نجات کشور از بحرانهای فعلی تنها به دست رهبری امکانپذیراست
- شناسه خبر: 5879
- تاریخ و زمان ارسال: 19 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
گفتوگو ـ مریم بهبهانیفر
مقدمه: حجتالاسلام و المسلمین سید ناصر قوامی، در سالهایی که جریان اصلاحطلبی در کشور پررنگ، و او قاضی دیوان عالی کشور بود، برای انتخابات مجلس ششم از حوزه انتخابیه قزوین، آبیک و البرز کاندیدا و به عنوان نماینده اول این حوزه انتخابیه راهی مجلس ششم شد و در همان دوره از مجلس هم رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی گردید.
حجتالاسلام و المسلمین قوامی از نمایندگان اصلاحطلب در مجلس ششم بود که به صف معترضین و متحصنین مجلس ششم نیز پیوست و از چهرههایی بود که در جریان رد صلاحیتهای گسترده شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم، رد صلاحیت شد.
در تحلیل وقایع اخیر کشور که با فوت دختری جوان در گشت ارشاد اعتراضاتی آغاز شد با این چهره سیاسی استان به گفتوگویی صمیمانه پرداختیم.
رئیس شورای اصلاحطلبان استان در این گفتوگو، بیپرده از برخی چالشهایی که این مطالبهگریها را به وجود آورده است؛ سخن به میان آورد که با هم آن را میخوانیم.
ـ به عنوان یک چهره سیاسی نظرتان درباره وقایع اخیر کشور چیست؟
مردم طالب اصلاحات هستند؛ به همین منظور هم به حجتالاسلام و المسلمین خاتمی رای دادند؛ پس از آن نیز در مجلس ششم به جریان اصلاحطلبی و چهرههای اصلاحطلب رای دادند؛ از سویی دیگر نیز اصلاحطلبهای کشور، بیش از 25 سال است که خواستار اصلاحات هستند؛ ولی هیچگاه گوش شنوایی نسبت به این موضوع وجود نداشته و این مطالبه محقق نشده و بیتوجهی به همین مطالبه سبب ایجاد وقایع اخیر شده است.
ـ چرا جریان اصلاحطلبی تاکنون راه به جایی نبرده است؟
تنها مطالبه اصلاحطلبها اصلاحات است؛ آنها قدرت و توان اجرایی برای انجام اصلاحات ندارند. انجام اصلاحاتی که در این سالها مطالبه شده، به دست حاکمیت هست؛ آنهایی که حکومت در اختیارشان است، قدرت تحقق بخشیدن به این مطالبهگری را دارند؛ متاسفانه آنها هم به این موضوع توجهی نمیکنند.
ـ برای این گفته خود مصداقی دارید؟
به عنوان مثال در مجلس ششم در هر قانونی که خواستار اصلاحات اندکی بودیم؛ شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام مخالفت میکرد. از جمله این قانونها هم میتوانم به تلاش نمایندگان آن مجلس برای اصلاح قانون انتخابات، قانون اختیارات ریاست جمهوری، قانون منع شکنجه، قانون تعریف جرم سیاسی اشاره کنم که موفق نشدیم هیچ یک از اینها را به سرانجام برسانیم.
ـ آیا مردم در مطالبهگری برای اصلاحات نقشی داشتهاند؟
هشتاد درصد از مردم جامعه نزدیک به سی سال است که خواستار اصلاحات هستند؛ اما حاکمیت هیچ گاه به این مطالبه آنها گوش نداد؛ نتیجه این بیتوجهیهای حاکمیت همین است که اکنون شاهد هستیم؛ جوانانی که اصلاحطلب و اصولگرا نیستند وارد فضای اعتراض شدهاند.
ـ پس به طور شفاف اعتقاد دارید مطالبهگری گستردهای که درجامعه رقم خورده است تنها به دلیل ناکامی جریان اصلاحطلبی است؟
البته؛ اعتراضات اخیر به وضوح حاصل بیتوجهی به دیدگاههای اصلاحطلبان و کنار گذاشتن آنها است؛ در یازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری، مردم با وجود آنکه حجتالاسلام و المسلمین روحانی، اصلاحطلب نبود به امید تحقق اصلاحات باز هم به ایشان روی آوردند؛ شاهد بودیم ایشان هم در مرحله اول برجام را به نتیجه رساند و با توجه به اینکه به نفع ایران بود و میبایست برجامهای دوم و سوم هم انجام میشد؛ آمریکا آن را به هم زد.
