ناکارآمدیها، اعتراضات را رقم زد
- شناسه خبر: 7240
- تاریخ و زمان ارسال: 17 دی 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
مریم بهبهانیفر
مقدمه:
اعتراضات و مطالبهگریها که در چند ماه اخیر در مورد برخی از قوانین مطرح شد، اظهارنظرهای متفاوتی را از سوی اقشار مختلف جامعه به همراه داشت.
اکنون که قریب به چهارماه از این وقایع میگذرد برای آسیبشناسی این موضوع و ارزیابی رفتارهای صورت گرفته با هنرمندان به سراغ چند تن از فعالان عرصه هنر استان با دیدگاههای مختلف سیاسی رفتیم.
«حسن لطفی فیلمساز و هنرمند قزوینی، نادر میرزایی هنرمند و فعال فرهنگی استان، محمدرضا امامقلی هنرمند و مستندساز قزوینی، محمد شهسواری کارشناس ارشد هنرهای نمایشی و از هنرمندان بسیجی عرصه تئاتر» هنرمندانی بودند که درباره این وقایع با آنها به گفتوگو نشستیم و از آنها علت و چرایی وقوع این رویدادها را در ماههای اخیر جویا شدیم. این هنرمندان مطالبهگری را یکی از شاخصهای بالندگی در جوامع توسعه یافته عنوان کردند و معتقد بودند اعتراضاتی که در جامعه از سوی مردم و هنرمندان صورت گرفت نیازمند توجه به وقایع روی داده در گذشته، ایجاد بستر آزادانه برای فعالیتهای هنری، رفع مشکلات مردم و مواردی از این دست است؛ این هنرمندان قزوینی هم این اعتراضات را تنها مختص قشر جوان نمیدانستند و جوانان را صداهای نسلهای گذشته مطرح کردند. آنچه در ادامه میخوانید دیدگاههای شخصی این هنرمندان درباره وقایع اخیر کشور است.
ـ هنرمندان به جای زندان به اتاق فکر دعوت شوند
«حسن لطفی» فیلمساز و هنرمند برجسته استان در گفتوگو با ولایت، آسیبشناسی شرایط فعلی جامعه و اعتراضاتی را که در جامعه از سوی مردم و هنرمندان جریان دارد را نیازمند توجه به وقایعی میداند که در گذشته رخ داده است و در این باره اظهار میکند: افراد زیادی که امروز در کشور ما دارای مسئولیت هستند و نسبت به اعتراضات روی داده اظهارنظر میکنند به گذشته توجهی ندارند؛ آنها تنها مشکلات فعلی جامعه را میبینند و سعی میکنند آنها را توجیه کنند.
او تصریح میکند: متاسفانه برخی از افرادی که سالها در رأس امور کشور بوده و تریبون در اختیار داشتهاند؛ امروزه جوانان و رفتارهای آنها را به گونهای تحلیل میکنند که گویی آنها به درستی تربیت نشدهاند و رفتارهای خود با جوانان را فراموش کردهاند.
این هنرمند قزوینی با تاکید براینکه اعتقاد ندارم که جوانان بد تربیت شدهاند و همه میدانیم که کشور ما، جوانان نخبه و توانمند زیادی دارد؛ اضافه میکند: اگر نواقصی در رفتارهای جوانان وجود دارد و برخی از جوانان ما از دین گریزان شدهاند و یا به مسایل دینی توجه ندارند؛ دلیل آن اصل دین نیست. دلیل آن از عملکرد بد افرادی نشأت میگیرد که عملکرد ضعیف و غلط خود را در پشت دین مخفی کردهاند.
ـ عملکرد مسئولان، کشور را به شرایط بدی رساند
لطفی با اشاره به حضور اقشار مختلف مردم در مطالبهگریهای اجتماعی فعلی کشور عنوان میکند: من معتقد هستم؛ تنها قشر جوان نیست که در این اعتراضات نقش دارد. اگر این اعتراضات را به درستی بررسی کنیم خواهیم دید مردم به صورت گسترده، اما خاموش در این مطالبهگری ایفای نقش میکنند.
این مدرس داستان نویسی و سینما اضافه میکند: براساس آنچه در جامعه دیده شده است میتوان اذعان کرد که بسیاری از افراد اگرچه در این اعتراضات حضور میدانی پیدا نمیکنند؛ اما نسبت به شرایط موجود و عملکرد مسئولان انتقاد دارند و معتقد هستند که عملکرد بسیاری از مسئولان، کشور را به شرایط بدی رسانده است.
