پیچیدن نسخه شمس آذر سخت بود!
- شناسه خبر: 54778
- تاریخ و زمان ارسال: 13 اسفند 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

* اصلیترین مدعی جام حذفی هستیم
* من اعتبارم را از تنپوش آبی دارم
* صدای من به گوش موسیمانه نمیرسید
امید مافی
خودش را دلداری میداد و کلمات را تیمار میکرد تا در سیاه زمستان طعم ملال مرموز را نچشد. بک کلاسیک که روزگاری به عذاب الیم آتشبارها بدل میشد، در گذر روزگار به درگاه ۵۱ سالگی رسیده و به یاد دوردستها ترانههای خراباتی را زمزمه میکند.
پسر جنوب در فصلی بغایت هولناک واژههای کبریایی را به استخدام خود درآورده تا وقتی تقدیر سربازان مغموم را به حناق حوصله میبرد، پنجرهای رو به کوچههای دلباز بگشاید. پنجرهای برای گریختن از اتمسفر بویناک و همنفس شدن با رازقیهایی که در انتظار بهار نشستهاند.
با سهراب بختیاریزاده در صعبترین روزهای مربیگریاش در قزوین حرف زدیم و ناگفتههای مردی را شنیدیم که در کشاکش مرگ و زندگی هنوز امیدش را به درناها از دست نداده بود. فرماندهای خوش مشرب که در پیدای شب ناپیدا دمادم از چیدن سپیده دم به وقت فلق سخن به میان آورد.
* شمس آذر را حذف کردید تا در صعبترین روزها مرهم بر زخمهای ناسور بگذارید.
دیدید که در قزوین با نیمکت خالی به مصاف شمس آذر رفتیم و یک قشون مصدوم روی دستمان مانده بود. بچهها اما فعل خواستن را به بهترین شکل صرف کردند و به سختی نسخه میزبان را پیچیدیم. البته ما در ورزشگاه سردار آزادگان میتوانستیم بیش از دو گل بزنیم و روز خوبی را باوجود همه مشکلات سپری کردیم.
* ولی مهدی رحمتی اعتقاد داشت بازی در مشت شمس آذر بود!
مهدی رفیق عزیز ماست و مربی قابلی است اما یک ایران نظاره کردند که پاتکهای استقلال در نیمه دوم، چگونه خط دفاع شمس آذر را زیر منگنه گذاشت. از هر زاویهای که نگاه کنید ما بر آن بازی تسلط داشتیم و با شایستگی صعود کردیم.
* فکر میکنید قزوینیها با این پتانسیل، بتوانند در لیگ برتر خودشان را حفظ کنند؟
تردید ندارم شمس آذر در لیگ برتر خواهد ماند و کاندیدای سقوط نخواهد بود. تغییر سرمربی و جذب بازیکنان جدید در نیم فصل، سبب شده تیم شهر شما با قدرت بیشتری نسبت به نیم فصل اول ظاهر شود.
* شاید این کوتاهترین مسیر استقلال برای رسیدن به رستگاری و اعاده حیثیت باشد. قبول دارید؟
من به بچهها گوشزد کردم که فرصت نباید از دست برود و با سه چهار بازی خوب دردها فراموش خواهد شد و غرور شکسته هوادار، بند خواهد خورد. به ضرس قاطع عرض میکنم ما اصلیترین مدعی هستیم و حالا که از زیر آوار بیرون آمدیم برای قهرمانی در جام حذفی تا پای جان میجنگیم. فقط باید با تمرکز کامل پیش برویم و حواسمان را ششدانگ جمع کنیم. اینجا قصور مفهومی ندارد.
* وقتی یک قشون مصدوم روی دستتان مانده، چطور میتوانید از دالانهای تشویش گذر کنید؟
ما گریزی نداریم جز اینکه با پتانسیل موجود کار را پیش ببریم و در انتظار بازگشت مصدومان بمانیم. تعطیلی تمرینات تیم در نیم فصل موجب شد بخشی از بازیکنانمان در تله مصدومیت گرفتار شوند. در حالت طبیعی یک تیم نباید این تعداد مصدوم داشته باشد و در تنگنا گرفتار شود.
* پس شما با تصمیم موسیمانه موافق نبودید؟
خب درست است که در روزهایی که رقیبان ضعفهایشان را مرتفع میکردند، ما کرکرهها را پایین کشیدیم و این ضربه مهلکی به استقلال وارد کرد. این را همه کارشناسان تایید میکنند تیمی که سیکل بدنسازی را پشت سر نگذاشته باشد، در حساسترین روزها به بنبست میخورد و با لشکر مصدومان مواجه خواهد شد. این اتفاق در میدان عمل افتاد و ما هر هفته بر تعداد مصدومانمان اضافه شد.
* شما با چهرهای که گفته میشود ردای رهبری استقلال را پرو خواهد کرد، ارتباط برقرار کردید؟
تا این لحظه نه. من همه تمرکزم روی تیم است و اگر لازم باشد حتما با گزینه جدید جلسه خواهم گذاشت و حرفهایم را میزنم. یقین دارم باشگاه تصمیم درستی خواهد گرفت و شرایط مطلوبتر خواهد شد. همه باید دست به دست هم بدهیم و استقلال را به جایگاه واقعیاش رهنمون کنیم.
* فکر میکنید با حضور سرمربی جدید آرامش به سکوهای مشوّش برگردد؟
هوادار دوست دارد تیمش نتیجه بگیرد و ببرد تا با شادی ورزشگاه را ترک کند. این حق سکونشینهاست که تیمی قدرتمند را به تماشا بنشیند و با طیب خاطر اتفاقات را تعقیب کند. فقط یک نکته مهم باقی میماند و آن اینکه من به عنوان مربی تیم شهادت میدهم بازیکنان و کادرفنی تا اینجا صدشان را گذاشتند و هرگز کم نگذاشتند.