ـ حاکمیت برای تحقق اصلاحات چگونه میتوانست ایفای نقش کند؟
حاکمیت باید هر 5، 10 و یا در نهایت 15 سال، اصلاحات اساسی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد؛ ولی در کشور ما تاکنون به این موضوع توجهی نشده است؛ گاهی هم شاهد کارهای خلاف قانون هستیم.
ـ به نظر شما در چه جاهایی کارهای خلاف قانون رقم خورده است؟
به عنوان مثال؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی در هیچ جای قانون اساسی ما لحاظ نشده است؛ متاسفانه در موارد زیادی شاهد هستیم این شورا اقدام به قانونگذاری هم میکند. در همین راستا در مجلس ششم، برخی مصوبات به دلیل مغایرت آن با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی رد شد. قانون حجاب را هم همین شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده است و مصوبه مجلس نیست. آنها با تصویب این قانون که در نهایت منجر به دستگیری زنان به بهانه حجاب شد. مشکلاتی برای کشور ایجاد کردند؛ آن هم تا آنجایی که موجب شد مردم به خیابانها بیایند و این رفتارها و وقایع رخ دهد.
ـ به عنوان رئیس شورای اصلاحطلبان استان راه خروج از این بحران را در چه میدانید؟
از نگاه من راه نجات کشور از این بحران تنها به دست رهبر است؛ سرکوب و زندانی کردن جوانها راه به جایی نمیبرد؛ هر فردی که دستگیر و راهی زندان شود به مخالف نظام تبدیل میشود با زندان رفتن کسی از آنها موافق نظام نمیشود. هر فرد سیاسی که وارد زندان شود و شاید به صدها نفر مخالف نظام اضافه گردد و هیچ شکی وجود ندارد که رفتارهای خشونت آمیز، قلب مردم را بیشتر جریحهدار خواهد کرد.
ـ فضای جامعه امروز به چه نوع رفتاری با معترضان نیاز دارد؟
در این فضا، اعدام مشکلی از جامعه حل نمیکند؛ فضای فعلی جامعه به ملایمت نیاز دارد. من معتقدم تنها راه خروج از این بحران، تدبیر رهبری است و تنها رهبر است که میتواند بستر آرامسازی این فضا را فراهم کند؛ دستگیری و اعدام چاره کار نیست.
ـ اقتصاد و معیشت در این اعتراضات چه جایگاهی دارد؟
این مؤلفهها نقش مهمی در اعتراضات و مطالبهگریهای اجتماعی دارد؛ همانطور که میدانید در یکسال گذشته، شاهد گرانی افسارگسیخته بودیم که به طبقات ضعیف جامعه آسیب اقتصادی زیادی وارد کرد؛ به عنوان مثال در شش ماه گذشته، نرخ برنج به بیش از یکصد هزارتومان افزایش یافت؛ اینها به مردم آسیب وارد کرد و موجبات نارضایتی آنها را فراهم ساخت.
ـ پس مطالبهگری ایجاد شده ریشه اقتصادی هم دارد؟
البته انکار نمیکنم که مردم مشکلات اقتصادی دارند و امروز خط فقر در جامعه ما 10 تا 15 میلیون تومان است و گرانیها برای مردم چالشبرانگیز و غیرقابل تحمل شده و آنها ناراضی هستند و این مهم هم به اعتراضات دامن میزند؛ اما این حرکت و مطالبهگری ایجاد شده و گسترده فعلی بیشتر از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد جهتگیری سیاسی دارد. امروزه اغلب آنهایی که در اعتراضات حضور دارند جوانان هستند؛ شعارها هم اقتصادی نیست؛ شعارها رنگ اصلاحات دارد همانگونه هم که آقای خاتمی گفته است من هم معتقدم براندازی نظام ممکن و مصلحت نیست.
