چگونه سخنران چیرهدستی شویم؟
- شناسه خبر: 39692
- تاریخ و زمان ارسال: 6 مرداد 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
ترجمه و تدوین: ا. امیردیوانی
گه گه خیال در سرم آید که این منم
مُلک عجم گرفته به تیغ سخنوری؟!
سعدی
صدف وار گوهرشناسان راز
دهن جز به لولو نکردند باز
سعدی
«سخنگو، کسی است که از آراء، مطالعه، تفکر و استماع، ثروتی اندوخته باشد که در هر گفتاری او را مقتدر کند.»
«سِر والتر اسکات»
چندی پیش کسی حرف خوبی زد که گفت: «ذهن آدم پدیدهای شگفتآور است که از بدو زایش تلاش میورزد و دقیقهای از فعالیت بازنمیماند. ولی گویی تنها درست موقعی که انسان میخواهد در حضور عدهای لب به سخن بگشاید، مغز و ذهنش مختل میشوند! آماری که چند سال قبل گرفته شده مینماید که در آمریکا مردم عمدتا از هیچ چیز به اندازه سخن راندن در بین جمع بیمناک نیستند!
شنیدن این خبر، سخنران را متعجب ساخت چرا که خودش سخنران بوده و نخستین بار چهل سال پیش سخنرانیاش را ایراد کرده بود. اما باید دانست که هراس از حضور در صحنه یا جلوی انظار مردم صرفا نیمی از چالش است. ابتدا قبل از سخنرانی باید بدانید که میخواهید «چه» بگویید. بسیاری کسان وقتی برآنند که سخن آغاز نمایند، ترس و تشویش بر بندبند وجودشان مستولی میشود و یکباره این اندیشه در آنها قوت میگیرد که سخنوری، کنش افسونگرانه و آمیزهای از سحر و نمایش است که آدمهای معمولی از درک آن ناتوانند. لکن باید پذیرفت که سخنوری عمل سحرآمیزی نیست بلکه ضرورتا ترکیبی از دانستههای یک فرد، افزون بر نظرات شخصی اوست که نخست روی کاغذ نگاشته شده و سپس به شکل شفاهی ادا میشود. چنانچه سخنان منطقی و خردورزانه بر زبان جاری سازید، به احتمال قادر خواهید بود که نه تنها خوب بنویسید که در جمع، گفتههای اندیشمندانهای نیز ابراز دارید. در زیر راهکارهای موثر و مفیدی پیرامون آیین سخنرانی به سمع و نظر شما خوانندگان گرانمایه میرسانیم:
سخنرانی نباید از 20 دقیقه تجاوز کند
شاید بیان این مطالب برایتان حیرتآور باشد، لیکن خاطرجمع باشید که صحت دارد و آن اینکه هر چقدر پیام شما مهمتر باشد، برای انتقالش زمان کمتری نیاز دارید. وانگهی نباید از یاد برد که سالها بهرهمندی از تلویزیون شیوه آگاهی مردم را دگرگون ساخته است. شمار زیادی از بینندگان این رسانه جمعی عموما خلاصه اخبار تلویزیونی کمتر از 30 دقیقهای را تماشا کرده و تقریبا یکی دو ساعت از وقت خویش را صرف دیدن مجموعهها (سریالها)ی تلویزیونی یا فیلمهای مستند میکنند که در این میان پیامهای بازرگانی گاه رشته افکار آنان را میگسلند و از پیگیری جریان فیلم یا مجموعهشان بازمیدارد. خلاصه در یک سخنوری، نطق به یادماندنی آن است که طولانی و خستهکننده نباشند.
فکر خود را به یک موضوع متمرکز کنید
ما بشریم و مایلیم که اندیشههای گوناگون (و اغلب پراکندهای) را که در ذهن میپرورانیم و یا کم و بیش عقاید و برداشتهای درونی و شخصی را در حضور جمع بیان کنیم. خودتان را به منزله معدنیابی تصور کنید که از تپهها و نواحی ناهموار بالا میروید و در این حال اسب یا قاطری وسایلتان را حمل میکند. هرگاه وسایل کمتری را پشت آن بگذارید و حیوان سبکتر و وزنش کمتر باشد، میتوانید منطقه وسیعتری را بجویید و احتمالا در آنجا به مکان طلا هم دسترسی مییابید. ولی اگر وسایل بسیاری زیادی پشت آن چهار پا بگذارید، فرو میغلتد و شما راه به جایی نمیبرید.
