همیشه عشق در کتابها نیست…
- شناسه خبر: 2885
- تاریخ و زمان ارسال: 25 مهر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
گاهی آدمی غمگین میشود؛ گویی تا بوده و هست غم بخشی از زندگی ماست. بودن غم موضوعی عجیب نیست اما اینکه بیاید و دیگر نرود زندگی را سخت میکند. حالا فکر کنید یک شهر، همه غمگین باشند…
راستش را بخواهید چند هفتهای است چیزی ننوشتهام. قلمم روی کاغذ یخ زده است…
اما با خودم گفتم چیزی بنویسم تا شاید در این روزهای غمگین، کمی حالمان خوب شود.
دو رفیق دارم که چند سال است با هم ازدواج کردهاند. اول میخواستم نام آنها را نگویم اما خوب که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که اتفاقا بهتر است که بدانیم میشود در این زندگی سخت، عاشقانه زندگی کرد.
همه ما وقتی صحبت زندگی عاشقانه میشود به دنبال یک زندگی عجیب و غریب شبیه قصهها هستیم. اما میشود خیلی ساده زندگی کرد و عشق را احساس کرد. میشود به دور از هر گونه شعار و کلیشه، عاشقانه زندگی کرد.
اول از همه از آزاده بگویم. مهربان و بامعرفت است، باسواد است، بازیگر است، نقاش هر لحظه مشغول کتابخواندن است. سالهاست بیادعا به دنبال آموختن است. به گمانم با همین روند آینده بسیار درخشانی خواهد داشت.
اما سعید. مهربان است و بامعرفت. باریستایی (قهوهچی) درجه یک است. صدابردار هم هست. تازگی متوجه شدهایم که بازیگر و نویسندهای خوبی هم هست. او پر از انرژی مثبت است. نیک میدانم هر قهوه یا شربتی برای مشتریان آماده میکند لبریز از انرژی مثبت است. پر بیراه نیست که به او بگویم بهترین باریستای خاورمیانه است. کدام باریستا طعم مهربانی به قهوه اضافه میکند؟! من اگر جای صاحبان کافهای که سعید در آن کار میکند بودم جدا از یک حقوقی که به او ماهانه میدادم، به همان مقدار هم به خاطر انرژی مثبتش، حقوقی دیگر به او میدادم. آدمهایی که به کافه آنها میرود، جدا از هر آنچه که بخورند و بنوشند، مهربانی و انرژی مثبت دریافت میکنند.
سعید در کافه کار میکند، آزاده نقاشی میکشد؛ تا چرخ زندگیشان بچرخد. گاهی مثل بقیه مردم چرخ زندگیشان سخت میچرخد اما آنها جای غرزدن، بیشتر و بیشتر تلاش میکنند.
کمتر پیش آمده که دغدغه آنها، ناهار، لباس و یا سفر به فلانجا باشند. آنها با هم کتاب میخوانند، فیلم میبینند، داستان مینویسند و موقعش که برسد از هم انتقاد میکنند.
موضوع اینها اصلا یک روح در دو بدن نیست. اینها کاملا دو نفر مستقل هستند اما میتوانند کنار هم حالشان خوب باشد و حال دیگران را خوب کنند.
بیشتر از خیلیها دغدغه دیگران دغدغه آنهاست. جامعه که غمگین باشد آنها هم غمگین هستند.
این دوستان را مثال زدم تا در این روزهای سخت و سخت و سخت، امیدوار باشیم که زندگی همچنان میتواند زیبا باشد.