از امیرالمومنین نقل کرده که در سرزمین ذیقار خدمت امام رفتم، در حالی که ایشان کفش خود را پینه میزدند، هنگامی که من را دیدند، فرمودند: قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم: بهایی ندارد. فرمودند: به خدا سوگند، این کفش بیارزش نزد من، از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر این که حق را با آن به پا دارم یا باطل را دفع و از میان بردارم. (نهجالبلاغه، خطبه ۳۳) این کلام نورانی امام، به روشنی نگاه ابزاری ایشان به حکومت را نشان میدهد که حضرت آن را وسیلهای برای اجرای احکام الهی میدانند.
بنابراین تشکیل حکومت واحد جهانی، نه تنها وسیلهای برای ایجاد نظم، امنیت، آرامش و …. در جامعه بشری است، بلکه تشکیل این چنین حکومتی توسط آن راهنما و هدایتگر الهی که مدنظر خدای تعالی بوده، شرط لازم و کافی تحقق این امر خواهد بود. ما شیعیان معتقدیم خدای تعالی این نیاز بشر را به وسیله حکومت اهلبیت(ع) در غدیر برآورده نموده است. لذا از همان زمان که این مدیریت الهی با جریان سقیفه و غصب خلافت به دست قدرتمندان قرار گرفت، زندگی دنیایی و معنوی انسانها با بحران مواجه شده و هر چه زمان سپری میشود این بحران عمیق و عمیقتر میشود. قتل و غارت، فقر و گرسنگی، ظلم و جور و توسعه ایدئولوژیهای انحرافی، بشر را از آن هدفی که خدای تعالی برای او در نظر گرفته به سوی انحطاط و پوچی سوق میدهد. از سوی دیگر بیم آن میرود که مدیریت غلط اکوسیستم زمین، به زودی زندگی بشر را با یک بحران جدی مواجه کند.
متاسفانه ما با پدیده غیبت مواجه هستیم. عمده نابسامانیهایی که خلاف صراط مستقیم هست، معلول نبودن امام در حاکمیت دنیاست. هر چند مردم دنیا قوانینی را وضع کرده و از آن دفاع میکنند، ولی شرایط دنیا در اثر غفلت یا هوای نفس برمدار صراط مستقیم نیست. این واقعیت را در همه ارکان جامعه بشری میتوان دید که دنیا پر از ظلم و جور شده و خداوند در متن زندگی بشر قرار ندارد. بنابراین از این جهت است که میتوان تشکیل حکومت واحد جهانی توسط نماینده الهی را یکی از اورژانسیترین موضوعات حال بشر دانسته و به خاطر محوریتی که اصل امامت نسبت به دیگر اصول و فروع دین در اعتقاد شیعیان دارد، این موضوع باید در راس خواستههای شیعیان قرار گیرد.
تصور کنید مریض بدحالی را که تصادف کرده و پیوسته از او خون میرود، به اورژانس یک بیمارستان آوردهاند، بدیهی است در چنین شرایطی پزشک اولویت خود را قطع خونریزی این فرد قرار داده و توجه به مشکلات دیگر بیمار مثل فشارخون یا چربی از درجه اهمیت پایینی برخوردار است. لذا شیعه باید بداند ظهور، یک امر اورژانسی برای بشر بوده و باقی مسائل از نظر اهمیت بعد از مسئله ظهور قرار میگیرد.
خدای تعالی در آیه ۳۳ سوره توبه (هُوَ الَّذی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَ دینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَى الدّینِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ المُشرِکون.) ماموریت اصلی انبیاء الهی را استقرار حکومت الهی بیان فرموده، اما پس از ارسال پیامبران الهی و ناکام ماندن این امر مهم، قرار بود این ماموریت خطیر توسط پیامبر خاتم، صلواتا… علیه و پس از ایشان، ائمه معصومین به تدریج به انجام رسیده و دین الهی در کل عالم مستقر شود. به همین دلیل اعلام وصایت و جانشینی امیرالمومنین و گرفتن بیعت از مردم در روز غدیر، برطبق آیه ۶۷ سوره مائده که میفرماید: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ، اکمال دین معرفی شده و تاکید شده که ای رسول اگر این کار را انجام ندهی، (در واقع) رسالتت را انجام ندادهای. در این ارتباط حضرت زهرا سلاما… علیها نیز در روایتی فرمودهاند:
أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلی اهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَهَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِی اللّهِ اثْنانِ. به خدا سوگند، اگر حقّ یعنی خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهلبیت پیامبر پیروی و متابعت کرده بودند حتی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمیکردند.