لطفی با تاکید براینکه شرایط امروز جامعه ایران با آرمانهای انقلاب سال 57 و مطالباتی که مردم در آن دوران برای تحقق آنها فریاد سر دادند تفاوت زیادی دارد؛ میگوید: در جریان پیروزی انقلاب، به مردم، حرفهای زیبا و امیدبخشی گفته شد و مردم هم به آن وعدهها رأی دادند؛ اما بسیاری از آنها محقق نشد. همین عدم تحقق وعدهها، موجب شد که بسیاری از مردم به شرایط کشور انتقاد داشته باشند؛ در نهایت هم، جوانان به کف خیابان آمدند و اعتراضات را به زبان جاری کردند.
او ادامه میدهد: برخی معتقد هستند که امروز دهه هشتادیها در کف خیابان هستند؛ اما از نگاه من، جوانان تنها صدای نسل گذشته خود شدهاند. نسلی که در برابر وعدههای داده شده و محقق نشده سکوت کرد؛ سکوتی که نشانه رضایت نبود. نشانه نجابت، اعتماد یا ترس بود و اکنون خواستار آن است تا دلایل عدم تحقق وعدههای دهه پنجاه روشن شود.
ـ اعتراضات فعلی تنها به یک قشر خاص ارتباط ندارد
این مدرس سینما با اشاره به نارضایتیهای مردم نسبت به حاکمیت و انتقاد به اوضاع فعلی کشور بیان میکند: بسیاری از افرادی که با پیروزی انقلاب به ساختار سیاسی کشور گام نهادهاند به تدریج از قطار انقلاب کنار گذاشته شدند؛ دلایل آن هم برای هیچ کس روشن نشد. در مقابل برخیها که در انقلاب نقش نداشتند یا گاهاً مخالف آن بودند به تدریج خود را انقلابی دانستند و انقلابیون واقعی را به شهروند درجه دو و سه تبدیل کردند؛ این رفتارها در کنار ناکارآمدیها، اعتراضات امروز را درجامعه ما رقم زد.
لطفی با بیان اینکه در هر جامعهای اعتراضات خیابانی با ایجاد ناامنی همراه است؛ مطرح میکند: همیشه در جوامع، افرادی منتظر فرصت هستند تا اعتراضات بهحق را با خواستههای ناحق خودشان همراه کنند؛ اما همه میدانیم در چنین شرایطی هم، اصل اعتراض از بین نمیرود.
این مدرس سینما با اشاره به اینکه به عنوان یک هنرمند، گمان میکنم این اعتراضات تنها به یک قشر خاص ارتباط ندارد و درصد زیادی از مردم در آن نقش دارند؛ تاکید میکند: کشور ایران زخمی است و این نیز از عملکرد برخی از افرادی نشأت گرفته است که پس از سال 57 قدرت را به دست گرفتهاند؛ اما و به جای رفع مشکلات مردم و توجه به خواستههای اقشار مختلف به منافع فردی و جناحی خود فکر کردند و مردم و خدمتگزاری به مردم را فراموش کردند. آنها خودشان را آقای مردم دانستند و صدای به حق مردم را در زمانهای مختلف نشنیدند .
این هنرمند قزوینی تاکید میکند: اصل و اساس اعتراضات امروز جامعه در این است که عدهای از افراد وابسته به حاکمیت از وعدههای دهه پنجاه فاصله گرفتهاند و نواقص ایجاد شده در جامعه را به گردن دیگران انداختهاند و هر کس سعی کرد از نقش خود در ایجاد مشکلات حرفی نزند. حتی معلم اخلاقی که از اول انقلاب در تلویزیون کلاس درس اخلاق داشته است، دیگران را مقصر تربیت غلط نسل جدید میداند و از خودش نمیپرسد کلاسهای چند دههی خودش چه نقشی در ایجاد باورهای این نسل داشته است.
لطفی یادآور میشود: شعارهایی همچون: ایجاد رفاه اجتماعی، دوری از فقر، آزادی، امنیت و استقلال از مطالبات سالهای پیروزی انقلاب بود؛ جوانانی هم که امروز در کف خیابان هستند همینها را میخواهند.
