چیستی و چگونگی تحقق وفاق در میان جریانات سیاسی استان قزوین
- شناسه خبر: 56645
- تاریخ و زمان ارسال: 24 فروردین 1404 ساعت 07:30
- بازدید :

تنظیم: مریم بهبهانیفر
مقدمه:
«سابقه دولتهای پس از جنگ حاکم بر کشور نشان میدهد که هرکدام با عنوان مشخصی شناخته میشوند؛ دولت مرحوم آیتا… هاشمی به نام «دولت سازندگی»، دولت سید محمد خاتمی «دولت اصلاحات»، دولت احمدی نژاد «عدالت و مهرورزی»، دولت حسن روحانی «تدبیر و امید» دولت مرحوم سید ابراهیم رئیسی «دولت مردمی، ایران قوی» نامیده میشدند و اکنون دولت چهاردهم تحت سکانداری مسعود پزشکیان شعار «وفاق ملی» را برای خود برگزیده است.
اینکه در شرایط فعلی بر روی انسجام و وحدت ملی تمرکز شود اقدامی مثبت و قابل تحسین است که پس از مطرح شدن، انتظار میرفت به مرور اثرات آن در جامعه لمس شود؛ اما با گذشت زمان مشخص شد برای تحقق آن مسیر طولانی در پیش است.»
در روزهای آغازین سال نو، «استودیوی کافه گیومه» میزبان «سیدعبدالعظیم موسوی، فعال سیاسی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه ولایت» بود و به منظور تحلیل و بررسی شعار دولت چهاردهم به واکاوی چگونگی تحقق وفاق در میان جریانات سیاسی استان پرداخت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
ـ با توجه به اینکه تاکنون تعریف دقیقی از وفاق در استان قزوین نشده و هرکه از ظن خود آن را معنا می کند؛ از دیدگاه شما به عنوان یک روزنامهنگار پیشکسوت، کلید واژه «وفاق» چه معنا و مفهومی دارد؟
تاکنون از کلید واژه وفاق تعریف واحدی نشده است و هر فردی از آن برداشت خاصی دارد؛ اما ما میخواهیم در چارچوب دین آن را تحلیل کنیم. بنابراین باید ببینیم چگونه میتوانیم به آن بپردازیم و از آن بهره بگیریم. برخلاف آنچه گفته شد «وفاق» تاکتیک یا استراتژی نیست بلکه یک فرهنگ است که از دل دین اسلام و قرآن استخراج شده است. معنی عملی وفاق این است که هر عملی با این نیت انجام شود که این کار چقدر برای نظام و جامعه مفید است نه برای من و جناح و خودیهای من. اگر نیرویی در حال کار است و برای جامعه مفید است ابقاء شود حتی اگر از نظر جناحی موافق من نباشد. و اگر کسی موافق من است و در ستاد من بوده اما کارایی ندارد به عنوان سهم، مسئولیتها را توزیع نکنیم.
یکی از نادرترین جملات امام راحل در این زمینه این بود که فرمودند: «نگویید جمهوری اسلامی برای من چه کرد؛ بگویید ما برای این نظام چه کردیم» و این معنای واقعی وفاق است.
ـ تحلیل شما از این فرموده امام راحل چیست؟
بر اساس فرموده امام (ره)، وفاق به این معنا نیست که اگر در انتخابات، رئیسجمهور مورد نظرمان پیروز شد پس هر که در این جریان بوده باید دارای مسئولیت اجرایی شود و سهمی بگیرد؛ که متاسفانه این نگاه امروز مبتلا به هر دو جریان سیاسی است و تنها به دولت پزشکیان اختصاص ندارد. در زمان دولت مرحوم رئیسی هم اینگونه بوده است زیرا به طور معمول آنهایی که در ستادها فعالیت میکنند؛ میپندارند پس از انتخابات باید غنیمتی به آنها برسد که این دیدگاه غلطی است.
