پیرمرد، فخر نقاشی قهوه خانهای بود
- شناسه خبر: 10113
- تاریخ و زمان ارسال: 20 اسفند 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
تنظیم: م. برومند
مقدمه
«هنر نقاشی قهوهخانه» در ایران همانند دیگر جنبههای هنر عامیانه، در توالی سنتها و آداب و رسوم جامعه شکلگرفته است و از توالی این آداب و سنن بهره فراوانی برده است. در نقاشی قهوهخانهای، هیچگونه محدودیتی از لحاظ سوژه وجود ندارد و دست نقاش بهطور کامل در ترسیم آنچه دلخواهش باشد، باز است.
ـ تاریخچه نقاشی قهوهخانهای
سرآغاز این هنر به عهد حکومت صفوی و زمانی که تشییع در حال گسترش بود بازمیگردد. بهعنوان مثال در دیوارنگاره امامزاده زید اصفهان که در آن صحنه ایاز تعزیه امام حسین (ع) تصویر شده و به دوران حکومت شاه سلطان سلیمان صفوی مربوط میشود که در حدود سال 1096 هجری قمری و بهفرمان وی ترسیم شده است. این نقاشیها بسیار دور از جو و فضا و ذائقه هنر درباری است و فقط در سبک ترسیم و تصویر جامگان در این آثار انعکاس کمرنگی از فضای دربار صفوی و بعدها قاجار حس میشود. در خلال چند قرن گذشته انواع نقاشی ملهم از فرهنگ روستایی بهموازات هنر رسمی و درباری رشد میکرده است؛ اما نقاشی موسوم به «قهوهخانهای» جریانی متفاوت و متأخر است.
قبل از دوره صفویه به دلیل پیشینه روستایی و قبیلهای مؤسسان دولتها، از فضاهایی چون «قهوهخانهها»، «زورخانهها» و «خانقاهها» خبری نیست زیرا فرد در محیط به آن درجهای از آزادی نرسیده است که بخواهد زمانی را در شرایط فارغ و منفک شده از ایل و خانواده بگذراند. با توسعه عرصه تصمیمگیری دولتی که مصادف با شکلگیری دولت مقتدر و فراگیر در شهرهاست، فردیت شکل گرفت و مکانهایی چون «قهوهخانهها»، «زورخانهها» و «خانقاهها» که به معنای «حوزه عمومی» است، سازماندهی شد.
مضامین و دستمایه نقاشان قهوهخانهای، بهمنظور خلق و آفرینش آثار خود؛ روایات پراحساس مذهبی، حماسی و ملی بود که جانمایههای بسیار پربار و معنوی برای خیالپردازیهای عاشقانه و جانانه هنرمندان آماده میکرد. گفتنی است نقش شمایل گردانها و کمی بعد تعزیهخوانان و شاهنامهخوانان نیز در رواج این نقاشی کم نبود؛ البته نقش اصلی حمایت از این هنرمندان و مقدم بر مردم، صاحبان قهوهخانهها بودند. بهطورکلی مضامین نقاشی قهوهخانهای سخت موردتوجه و علاقه معنوی مردم بود. گویی آنها تمام آرزوهای خود از قبیل رشادت، پاکی همانند اولیاءا…، فداکاری و خیر بودن و سایر خصایص نیک انسانی را در میان نقشها و رنگهای پردههای نقاشی جستوجو میکردند.
با توجه به حامیان اصلی این نوع نقاشی، میتوان گفت خاستگاه اولیه نقاشی “خیالسازی” قهوهخانهها بودند؛ زیرا نه فقط نقطه پیوندی نزدیک با نقالی داشت و ارتباطی عمیق با مردم کوچه و بازار برقرار میکرد، بلکه همانگونه که اشاره شد صاحبان قهوهخانهها از نخستین سفارشدهندگان آن به شمار میآمدند و نقاشان آن نیز بیشتر در این مکان بیتوته میکردند. “از جمله میتوان به مشهدی صفر اسکندریان، عباس تکیه، اصغر امامی، احمد میراشرف، حاج حسین عرب، کربلایی علی روغنی و اکبر دواتگر نام برد “.
نقاشی قهوهخانهای علاوه بر قهوهخانهها در سایر اماکن و محافل نیز نصب میشد از جمله: “محلهای عزاداری، دکانها، زورخانهها و حمامها. ضمنا موضوع پرده را نیز محل نصب آن تعیین میکرد؛ مثلا موضوع عاشورا برای تکایا، رشادتهای حضرت علی (ع) و جوانمردیهای پوریای ولی برای زورخانهها، موضوع جوانمردی قصابی و داستانهای شاهنامه فردوسی برای قهوهخانهها و برای نقالان سفارش داده میشد “.
