وضعیت مردان در جامعهی ایران چگونه است؟
- شناسه خبر: 24687
- تاریخ و زمان ارسال: 28 آبان 1402 ساعت 07:30
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
طبق اعلام وبسایت رسمی آمار ایران، میزان خودکشی در بین مردان ایرانی نسبت به زنان شیوع بیشتری دارد. بر این اساس میزان خودکشی مردان نسبت به زنان در سال ۱۳۹۵ در اوج خود یعنی 5/2 درصد بیشتر بوده است. آخرین آمار ثبت شده در این موضوع مربوط به سال ۱۳۹۷ است که نشان میدهد میزان خودکشی مردان نسبت به زنان 45/2 درصد بیشتر بوده است.
بر اساس آمارهای ثبت شده در سازمان جنبش حقوق مردان، مرگ در محل کار مردان ۹۳ درصد و زنان ۷ درصد است. همچنین بیشترین آمار قربانیان جنگ مربوط به مردان است که آماری نزدیک به ۹۷ درصد را به خود اختصاص میدهد. ۷۷ درصد قربانیان قتل و ۸۰ درصد آمار خودکشی مربوط به مردان میشود.
یکی از شرایط اشتغال و استخدام مردان در جامعه ایرانی گذراندن دوران اجباری سربازی است. ۲۴ ماه دوری از خانواده، تحمل شرایط سخت نظامی که گاهاً با در پی داشتن فشارهای روانی، افسردگی و انزوای فرد را به ارمغان میآورد.
همچنین طبق شیوهی سنتی رایج در فرهنگ ایرانی، مردان بهعنوان محوریت اصلی تأمین معاش خانواده شناخته شده و بار سنگین مهیا کردن نیازهای اعضای خانواده را قانوناً، عرفاً و شرعاً برعهده دارند.
سختترین و چالشبرانگیزترین مشاغل مانند: کار در معدن، کار روی دکل، اتاقهای متحرک، داربستها و اسکلتها، کار روی خطوط و پستهای انتقال برق و جوشکاری داخل مخازن در اکثر اوقات توسط مردان انجام میشود.
برای شروع و تشکیل زندگی مشترک یکی از سوالات اصلیای که از جانب خانوادهی دختر مطرح میشود توانایی پسر برای فراهم کردن منزل، وسیله نقلیه، کار ثابت و تحصیلات عالیه است. به عبارتی میتوان گفت طبق عادات و رسوم ایرانی برای آغاز فصلی جدید از زندگی که دو انسان بهطور مشترک در آن دخیل و همراه هم میشوند مسئولیتپذیری مردان سهم بیشتری نسبت به زنان را به خود اختصاص میدهد. در این مسیر به حق مهریه زنان در کشورهای با قوانین اسلامی همچون ایران نیز انتقاداتی از طرف فعالان حقوق مردان وارد شدهاست. به گفته خبرگزاری مهر، ۲۴۰۴ نفر از مردان ایرانی به دلیل عدم پرداخت مهریه خود در اسفندماه سال ۱۴۰۱ زندانی شده بودند.
وضعیت مردان ایرانی در مقایسه با سایر کشورها
طبق گفتهی دکترعلی باغبانیان، روانپزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی، افسردگی در بین مردان ایرانی در مقایسه با زنان ۵ برابر بیشتر است. به گفتهی این روانپزشک افسردگیهای خفیف تا ۲۰ درصد در بین زنان شایع است. اما افسردگیهای شدید که در بسیاری از مواقع منجر به بستری و درمانهای دارویی طولانی مدت میشود در بین مردان ۵ برابر بیشتر است.
وی تأکید میکند: مردان ایرانی به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی، مشغلهکاری و انواع فشارهای روزمره برخلاف مردان جوامع دیگر معمولاً فرصتی برای گذراندن اوقات فراغت، ورزش، گردش با همسن و سالان و مسافرت را ندارند. بنابراین زندگی مردان ایرانی کاملاً تکراری و خستهکننده است و یک مرد مجبور است از اول صبح تا شب، وقت خود را در محل کار سپری کند.