گاهی باوجود تلاشها ورق برنمیگردد و تیم در سراشیبی قرار میگیرد. در چنین وضعیتی میلیونها طرفدار استقلال حق دارند ناراحت باشند و اظهار نگرانی کنند. فقط باید با التفات به وضع موجود انتقاد کرد و متوجه اوضاع بود.
* به هر حال جنگیدن در اتمسفر آبی برای برخی توپچیها صعبناک است. قبول دارید؟
واضح و مبرهن است فشار در تیمی که چهل میلیون نفر را به دنبال خود میکشد بالاست. اینجا استقلال است و همه بازیکنان مداوم زیر ذرهبین هستند. کسی که به استقلال میآید باید پیه همه چیز را به تنش بمالد و هراسی از استرسها نداشته باشد. من سالها برای این تیم بازی کردهام و میدانم چه وزنههای سنگینی به این پیراهن متصل است. در این میان هر کس که راحتتر با حاشیهها کنار بیاید موفق خواهد شد.
* من هنوز جواب سوالم را نگرفتم!
بالاخره جوانی که تازه به استقلال آمده ممکن است خودش نباشد و در اتمسفر تبآلود محبوس شود. این دور از ذهن نیست و باید صبوری کرد تا همه بازیکنان با جو تیم اخت شوند. من امیدوارم حالا که بیست هفته از لیگ گذشته بچهها خودشان را با شرایط موجود وفق داده باشند. ما برای ادامه راه به شیرهای شرزه نیاز داریم.
* شما از جوما و آزادی زوج جدید خط آتش استقلال چقدر رضایت دارید؟
آزادی تا اینجای کار خوب عمل کرده و در قامت مهاجمی چارچوب شناس نشان داده میتواند در روزهای سخت یاریگر باشد. مسعود جوما هم با نمایشی که در قزوین ارایه داد امیدوارمان کرد. من به او تاکید کردم باید از نظر روحی بالا بیاید و خودش را پیدا کند. امیدوارم جوما هم مثل محمدرضا آزادی بتواند هر چه سریعتر گلش را بزند. پاگشایی زودهنگام یک مهاجم سبب میشود از زیر اهرم فشار خارج شود و پشت دیوار دفاعی حریفان نماند.
* در جایی از سبک مربیگری موسیمانه انتقاد کرده بودید. برای انتقاد کمی دیر نیست؟
شایسته نبود به عنوان مربی، از سرمربی انتقاد کنم. اما حالا با صراحت اعلام مینمایم استقلال از فاصله میان دو نیم فصل بهره لازم را نبرد. امروز ما با تیمی روبرو هستیم که بدنسازی نکرده و در طرفهالعینی مهرههایش مصدوم میشود. این یکی از مصایبی است که در این مدت داشتیم. خیلیها از بیرون گود میگویند فلان بازیکن باید بازی کند، یا بهمان بازیکن باید تعویض شود، در حالیکه از حال و روز تیم خبر ندارند. ما مشکلات مختص به خود را داریم و دستمان باز نیست.
* شما به موسیمانه مشاوره ندادید و نگفتید با این دست فرمان تیم به در بسته خواهد خورد؟
خب موسیمانه دو سه اَسیستان داشت؛ ماهیر و کابلو کمکهای اول و دومش بودند و بیشترین مشاوره را میدادند. دو دستیار دیگر هم بودند که در قامت مربی و آنالیزور فعالیت میکردند. در چنین شرایطی حرف من به گوش موسیمانه نمیرسید و او ترجیح میداد با بازوانی که خودش آورده کار کند.
* با همه این تفاسیر چقدر به جادههای مهآلود پیشرو امیدوارید؟
آدمیزاد به امید زنده است. من معتقدم با وجود کاستیها و باوجود مصدومیتها با همین پتانسیل هم میتوانیم استقلال جدیدی را در قاب چشمها بنشانیم. ما جوانهایی داریم که قطعا پاسخ اعتماد نیمکت را به بهترین شکل خواهند داد. وقتی عزم بازیکنان جزم شده، مدیریت پای کار است و سکوها امیدوار شدهاند، لابد قرار است اتفاقات خوبی بیفتد و بدبیاریهای استقلال بالاخره تمام شود.
* فرحبخشترین لحظه زندگی ورزشی سهراب بختیاری زده کدام لحظه بوده. فکر کن و بعد بگو.
فکر کردن ندارد. لحظهای که به عنوان ششمین گلزن تاریخ جام جهانی به آنگولا گل زدم و روی ویترین روزنامههای پرتیراژ جهان رفتم، هرگز از ذهنم بیرون نخواهد رفت.
* و غمگنانهترین لحظه؟
وقتی داور فینال باشگاههای آسیا سوت پایان را به صدا درآورد و بازیکنان جوبیلوایواتا در آزادی جشن قهرمانی برپا کردند. ما میتوانستیم تیم پیروز آن بازی باشیم و سومین ستاره را کنار لوگوی باشگاه بنشانیم. حیف شد. آن استقلال با ناصر خان یک استقلال باصلابت بود.
* درست ۱۰ سال پس از بوسیدن چهار گوشه مخمل سبز، فکر میکنید فوتبال چقدر عوض شده است؟
همه چیز و همهکس عوض شدهاند، حتی فوتبال. در این سالها فوتبال رنگ و بوی حرفهای به خودش گرفته و باشگاهها هزینههای سنگینی میکنند و فوتبال به یک صنعت مبدل شده است. من امیدوارم این قطار با سرعت بیشتری در ریل پیشرفت پیش بتازد.
* ممنون از وقتی که به ما دادید.