ـ برای این موضوع که اشاره کردید «براندازی نظام مصلحت نیست»؛ چه تحلیلی دارید؟
در سال 57 که حکومت شاهنشاهی را براندازی کردیم؛ شاهد مشکلات پس از آن همچون وقوع جنگ تحمیلی بودیم که خسارات زیادی برای کشور برجای گذاشت. در آن دوران افرادی که علیه حکومت پهلوی قیام کردند؛ افراد صالح و چهرههای شاخص زمان همانند امام راحل، آیتا… منتظری، آیتا… دستغیب، آیتا… مدنی، آیتا… بهشتی و آیتا… مطهری بودند که همه از شخصیتهایی دینی و علمی وقت بودند. این گونه افراد در رأس انقلاب حضور داشتند و با تدبیر پیش رفتند؛ اکنون اگر انقلاب روی دهد و فروپاشی ایجاد شود؛ به ثروتمند، فقیر و کاسب و… در کشور آسیب و زیان وارد میشود؛ از این رو به صلاح کشور نیست. بنابراین نباید اجازه دهیم از طریق فروپاشی به این بحرانها پایان داده شود بلکه باید تلاش گسترده صورت گیرد تا این اعتراضات به وسیله اصلاحات اتمام یابد؛ در این صورت به نظام هم آسیبی نمیرسد و برجای میماند.
ـ موضوع اصلاحات در تاریخ ایران هم جایگاهی دارد؟
ـ10 سال پیش از قیام امام راحل و پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع اصلاحات مطرح شد؛ اگر شاه آن اصلاحات را میپذیرفت کار به سرنگونی و نابودی رژیم وقت نمیکشید؛ نتیجه بیتوجهی او به اصلاحات باعث ایجاد یک حکومت جدید و وقوع یک جنگ تحمیلی و خسارتهای جبرانناپذیر آن شد.
ـ به نظر شما، ممکن است اعتراضات فعلی برای جایگاه بین المللی کشور و نظام آسیب به همراه داشته باشد؟
همانگونه که شاهد هستید اکنون در بیشتر کشورها تجمعات اعتراضی علیه نظام جمهوری اسلامی درحال برگزاری است و اینها بدون شک برای کشور و روابط دیپلماتیک آن آثار سوء دارد؛ این احتمال وجود دارد که در صورت ادامه این اعتراضات، کشورهای اروپایی سفارتخانههای خود را در ایران و یا سفارتخانههای ایران را در کشور خود تعطیل کنند؛ از اینرو ادامه اعتراضات برای روابط بینالمللی ما هم نگرانکننده خواهد بود.
ـ حضور گسترده زنان را در این اعتراضات چگونه ارزیابی میکنید؟
نه تنها در این اعتراضات بلکه در پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 نیز زنان با حجاب و بیحجاب نقش گستردهای داشتند؛ در آن دوران همه در کنار هم علیه حکومت وقت شعار میدادند. اگر به تاریخ کشور هم مراجعه کنیم به وضوح آشکار است که حضرت خدیجه (س) در حمایت از پیامبر نقش حایز اهمیتی داشت؛ ایشان تمامی اموال خود را در اختیار اسلام قرار داد؛ آسیه همسر فرعون نیز در حفظ حضرت موسی و در جلوگیری از بسیاری اعدامها و انجام اصلاحات در آن دوران نقش مهمی ایفا کرده است.
در حال حاضر شاید زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل دهند؛ ولی این قشر بیش از 60 درصد در جامعه ما نقش دارند بنابراین دور از ذهن نیست که بانوان حضور پررنگ داشته باشند.
ـ چه عواملی موجب حضور گسترده زنان در اعتراضات اخیر شده است؟
در اعتراضات فعلی بانوان تنها برای دستیابی به حقوق خود پا به عرصه اعتراض نگذاشتهاند؛ زیرا برخلاف آنچه در بیرون از مرزها گفته میشود در ایران شاهد هستیم حقوق زنان بهتر از دیگر کشورها رعایت میشود؛ ارتباط زنان ایرانی هم با همسرانشان بیشتر از کشورهای دیگر است.