کلمات و جملات خویش را به دقت برگزینید
پیوسته این نکته مهم را در نظر داشته باشید که از همان ابتدای سخن، حرفهایتان باید شنیدنی و فهمیدنی باشد. تلفظ بیشتر واژهها یکسان به نظر میرسد و ممکن است از فاصله بیست متری (میز خطابه) اشتباه به گوش رسند. به همین سبب امکان دارد معنا و پیام اصلی جملهها به خاطر همین شباهت لغات، غلط فهمیده شوند. اکثر اوقات محتوای کلی سخن، این نوع اشتباهات را اصلاح میکند، ولی گاهی هم چنین نمیشود و شنونده همچنان در اشتباه میماند. بنابراین موقعی که مطلبی را جهت سخنرانی مینویسید، بیش از نطق آن را با صدای بلند برای دوستان و اعضای خانواده خود بخوانید و از ایشان بخواهید هر کجای مطلب که برایشان نامفهوم و نارسا بود، سخنتان را قطع کرده و به شما یادآوری کنند. اگر چنین کاری صورت گرفت، شما میتوانی متن سخنرانی را تصحیح کرده و جمله نامفهومی را با افزودن عبارتی قابل فهمتر سازید.
گهگاه موارد دشوار درک مطلب صرفا بر سر واژهای خاص نیست و چهبسا که با جمله یا بندی (پاراگرافی) را هم در بر میگیرد. پس وظیفه ناطق این است کلمات را به شیوهای برگزینید که هیچ نوع شک و شبههای برای درک و فهم مطلب در شنونده به وجود نیاید.
سخنان شما باید اساسی و منطقی باشد
دولتمردان غالبا به خطابهنویسان میگویند: میخواهم سخنرانی موثر، تکاندهنده و آکنده از الفاظ شاعرانه و آهنگین باشد بدانگونه که شنونده را مجذوب سازد.
امروزه مردم خیال میکنند که هرچه سخنرانی همراه با احساس باشد، موثر نیست. به نظر همگان سخنی جذاب و دلپسند است که شنونده را بگریاند. لکن حقیقت این است که سخنان پرمحتوا و خردمندانه، پذیرفتنیتر و اثربخشتر از صحبتهایی که صرفا عاطفی و از سر احساس گفته شده باشند. گویند چند سال پیش خانمی سخنرانی میکرد. بخش آغازین سخنانش همه منطقی و جدی بود، لکن آنگاه در پایان گفتارش ماجرای رئیسجمهور فقیدی را تعریف میکرد که به هنگام مرگ در حالی که سلام نظامی میداد، با دوست قدیمیاش خداحافظی کرد. سپس سخنران برای اینکه حضار را تحت تاثیر قرار دهد، خودش نیز در آخر سلام نظامی داد.
مردمی که در آنجا حضور داشتند، چند لحظه سکوت کردند و سپس به آرامی کف زدند. در حقیقت بازتاب شنوندگان طوری نبود که بنمایاند. آنها تحت تاثیر بودهاند. گویی حس کرده بودند که سخنران قصد دارد احساسات ایشان را به هر طریق که شده، برانگیزد و بیتردید آنان هم ایستادگی کردند.
آن ناطق، سخنرانی بس نیکویی ایراد کرده بود. تنها در پایان میخواست احساسات حضار را با نقل چنان خاطرهای اندکی تحریک کند ولیکن از عهده برنیامد. پس بدانید که هیچگاه از این روش مدد نجویید. برعکس باید شنوندگان را به اندیشه وادارید یا به آنها یاری کنید که پیرامون گفتارتان بیندیشند. اساسا سخنی موثر است که بتوان دربارهاش تفکر کرد و بر سرش به بحث پرداخت.
