چالشهای تبلیغات دیجیتال:
- شناسه خبر: 52282
- تاریخ و زمان ارسال: 8 بهمن 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

تنظیم: آرزو سلخوری
تبلیغات دیجیتال بهویژه تبلیغات هدفمند، بخش جداییناپذیر زندگی روزمره ما شدهاند. این تبلیغات که به دقت بر اساس دادههای شخصی و رفتاری کاربران طراحی میشوند، میتوانند بر روابط فردی، اجتماعی و فرهنگی تاثیرات عمیقی بگذارند. با اینکه این نوع تبلیغات هدفمند به منظور جلب توجه مشتریان و ارتقای فروش طراحی میشوند، اما در بسیاری از مواقع موجب سوءتفاهمهای جدی و حتی ایجاد شکافهای اجتماعی میشوند.
گاهی اوقات پیامهای تبلیغاتی نه تنها به روابط عاطفی آسیب میزنند، بلکه به شدت در تقویت باورهای محدود و انزوای اجتماعی نقش دارند. برای بررسی این مسائل و راهکارهای مقابله با آنها، با سمیرا امیری، کارشناس حوزه ارتباطات و تبلیغات، مصاحبهای انجام دادیم تا دیدگاهها و راهکارهای ایشان را در این زمینه بشنویم.
ـ چگونه تبلیغات مزاحم و هدفمند میتوانند بر روابط فردی و خانوادگی تاثیر بگذارند؟
تبلیغات مزاحم و هدفمند میتوانند بهطور غیرمستقیم موجب ایجاد سوءتفاهم و تنش در روابط خانوادگی شوند. این تبلیغات، بهویژه وقتی که بهطور شخصیسازیشده به افراد ارسال میشود، ممکن است به اشتباه برداشتهای نادرستی ایجاد کند.
بهعنوان مثال، وقتی یک پیام تبلیغاتی بهطور غیرمنتظره به شکل شخصی یا عاشقانه ارسال میشود، ممکن است همسر فرد دریافتکننده پیام تصور کند که این پیام از شخص ثالثی ارسال شده و این به بیاعتمادی و سوالات بیپایان در رابطه منجر شود.
در چنین شرایطی، حتی تبلیغاتی که در ابتدا بیضرر به نظر میرسند، میتوانند در ذهن فرد، تبدیل به علامتهای سوال و شک و تردید نسبت به رفتار همسر شوند. این پیامها ممکن است به روابط آسیب بزنند و آنها را تحت فشار قرار دهند.
در شرایطی که بیاعتمادی بهعنوان یک عامل دخیل در رابطه وجود دارد، تبلیغات هدفمند میتواند مانند یک جرقه عمل کند که در نهایت به انفجار تبدیل شود. وقتی اینگونه تبلیغات به طور مداوم دریافت میشوند، تأثیرات آنها بهطور تدریجی به مشکلات جدیتری در روابط منتهی میشود. این روند ممکن است بهشکلی پیشرونده باشد که حتی مسائل کوچک و بیاهمیت به بحرانهایی بزرگ تبدیل شوند که همسران قادر به حل آنها نباشند.
ـ آیا تبلیغات دیجیتال به شکافهای اجتماعی و فرهنگی نیز دامن میزند؟
تبلیغات دیجیتال، بهویژه وقتی بر اساس دادههای جمعآوری شده از رفتار کاربران طراحی میشوند، میتوانند به شکافهای اجتماعی و فرهنگی دامن بزنند. این تبلیغات بهطور معمول مصرفکنندگان را در فضاهای دیجیتالی محدود میکنند و موجب میشوند که هر فرد بیشتر در معرض محتوای مشابه قرار بگیرد که همخوان با علایق و نیازهایش است. این روند میتواند به تقویت باورها و دیدگاههای محدود فردی منجر شود و از تنوع ایدهها و تجربهها در جامعه کاسته شود. بهعنوان مثال، وقتی تبلیغات بر اساس دستهبندیهای خاص فرهنگی یا اجتماعی ارائه میشوند، ممکن است به طور ناخودآگاه زمینهساز تقویت تفاوتها و شکافها بین گروههای مختلف اجتماعی شوند. علاوه بر این، تبلیغات دیجیتال که بهطور دقیق طراحی شدهاند، بهجای آنکه ارتباطات میان افراد را تقویت کنند، میتوانند به انزوای بیشتر افراد کمک کنند. تبلیغات که بیشتر بر نیازهای فردی تمرکز دارند و بهطور غیرمستقیم به فرهنگها و رفتارهای خاص توجه میکنند، میتوانند حس متفاوت بودن و جدایی را بین گروههای مختلف افزایش دهند. این امر میتواند منجر به کاهش همبستگی اجتماعی و تضعیف روابط میان افراد شود، بهویژه در جوامعی که در آن تنوع فرهنگی و اجتماعی مهم است.
ـ تا چه اندازه تبلیغات شخصیسازیشده میتوانند منجر به سوءتفاهم در روابط زناشویی شوند؟
تبلیغات شخصیسازیشده میتوانند در روابط زناشویی تأثیرات جدی و منفی بگذارند. هنگامی که یک پیام تبلیغاتی بهطور شخصی به فرد ارسال میشود که به شکلی عاشقانه یا تحریککننده است، ممکن است همسر فرد گیرنده این پیام آن را بهطور نادرستی تفسیر کند. این نوع پیامها ممکن است بهویژه در روابطی که از قبل دچار تنش یا بیاعتمادی هستند، احساسات منفی و شک را تحریک کنند. تصور اینکه همسرش با فرد دیگری در ارتباط است میتواند منجر به بهوجود آمدن اتهامات بیاساس و کشمکشهای متعدد شود که در نهایت به آسیب به اعتماد و روابط بین فردی منتهی میشود.