ـ جوانان امروز اجبار را نمیپذیرند
این هنرمند فعال قزوینی با اشاره به اینکه جوانان امروز، اجبار را نمیپذیرند و باید به مردم حق انتخاب داده شود؛ توضیح میدهد: اگر موضوع حجاب اختیاری را که امروز بخشی از مطالبه مردم است بررسی کنیم؛ خواهیم دید در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب، موضوع حجاب روشن بوده است و کسی از حجاب اجباری صحبت نمیکرد. برای صحت این سخن هم کافی است که روزنامههای سالهای پنجاه و هفت و پنجاه و هشت را بخوانیم تا متوجه این نظرات شویم.
لطفی با تاکید براینکه اعتراضات ماههای اخیر بر روی موضوعاتی بود که به تمام مردم جامعه ارتباط داشت و هنرمندان هم از آن بینصیب نبودهاند؛ ادامه میدهد: در این اعتراضات خیابانی، شاید افراد کمی حضور پیدا کنند؛ ولی افراد زیادی مطالبهگری دارند. هنرمندان هم به دلیل فشارهایی که بر آنها وارد شده است در این وقایع نقش زیادی داشتهاند که حاکمیت آن را درک نکرد.
ـ هنرمندان به آزادیهای بیشتری نیاز دارند
او با بیان اینکه اگر صحبت از آزادی به میان میآید نباید فراموش شود که هنرمندان به آزادیهای بیشتری نیاز دارند؛ میافزاید: هنرمندان حق دارند برای خود تصمیم بگیرند؛ باید به آنها و مردم به عنوان مخاطب آثار هنری اعتماد کرد و به مردم فرصت داده شود تا بتوانند انتخاب کنندهی آثار هنری با سلایق مختلف باشند.
این داستاننویس قزوینی معتقد است: محدودیتها و ممیزیها برای هنرمندان در دورهای کمتر شد و هنرمندان در رشتههای مختلف هنری، آزادی عمل بیشتری پیدا کردند؛ اما به تدریج با تهمتهایی چون وابستگی آنها به جریانها یا گروههای سیاسی و مواردی دیگر، دوباره آزادیهای آنها را محدود کردند. اینها نیز در حالی است که بیشتر هنرمندان تحت تاثیر هیچ جریانی نیستند. بنابراین اگر با هنرمندان و مردم به درستی رفتار میشد و رسانههای مستقل و آزاد وجود داشت این قشر هیچگاه اجازه نمیدادند که شبکههای برون مرزی صدای آنها شوند.
ـ برخی بدون برخورداری از تخصص در هر موضوعی اظهار نظر میکنند
لطفی عنوان میکند: متاسفانه برخی از افراد تاثیرگذار در حاکمیت جامعه ما، بدون برخورداری از تخصصهای لازم درباره هر موضوعی اظهار نظر میکند و اظهار نظر متخصصان را نه میشنوند و نه میپذیرند درحالیکه یکی از نیازهای ضروری جامعه ما این است که متخصصها پای کار بیایند.
این نویسنده قزوینی ادامه میدهد: اگر بستری مهیا شود تا هنرمندان بتوانند آثار خود را آزادانه تولید کنند و رسانه آزاد داشته باشیم؛ هیچگاه اعتراضی از سوی قشر هنرمند در جامعه ایجاد نمیشود. اما وقتی فرد غیرمتخصصی آن هم بدون آشنایی به هنر درباره آثار ارزشمند هنری قضاوت میکند و نظر میدهد، این رفتارها موجب نارضایتی جامعه اهل هنر میشود.
ـ افرادی که در رأس امور هستند بدون توجه به مطالبات مردم تصمیم میگیرند
لطفی با انتقاد به عملکرد افرادی که در رأس امور هستند و بدون توجه به مطالبات مردم تصمیم میگیرند؛ میگوید: متاسفانه امروز شاهد هستیم بسیاری از نخبههای علمی، فرهنگی، هنری و صنعتی به دنبال مهاجرت هستند و کسانیکه قدرت دارند بدون توجه به این موضوع برای خاموشی صداها، آنها را ممنوعالخروج میکنند درحالیکه این شیوهی درستی نیست و بسترساز اعتراضات دیگر است.
این فعال عرصه هنر با اظهار تاسف از اینکه مسئولان تاکنون نتوانستهاند اسلام و آرمانهای انقلاب، را برای مردم تبیین کنند؛ تشریح میکند: این نشان میدهد برخی مسئولان نظام با انقلاب و اسلام زاویه گرفتهاند و این دور شدن از اسلام و شعارهای اولیه انقلاب، موجبات اعتراضات گسترده را در جامعه رقم زد.