ـ متولد قزوین و محله امامزاده حسین
«استاد احمد خلیلی» یکی از نامآورترین هنرمندان در حوزه نقاشی قهوهخانهای بود که در طول حیاتش آثار ماندگار و فاخری را خلق کرد. وی سال 1322، در محلهای نزدیک مقبره امامزاده حسین (ع)، در قزوین به دنیا آمد. پنج ساله بود که به همراه خانواده از قزوین به تهران رفتند. پانزده سال داشت که با کارگاه نقاشی “مرشد محمد نقاش” آشنا شد. به همهی اعضای خانواده گفته بود که خط و نقاشی را بیشتر از هر کاری دوست دارد. پدرش او را بسیار نصیحت میکرد که “نقاشی برات نون و آب نمیشه”. در نهایت یک روز، با همسایه شیشه بر پایین خانهشان ترک دوچرخه به بازارچه کلعباسعلی (خیابان البرز) کوچه حمام برق پیش مرشد محمد رفت. سالها بعد فهمید استاد محمد مدبر و استاد حسین قوللر آقاسی که آنجا رفت و آمد داشتند و تابلو نقاشی میکردند، بنیانگذاران نقاشی قهوهخانهای بودهاند.
ـ تلمذ نزد استاد محمد مرشد
استاد احمد خلیلی در همان سالها نقاشی را از استاد محمد مرشد که تسلط کاملی بر روی سبکهای نقاشی قهوهخانهای داشت یادگرفت. در کنار نقاشی، یادداشت خاطرات روزانه عادت همیشگی استاد شده بود. در پایان هر روز روی قطعهای کاغذ یا مقوا خاطرات روزانهی خود را یادداشت میکرد. فکر میکرد از آنجایی که حافظهی خوبی ندارد این یادداشتها ممکن است درجایی به کمکش بیاید. یا شاید به کار نویسنده یا شخص دیگری که بخواهد زندگی یک هنرمند نقاش را به تصویر بکشد.
او در یادداشتهایش نوشته است: “کارگاه مرشد محمد نقاش جایی بود که بیآنکه بدانم با بنیانگذاران نقاشیقهوهخانهای آشنا شدم. هر روز در کنار آب و جار و کردن کارگاه و خرید مایحتاج روزانه مرشد محمد، مطلب جدیدی دربارهی نقاشی یاد میگیرم.” استاد احمد خلیلی، همدورهی استادان نقاشیقهوهخانهای مانند حسن اسماعیلزاده، عباس بلوکیفر و حسین همدانی بود.
استاد خلیلی در سال 1346 با دخترداییاش، فاطمه خانم ازدواج کرد و چند سال بعد صاحب چهار فرزند به نامهای رضا، علی، داود و سعید شد. استاد دربارهی همسرش نوشته است: “فاطمه همهی هست و نیست من برای همهی سالهای زندگیام. با حضور فاطمه در انجام همهی کارهایم انگار جدیتر شدهام.”
ـ فعالیت در صدا و سیما
استاد خلیلی در سال 1354 در آتلیهی نقاشی سازمان صدا و سیما مشغول به کار شد. ایشان در یادداشتهایش نوشته است: “به دنبال آگهی در یک روزنامه به طور معجزه آسایی سر از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران درآوردم. کار چه کسی غیر از خدا میتوانست باشد. با حداقل مدرک تحصیلی و حداکثر سن 32 سال. پس از یک دورهی کوتاه مدت سه ماهه آموزشی، رسماً رسمی شدم. باورکردنی نبود و نیست. اما شد، چون خدا میخواست.” استاد احمد خلیلی در طول این سالها آثار بسیاری، به ویژه در سبک نقاشی قهوهخانهای، خلق کرد.
تعداد 129 تابلو نقاشی با سبک نقاشیقهوهخانهای، کلاسیک، قاجاری و امپرسیونیسم در ابعاد مختلف در کشورهای ایران (تهران، قزوین، مشهد، قم، فرهنگسرای نیاوران، بنیاد ایرانشناسی) آمریکا، انگلستان، آلمان، هند و هاوایی بر جای مانده است. ایشان در سال 1372 از سازمان صدا و سیما بازنشسته شد.
ـ خلق آثار ماندگار در چلهنشین قهوهخانه آذری
قهوهخانه سنتی آذری که سال 1372 توسط شهرداری تهران بازسازی و با مدیریت برادران آذری اداره میشد، جایگاه هنرمندان و هنردوستان کشور گردیده بود. استاد احمد خلیلی در همان سال، در قسمت شاهنشین قهوهخانه سنتی آذری مشغول به کشیدن نقاشی قهوهخانهای بود و همه روزه بعد از ظهرها، چند ساعت از وقت خود را در این نمایشگاه عمومی میگذراند. در قهوهخانه، نقالی و شاهنامهخوانی بسیار رایج بود و استاد احمد خلیلی نیز بر داستان زندگی امامان و شاهنامه فردوسی تسلط داشت.