وفاق به واقع یک «فرهنگ» است؛ برای مثال ما وقتی به سفر میرویم و در طبیعت بیتوته میکنیم زبالهها را جمعآوری و از آنجا خارج میکنیم از نظر منفعت اگر بخواهیم تحلیل کنیم سود فردی ندارد؛ اما باید گمان کنیم باقی گذاشتن این زبالهها موجب چه خسارتی برای محیط زیست و افراد دیگر میشود.
وقتی در تفریحاتمان به حفظ و پاکی محیط زیست هم توجه کردیم به معنای آن است که فردی دارای فرهنگ هستیم. وفاق هم یک فرهنگ است همه ما با هر تفکری که داریم نیاز هست به آن توجه کنیم. مقام معظم رهبری یک بار فرمودند: «اگر من را هم قبول ندارید برای مملکت و ایران رای دهید»؛ معنای وفاق این است که منافع نظام و ایران در نظر گرفته شود نه منافع فردی و گروهی.
ـ پس منظورتان این است که وفاق تجمیع همه ظرفیتها برای رشد کشور است و نگاه جناحی ندارد؟
بله، مفهوم وفاق به طور خلاصه حفظ منافع مملکت و منافع نظام است.
ـ ولی مردم وقتی به جریانی رای میدهند در واقع آن نوع تفکر را پذیرفتهاند؛ آیا اینگونه روی کارآمدنها در روند مدیریت کشور اختلال ایجاد نمیکند؟
در هر انتخاباتی آن تفکری که قبول میشود برای خود محورهایی دارد که باید براساس آن عمل شود؛ آنهایی که رویکردها را قبول ندارند نمیتوانند به دولت و حکومت کمک کنند. معنی وفاق این نیست که سهمیه به آنها بدهیم؛ در کلان، موضوع باید دقیقا همان باشد که مردم انتخاب کردهاند. مردم اگر پزشکیان را انتخاب کردهاند به دلیل آن است که تفکرات او را قبول دارند و به آن تفکر هم رای دادهاند؛ البته تفکرات و استراتژیها باید در چارچوب نظام اجرایی شود.
ـ یعنی این نگرش فراجناحی نیست؟
اینها در دیدگاه کلان است؛ اما وقتی مثلا در استان گفته میشود فلان مدیرکل عزل شود و فلان فردی که در ستاد زحمت کشیده است را جایگزین کنیم. این تفکر غلط، ضد وفاق، ضد دین و ضد جمهوری اسلامی است. اگر مدیرکلی در دولت روحانی عملکرد خوبی داشته است او را تغییر و فردی را که تنها در ستاد فعال بوده است؛ جایگزین کنیم خلاف مصالح نظام گام برداشتهایم. اکنون هم همینگونه است؛ مدیری که در دولت رئیسی در یک دستگاه اجرایی غیرسیاسی مثلا فنی و حرفهای که به موضوعات سیاسی، مانند حجاب و مذاکره کاری نداشته و عملکرد خوبی داشته است؛ اگر او را تغییر دهیم ضد وفاق، انقلاب و اسلام است.
ـ یعنی در فضاهایی که مبتنی بر نظام راهبردی کشور است گاهی بسیاری از موضوعات ارتباطی با سیاست ندارند و فرهنگی یا اقتصادی هستند و وفاق باید در آنجا روی دهد. در استان خودمان بارها در انتصابات شنیدهایم که حامی گفتمان دولت باشد؛ این گفتمان چیست؟ این تعریف در واقع محصور کردن ظرفیتها در گروه و جریان خودی است. این در قزوین چگونه تعریف میشود؟
این مفهوم شمشیر دولبه است؛ یعنی اگر منصفانه و از از موضع بالا و دلسوزانه نگاه کنید هم میتوانید از منظر آن فردی که نصب یا عزل را انجام میدهد نگاه کنید و هم میتوانید از موضع فردی که عزل نشده یا شده، نگاه کنید. در واقع آن فردی که انتصابی را انجام میدهد اگر مسئول خوبی را برکنار میکند تا مدیر همفکر خود را منصوب کند؛ ظلم به وفاق و ضد نظام است و هر که این کار را بکند در مسیر انقلاب نیست.
