نگرانیها از شیب تند قیمت خودرو
- شناسه خبر: 6851
- تاریخ و زمان ارسال: 7 دی 1401 ساعت 08:00
- بازدید :

نفیسه کلهر
شنبه شروع هفته و اولین روز کاری دیماه است. به خبرگزاریها نگاهی میانداختم که در بخش اقتصادی، افزایش قیمت خودرو در بازار شنبه نسبت به آخرین روز بازار هفتهی گذشته نظرم را جلب میکند. در قیمت خودروهای اعلام شده شیب افزایش قیمتها تند و صعودی بوده و اغلب خودروها در حدود پنج و 10 میلیون تومان افزایش قیمت داشتهاند.
در واقع این بررسی در بازار خودرو نشان میدهد که قیمت پرتیراژهای داخلی پنج تا 10 میلیون تومان نسبت به سه روز گذشته افزایش یافته است؛ البته که هایما توربوپلاس 20 میلیون تومان و سمند هفت میلیون تومان گرانتر شده و در محصولات گروه سایپا 111 و پراید 131 به ترتیب 15 و 16 میلیون تومان افزایش بها داشتهاند.
هر چند در این بین خودروهایی مثل پژو 206 تیپ 5، کوییک دندهای و شاهین نسبت به بازار 30 آذر، تغییر قیمتی نداشتهاند.
مقایسه آخرین قیمت خودروهای پرتیراژ در آخرین روز آذر ماه و بازار (شنبه 3 دی ماه) و همچنین میزان افزایش قیمت طی این مدت به نقل از ایسنا به شرح زیر است:
اما این افزایش قیمت تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟ آیا بازار کشش این حجم از افزایش را دارد؟ خریداران این خودروها چه کسانی هستند؟ آیا عموم مردم میتوانند با این افزایش خودرو کنار بیایند؟
*
نسترن 37 ساله است با 5 سال سابقه کار کردن در شرکتهای خصوصی. همه جور سمتی هم داشته است. مدیر کنترل کیفیت. تضمین کیفیت و… او حالا یک خودروی 111 دارد که 5 سال پیش پدرش برایش خریده است. خودش توضیح میدهد: «در حالت نرمال اینطور باید باشد که وقتی کسی به اندازه من کار میکند میتواند بعد از چند سال ماشین بخرد یا ماشینش را ارتقا بدهد. اما اینجا ما هرچقدر میدویم قیمتها از ما جلوتر هستند.» او ادامه میدهد: «سال قبل من قصد داشتم ماشینم را عوض کنم که به خاطر استهلاک تلفن همراهم مجبور شدم بخشی از پساندازم را برای خرید یک گوشی تلفن بپردازم. گفتم سال بعد وام میگیرم و 100 میلیون تومان روی پول پساندازم میگذارم و ماشینم را عوض میکنم اما قیمت ماشین مثل خرگوش بود و سرعت پس انداز من مثل لاک پشت. هرچه میدویدم این دو رقم به هم نمیرسیدند. حالا هم که اصلا امید ندارم بتوانم ماشینم را عوض کنم.» نسترن همچنین میگوید که حتی مجبور شده برای تعویض ماشین از پدرش کمک بخواهد: «بعد از این همه کار کردن و سابقه در حالی که حتی نتوانسته بودم برای خودم خانهای داشته باشم و حقوقم فقط خرج روزمرهام بود و همین برای سرشکستگی جلوی خانواده کافی بود؛ اما باز هم گردن کج کردم و رفتم از پدرم خواستم که کمک کند ماشین را که دیگر کم کم داشت به خرج میافتاد عوض کنم. اما پدرم گفت نیازی نیست و این حرفش خیلی برایم سنگین بود. بیشتر از همه از خودم بدم آمد که چرا در چنین شرایطی هستم که در 37 سالگی با وجود روزی 8 ساعت کار کردن و حتی آخر هفتهها و روزهای تعطیل گاهی تفریح نکردم و به سر کار رفتم اما بازهم نیازمند خانواده هستم که کمکم کنند و آنها هم برای تصمیمات و شعورم ارزشی قائل نیستند.» او سپس میگوید همین مشکلات هست که باعث میشود آدم به فکر مهاجرت بیفتد وقتی حتی نمیشود بعد از سالها کار کردن، با پساندازت برای رفاه خودت تصمیمی بگیری و اجرایش کنی.
*
حمیدرضا میگوید که یک خودروی پژو 206 داشته و تصمیم گرفته بود آن را ارتقا بدهد. او توضیح میدهد: از این ماشین خوشم نیامد و دوست داشتم چیز دیگری بخرم. همان موقع هم خبر از واردات خودرو در بازار بود. طبق تحلیلها اگر کمی صبر میکردم با واردات خودرو قیمت سایر ماشینهای داخلی میشکست و میتوانستم با قیمت بهتری ماشین دلخواهم را بخرم. علاوه بر اینکه خود خودروهای خارجی وارداتی هم گزینههای مناسبی میتوانستند باشند برای خرید. به خاطر همین هم ماشینم را فروختم و پولش را در بانک گذاشتم و منتظر نشستم تا هر آن خودروهای جدید وارد شوند. 3 ماه میگذرد از انتشار این خبر و من نزدیک به 50 میلیون ضرر کردهام. ضرری که جبرانش برای من که یک کارمند هستم ممکن است سالها طول بکشد. چقدر باید کار کنم و چقدر سخت پسانداز کنم تا 50 میلیون جبران شود؟ نوسان بازار آنقدر زیاد است که ما مدام با اضطراب دست و پنجه نرم میکنیم و همین روی روحیه و زندگیمان و رابطه با همسر و فرزند و همکار تاثیر گذاشته و هر روز هم بدتر میشود.
*
مهری میگوید: در یکی از شبکههای اجتماعی خواندم که کسی برای اینکه برادر بیکارش کاری داشته باشد، تصمیم گرفته برای کمک به خانواده یک ماشین پراید برایش بخرد تا در تاکسی اینترنتی کار کند. با کلی قرض و وام تازه توانسته بودند پولی نزدیک به پول خرید ماشین را جور کنند که قیمتها بالا رفت. حالا باید دوباره قرض میکردند و وام میگرفتند تا به رقمی که در عرض چند روز روی قیمت پراید رفته بود میرسیدند.
*
امیر میگوید 2 هفته بود که ماشین پرشیا را برای فروش گذاشته بود. که ناگهان چند ده میلیون روی قیمت ماشین رفت. با این حال او از این وضعیت راضی نیست و از فروش ماشین پشیمان شده و توضیح میدهد: «هرچند 50 تومان روی قیمت ماشین من رفته اما اگر من این ماشین را بفروشم باید بیشتر از پولی که پسانداز کرده بودم رویش بگذارم تا بتوانم ماشین بهتری بخرم و حالا همهی برنامهریزیهایم به هم خورده و از عهده تامین آن برنمیآیم. به خاطر همین ترجیح دادم ماشین را نگه دارم و تصمیم دارم از خرید ماشین جدیدتر منصرف شوم.
*
التهاب بازار خودرو همه را متاثر کرده. به آنانکه قرار بوده وسیله نقلیه بخرند تا در رفاه بیشتر باشند و چه آنان که قرار بوده وسیله نقلیه جدید محل رزق و روزیشان باشد. وزرا و نمایندگان مجلس همچنان مژده واردات خودرو و شکستن قیمتها را میدهند در حالی که دیگر باور عموم به این وعدهها خدشهدار شده و امیدی به آن نیست.