پیغمبر اکرم صلیا… علیه و آله وسلم در بخشی از خطبه غدیر، نسبت به امام عصر ارواحنا فداه، حدود ۲۵۰ سال قبل از تولد ایشان، چندین جمله فرمودند که اگر به کلمات و واژهها دقت کنیم در واقع پیامبر اکرم قصد داشتند که به ما بفهمانند، اورژانسیترین نیاز بشر، قرار گرفتن امام در جایگاه رهبری دنیاست و اگر چنین امری تحقق نیابد چه مشکلاتی برای جامعهی بشری ایجاد خواهد شد.
از جملهی آنها عبارتند از:
الا انه الظاهر علی الدین
الا انه المنتقم من الظالمین
الا انه فاتح الحصون و هادِمُها
الا انه غالب کل قبیله من اهل الشرک و هادیها
الا انه وارث کل علم و المحیط بکل فهم
و…..
در زبان عربی وقتی قرار باشد یک تذکر مهم و اساسی داده شود و به طرف مقابل شوکی داده شده و متوقف شود از کلمه «الا» استفاده میشود. یعنی بیدار شو! حواست کجاست؟ نگاه کن! با تو هستم، حواست را جمع کن. پیغمبر اکرم در خطبهی غدیر ۵۵ مرتبه عباراتی به عنوان هشدار با کلمه «الا» فرمودند تا از غفلت از موضوع امامت و ولایت ائمه جلوگیری شده و امروز دنیا به این وضع دچار نشود. اما مسلمانان آن زمان با غفلت از این هشدارها و فراموشی بیعت خود در غدیر، زمینهی تشکیل سقیفه و غصب خلافت بلافصل امیرالمومنین را فراهم نمودند. غفلتی که تداوم آن در نسلهای بعدی نیز تا امروز باعث خانهنشینی ائمه معصومین علیهمالسلام و زمامداری حاکمان ظالم در دنیا شده است.
صدها سال است که اوضاع بشر رو به سختی است و متأسفانه گویا بشر به این وضع بحرانی و سخت عادت کرده، مانند کسی که در زندان بدنیا آمده و با محدودیتهای زندان رشد کرده است. او طعم آزادی را نچشیده و فقط یک محیط محدود و کوچک را تجربه کرده است. از طرفی به آزادی خود نیز فکر نمیکند. این بیتوجهی او به این دلیل است که به مشکلات و سختیها عادت کرده و تصور میکند که باید همیشه با این مشکلات زندگی کند و راهی برای آزادی او وجود ندارد.
آنچه که خدا برای بشر خواسته آسایش و آرامش هست که فقط توسط ائمهمعصومین قابل انجام خواهد بود. مدیریت عالم و حکومت بر مردم جز به وسیله معصوم که از طرف خدا است قابلیت انجام نداشته و بشر قادر نیست خود حکومتی تشکیل دهد که سعادت دنیا و آخرت را در پی داشته باشد.
شاید این شبهه مطرح شود که در دنیا نمونههایی از حکومتهای بشری وجود دارد که شرایط خوبی برای زندگی مردم ایجاد کرده و مردم هم از آنها راضی هستند. اما واقعیت این است که آنها با تصور خودشان، همه چیز را خوب و مرتب تصور میکنند و غافل هستند از اینکه خدای متعال برای آنها شرایطی مافوق آنچه در حال حاضر دارند، در نظر گرفته که در سایه حاکمیت معصوم علیهالسلام در انتظار آنهاست.
اما حال که نسلهای قبل غفلت کردند و شرایط برای حاکمیت ائمهمعصومین علیهمالسلام فراهم نشد و نهایتا خدای متعال آخرین بازمانده از آنها را در پس پرده غیبت قرار داده، آیا نباید برای برگشت امام به حکومتی که خدا برای بشر خواسته کاری کرد؟