گشتی در شهر
شاهو ۳۵ ساله است و از یکی از مشکلات اصلی خود به دلیل پسر بودن چنین برایم تعریف میکند: سالهاست حسرت ازدواج را دارم، اما به دلیل مشکلات شغلی و مالی نمیتوانم پا پیش بگذارم. شغلم آزاد است. شبها اسنپ کار میکنم. مغازهی کوچکی اجاره کردهام و پوشاک بچهگانه میفروشم. پدر دختری که به او علاقهمندم انتظار شغلی دولتی و داشتن بیمه را از من دارد. منزل من اجارهای است و در منطقه متوسط به پایین شهر زندگی میکنم. در صورتی که خانوادهی دختر برایم شرط گذاشتند که باید حتماً خانه خریداری کنم و بعد به خواستگاری دخترشان بروم. البته این مسئله تنها مشکل من نیست؛ بیشتر اطرافیان و دوستانم برای ازدواج بههمین مشکل برمیخورند. درحالی که من به عنوان پسر از شریک زندگیام انتظار کار کردن را ندارم. در واقع، شاغل بودن دختر هیچوقت در امر شروع زندگی مشترک مطرح نمیشود و همیشه از پسران انتظار میرود که در بهترین حالت خود حاضر شده و زندگی مشترک را بسازند.
میلاد ۲۶ ساله میگوید: از بچگی به ما گفتند پسر که گریه نمیکنه… از همان سنین کم انگار به ما یاد دادند که باید به تنهایی از پس مشکلاتمان بربیاییم. به دلیل همین طرز تفکر اشتباه و آموزشهای تبعیض زدهای که از کودکی و خانوادهها شایع میشود زنها و مردم جامعه سطح توقع بالایی از مردان دارند. خیلی وقتها درک نمیشوم. نمیتوانم مشکلاتم را برای کسی بازگو کنم. چون که نقش انسان قوی بودن سالهاست برای ما مردان الگوسازی شده و بههمین خاطر مجبور به تحمل انواع فشارهای روحی و روانی میشویم.
مهدی ۲۵ ساله که به تازگی خدمت سربازیاش را تمام کرده میگوید: نسبت به خیلی از همسن و سالهایم از زندگی عقب ماندهام. دقیقاً زمانی که باید شروع به جمعوجور کردن خودم میکردم سربازی رفتم. و الان در این سن، روی نقطهی صفر ایستادهام.
احسان ۲۸ سال دارد و از مشکلات مرد بودن در جامعهی ایرانی برایم میگوید: جامعهی ما برای زنها ادعای مدرن بودن دارد. درحالی که نگاه به مردان همچنان رنگ و بوی خشک سنتی دارد. یعنی در هر حال، تمام بار مسئولیت زندگی و هزینهها با مرد است. بنده به شخصه نمیتوانم احساساتم را به خوبی بیان کنم. این مشکل برای خیلی از پسرهای ایرانی رایج شده و علت آن هم برخورد منطقی و سختگیرانهتر خانواده با پسرها از همان سنین کودکی است. این احساسات فروخورده گاهی به شکل مشکلات جدی در زندگیام نمایان میشود.
چرا مردان مشکلات خود را پنهان میکنند؟
حمید نبیزاده جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی درباره مشکلات پنهان مردان در جامعهی ایرانی چنین میگوید: برای بحث در مورد آن دسته از مشکلات و مسائل مردان در جامعه امروزی که کمتر مورد توجه قرار میگیرند، پیش از هر چیز توجه به این نکته ضروری است که بنا به خصلت مردسالارانه جامعهی ما، در بسیاری از پسران و مردان این نگرش نهادینه شده است که بیان و ابراز نارضایتی و گلهمندی از برخی مشکلات زندگی شخصی نشاندهنده ضعف و بیکفایتی فرد است. لذا فارغ از اینکه ریشه و منشأ مشکلات چه باشد، دلیل پنهانکاری و مخفیکردن برخی از مشکلات در بین مردان جامعه ترس از تضعیف موقعیت اجتماعی و قضاوتهای منفی اطرافیان است. به عنوان مثال اگر یک زن مورد خیانت قرار گیرد و آن را بیان کند، همدردی زیادی جلب میکند و به او وجهه فردی معصوم و مظلوم بخشیده میشود، اما به یک مرد در چنین موقعیتی (مورد خیانت قرار گرفتن) برچسب فردی بازنده و سرافکنده میخورد که چوب بیلیاقتی و ناکافی بودنش را میخورد.
نبیزاده تاکید میکند: نکته دیگری که میبایست مورد توجه قرار گیرد، منشأ بروز این مشکلات است. اگرچه ما در مورد مشکلاتِ ندیده و نشنیدهی آقایان صحبت میکنیم، اما این موضوع لزوما یک موضوع جنسیتی نیست؛ برخی از این مسائل و مشکلات ریشه در ساختارهای اجتماعی یک جامعه مردسالار دارد و برخی دیگر مشکلات مشترک بین مردان و زنان است و تنها وجه تمایز آنها در عدم بروز این مشکلات توسط آقایان است؛ و البته بخشی از این مشکلات نیز به تعارضات بین دو جنس (مردان و زنان) مربوط میشود، چه در بُعد روابط اجتماعی و چه در روابط شخصی بین زوجین.