ـ ولی بانوان همواره نسبت به بیتوجهی به حقوق قشر خود اعتراض داشتهاند؟
در جامعه ما تنها به جز چند مورد محدود مانند: دیه زنان و موضوع بهره بردن زنان از اموال همسر که از زمین ارث نمیبرند، در بیشتر موارد حقوق آنها رعایت میشود؛ البته درباره ارث بردن زن از زمین همسر هم نیاز هست بگویم که در قرآن مطرح شده است؛ زنان و مردان از ماترک یکدیگر ارث میبرند؛ ما هم این موضوع را در کمیسیون قضایی مجلس ششم اصلاح و تصویب کردیم؛ متاسفانه همان زمان در شورای نگهبان رد شد. خود من در دورانی که نماینده قزوین در خانه ملت بودم برای اصلاح موضوع سهمیه ارث زن از زمین همسر دو جلسه در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پیدا کردم و در این باره توضیحاتی دادم که آنها قانع شدند؛ ولی این موضوع مسکوت ماند. من همزمان با دوران فعالیت مجلس هشتم باز هم این موضوع را در روزنامههای شرق و ولایت رسانهای کردم و خواستار پاسخگویی فقها در این زمینه شدم که هیچ فردی پاسخی نداد؛ همین پیگیریها سبب شد این موضوع دوباره در صحن مجلس مطرح شود و در نهایت تصویب شد از قیمت زمین نه از عین آن، ارث به زن تعلق یابد. از این رو است که معتقد هستم در جامعه ما حقوق زنان تنها در موارد فقهی رعایت نشده است که این نیز قابل حل است.
ـ به موضوع فقهی دیگری هم میتوانید اشاره کنید که موجب رعایت نشدن حقوق زنان شده است؟
یک مورد دیگر موضوع دیه است و اکنون دیهی زن نصف دیهی مرد تعیین شد؛ این هم پایه و اساس ندارد و من حاضر هستم با فقها پای صحبت بنشینیم و اثبات کنم که این گونه نیست و قرآن هم در این باره چنین نگفته است؛ بنابراین تمامی اینها قابل اصلاح است و تنها در جایی که اسلام میگوید ارث زن نصف مرد است و آیه قرآن درباره آن ذکر شده است شاید نتوان کار کرد؛ البته برای آن هم فلسفههای دیگری وجود دارد.
ـ پس چطور است که همیشه گفته میشود حقوق زنان رعایت نمیشود؟
اگر گفته میشود حقوق زنان در ایران رعایت نمیشود در همین موارد فقهی همچون زمین، دیه و ارث است که قابلیت اصلاح هم دارند؛ نباید فراموش کنیم یهودیها هم به زن ارث نمیدهند و جهیزیه را کافی بر ارث میدانند.
ـ پس به نظر شما چگونه است که در اعتراضات فعلی زنان پیشتاز هستند؟
امروزه قیام زنان برای دستیابی به حقوق خود نیست؛ اعتراض آنها نسبت به مشکلات موجود در کشور و موضوعات سیاسی کشور است؛ اینها هم قابلیت اصلاح دارد.
ـ به نظر شما احزاب و جریانهای سیاسی میتوانند در آرامسازی فضای فعلی ایفای نقش کنند؟
آنها برای این موضوع هیچ کاری نمیتوانند بکنند و ناچار به سکوت هستند؛ چراکه حاکمیت به جریانهای سیاسی توجهی ندارد.
ـ نظر شما درباره این شیوه اعتراضی که در پیش گرفته شده است و نحوه برخورد حاکمیت با معترضان چیست؟
در حال حاضر شیوه رفتاری هر دو طرف اعتراض اشتباه است؛ آنهایی که به خیابان میآیند و علیه نظام و روحانیت شعار سر میدهند؛ عمامهپرانی میکنند شیوه اشتباهی در پیش گرفتهاند؛ زیرا برخی از روحانیون، خود نسبت به اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور انتقادهای زیادی دارند؛ برای بسیاری از آنها در همین نظام مشکلات سیاسی ایجاد شده است. آن هم تا آنجایی که راهی زندان شدند؛ اما مردم به اشتباه روحانیت را مورد انتقاد و خشونت قرار میدهند درحالیکه روحانیون در مشکلات ایجاد شده نقش ندارند که مردم اقدام به عمامهپرانی آنها میکنند؛ این رفتارها اشتباه است.
ـ سخن پایانی شما؟
من تاکیدم بر این است که یکی از مشکلات فعلی کشور، قانون اساسی است و باید اصلاح شود؛ اما مسئولان نظام این موضوع را نمیپذیرند.