شوخطبعی و بذلهگویی، لازمهی سخنرانی است
بذلهگویی در هر سخنرانی ضرورت دارد. خود شما هم از آن بینیاز نیستید. سخنرانی را میشناختم که همواره در آغاز سخنش طنزی را توصیف میکرد. این عمل سبب میگردید که شنوندگانش بخندند و خنده آنها از سویی باعث رفع خستگی وی میشد و از طرف دیگر به مخاطبان آرامش خاطری میبخشید. یک سخنران ورزیده و مسلط با این اقدام، آرامش مخاطبان را فراهم میسازد و این پیام را بدانان میدهد که: خیالتان راحت باشد. گوش کردن به این سخنرانی دردناک و شاق نیست، در اینجا شوخطبعی و بذلهگویی مجاز است.
هر آینه شما طبعا شوخطبع و بذلهگو هستید و میتوانید فیالبداهه و به اقتضای موقعیت بذلهگویی کنید و یا به فراخور جمع، لطیفهای را به زبان میآورید که خیلی امتیاز بزرگی براتان به حساب میآید. سخنران کارآمدی بودن نیاز به تمرین و زمان دارد. در صورتی که تصمیم به این کار دارید و میخواهید در آن کامیاب شوید، ممارست نمایید. پیش از سخنرانی از دوستان یا اعضای خانوادهتان یاری بطلبید و آنها را در جریان محل، موقعیت، علت و موضوع سخنرانی قرار داده و نوع شنوندگان را مشخص سازید.
ضمنا به خاطر بسپارید که زمان سخنرانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر فرضا موقعی که سرگرم سخنرانی هستید، مسابقهی فوتبالی بین دو تیم محبوب و مشهور از تلویزیون پخش میشود، ضمن یادآوری این رویداد ورزشی، حرف خندهداری درباره مربی و رقابت هر دو دسته ورزشی بزنید.
سپاسگزاری را از یاد نبرید
از قدیم و ندیم گفتهاند: لازم است قبل از سخن راندن از کسانی که شما را فرا خواندهاند و شخصی که معرفیتان کرده سپاسگزاری کنید. اما در حال حاضر بهپروری از راه و رسم نوین، نباید اصلا در ابتدای سخنرانی خود از دعوتکنندگان و فردی که شما را شناسانده است، قدردانی کنید. چراکه مردم اینگونه جملههای کلیشهای و تکراری را بارها شنیدهاند و در نتیجه برایشان خستهکننده و ملالآور شده است. این کار موجب میشود که شنوندگان از همان آغاز کسل شوند و هنگام سخنرانی به حرفهایتان توجه نکنند! لکن تنها رعایت ادب و احترام به هیچ عنوان ملالانگیر نیست بلکه بیان واژههای تشکرآمیز در شروع سخن بسیار هم مفید است. زیرا وقتی که مراتب سپاس و امتنان خود را ابراز میدارید، شنوندگان فرصت پیدا میکنند تمرکز حواس یافته و سخنانتان را با جدیت دنبال کنند. ذکر این نکته ضروری است که حاضران به تمام سخنان شما گوش فرا نمیدهند و امکان دارد در پارهای موارد دچار حواسپرتی شوند. پس بهتر آنکه این «حواسپرتی» و «گوش ندادنها» پیش از زمانی باشد که شما هنوز به موضوع اصلی و ژرفای مطلب نرسیدهاید. باید مراتب سپاس خویش را به شیوههایی ابراز دارید که گویی به مهمانی رفتهاید و از اینکه دعوتتان کردهاند، خشنودید و در آستانه درب میخواهید دست میزان را به گرمی بفشارید و با سخنان محبتآمیز از وی سپاسگزاری نمایید. به کار بستن آخرین نکاتی که زیر یادآوری میشود، جهت ایراد سخنرانی خوب و موثر است ضرورت دارد که سخنرانان رعایت کنند.