لطفی، بازنگری و تغییر در رفتارها را لازمه خروج از بحران فعلی کشور میداند و تاکید میکند: نباید نگران تغییر باشیم؛ چرا که تغییر، بازنگری در قوانین و اعتماد به دیگران میتواند ما را به بالندگی برساند.
او با تاکید براینکه برخی برخوردها، همچون محدودیت اینترنت شاید در کوتاه مدت اثربخش باشد؛ اما در درازمدت امکانپذیر نیست؛ توضیح میدهد: در سالهای آغازین جمهوری اسلامی برای مدتی ویدئو ممنوع شد وقتی هم آزاد شد همه شاهد بودیم که مشکلی به همراه نداشت. امروز هم مشکلات موجود از اینترنت نیست که از رفع فیلترینگ نگران باشیم.
این مدرس سینما ادامه میدهد: مشکل اساسی کشور در رفتار غلط آدمهایی است که پشت دین، سنگر میگیرند و خلاف دین رفتار میکنند. امروز برای مردم روشن است که رفتار افراد دارای مسئولیت مانند حضرت علی(ع) نیست و نامه آن حضرت به مالک اشتر را یا نخواندهاند یا اگر خواندهاند متوجه نشدهاند و یا فراموشش کردهاند؛ چرا که نتیجه اثربخش آن نامه در جامعه امروز ما دیده نمیشود.
این فعال عرصه فیلم و سینما اذعان میکند: رفتارهای حاکمیت امروز جامعه، وعدههای انقلاب اسلامی که در سال 58 اکثریت مردم به آن بله گفتند، نیست ـ اسناد آن در رسانههای وقت موجود است ـ در جامعه ما نیاز است تا بررسی شود کدامیک از آن وعدهها پیادهسازی شده و همچنین باید دید در جامعه ما چه روی داده است که امروز کتابهای آیتا… بهشتی و گفتار آیتا… مطهری به سخنان مخالفان تبدیل شده است. آنها صحبتهای درستی داشتند؛ اما از آنجایی که نسبت به آنها بیتوجه بودیم به ابزارهایی برای رسانههای برون مرزی تبدیل شدند.
لطفی با تاکید براینکه در حاکمیت نیاز به یک جریان معتدل هستیم و نمونه آن را هم داشتهایم و دیدهایم افرادی در رأس حکومت ما بودند که موضوعات را به سازش میرساندند؛ میافزاید: اگر جریان انتخاب رؤسای جمهور را بررسی کنیم؛ خواهیم دید اکثریت آنها مغضوب شدهاند این نیز درحالی است که رؤسای جمهور را شورای نگهبان تعیین میکند. مردم از این تناقضها خسته شدهاند.
او درباره عدم همراهی مسئولان نظام با هنرمندان عنوان میکند: وقتی در دوران انتخابات کاندید ریاست جمهموری میتواند درکنار فردی چون «امیر تتلو» به عنوان هنرمند بنشیند این نشان میدهد اگر بخواهد به راحتی میتواند در کنار دیگران هم بنشیند؛ دیگرانی که بسیار ارزشمندتر و هنرمندتر هستند.
ـ زندان، سکوت موقت است
این فیلمساز و مدرس علوم هنری با انتقاد به بازداشتها و دستگیری هنرمندان اظهار میکند: زندان، سکوت موقت است؛ و فرد را جریحهدار میکند؛ باید به فکر این باشیم که اگر این جریحهدار شدن بخاطر محبوبیت هنرمندان، عمومی شود؛ اعتمادسازی دیگر با دستگیری، اعدام، کتک و کشتار به وجود نمیآید.
لطفی تاکید میکند: به جای جلب و زندانی معترضان و به ویژه هنرمندان باید آنها را به اتاق فکر دعوت کرد و مطالبات آنها را شنید؛ ساکت کردن معترضان راهحل درستی نیست؛ این را تاریخ به دنیا ثابت کرده است.
او با تاکید بر اینکه مطالبات باید آسیب شناسی شوند؛ خاطرنشان میکند: سرکوبی و خاموشی صداها تنها تزریق مُسکن برای بقاء و ماندگاری است؛ اگر ضعفها را از بین ببریم میتوانیم به راحتی مشکلات را حل کنیم. نباید فراموش شود که بازداشت و دستگیری هنرمندان تنها موجب میشود که از آنها قهرمان ساخته شود.