در قهوهخانه سنتی آذری تابلوهایی از استاد احمد خلیلی با مضامین داستان رستم و اشکبوس، در آتش رفتن سیاووش، رستم و سهراب، صحنهی آتش زدن خیمههای حضرت اباعبدا… الحسین (ع)، درویش، رستم و تهمینه و جنگ رخش و شیر به چشم میخورد.
استاد احمد خلیلی در بیش از 20 نمایشگاه گروهی در تهران حضور داشت و چندین ورکشاپ در شهرهای بم، قشم و مشهد برگزار کرد. وی در سالهای 1374 و 1376، در دوسالانهی موزهی هنرهای معاصر حضور داشت. مصاحبهها و مقالات متعددی از این هنرمند در روزنامههای خراسان، قدس، ابرار، همشهری و ایران چاپ شده است. آثار استاد احمد خلیلی هم اکنون در موزهی هنرهای معاصر تهران، دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، کاخ ـ موزه نیاوران، کاخ ـ موزه سعدآباد و موزهی آزادی نگهداری میشود. این استاد نقاشی، آخرین اثر خود را در کارگاه نقاشی قهوهخانه، به مناسبت سالروز حماسهی جاودانهی آزادی خرمشهر ارائه کرد.
ـ ویژگی کارها
نقاشی قهوهخانهای از نظر محتوا شامل سه ویژگی میشود که هر سه این ویژگیها در آثار استاد احمد خلیلی مشهود است. ویژگی اول روحیهی ملی است که برگرفته از ادبیات و حماسههای ملی ایران میباشد. دوم، رنگ و بوی بومی و سنتی است که برگرفته از رسوم و سنتهای رایج در بین عموم مردم ایران است و سوم، روحیهی مذهبی است که بازتابی از روایات، احادیث، داستانها و حماسههای اسلامی است. استاد همواره سعی داشت قلمی که روی بوم میگذارد حماسه و وقایعی همچون عاشورا را زنده کند.
در طول هشت سال جنگ نیز صدها عکس شهید در شهرک ولیعصر منطقه 18 (محل سکونت ایشان)، به رایگان و با جان و دل نقاشی کردند و امروز در هر منزل شهید، مسجد و هیأتی نقاشی استاد به دیوار آویخته شده است. استاد احمد خلیلی در حوزهی مجسمهسازی، ادبیات و شعر و مقالهنویسی نیز فعالیت میکردند اما جامعه هنری ایشان را به عنوان نقاش قهوهخانهای میشناسد.
ـ استاد خلیلی سوررئال خاصی را وارد نقاشی قهوهخانهای کرد
در بزرگداشتی که توسط حوزه هنری قزوین برای استاد احمد خلیل برگزار شد مهدی طالعینیا از استادان نقاشی قهوهخانهای گفت: استاد خلیلی از مفاخر نقاشی قهوهخانهای کشور بودند که آثار بدیعی خلق کردند. استاد خلیلی از معدود هنرمندانی است که سوررئالیسم خاصی را وارد هنر نقاشی کرده و جریان نوظهور را خلق میکند.
ـ پدر از زبان فرزند
داود خلیلی فرزند استاد با اشاره به برخی خاطرات از پدرش تعریف کرد: پدرم تابلوهای زیادی خلق کرد و آثار وی از 20 سالگی شروع شد و تا آخر عمرش ادامه یافت. استاد خلیلی زندگی ساده کارمندی داشت و با مستمری بازنشستگی و گاهی فروش تابلوها زندگی میکرد. تابلوهایی با سفارش یا بیسفارش خلق میکرد و میفروخت و تابلوی «منجی» را چون بزرگ بود نفروخت و خانواده موافقت کرد این تابلو به قزوین منتقل شود و در معرض دید علاقمندان به نقاشی قهوهخانهای قرار گیرد.
پدر همیشه نگران بود نسل هنرمندان نقاشی قهوهخانهای از بین برود اما امروز نسل سوم و چهارمی هم متولد شده که میتواند راه بزرگان را تداوم بخشند.
در قهوهخانه سنتی آذری تابلوهایی از استاد احمد خلیلی با مضامین داستان رستم و اشکبوس، در آتش رفتن سیاووش، رستم و سهراب، صحنه آتش زدن خیمههای حضرت ابا عبدا… الحسین(ع)، درویش، رستم و تهمینه، جنگ رخش و شیر به چشم میخورد.
استاد احمد خلیلی در 21 تیرماه سال 87 در سن 64 سالگی بر اثر سرطان ریه در تهران دارفانی را وداع گفت.