کاهش ارزشهای اخلاقی، از شعار تا واقعیت
- شناسه خبر: 31033
- تاریخ و زمان ارسال: 7 اسفند 1402 ساعت 07:40
- بازدید :
مهناز اسماعیلی ـ پژوهشگر اجتماعی و حقوقی
مدت زمانی است که در گذر زندگی پرپیچ و خم امروز نکتهای توجه مرا به خود جلب کرده که با نگاهی ساده نیز میتوان به آن پی برد و آن اینکه؛ سطح ارزشی اخلاقیات در جامعه کاهش محسوس یافته است؛ از لحظه خروج از منزل تا محل کار و سپس بازگشتن به منزل و خرید و … میتوان به این «حس ناامن کاهش اخلاق در مشاغل و محافل» پی برد.
چه بسا این یک حس باشد و عقلانی و واقعی نباشد! آیا واقعا چنین است؟
به هر ترتیب انسان موجودی اجتماعی بوده و بدون تعامل و مناسبات اجتماعی زندگی نامفهوم و ناملموسی که تحول آن بسیار دشوار است خواهد داشت، از یک سو در این تعاملات و مناسبات با کاهش قابل لمس اخلاق از سوی جامعه و بازخورد آن مواجهیم، از سوی دیگر آمارهای تکاندهندهای از میزان افسردگی، نشان از وضعیتی بغرنج و چه بسا خطرناک میدهد که میتواند شرایط را مانند نخهای گرهخورده و در هم تنیده مشکل سازد.
در ابتدا باید به تعریف اخلاق پرداخت و سپس به معضل این کاهش فراگیر توجه نمود.
درباره کاملترین تعریف اخلاق میتوانم بگویم: «علم اخلاق، علمی است که با معرفی و شناساندن انواع خوبیها و بدیها، راه کسب خوبیها و رفع و دفع بدیها را به ما میآموزد یعنی هم بعد شناختی و معرفتی دارد و هم بعد عملی و رفتاری.» همانطور که اشاره شد اخلاق علم است بنابراین قواعد و اصول خود را داراست. همانگونه که پیامبر اسلام(ص) فرمودهاند: «من برای مکارم اخلاق مبعوث شدهام.» پس در جامعهای که اغلب آنان مسلمان هستند بیابیم اخلاق را!
در این نوشتار به دلیل رعایت اصول اخلاقی و خودداری از سوءتفاهمهای متداول از بیان مصداقهای عینی و نام بردن از مشاغل خودداری میگردد، اما میتوان به خود مساله و عمق آن توجه نمود و برای آسیبهای زیاد عدم اخلاقمداری چارهای اندیشید.
از دیدگاه جامعهشناختی برای مفاهیم اخلاقی، میتوان به عدم رعایت آن در حوزههایی چون دروغگویی، ریا و تظاهر، تقلب، عدم گذشت، قانونگریزی و … اشاره نمود. با یک آمار بسیار ساده و سرانگشتی در سطح جامعه میتوان به عینه با دروغ مواجه شد که اولین و بارزترین خصیصه فقدان اخلاق در جامعه بوده و علاوه بر متداول بودن آن، در برخی موارد توسط افراد دروغگو، الزامی مینماید!
با توجه به نظرسنجیای که توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی در سال 1398 در حوزه اخلاق در جامعه انجام گرفته است به عنوان مثال حدود 80 درصد جامعه معتقد بودهاند که «مردم ما خیلی دروغ میگویند». بر اساس همین آمار 70 درصد جامعه باور دارند که گذشت در جامعه ما خیلی کم بوده و تظاهر و ریا و دورویی نیز بسیار زیاد است. 66 درصد نیز اذعان داشتهاند که خودخواهی و حسادت در جامعه از آمار بالایی برخوردار است و متاسفانه میزان وفای به تعهدات و انصاف نیز در بین 70 درصد مردم نمره منفی گرفته است. این آمار تکاندهنده مربوط به سال 68 بوده و با افزایش فشار اقتصادی بر مردم در دوران همهگیری کووید 19 و پسرفت بعد از آن و سپس نتیجه تحریمها و همچنین تورم حاصل از موارد مختلف که آسیب گستردهای را به مردم وارد کرده، به نظر میرسد که نتایج این آرا نیز تغییرات زیادی البته به سمت منفی بودن داشته است.