او با تاکید بر اینکه فساد اقتصادی و رانتخواری جزو جمهوری اسلامی نبوده است؛ تصریح میکند: قرار دادن افراد در مسئولیتهایی که برای آن تخصص و صلاحیت ندارند جزو سیاستهای جمهوری نبوده است؛ این شیوه مدیریتی خواسته افرادی است که سعی در نابودی جمهوری اسلامی دارند. اینها سلولهای چرکین هستند و باید از جمهوری اسلامی کنار گذاشته شوند زیرا آنها تنها میخواهند در مقابل مردم بایستند. همه میدانیم اصل جمهوری اسلامی همان شعارهایی است که مردم در سال 57 در خیابانها سردادهاند و امروز جامعه ما برای بقاء حکومت باید به آن شعارها بازگردد. این یک نیاز ضروری است که به آزادی و استقلال باز گردیم؛ چرا که بدون این مولفهها به موفقیت دست پیدا نمیکنیم.
این فعال عرصه سینما با بیان اینکه حال دل ما خوب نیست و هویت خود را از دست دادهایم؛ خاطرنشان میکند: اگر با هنرمندان به درستی رفتار میشد و مردم صدای خود را در فیلم ایرانی پیدا میکردند و فیلمهای ایرانی تبدیل به رسانهای برای صدای مردم میشد و آنها میتوانستند صدای خود را در داستان، نقاشی، فیلم و هنرهای ایرانی پیدا کنند دیگر نیاز نبود مردم در رسانههای برون مرزی به دنبال صدای خود باشند؛ اکنون شرایط بحرانی است و حال دل هنرمندان آنچنان بد شده است که هنرمندان دیگر به ایجاد اثری فکر نمیکنند که صدای مردم هم باشند.
ـ حاکمیت باید اعتمادسازی کند
لطفی تاکید میکند: اکنون شرایط بد شده است؛ مردم از شرایط ایجاد شده و مسئولین، گریزان شدهاند باید حاکمیت و آنهایی که قدرت در دست دارند؛ اعتماد سازی کنند. صدای مردم و دلایل نارضایتیها را بشنوند. نباید امکانات خوب تنها در اختیار مسئولان و افراد وابسته به حاکمیت باشد. نباید از کشورهایی به عنوان دشمن یاد شود و بعد فرزندان مسئولان در آن کشورها باشند؛ این تناقضها اعتراض ایجاد میکند.
او تشریح میکند: درحال حاضر هنرمندان از آنجایی که خود را یک ایرانی میدانند در کنار هموطنان قرار گرفتهاند و همصدا با آنها مطالبات مردمی را فریاد میزنند. باید در یک بازنگری اجتماعی دلایل این فریادها بررسی شود.
این هنرمند قزوینی با بیان اینکه معترضان فرزندان وطن هستند و باید به آنها توجه شود؛ توضیح میدهد: در این اعتراضات جانباز، فرزند شهید و ایثارگران حضور داشتند؛ اینها نشان میدهد که شرایط، نیازمند تغییر است و قدرتداران درست رفتار نکردهاند؛ وقتی رفتار با گفتار یکی نباشد اعتراض به وجود میآید.
ـ حاکمیت با بانوان رفتار دوگانه دارد
لطفی درباره حضور گسترده زنان و مشارکت پررنگ هنرمندان زن در اعتراضات اخیر عنوان میکند: این به دلیل رفتار دوگانه حاکمیت با این قشر از جامعه است؛ در کشور ما همیشه از زنها و رشادتهای آنها در تربیت فرزندان نخبه و تقدیم شهیدان به انقلاب صحبت میشود؛ ولی وقتی که میخواهیم فرصتهای اجتماعی ایجاد کنیم تمامی فرصتها به مردها داده میشود. این درحالی است که بررسیهای تاریخی نشان میدهد زنها در بدست آوردن مطالبات خود همواره از مردها مصممتر بوده و بیشتر برای رسیدن به مطالبتشان تلاش میکنند.
او اضافه میکند: در اعتراضات هم که شاهد هستیم بانوان بیشتر ورود کردهاند باید تیزهوشی شود؛ چرا که هر کجا پای زنها در میان است به راحتی نمیتوان آنها را از عرصه کنار زد. از اینرو باید نیازهای آنها با جدیت دیده شود.
