پیوند شهر
- شناسه خبر: 55171
- تاریخ و زمان ارسال: 20 اسفند 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

امیررضا درگی ـ معمار، پژوهشگر، مدرس دانشگاه
و دبیر هیات اندیشه ورز معماری و مدیریت شهری بنیاد نخبگان استان قزوین
موضوع کیفیت بخشی به فضای شهری از جمله مباحث پرجاذبهای است که بسیاری از اندیشمندان مسائل شهری و معماران به آن توجه ویژه دارند و اهمیت آن را اساسا به دلیل رابطهای میدانند که با راهبردهای اجتماعی، ایجاد کیفیتهای زیست انسانی در جامعه، بیان زندگی فعال مردم، فعالیت سیاسی، زندگی سالم شهری و مانند آن دارد.
امروزه موضوع خلق فضای شهری مطلوب، پویا و سرزنده به لحاظ کارکرد اجتماعی، روانی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی – کالبدی آن، یکی از اهداف شاخص ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری است و با راهبردهای اجتماعی پیوند دارد.
ساختار اکثر شهرهای ایران، چه شهرهایی با قدمت تاریخی و چه شهرهای جدیدی که در این چند دهه رشد چشمگیری داشتهاند و بر پایه برنامهریزی شهری و طراحی معماری استوار نبودهاند، باعث بوجود آمدن مشکلات عدیدهای شدهاند. از جمله مشکلات موجود در سطح فضاهای شهری میتوان به انقطاع حرکت، ناممکن شدن حرکت، خستگی در حرکت، خطرات حرکتی و ناخوانایی مسیر حرکت را نام برد. حرکت در سطح شهر نه تنها برای افراد معلول، سالخوردگان، خردسالان و زنان باردار بلکه گاه برای افراد عادی که توان بیشتری دارند مشکلات و دشواریهایی را در سطح فضاهای شهری ایجاد میکند.
همچنین عدم طراحی مناسب در ساختار معابر و مبلمان شهری، به کارگیری الگوهای منسوخ در طراحی فضاهای جمعی از جمله پارکها، دشواری در استفاده از زیرساختهای حمل و نقل عمومی غیراستاندارد همچون ایستگاههای ناایمن اتوبوس شهری، عدم وجود فضای استاندارد پارک خودرو برای معلولین و بانوان، مغفول ماندن توسعه نظام حمل و نقل اشتراکی نوین همچون دوچرخه، تراموا و پیادهراههای انسانی، مشکلات دسترسی به مراکز اداری، تجاری، درمانی، آموزشی و بانکها از جمله فقدان دسترسی مناسب به خودپردازهای بانکی و … جملگی مبین وضعیت نامطلوب عرصههای محیطی شهرهای معاصر کشور از جمله شهر قزوین است.
بدون شک حضور معلولان، جانبازان و سایر گروههای حساس و آسیبپذیر در سطح شهر، قدمی در جهت فعال کردن پتانسیلهای انسانی و اجتماعی در شهر است؛ یعنی پویایی در اشتغال، اوقات فراغت و تفریح، فعالیتهای آموزشی، حرفهای و تجاری از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی و در یک کلام افزایش زیستپذیری شهرها. بنابراین کاملا منطقی است که فضاهای شهری را به گونهای طراحی و آماده کرد تا حضور و حرکت افراد معلول و غیرمعلول به راحتی و با صرف حداقل انرژی صورت پذیرد و محیطهای شهرهای ما بیشتر به واسطه فعالیتهای اختیاری مورد توجه واقع شوند تا فعالیتهای اجباری و روزمره.
بر این اساس معلولان، سالمندان، بانوان و کودکان در زمره اقشاری هستند که تامین نیازهای دسترسی و زیست شهری مناسب برای آنها مستلزم به کارگیری تدابیر و تمهیدات ویژهای است، چرا که تامین فرصتهای برابر برای آحاد جامعه یکی از ارکان حقوق شهروندی و پیشنیاز سایر خدمات شغلی، آموزشی، بهداشتی، تفرحی، ورزشی و رفاهی است. اصل تساوی حقوق معلولان و افراد سالم حاکی از آن است که نیازهای تمامی افراد جامعه اهمیت یکسانی دارد و رفع این نیازهاست که باید اساس برنامهریزی جوامع را تشکیل دهد. این اصل حکم میکند که منابع به گونهای به کار گرفته شود که امکانات و فرصتهای یکسان برای تمامی افراد جامعه به خصوص قشر معلول تضمین شود.