فردی هم که مسئولیتی دارد و بگوید کاری ندارم استاندار یا مقام بالادستی دیگر چه گفته و چه سیاست راهبردی تدوین شده است و تنها براساس نگاه حزبی خود تصمیم بگیرد و مصوبات آنها را در دستگاه تحت مدیریت خود اجرایی کند باز هم ضد وفاق است.
بنابراین اینکه تاکید دارم که وفاق یک فرهنگ است؛ یعنی منافع فردی حزبی و جریانی در انتصابات دیده نشود و تنها منافع نظام ملاک باشد. اگر این کار صورت گرفت وفاق به معنای واقعی روی داده است در غیر این صورت مانند همان فردی است که زباله در خیابان میریزد و تنها به منافع خود نگاه میکند و هنجار اجتماعی را بر هم میزند.
در جریان شهادت آیتا… رئیسی و انتخابات پزشکیان موضوعاتی را شنیدم؛ مثلا یکی از بانوان فعال سیاسی و اجتماعی تاکید داشت که چرا استاندار به خانمها توجه ندارد. به او گفتم شما میگویید غیرجنسیتی نگاه کنید؛ اما خودتان هم جنسیتی نگاه میکنید زیرا در انتصابات باید دید فردی که منصوب شده است؛ صلاحیت و تخصص داشته است یا خیر.
در سرمقالهای هم که برای امام جمعه سابق نوشتم اشاره کردم؛ حضرت علی (ع) میخواست فردی را به عنوان استاندار منصوب کند با وجود آن که استعلامات او انجام شده بود حضرت حکم او را صادر نکرد؛ زیرا دیده بود نسبت به آن مقام حریص است. اکنون ما شاهد هستیم برای انتصاب برخیها وساطت میکنند. مشابه آن را در قزوین هم داشتهایم؛ در یک برههای فردی تمایل داشت فرماندار شود و از من خواست برای او در روزنامه گزارشی منتشر کنیم تا شاید مورد توجه استاندار وقت قرار گیرد و به آن سمت منصوب شود که نپذیرفتم؛ زیرا حریص به آن مسئولیت بود. در ابتدای انقلاب اینگونه نبود که افراد با وساطت یا پیگیری دارای مسئولیتی شوند. من اطلاع دارم مرحوم آیتا… باریکبین به برخی تکلیف میکرد که مسئولیتی را بپذیرند ولی او، فرد دیگری را معرفی میکرد که خوشنامتر و دارای تخصص بیشتری بود و میگفت مسئولیت به وی واگذار شود و من به او کمک میکنم. این دقیقا منش حضرت علی (ع) بود؛ هر چند هم در نهایت براساس تکلیف آیتا… باریکبین، افراد مسئولیتها را میپذیرفتند.
آغاز انحراف اینجاست؛ فردی که با وساطت و رایزنی مسئولیتی را میپذیرد و کارهایی میکند که وجدان او میداند خلاف است؛ عملکرد او خلاف اخلاق میباشد. در جریان شرکت طراوت نوین هم افرادی از مقامات سه قوه بودند که میدانستند این کار خلاف است؛ اما با او همکاری کردند.
ـ از نظر شما با چه افرادی نمیشود وفاق کرد؟
در این باره باید استناد کنم به عملکرد آقای قالیباف، ایشان با وجود آنکه کاندیدای ریاست جمهوری و رقیب آقای پزشکیان بودند وقتی رئیس جمهور تعیین شد؛ پذیرفت دکتر پزشکیان در این جایگاه باشد و ایشان هم رئیس مجلس باشد.