ـ کتک زدن زن در قاموس هر کشوری همراه با شرم است
این هنرمند قزوینی با تاکید بر اینکه کتک زدن زن در قاموس هر کشوری همراه با شرم است؛ مطرح میکند: در فضای مجازی رفتارهای بدی را نسبت به زنان شاهد بودهایم. باید مطرح شود که در فرهنگ ایرانی و اسلامی و انسانی کتک زدن زن عبور از خط قرمزهای موجود است. دلجویی از معترضان بیشتر میتوانست اثربخش باشد تا اینکه به خشونتها علیه مردم معترض ادامه داده شود.
ـ زن مظلوم مضاعف است
لطفی با اشاره به گفته یکی از فیلمسازان که معتقد است «زن مظلوم مضاعف است» عنوان میکند: این قشر در خانه و اجتماع مظلوم واقع شده است. این نیز درحالی است که فرهنگ ایرانی و اسلامی مملو از ستایش زن است؛ اما خرده فرهنگهایی که با نگاه مردانه به فرهنگ ما ورود کردهاند ظلم بر زنان ما را بیشتر کردهاند؛ این قوانین سختگیرانه و نشنیدن صدای آنها، زمینهساز مطالبات اجتماعی امروز زنان شد.
او اضافه میکند: متاسفانه همیشه رفتارها با زنان هنرمند سختگیرانه بوده است؛ قوانین و ممیزیها برای این قشر سختتر بود؛ اینها باید بازنگری شوند تا رضایت این قشر از جامعه جلب شود.
این هنرمند قزوینی معتقد است: اگر امروز برخی کشورهای منطقه مانند: قطر و امارات، موقعیتی بهتر از ایران دارند ریشه در فرهنگ ایرانی است که به آنها منتقل شده است؛ ولی شاهد هستیم کشور خودمان به دلیل بیتوجهی به امکانات خدادادی آن در بسیاری از حوزهها و در پی بیتوجهی به آنچه در تمدن ما بوده، دچار تلاطم شده است.
لطفی با تاکید بر اینکه زنان ایرانی در کشورهای دیگر در موقعیتهای مهم شغلی و سیاسی قرار گرفتهاند و این امر بیانگر توانمندی زنان ایرانی است؛ تشریح میکند: چرا نباید در جامعهی ما شایسته سالاری وجود داشته باشد؟ چرا نباید وزارت ارشاد به فردی سپرده شود که هنرمندان احساس کنند به آنها نزدیک است و صدای آنها را میشنود؟ این بیتوجهیها مردم را به خیابان کشاند.
او همچنین در پایان اضافه میکند: رئیس جمهور مقامات و وزرای کارآمد میخواهد؛ هیات دولت خوب هم تنها آنهایی نیستند که در ستاد انتخاباتی بودهاند؛ مشکل جامعه ما این است که برخی از افراد غیرمتخصص در بسیاری از امور خود را محق میدانند و به متخصصان توجهی نمیشود.
مطالبهگری جزو لاینفک رفتار اجتماعی است
«نادر میرزایی» دیگر هنرمند و فعال فرهنگی استان در گفتوگو با ولایت، مطالبهگری را یکی از شاخصهای بالندگی در جوامع توسعه یافته میداند و اظهار میکند: در زندگی اجتماعی مطالبهگری جزو لاینفک رفتار اجتماعی است و رشد و شکوفایی جوامع بشری به این خصیصه اجتماعی گره خورده است؛ بنابراین رفتار مطالبهگرانه، علاوه بر بر حقوق فردی، یک ضرورت اجتماعی به شمار میرود.
او با تاکید براینکه مطالبهگری منحصر به قشر و طبقه خاصی نیست؛ تصریح میکند: همه اقشار جامعه میبایست از روحیه مطالبهگری برخوردار باشند. چه بسا مطالبهگری میبایست در نظامات آموزشی و تربیتی جامعه برای پرورش انسانهایی اهل مطالبه، جایگاه ویژهای داشته باشد.
میرزایی اضافه میکند: در این میان نقش هنرمندان در طرح مطالبات اجتماعی میتواند به واسطه ارزشمندی و میزان تاثیرگذاری هنر، بسیار حساستر و عمیقتر باشد.
او خواستگاه هنر را تعالی انسان میداند و میافزاید: هنر فراتر از کارکرد تشریفاتی و زینتی که از سطحینگری نشأت میگیرد، است. اتفاقا امری سازنده، ستیزنده و منتقد از نادیده گرفتن مقام انسان است. این نوع نگاه به هنر و هنرمند، سطح مطالبهگری او را نیز تعیین میکند.