تجارب ارزشمند بسیاری از کشورها در این زمینه نشان میدهد که چگونه با تمهیدات سادهای میتوان از توانمندی نیروی عظیمی از افراد که تا قبل از آن در خانه محبوس بودند؛ در برنامههای توسعه شهر بهره برد. در همین راستا، از اواسط قرن بیستم میلادی اصولی را جهت مناسبسازی فضای شهری و معلولین تعیین کردند و هرساله این برنامهها در سطح شهرداریها و شوراهای شهری مورد بازبینی و ارتقاء قرار میگیرد. در سطح ملی نیز، از سال 1365 بحث در زمینه مناسبسازی معماری و شهرسازی برای معلولان جسمی و حرکتی در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن شروع شد. در مهرماه 1367 کتاب فضاهای شهری و معلولین انتشار یافت و ضوابط و معیارهای مطرح در این کتاب و ضوابط طراحی ساختمانهای عمومی برای معلولان جسمی و حرکتی به صورت پیشنویس در اختیار صاحبنظران و مراکز ذیربط قرار گرفت، و پیشنویس نهایی در تاریخ هشتم خرداد ماه 1368 به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری رسید. همچین در سالیان اخیر پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز مطالعات و پژوهشهای ارزشمندی را در این حوزه به انجام رسانده و ارائه نمودهاند اما تا چه میزان این موارد مورد توجه و اهتمام مدیریت شهری ما واقع شده است؛ سوالی است اساسی و قابل تامل.
یکی از مهمترین فضاهای شهری، فضاهای عمومی است که همواره شاهد بیشترین حجم استفاده کننده بوده و به عنوان بخشی از شهر به عمدهترین نیازهای شهروندان در ابعاد مختلف پاسخ میدهند. در اهمیت فضاهای عمومی، همین بس که این فضاها به عنوان بسترکالبدی حیات مدنی و تبلور عرصه عمومی که عنصر ضروری جامعه تلقی میشود.
امروزه نظام شهرسازی نوین نیز بسیاری از عناصر کالبدی شهر پایدار را معرفی کرده که مهمترین اجزای آن تاکید بر عابرپیاده، ترکیب و آمیختن کاربریها و تاکید بر عملکردهای اجتماعی به عنوان عامل وحدت بخش بناها و فضاهای عمومی است.
آنچه در دانش طراحی شهری برای فضاهای شهری ارزش میباشد نقش اجتماعی و تعاملی است که این فضا در زندگی جمعی شهروندان ایفا میکند. پس با طراحی مناسب فضاهای شهری و مناسبسازی آنها، میتوان با همه اقشار به ویژه معلولان و سالمندان در تعامل اجتماعی بود. رفع موانع در شهر، میتواند از اقدامات مهمی باشد که مشارکت همگانی در فعالیتهای اجتماعی و حضور در فضاهای شهری را برای همگان تضمین میکند.
با توجه به مطالعات و بررسی تجربیات شهرهای توسعه یافته در دنیا، درمیابیم شهر قزوین در زمینه پرداختن به اصول مناسبسازی کیفیت فضاهای شهری دچار چالشهای اساسی میباشد که مجموع این عوامل فضای آشفته، ناسالم و فاقد ایمنی و راحتی را برای گروههای مختلف اجتماعی از جمله معلولین و سالمندان ایجاد کرده است. از این رو به هنگام مناسبسازی محیط شهری، به طور موردی لازم است که در ابتدا مشکلات و موانع محیطی شناسایی و سپس راهحلهای اجرایی موثر و ضوابط مناسبسازی متناسب آن در هر بخش تدوین گردد و در دستور کار قرار گیرد.
بر همین اساس در طرح (پیوند شهر) که توسط هیات اندیشهورز معماری و مدیریت شهری بنیاد نخبگان استان قزوین تهیه و تدوین گشته است بر آن هستیم تا در مواجه با وضعیت نامطلوب فضای زیست شهری با اتکا به ایجاد نظام برنامهریزی دقیق و تعیین راهبردها و رویکردهای نوآور و خلاق در مواجه با چالشهای وضع موجود و مشکلات آتی شهر قزوین پاسخهای هوشمندانهای تدوین و در اختیار مدیریت شهری استان قرار گیرد که منجر به ایجاد یک محیط اجتماعی سرزنده و با نشاط با حضور همه اقشار جامعه از جمله گروههای حساس گردد.