نگاهی به رمان «دوبروفسکی» نوشتهی الکساندر پوشکین
- شناسه خبر: 21594
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مهر 1402 ساعت 08:00
- بازدید :

محسن جلیلوند، کارشناس تامین منابع اداره کل کتابخانههای عمومی استان
1ـ اهمیت الکساندر پوشکین در تاریخ ادبیات روسیه باعث میشود هر اثر او به کنجکاوی خوانندگان جدی ادبیات بدل شود. تعریفهای فراوانی از اهمیت و تاثیرگذاری تاریخی او شنیده شده است. گاهی او را «پدر ادبیات مدرن روسیه» مینامند و بسیاری نویسندگان نامداری چون «داستایفسکی»، «تولستوی»، «تورگنیف» و … را متاثر از فضایی میدانند که پوشکین در ادبیات روسیه ایجاد کرده است. بیشتر آثار این نویسنده در حوزه ادبیات منظوم روسیه است که اوج آن در رمان منظوم «یوگنی اونه گین» به تحقق رسیده است. در این میان چند مجموعه و نمایشنامه کوتاه نیز از او به فارسی برگردانده شده است. دو رمان کوتاه «دختر سروان» و البته رمان مورد بحث «دوبروفسکی» نیز از جمله آثار منثور پوشکین هستند که وارد بازار کتاب شدهاند.
2ـ پوشکین در رمان «دوبروفسکی» از فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سیستم ارباب ـ رعیتی موجود در زمان خود (روسیه عصر تزارها)؛ سخن میگوید. در سنتی که اشرافیت و زمینداری؛ قدرت بیحد و حصری به اربابان میداد که به استثمار زیر دستان و رعیت خود بپردازند.
3ـ البته در این سیستم؛ رقابت زیرپوستیای بین اشرافیت وجود داشته است. در داستان دوبروفسکی، اربابی بسیار پرنفود در منطقهای روستایی با سوءاستفاده از نفوذ خود در دستگاه محکمه؛ برنده نزاع با زمینداری خرده مالک اما پر از غرور و تفاخر میشود و زمین و اراضی او را به نام خود میکند. این تصرف، زندگی خرده مالک را نابود میکند. از خلال قصه، با فرزند این مرد به نام «ولادیمیر دوبروفسکی» آشنا میشویم که از سن پترزبورگ به روستای پدری بازگشته و عزم انتقام از کسانی میکند که روزگار پدرش را به سیاهی کشاندهاند. البته انتقام او با قصه عشقیای که برایش شکل میگیرد، روند دیگری پیدا میکند.
4ـ «دوبروفسکی» رمانی است که پیام و محتوای خوب خود ( عدالت خواهی، انتقام از ظالم، تقدس عشق و …) را نه از خلال نقاط عطف و قصه قرص و محکم؛ که از خلال گفتگوها و شخصیتپردازیهای سیاه و سفید و مطلقگرا القا میکند، اما همواره گفته میشود که نشان دادن بهتر از گفتن است و تعلیق بهتر از غافلگیری است.
5ـ در نهایت رمان «دوبروفسکی» به رغم تعلق به یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ادبیات روس و امتیازاتی چون «روانی و سادگی قصه و حکایت، ترجمه مناسب، صفحهآرایی و کتابآرایی حرفهای، کوتاهی و القاء محتوای درست و عدالتخواهانه»؛ اما به دلیل نواقص پیرنگی و فرمگرایانه، انتظارات مخاطب جدی را برای محتوای نوین و جدیدی از موضوعات کهنه ارائه شده، برآورده نمیسازد.