میرزایی در ادامه با تاکید بر اینکه بدیهی است که هنرمندان در جریانات اجتماعی و مطالبهگریهای عمومی ورود پیدا کنند؛ یادآور میشود: تفکر حذفی و برخوردهای نامهربانانه در برابر مطالبهگریها، همیشه و همه جا نه تنها سودمند نیست بلکه گاهی نتایج تخریبی به جامعه تحمیل میکند تا آنجایی که ادبیات مطالبهگری را هم تغییر میدهد.
او با تاکید براینکه حذف هنرمندان و خاموش نمودن فعالیتهای هنری، محروم کردن جامعه از موهبت وجود هنر و هنرمند است؛ ابراز میکند: یکی از ویژگیهای مهم در مدیریتهای کلان اجتماعی، کنار خود آوردن افراد مقابل است. ما فراوان شاهد هستیم که نه تنها سیستم مدیریتی ما به این نکته توجه نداشته بلکه گاهی به گونهای عمل کرده که افراد کنار خود را نیز مقابل خود قرار داده است و این از چالشهای دستساخت سیستم مدیریتی کشور بوده و به معنای نادیده گرفتن سرمایههای اجتماعی است.
میرزایی درباره حضور زنان در این دوره از مطالبهگریها تشریح میکند: همانطور که همه میدانیم آغاز این مطالبهگری با نام زن آمیخته بود؛ از اینرو زنان رنگ و نمای بیشتری از خود نشان دادند. بر همین اساس حضور بانوان هنرمند هم در همراهی با این جریان مطالبهگری به جهت عدم دریافت پاسخ به مطالبات دیرینهشان نمود بیشتری پیدا کرد.
این هنرمند، انباشت مطالبات و نادیده گرفته شدن حقوق هنرمندان و از سویی دیگر نیز احساس وظیفه در طرح مطالبات عمومی مردم را مهمترین عامل ورود هنرمندان در این مطالبهگریها دانست.
میرزایی درباره بازداشت برخی از هنرمندان با تاکید بر اینکه حفظ حرمت، شأن و تشخّص اجتماعی هنرمندان، امری بدیهی و ضروری است؛ عنوان میکند: به نظر میرسد؛ برخورد مجرمانگاری هنرمندان برای همراهی آنها با یک جریان مطالبهگری نمیتواند چندان شایسته رفتار مدیریتی باشد.
او اضافه میکند: اگر نویسندگان، هنرمندان و اندیشمندان هر جامعهای از سوی حاکمیت در جایگاه و موقعیت قابل احترام خود دیده شوند و فرهنگ نقد در نظام مدیریتی نهادینه شود و منتقد در بلندای تکریم مورد قدرشناسی قرار گیرد، بیشک این قشر فرهیخته میتواند مطالبهگریها را با ادبیات مناسب در مسیر صحیح قرار دهد.
او همچنین ادامه میدهد: بازداشتها همیشه نمیتواند به عنوان یک مکانیزم دفاعی نقش سازنده داشته باشد بنابراین نباید در یک جریان مطالبهگری “بازداشت” از مهمترین مکانیزمهای دفاعی بهشمار آید آن هم بازداشت چهرهها و شخصیتهایی که اساسا برای هر جامعهای نقش سازندگی آنها بر موارد دیگر میچربد.
ـ مشکلات مزمن کشور با نگاههای سادهنگری و تدابیر تکبعدی برطرف نمیشود
«محمدرضا امامقلی» دیگر هنرمند و مستندساز استان در گفتوگو با ولایت درباره وقایع اخیر کشور و اعتراضات ایجاد شده از سوی هنرمندان اظهارمیکند: همه جا ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد.مسائل اخیر کشور هم در جای خود و توسط کارشناسان بررسی شده و خواهد شد؛ اما آنچه به نظر میرسد و باید فوری مورد توجه قرار گیرد تلاش برای گفتوگو است و این امر در میان هنرمندان طبعا بیش از سایر اقشار انتظار میرود.
او با اشاره به اینکه همه هنرمندان را نمیتوان در دستهبندیها و قطبهای غائله طبقهبندی کرد؛ تصریح میکند: از نگاه من کنش برخی افراد نه از منظر هنرمند بودن آنها که از منظر جایگاه اجتماعی حاصل از دیده شدن آنها قابل بررسی است. به هر حال فرصتی که در اختیار برخی افراد به واسطه ابزارهای ارتباطی قرار گرفته موجب شده است که کنش آنها مورد توجه قرار گیرد.