اگر بنا بود اینها با یکدیگر مخالفت کنند و با توجه به فضای مجلس اگر آقای قالیباف اهل وفاق نبود مشکلات بزرگی برای نظام به وجود میآمد و جراحیهای سنگینی برای نظام برجای میگذاشت؛ ولی ایشان از آنجایی که فرد عاقلی هست مجلس را به گونهای اداره کرد که آرامش حفظ شود. در موضوع استیضاح آقای همتی، هم آقای قالیباف و هم دکتر پزشکیان هر دو تلاش کردند؛ ولی کار به جایی نرسید. آقای قالیباف چون اهل وفاق است؛ پذیرفت که ادامه دهد. در موضوع آقای ظریف هم که بسیاری از تندروهای مجلس شعارهایی دادند و اقداماتی داشتند باز هم با درایتهای آقای قالیباف در نهایت نتیجه مورد نظر محقق شد.
ـ در موضوع آقای همتی بسیاری از افراد استیضاح ایشان را خروج از وفاق میدانستند؛ این در حالی بود که در دوران چند ماهه وزارت ایشان رشد قیمت ارز و اجناس کم نظیر بود؛ اگر استیضاح ایشان به معنای عدول و خروج از وفاق است مجلس چگونه باید به وظایف خود عمل کند؟
البته مجلس باید به وظایف خود عمل کند؛ که عمل هم کرد. برخی از افرادی که مخالف آقای همتی بودند به خاطر موضوعات سیاسی بود در حالی که ماهیت این کار ماهیت غیرسیاسی بود. اگر بخواهیم از دیدگاه رهبری و سیاست کلان کشور، نگاه کنیم مجلس حق دارد وزیری را استیضاح کند.
ـ عملکرد آقای همتی مقابل دیدگان است و قابل قبول نیست؛ افزایش نرخ تورم، نرخ دلار و کاهش قدرت خرید مردم در شب عید بیسابقه بوده است. شاید برخیها هم در درون انگیزه سیاسی داشته باشند؛ ولی ما نمیتوانیم تمامی اینها را نادیده بگیریم و استیضاح ایشان را مقابله با وفاق بدانیم؟
در این باره باید دید این وزیر در گرانیهای روی داده چقدر نقش داشته است؟ آیا این نتیجه همان گزارشهای مهملی نیست که حضرت آقا به آن اشاره کرد. برای مثال در خاموشیهایی که روی داد نمیتوانیم بیتوجه باشیم به اینکه در گذشته چه روی داده و اکنون قضاوت کنیم که چون پزشکیان آمده، زمستان و تابستان خاموشی وجود دارد.
در شرایطی که در کشور برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت وجود دارد اگر برنامهریزی بلندمدت انجام نشده باشد آیا بستر مانور برای عملیات کوتاهمدت داریم؟ درباره آقای همتی هم باید دید ایشان چقدر میتوانست برنامه کوتاهمدت انجام دهد تا این چالشها ایجاد نشود.
ـ نظرتان درباره مذاکرات چیست؟
ترامپ در نامهای که برای ایران نوشته است برای مذاکره شرط گذاشته است؛ او به امید جدایی مردم از نظام است. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، مگر فردی الفبای سیاست را نداند و متوجه نشود که هدف رهبری در این انتخابات، ایجاد بستر برای مشارکت بیشتر بود؛ به همین دلیل هم پزشکیان که برای مجلس تایید صلاحیت نشده بود، برای ریاست جمهوری تایید شد. برخلاف نگاه بسیاری از انقلابیون که بر انتخاب فرد بهتر با مشارکت کمتر تاکید داشتند؛ اولویت رهبر بر افزایش مشارکت مردم بود. اگر فردی اینها را میداند و مخالفت میکند پس رهبر را برای منافع خود میخواهد.
در اینجا باید استناد کنم به شعری که منسوب به اخوان ثالث هست؛ این شعر از نظر سیاسی صفر است؛ در آن گفته شده اگر کاوهای پیدا نمیشود؛ دنبال اسکندری باشید. بنابراین آنهایی که دنبال آن هستند تا فردی از بیرون بیاید و قلع و قمع کند و حکومتی را ایجاد کند دیدگاه ضد ملی دارند زیرا براندازی به نفع کشور ما نیست.