این نوع سوءتفاهمها میتواند تبعات طولانیمدتی برای روابط بهدنبال داشته باشد. حتی اگر فرد دریافتکننده پیام، خود متوجه شود که این پیام تبلیغاتی بوده و نه از سوی فرد دیگری، احساسات منفی همچنان باقی خواهد ماند. تداوم چنین سوءتفاهمهایی میتواند به تدریج رابطه را از بین ببرد و به بحرانهای عاطفی و روانی در هر دو طرف منجر شود. این در حالی است که تبلیغات شخصیسازیشده که بهطور مداوم و غیرضروری ارسال میشوند، میتوانند فضاهای مثبت را از روابط پاک کنند و تنها موجب تشدید بیاعتمادی و احساسات ناخوشایند شوند.
ـ به نظر شما، چه تدابیری میتوان در زمینه تبلیغات دیجیتال برای کاهش آسیبهای اجتماعی و روانی اتخاذ کرد؟
برای کاهش آسیبهای تبلیغات دیجیتال، نیاز است که تبلیغکنندگان و پلتفرمهای آنلاین از مسئولیت اجتماعی خود آگاه باشند و تلاش کنند تا از روشهایی اخلاقی و مسئولانه برای طراحی و نمایش تبلیغات استفاده کنند.
اولویت باید به تبلیغاتی داده شود که بر اساس منافع واقعی و نیازهای کاربران طراحی شدهاند و از تحریک احساسات و مسائل حساس پرهیز میکنند. تبلیغکنندگان باید از دادههای کاربران با احترام به حریم خصوصی آنها استفاده کنند و از ارسال پیامهای بیربط و مضر خودداری کنند.
همچنین، ایجاد فیلترهایی برای مسدود کردن تبلیغاتی که میتوانند به روابط و احساسات فرد آسیب بزنند، میتواند تأثیر زیادی در کاهش مشکلات اجتماعی و روانی ناشی از تبلیغات داشته باشد.
علاوه بر این، آگاهسازی عمومی در خصوص خطرات تبلیغات دیجیتال بسیار حیاتی است. کاربران باید با نحوه عملکرد تبلیغات هدفمند آشنا شوند و یاد بگیرند که چگونه از خود در برابر تبلیغات غیرضروری و مزاحم محافظت کنند. بهطور خاص، آموزش رسانهای میتواند به افراد کمک کند تا تمایز بین پیامهای تبلیغاتی واقعی و فریبنده را بشناسند و از پیامهای آسیبزا پرهیز کنند. همچنین، قوانین و مقررات سختگیرانهتری برای جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات شخصی و تبلیغات غیرمجاز باید تصویب و اجرا شوند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود.
ـ در دنیای تبلیغات هدفمند، چطور میتوان مرز بین حریم خصوصی و تبلیغات قانونی را تعیین کرد؟
در دنیای تبلیغات هدفمند، مرز بین حریم خصوصی و تبلیغات قانونی باید بهطور دقیق و شفاف تعریف شود. تبلیغکنندگان باید همواره رضایت آگاهانه و پیشین کاربران را برای استفاده از اطلاعات آنها کسب کنند.
این رضایت باید شامل آگاهی از نوع دادههایی که جمعآوری میشود و چگونگی استفاده از آنها برای تبلیغات باشد. علاوه بر این، شرکتهای تبلیغاتی باید از روشهای شفاف و قابل ارزیابی برای پردازش اطلاعات استفاده کنند و از انجام هرگونه عملی که منجر به نقض حریم خصوصی افراد شود، اجتناب کنند.
قوانین موجود در این حوزه باید بهطور مداوم بهروزرسانی شوند تا با تغییرات فناوری و نیازهای جدید منطبق باشند. علاوه بر جمعآوری رضایت، مهم است که کاربران کنترل کاملی بر اطلاعات خود داشته باشند و بتوانند بهراحتی از استفاده از اطلاعات شخصی خود برای تبلیغات جلوگیری کنند. بهعنوان مثال، باید قابلیتهایی مانند دسترسی به تنظیمات حریم خصوصی وجود داشته باشد که کاربران بتوانند تبلیغات هدفمند را محدود یا حتی مسدود کنند.
این امر نه تنها به حفظ حریم خصوصی افراد کمک میکند، بلکه موجب افزایش اعتماد عمومی به سیستمهای تبلیغاتی و پلتفرمهای دیجیتال نیز خواهد شد. در نهایت، توازن میان حقوق کاربران و اهداف تجاری تبلیغکنندگان باید بهطور واضح و منصفانه تعیین شود تا از سوءاستفاده جلوگیری شود.
در نهایت، تبلیغات دیجیتال، اگرچه در راستای بهبود تجربه کاربری و ارتباطات تجاری کاربرد دارد، میتواند بر روابط فردی و اجتماعی تاثیرات منفی بگذارد. بر اساس صحبتهای سمیرا امیری، آگاهیبخشی به عموم و ایجاد قوانین شفاف میتواند به کاهش این آسیبها کمک کند و فضای تبلیغاتی سالمتری ایجاد نماید.