1ـ به طرز درستی آماده شوید، چون تنها سخنرانی که متن سخنرانیاش را پیشاپیش تهیه کرده است، قابل اعتماد و کامیاب میگردد. هیچگاه متن را مو به مو حفظ نکنید. در سراسر زندگی خو گرفتهایم، خودکار و خود به خود سخن بگوییم. ما فقط درباره عقایدمان فکر میکنیم. چنانچه این ایدهها روشن و آشکار باشند، کلمهها طبعا درست همانند هوایی که تنفس مینماییم، میآیند.
2ـ مطمئن شوید که موضوع برای خودتان جالب و هیجانانگیز است. پیوسته وجود خویشتن را در متن سخنرانی قرار دهید و صادق باشید. مشتاق باشید که نظراتتان را با مخاطبانتان در میان نهید. موضوع خود را محدود بگیرید. همواره چندین برابر مطالبی که میخواهید سخنرانی نمایید تهیه کنید. سخنرانی خویش را با مثال، تصویر و شعر پر کنید. از واژههای آشنا و صریحی که تصویر ایجاد میکند سود بجویید. به سخنرانی جان ببخشید. با مخاطب همدل باشید و خود را همردیف با شنونده قرار دهید.
3ـ به مخاطبتان چیزی بگویید که زندگی یاد داده است. اشتباه بیشتر سخنرانها این است که تصمیم میگیرند پیرامون موضوعاتی سخن بگویند که شخصا اطلاعی از آن ندارند و یا اطلاعاتشان در آن باره اندک است.
4ـ هیچ فرصتی را از دست ندهید.
5ـ از تجربهی دیگران بهره ببرید و دل و جرات پیدا کنید.
6ـ ترس بیش از هر عاملی در دنیا افراد را شکست میدهد. در مورد بیم از صحبت در جمع چند واقعیت را بدانید. این که شما تنها کسی نیستید که از سخن گفتن در جمع بیمناکید و حتی بخشی از این هراس سودمند است. بسیاری از سخنرانهای حرفهای هم میگویند که اصلا قادر نبودهاند ترس از صحنه را کلا کنار بگذارند. علت اصلی ترس شما از صحبت در جمع ساده است. شما به صحبت در جمع خو نگرفتهاید، پس مدام تمرین کنید.
7ـ آنچه را فرا گرفتهاید به کار بندید. در گفتوگوهای روزمره از جزییات دقیق استفاده کنید. در کارتان از فن سخنرانی موثر بهره ببرید و دنبال فرصتی باشید که در جمع صحبت کنید. باید پایداری نمایید و مطمئن باشید که پاداشتان را خواهید گرفت.
8ـ سخنرانی را با دوستانتان ممارست کنید. نکاتی را که برای سخنرانی خود برگزیدهاید در گفتگوهای روزمره خویش با دوستان و همکارانتان مطرح کنید.
9ـ پیشاپیش ذهنتان را آماده موفقیت کنید.
10ـ هدفتان را پیش رویتان داشته باشید. آینده را واضح در ذهن تجسم کنید و بعد با تلاش فراوان، بکوشید آن را به واقعیت مبدل کنید. ذهن و توجه خویشتن را روی اعتماد به نفس، توانایی و قدرتی که یک سخنران اثربخش برای شما به همراه میآورد، متمرکز نمایید. اگر نتیجه برایتان به حد بسنده مهم باشد، یقینا بدان میرسید.
11ـ نظرات خود را قبلا مرتب کنید. آمادگی واقعی یعنی که عناوین بحثتان را بدانید و راجع به آنها بیندیشید. بعد این عناوین را با چند کلمه یادداشت نمایید.
12ـ پیوسته پیش از این که با مخاطبتان روبرو شوید سی ثانیه نفس عمیق بکشید. ذخیره اکسیژن فزونتر سبب میشود روحیهتان بهتر شده و شجاعت پیدا کنید.
13ـ در هر فرصتی که برای شما پیش میآید به یک تجربه موفق بیندیشید. برای رسیدن به این هدف خود را در موضوع غرق کنید و حواستان را از محرکات منفی که آشفتهتان میکند دور نگه دارید. به خودتان دلداری دهید و مربی دلسوز خود باشید.
مقالهی پیش رو را با شعری از حافظ به پایان میبریم.
در بساط نکتهدانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گوی ای مرد بخرد یا خموش