نوشتهای برای استاندار فعلی قزوین
- شناسه خبر: 39953
- تاریخ و زمان ارسال: 9 مرداد 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
مهدیه السادات میر ناصری
قال علی (علیهالسلام):
«لفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر》
آقای اعلایی این نوشته مختص شماست. در این مدت به خودم اجازه ندادم چیزی بگویم
حتی وقتی پست شخصی شما را درباره دلتنگی برای پدر مرحومتان دیدم صادقانه اشکم آمد و فاتحهای نثار ایشان کردم و برای آرامش دلتان دعا نمودم. چون معتقدم این غمها غمهای بشری است ولی فرصت برای بیان همدلی فراهم نشد.
معتقدم تا وقتی مدیر عالی استان نخواهد در استان هیچ تغییری ایجاد نمیشود.
این را منی میگویم که بعد از مرحوم نکویی زهرایی که به قول بعضی عزیزان یه بچه جیغ جیغوی روزنامهنگار بودم با تکتک استانداران این استان کمابیش حشر و نشر داشتم.
حتی جشن عروسی نزدیکانشان دعوت شدم در همین دولت خودتان جشن عروسی دختر یکی از همکارانتان در استانی دیگر به شادی او شاد شدم (البته دامادان بودیم) و به فرهیختگیاش افتخار کردم.
اما موضوع شما فرق میکند.
شمایی که برای سه جوان که با تلاش خودشان به المپیک راه یافتهاند آرزوی موفقیت میکنید در حالی که هیچ سهمی در موفقیت آنها نداشتید که اگر در این پیروزی سهیم باشید پس قطعا در مرگ عزیزان بسکتبالیستمان هم که از روی بیتدبیری بود سهیماید.
قبلتر از شما استاندار کاسب هم دیده بودیم؛ فرصتطلب هم دیده بودیم؛ ناصادق هم دیده بودیم.
من درباره شما در این حوزهها هیچ قضاوتی ندارم چون حداقل ندیدم یک بار بخواهید درد بافت فرسوده را مستقیما و بیواسطه بشنوید! پس هیچ برداشت ناشی از برخورد مستقیم با شما ندارم.
به جز اندک شنیدههایی که به طنز همکارانتان میگفتند با حضور فلانی چراغ استانداری نه صبح به بعد روشن است!
وزیر کشور دولت سیزدهم قدم به بافت فرسوده گذاشت.
استاندار دولت دوازدهم هم بازدید میدانی کرد. اما شما؟ متاسفم خدم و حشم به شما اجازه ندادند. خوشحالم که تا امروز هیچ به شما نگفتم.
ولی الان یک چیز را بر سر شما فریاد میزنم که جایی قبلتر در حضور حجتالاسلام مجیدی مدیر کل محترم اوقاف و عزیز دیگری بر سر مدیر کل سابقتان فریاد زدم:
قزوین برای غیربومیها نردبان است؛ شما میروید و فرصت میز و صندلیتان تمام میشود ولی قزوین میماند برای مردمانش با همه دغدغهها و امکاناتی که از روی سیاستزدگی به مسلخ میرود.
غیربومی یعنی کسی که دل در گرو قزوین ندارد!
زندگی و زن و بچهاش تهراناند؛ خودش هم منتظر فرصت بهتر در «ستاد». غیربومی یعنی کسی که زن و بچهاش را میآورد تا اندکی بعدتر قزوین را رزومه کند بیهیچ دستاورد جدیای در کارنامهاش!
برای من محمد مهدی اعلایی از آن سنخ بود و هست!
اگر نفع شخصی بود به راحتی با شما و «ابهر» لینک میشدم مثل ابهریهای عزیز کردهتان! رد پا زیاد بود؛ بگردید پیدا میکنید!
ولی آنها که مرا میشناسند هم تخصصم را میدانند هم زبان سرخم را، هم اعتقادم به بازآفرینی، هم پرهیز چندین سالهام از دروغ زار پرکرکسِ سیاست و تاکیدم بر تخصص گرائی را. فقط از من به شما وصیت:
سرمایهگذار به دنبال فرصت اقتصادی است و هیچ سرمایهگذاری فرصت اقتصادی را فدای جریانهای سیاسی نمیکند.
سرمایهگذار دزد نیست اگر ایرادی پیش بیاید در میانه راه و دلالان هستند که به دنبال انداختن سرمایهگذار در گرداب دلالی و بهرهبرداری از رانتاند.
عموم سرمایهگذاران حرفهای قابل احصا هستند هم خودشان، هم کارنامهشان!
عموما هم فعالیتهای مالیشان شفاف و قابل احصا است اگر نیافتیم ـ نیافتید ایراد از شما ـ ماست.
اولین نشانه برای جذب سرمایهگذار آغوش باز است؛ دریافت حس امنیت و پشتوانه بودن از مدیر عالی استان.
در این صورت به پشتوانه این احساس امنیت خود سرمایهگذاران در موقعیت مناسب گلوگاههای دلالی را هم میبندند.
اینکه دستاورد دولت سیزدهم برای حل معضلات استان چه بود یک بحث است اینکه شما به عنوان مدیر عالی استان چه قدر توانایی جذب سرمایهگذاران را داشتید و با سرمایهگذارانی که قاعدتا از کانالهای مختلف عبور کرده و به دفتر شما آمده بودند چه رفتاری داشتید بحثی دیگر!
به جای شما و به نیابت از شما و تیمتان بارها از سرمایهگذاران کشوری که در استانهای دیگر در همین دولت کارنامه درخشان دارند عذرخواهی کردم!
ما رفتار ناشیانهتان را در برخورد با نماینده وقت قزوین فراموش نمیکنیم!
و خامیهای دیگرتان را!
عزت زیاد و خدا نگهدار …
امیدوارم تا وقتی این گرههای رفتاریتان باز نشود هیچ کجا و در هیچ دولتی هیچ منصبی نگیرید.
این نوشته هم انگار غمباد بود که با دیدن دوباره تصویر بالا ترکید.