هر که دنبال حفظ نظام است چارهای ندارد که دنبال حفظ ولایت فقیه هم باشد؛ اگر نباشد به نظام و کشور آسیب میزند. نباید بگذاریم سرنوشت سوریه برای ما ایجاد شود که مملکت صد پارچه شود. نباید نایده بگیریم اگر دهها قطر و ترکیه داشته باشیم برای آمریکا و اسرائیل بهتر از آن است که یک ایران داشته باشیم. پس آنکه ایران را دوست دارد نباید منتظر اسکندر باشد.
ـ با چه روشهایی میتوان قیمت کالاها را کاهش داد؟
برای ارزان کردن نباید جلوی صادرات هیچ کالایی را گرفت؛ صادرات برای کشور بازگشت ارز دارد. آقای همتی برای کوتاهمدت و براساس شالودههای گذشته برنامهریزیهایی داشت که شاید به زمان بیشتری نیاز بود. راه کاهش قیمت و کاهش تورم فقط افزایش تولید است و بس.
ـ در موضوع استیضاح همتی افرادی معتقد هستند ایشان وقتی از شرایط کشور اطلاع داشت چگونه مسئولیت پذیرفت و به مردم وعده بهبود شرایط داد؟
اینکه این کار درست هست یا نیست از انتصاب بعدی مشخص میشود. همتی اینگونه تصور میکرد که ظرف مدت چهارسال میتواند شرایط را تغییر دهد؛ ولی مجلس و منتقدان، نگاهشان بر این بود که مشکلات بیشتر شده و مشخص نیست که مشکلات کمتر میشود بنابراین باید فرد توانمند دیگری روی کار بیاید که در چارچوب وفاق کارها را پیش ببرد. اگر مجلس بخواهد فردی مطابق نظرات خود بیاورد به زیان نظام است. شاید بهتر باشد فردی منصوب شود و مدتی وزیر باشد و بررسی صورت گیرد که راه و روش آقای همتی درست بوده یا با راه جدید میتوان به نتیجه بهتری رسید؛ هدف اصلی این است که به نتیجه مطلوب برسیم.
ـ آیا در انتصابات استان قزوین وفاق شکل گرفته است؟
من در چند مورد انتصابات استان را نقد کردم؛ اینکه معاون سیاسی را با حفظ سمت معاون عمرانی هم گذاشته بودند. فردی وقتی شتابزده بر اساس بندی از قانون آن را رد کرده بود و برخی هم استوری کردند که من ادامه آن بند را اعلام کردم که برآن اساس اینگونه انتصاب غیرقانونی نبود.
درباره معاون اقتصادی از ابتدا معتقد بودم که آقای رحمانی از زمان روحانی و رئیسی مغز متفکر بود. درباره مدیر نمایشگاه بینالمللی هم من به خوبی اطلاع دارم که آقای خورگامی در دوران مدیریتی خود، عملکرد خوبی داشت و مواردی بود که ایشان در مقابل زیادهخواهیهای خودشان ایستادگی کرد.
برای آقای خورگامی چند فاکتور بردند و با وجود آنکه برای ایشان هزینه داشت؛ نپذیرفت و آنها را انجام نداد. شاید مانند این جوان در جامعه به ندرت بتوانیم پیدا کنیم که مراقب حلال و حرام و اعتقادات دینی باشد. البته تندرویهایی زمان تودیعش کرد که ما را هم زیر سوال برد! ما افراد زیادی داریم که متدین هستند؛ مرز حق و باطل برای آنها دین است؛ جانبداریها نباید ملاک باشد نظر رهبری هم همین است.
ـ مجموعه مدیریتی استان و استاندار از عملکرد آقای خورگامی راضی بودند چه موضوعی موجب این جابجایی شد؟ آیا این واقعیت دارد که بسیاری از تصمیمها خارج از اتاق استاندار انجام میشود؟ این موضوع که استاندار از مجموعه ستاد پزشکیان حرفشنوی دارد؛ تحلیل درستی است یا استاندار را در تصمیمات مستقل میدانید؟
من آقای نوذری را در انجام امور قوی و مستقل دیدهام. اینگونه هم نیست که انتصابات در خلوت صورت گیرد زیرا درمورد مدیرکل ارشاد نظر آقایان علیخانی به فرد دیگری بود ولی استاندار تاکید داشت و انجام داد.
