نگاهی انتقادی به تلاش برای آتشبس
- شناسه خبر: 61414
- تاریخ و زمان ارسال: 4 تیر 1404 ساعت 02:03
- بازدید :
آرزو سلخوری
امنیت روانی در شرایط جنگی، مفهومی چندبعدی است که مستقیماً با شیوههای انتقال پیام، مدیریت اطلاعات و کنترل روایتهای غالب در فضای رسانهای و ارتباطی جامعه مرتبط است؛ آتشبس به عنوان راهکاری ظاهراً انسانی و راهبردی در عرصه مناقشات نظامی، از منظر ارتباطات، تنها یک توقف موقت در فرآیند تعاملات معطوف به منازعه است که پیامدهای پیچیدهای بر امنیت روانی دارد.
در این یادداشت، با رویکردی نظری و تحلیلی، تلاش میکنیم تا ضمن بررسی نقش ارتباطات در شکلدهی به امنیت روانی، ابعاد انتقادی تلاشهای آتشبس را از منظر مدیریت پیام و فرآیندهای ارتباطی بررسی کنیم.
امنیت روانی؛ از جنبه ارتباطی
امنیت روانی به معنای احساس آرامش، پیشبینیپذیری و اطمینان از محیط اجتماعی است، این احساس، در فرآیند ارتباطی میان دولت، رسانهها و مخاطبان شکل میگیرد و از طریق پیامهای رسانهای، پیامرسانیهای رسمی و غیررسمی، روایتهای غالب و تحلیلهای خبری تثبیت میشود.
به عبارت دیگر، امنیت روانی محصول فرآیندی است که در آن اطلاعات مدیریت شده و معنا مییابد، در شرایط جنگی، این فرآیند بسیار حساستر شده و هر پیام یا ارتباط ناصحیح میتواند باعث افزایش اضطراب و ناامنی روانی شود.
آتشبس به مثابه یک پیام ارتباطی پیچیده
آتشبس نه فقط توقف موقت درگیریها، بلکه پیامی است که به مخاطبان داخلی و خارجی منتقل میشود. از دیدگاه ارتباطی، آتشبس یک سیگنال ارسال شده به جامعه است که میتواند معانی متفاوت و حتی متناقضی داشته باشد:
از یک سو، پیام امید به پایان خشونت و بازگشت به ثبات؛
از سوی دیگر، پیام شکنندگی توافقات و ناپایداری وضعیت فعلی.
این سیگنالهای دوگانه در فضای رسانهای، به ویژه در شرایطی که اطلاعات ناکافی یا مخدوش است، میتوانند باعث سردرگمی و افزایش استرس روانی مخاطبان شوند.
پیامدهای روانی آتشبس در چارچوب نظریههای ارتباطی
1ـ نظریه «کدگذاری و رمزگشایی» استوارت هال
آتشبس به مثابه یک پیام کدگذاریشده توسط نهادهای رسمی، در جامعه رمزگشایی میشود، اما رمزگشایی این پیامها میتواند متفاوت باشد. برخی آن را به عنوان نشانه پایان بحران میفهمند، در حالی که برخی دیگر آن را به عنوان «فرصتی برای دشمن» تعبیر میکنند. این تفاوت در تفسیر پیام، باعث تفرقه روانی و کاهش امنیت روانی میشود.
2ـ نظریه «فضای عمومی» هابرماس
آتشبس و نحوه اطلاعرسانی درباره آن در فضای عمومی شکل میگیرد. وقتی رسانهها نتوانند به درستی فضای گفتوگو و نقد را فراهم کنند یا اطلاعات به صورت شفاف و دقیق منتقل نشود، فضای عمومی به مکانی برای شایعات، بدبینی و ناامیدی بدل میشود که امنیت روانی جامعه را تهدید میکند.
3ـ نظریه «تعامل نمادین»
آتشبس به عنوان یک نماد در تعاملات اجتماعی بازتعریف میشود. نمادهای آتشبس میتوانند حامل امید یا ناامیدی باشند، با توجه به نحوه انتقال و تجربه فردی و جمعی، اگر این نماد به «آرامش کاذب» تعبیر شود، در واقع امنیت روانی را به جای تضمین، تضعیف میکند.
نقش رسانهها و ارتباطات راهبردی در مدیریت امنیت روانی
رسانهها و فعالان ارتباطات راهبردی نقش حیاتی در شکلدهی به امنیت روانی ایفا میکنند. آتشبس باید همراه با یک مدیریت پیام حرفهای و جامع باشد که اهداف زیر را دنبال کند:
ـ انتقال اطلاعات دقیق، شفاف و مکرر؛
ـ مدیریت انتظارات جامعه و جلوگیری از ایجاد آرامش کاذب؛
ـ تقویت حس اعتماد و همکاری میان مردم و نهادهای امنیتی؛
ـ حمایت از آمادگی روانی و مقابله با تهدیدات احتمالی آینده.
در غیاب این نوع مدیریت ارتباطی، آتشبس میتواند به یک پیام متناقض بدل شود که نه تنها به بهبود امنیت روانی کمک نمیکند، بلکه ممکن است آسیبهای عمیقی بر آن وارد کند.
چالشهای پیشرو در استفاده از آتشبس به عنوان ابزار امنیت روانی
در نهایت، باید به چالشهای ذاتی در استفاده از آتشبس به عنوان راهکاری برای امنیت روانی توجه کنیم:
ناپایداری و شکنندگی توافقات: این مساله باعث میشود که پیام آتشبس به جای اطمینان، بار اضطراب و عدم قطعیت را به همراه داشته باشد.
تأثیرگذاری بر روحیه نیروهای نظامی و مدافعان: کاهش انگیزه و افزایش ناامیدی میتواند امنیت روانی جامعه را به صورت غیرمستقیم تحت تأثیر قرار دهد.
تضادهای رسانهای و روایتهای متناقض: حضور روایتهای گوناگون و غالباً متضاد در فضای رسانهای، میتواند باعث سردرگمی مخاطبان و آسیب به امنیت روانی شود.
از منظر رشته ارتباطات، تلاش برای آتشبس در جنگها و مناقشات، یک فرآیند پیچیده پیامرسانی و مدیریت اطلاعات است که اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر امنیت روانی جامعه دارد.
***
در حالی که آتشبس ظاهراً نمادی از امید و توقف خشونت است، پیامدهای روانی آن تنها در صورت مدیریت ارتباطی دقیق، شفاف و هوشمندانه میتواند مثبت باشد در غیر این صورت، این پیام ممکن است به منبعی برای اضطراب، بیاعتمادی و آرامش کاذب تبدیل شود که امنیت روانی جامعه را به خطر میاندازد.
بنابراین، ضروری است که علاوه بر تلاش برای توقف خشونت، به مدیریت ارتباطات و پیامرسانی درباره آتشبس توجه ویژهای شود تا امنیت روانی به شکل پایدار و واقعی تضمین گردد.