اگر چه مردان در یک جامعه مردسالار از امتیازات ویژهای برخوردار هستند، اما در صورت مواجهه با مشکلات ساختاری از جمله مشکلات شغلی، شکست مالی و هر نوع مشکلی که باعث تضعیف پایگاه و موقعیت اجتماعی آنها شود به شدت احساس سرافکندگی و بیلیاقتی میکنند. در چنین جامعهای اگر یک زن شغل خود را از دست بدهد و یا از پس مخارج زندگی خود برنیاید، غالباً تقصیرات به گردن ساختارهای موجود انداخته میشود و آن زن همدلی و همراهی بیشتری از اطرافیان خود دریافت میکند؛ اما اگر مردان در چنین شرایطی قرار گیرند در مورد شایستگیها و تواناییهایشان شک و شبهه ایجاد میشود و احتمالا تا حدودی مورد سرزنش قرار میگیرند. همین تفاوت در نوع برخورد میتواند عامل اصلی پنهانکاری آقایان در بیان برخی از مشکلات زندگی روزمرهشان باشد.
سرافکندگی مردان در جامعه
نبیزاده ادامه میدهد: بخش دیگری از مسایل و مشکلاتی که آقایان کمتر در موردشان صحبت میکنند مربوط میشود به مسایلی که در تقابل و مواجهه با جنس مخالف معنا پیدا میکند. در جامعه امروزی جذابیتهای ظاهری، طرز پوشش، لحن بیان و طرز گفتار، تمکن مالی و مسایلی از این قبیل برای جلب توجه جنس مخالف نقش پررنگی ایفا میکنند. پسران و مردانی که در محیط کار، دانشگاه و یا سایر اماکن عمومی جامعه حضور پیدا میکنند اما احساس میکنند از جذابیتهای کافی برای جلب توجه جنس مخالف برخوردار نیستند، دچار نوعی سرخوردگی اجتماعی و کمبود اعتماد به نفس میشوند؛ اما از آنجایی که بیان چنین مشکلی نوعی اعتراف به ضعف و نقصان خود است ترجیح میدهند آن را پنهان کنند و به خودخوری و انباشت حس بیلیاقتی در درون خود روی میآورند.
احساسات فروخورده از کجا نشأت میگیرد؟
نبیزاده توضیح میدهد: زندگی زناشویی و روابط بین زوجین نیز میتواند بستر و زمینهساز برخی از این مشکلات باشد. به عنوان مثال ما امروزه در جامعه شاهد فضای بازتری برای برقراری تعاملات و روابط اجتماعی بین زنان و مردان هستیم. برخی از آقایان توانستهاند با شرایط جدید خود را وفق دهند و تا حد زیادی از تعصبات و سختگیریهای بیمورد دست بکشند، اما آن دسته از مردانی که هنوز موفق به انطباق با شرایط جدید نشدهاند با مشکلات پیچیده و بغرنجی دست به گریباناند؛ آنها از طرفی نمیتوانند همسر خود را از مناسبات و مراودات اجتماعی منع کنند (مواردی چون حضور در محیط کار و معاشرت با همکاران مرد، عضویت در شبکههای اجتماعی و …)، از طرف دیگر ظرفیت و توان پذیرش چنین مناسباتی در آنها ایجاد نشده است و اگر بخواهند زبان به اعتراض بگشایند متهم به بدبینی، شکاک بودن، حسادت و عقبماندگی میشوند. در چنین شرایطی نیز ممکن است مردان سکوت و مخفیکاری را به بیان و بروز مشکل درونی خود ترجیح دهند، اما این سکوت و پنهانکاری از سر رضایت و خشنودی نیست، بلکه نوعی تعارض و کشمکش دائمی است که فرد با خود دارد و در نهایت منجر به فرسودگی روحی و روانی او میشود.
حقوق مردان یکی از مسائل اجتماعی فراموش شده در جامعهی مردسالارانهی ایران است. چه بسا همین رویکرد مردسالارانه به تبعیضات جنسیتی و جایگاه اجتماعی نابرابر زنان و مردان دامن زده و حقوق انسانی و اجتماعی آنها را به دست فراموشی میسپارد.