فردی هم از وزارت ارشاد مطرح کرد آقای وزیر تاکید دارد که مدیران استانی، بومی و از درون دستگاه باشند آقای هوشمندی هم با پشتیبانی استاندار انتخاب شد.
مواردی هم بوده است که استاندار به این نتیجه رسیده است که مدیری باید ابقاء شود و همینگونه هم شده است. اکنون دیگر مانند گذشته نیست که فردی بخواهد به اجبار نظرات را بر استاندار تحمیل کند. مدیر نمایشگاه ارتباطی به استاندار ندارد؛ هر چند معاون عمرانی استاندار رئیس هیات مدیره سازمان همیاریها است؛ ولی رئیس آن سازمان براساس نظر هیات مدیره درباره انتصاب شرکت نمایشگاهها تصمیم میگیرد و در اینگونه موارد اگر استاندار به گونه دیگری اقدام کند؛ اشتباه است. نظر رهبر هم این است که افراد را در معرض انتخاب قرار دهید. درست است که معاون عمرانی استاندار رئیس هیات مدیره سازمان همیاری است ولی او دارای یک رای است و وقتی اعضای هیات مدیره به این نتیجه برسند که چه فردی مدیر باشد اگر استاندار تصمیم آنها را لغو کند آیا خود ما استاندار را دیکتاتور نمیدانیم؟ یا آقای ابوترابی که شخصیت وزین قزوینی است؛ وقتی عملکرد شهرداری را در شهر دیده است از او بپرسند که آیا او را برای معاون وزیر صلاح میداند یا خیر پس قطعا نظرش را اعلام میکند و این به معنای نفوذ نیست.
حجتالاسلام علیخانی از جوانی برای انقلاب زحمت کشیده است؛ با تروریستها جنگیده و به نظام پایبند است؛ میزان سیاستمداری او برخلاف آقای رفیقدوست است؛ طبیعی است که ایشان مانند دیگر شخصیتهای سیاسی و دینی موافق و مخالفانی داشته باشد. ایشان قدرت تعامل دارد و این توانایی را همیشه برای استان استفاده کرده است. ایشان برای حفظ انقلاب ایستادگی کرده است؛ حجتالاسلام علیخانی در شهری که چهار نماینده حامی جلیلی دارد تلاش کرد که ظریف بتواند سخنرانی کند.
ـ ما اکنون میخواهیم برای مردم شفاف شود که ماحصل این تفکری که روی کار آماده چه بوده است؟ نه آنکه مانند پایان دولت روحانی حامیان او کناره بگیرند و بگویند ما کارهای نبودیم؛ بلکه میخواهیم حامیان پزشکیان همانند حامیان رئیسی که پذیرفتند ماحصل، خوب و بد سه ساله دولت را آنها هم بپذیرند.
آنهایی که اهل سیاست هستند و در دایره نظردهی سیاست قرار دارند میدانند اگر جریانی رای آورد میتوانند از فرصتها استفاده کنند و جریان مقابل هم اگر رای آورد حق آنها است؛ در مورد آقای علیخانی نباید یک جمله را ملاک قرار دهیم و تمام جریان را با آن شاخص بسنجیم. نباید فراموش کنیم که در تسلط بر گفتار مانند امام راحل و مقام معظم رهبری در کشور پیدا نخواهید کرد. ما تپق زدنهای مرحوم رئیسی و دکتر پزشکیان را دیدهایم. آنها با وجود سالها کار سیاسی در سخنرانی ضعفهایی دارند؛ اما از یک جمله در سخنان رهبر هم نمیتوان سوء استفاده کرد یا یک جملهای که بعدها بخواهد اصلاح کند در فرمایشات ایشان دیده نمیشود. مروت نیست برای یک جمله، شخص یا جریانی را زیر سوال برد.