به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه حقوق و جامعهشناسی شاهد روند نزولی ارزشهای اخلاقی در جامعه هستیم که غیرقابل انکار هستند. (روزنامه آرمان، اسفند 1401)
انجمن مددکاران اجتماعی نیز در سالهای گذشته در خصوص روند نزولی اخلاق در بین اقشار مختلف جامعه هشدار دادهاند، که از عمدهترین موارد آن باز هم میتوان به دروغگویی، دورویی، تملق، بیمسئولیتی و عدم رعایت وجدان کاری اشاره کرد که البته در این هشدار هم مردم و هم مسئولین مدنظر هستند که صدالبته مسئولین هم خود از مردمند که توانستهاند در ردههای بالاتری از طبقات جامعه قرار گرفته و بر سایرین مستولی باشند بنابراین اثرگذاری منفی آنان بالطبع بیشتر خواهد بود.
دلایل نزول اخلاق در جامعه
کاهش اخلاق و ارزشهای آن در جامعه به عوامل و دلایل متعددی بستگی دارد که به چند مورد به طور خلاصه اشاره میگردد:
1ـ عدم آموزش صحیح و اصولی اخلاق: رسالت خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاهها، رسانه و … آموزش صحیح و منطقی اخلاق به فراگیران است. مخاطبان این حوزهها، باید به این فهم و نتیجه دست یابند که اخلاق خارج از حوزه جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی و دینی باید در جای جای زندگی آنان جاری و ساری باشد و این آموزشها به صورت مفهومی و با مصداق صحیح در قالبهایی چون قانون آموزش داده شوند. اگر در این حوزه ضعف وجود داشته باشد، روند نزولی اخلاق، گامهای بلندی خواهد داشت.
2ـ بیاعتمادی: ضعف اخلاق در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و آموزشی، نتیجه کاهش اعتماد مردم جامعه است. اگر اعتماد در زمینههایی که اشاره شد وجود داشته باشد حاصلی جز شکوفایی استعدادها و رضایتمندی نخواهد داشت. اگر اخلاق و حاصل آن که اعتماد است در جامعه فراگیر شود شاهد کاهش آمار خشونت، نزاع، فساد اخلاقی و روابط فرا زناشویی، طلاق و … خواهیم بود در غیر این صورت هر روز بر این ضدارزشها افزوده میشود.
3ـ تغییر مرجع رفتاری و اخلاقی: در گذشتهای نه چندان دور، افراد تاثیرگذار و شخصیتهای مهم جامعه از بعد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و … مرجع الگویی خوبی به شمار میرفتند اما رفته رفته این گرتهبرداری تغییر شکل داده و مسئولان و شخصیتهای مطرح جامعه از این پارادایم خارج شدهاند، در صورتی که حدیثی داریم بدین مضمون: «مردم بر دین پیشوایان و حاکمان خود هستند.» (امام علی(ع): علامه مجلسی، بحارالانوار ج 102 و مشترک با مضمون آیه 21 سوره ابراهیم)
4ـ تنش در حوزه عدالت اجتماعی: از دیدگاه جامعهشناختی و اجتماعی، نبود عدالت اجتماعی موجب بیاخلاقی و به نوعی کج اخلاقی میشود زیرا اصل عدالت به معنای فرصتهای برابر است و ثمره نظام اجتماعی که در آن عدالت حاکم باشد را میتوان چنین بیان کرد که در اینگونه نظام سرشار از عدالت، مردم دروغ نمیگویند زیرا میدانند که هدر نمیرود. نداشتن آزادیهای متداول و معمول (بدون آسیب زدن به دیگران که همان تعریف آزادی است) و عدم احساس امنیت خود بر عدم عدالت اجتماعی دامن زده و در نتیجه افول اخلاقی را با سرعتی غیرقابل وصف به دنبال خواهد داشت.
***
پژوهنده مطالعاتی را در جهت ارائه راهکارهایی برای حل معضل نزول اخلاقی در جامعه انجام داده و سپس به این نتیجه ساده و مهم رسیده که اگر دلایل آن حل شود دیگر نیازی به ارائه راهکار برای شناسایی نخواهد بود. بدیهی است اگر مسئولین و متولیان امر، دغدغه حل مشکلات اخلاقی را داشته باشند میتوان به حل نسبی این معضل امیدوار بود.