این هنرمند قزوینی معتقد است: طبیعی است؛ افراد زیادی که اتفاقا هنرمند هم هستند از این ابزار بیبهره بودهاند بنابراین نمیتوان جامعه هنری را به عنوان کل واحد و تنها از منظر هنرمند بودن کنشگران معترض بررسی کرد. ایران امروز ما با برخی مشکلات مزمن درگیر است که نیاز به راهحلهای جدی دارند. این مشکلات پیچیده با نگاههای ابتدایی و سادهنگری و حرکتهای عادی و تدابیر تکبعدی برطرف نمیشود.
امامقلی درباره ایجاد سختگیریها و ممیزیهای موجود برای هنرمندان مانند عدم صدور مجوز برای برگزاری کنسرت و مواردی از این قبیل و تاثیر این محدودیتها در ایجاد مطالبات مدنی فعلی از سوی هنرمندان توضیح میدهد: بنده اعتقاد دارم که قواعد ارزیابی و صدور مجوز باید کاملا شفاف و به دور از سلایق و ملاحظات بیمنطق باشد. البته تا جایی که بنده اطلاع دارم حداقل در یکی دو ماه اخیر همه مسئولان به نوعی دارند سیگنال مثبت میدهند که مجوز صادر میشود و مشکلی نیست. براساس تجربهای که من دارم برخی از گلایهها صرفا جنبه تبلیغاتی دارد؛ چرا که در واقعیت صحنه، سختگیری جدی و انسداد نمیبینیم. فارغ از چند مصداق مشخص در مواجهه با این مسأله که خود من هم منتقد به رویههای بدعت گونه در روند صدور مجوز و اجرای برنامه هستم گرچه سهولت و شفافیت نیست اما انسداد و بن بست هم نیست.
او درباره چگونگی عبور بحران فعلی در جامعه عنوان میکند: ما فرصتهای بزرگی در پیش داریم؛ من شرایط جامعه را بد نمیبینم. این بدان معنی نیست که چالش یا مسائل بحرانی نداریم بلکه به این معنی است که فرصت ایجاد شده که نسل جوان و نوجوان وارد مباحثههای عمیق در مورد مهمترین مسائل مشترک انسانی شوند.
این مستندساز قزوینی ادامه میدهد: در مورد خروج از بحران شاید بتوان موضوع را این گونه شناسایی کرد که ما به طور معمول تنها در داخل مرزهای جغرافیایی به دنبال سنجش افکار هستیم و گرایشهای عامله را بر اساس آنچه در درون مرزها میسنجیم و حرف میزنیم بنابراین امکان تطبیق برای گروهی از مخاطبان ما پیش نمیآید.
امامقلی یادآور میشود: گرچه تحلیلها و پیمایشهای ما، درباره جامعه ایران است؛ اما نظام محاسباتی بخشی از مخاطب ما، در فضای جهانی و خارج از این مرزبندی رقم میخورد. به عنوان مثال در مورد حجاب، ما اعتقاد و پایبندی به حجاب چه شرعی و چه عرفی را در داخل مرزهای جغرافیایی ایران میسنجیم و به یک برآورد از کلیت جامعه میرسیم در حالی که این بخش از مخاطب ما، در این موضوع برداشت متفاوتی دارد و شاخص پایبندی به حجاب را در دایره درک و تجربه زیست خود، بسیار پایینتر میبیند زیرا او دیگر مانند گذشته نیست و تجربه زیست جهانی دارد.
او ادامه میدهد: شاید این جامعه یک جامعه مهندسی شده، غیرطبیعی و مدیریت شده و بر اساس الگوریتمهای سود دهنده باشد. این برداشت باعث میشود که یک استثناء در دنیا برای خود متصور شویم. ما باید امروز دشمن را در عصر سایبر ببینیم؛ اما به جای این هنوز دشمنی را در چارچوب مرزهای جغرافیایی تعریف میکنیم و مفهوم “امنیت ملی” را همان مفهوم چند سال پیش میدانیم و حداکثر پاسخ سخت و نیمهسخت فرامرزی به اقدامات دشمن میدهیم.
این مستندساز قزوینی همچنین ابراز میکند: راهکار اساسی عبور از بحران در ابتدا شناخت صحیح از وضعیت است. وضعیتی که در آن مفهوم مرز و هویت و جمعیت و امنیت و در کلان آن، مفهوم امنیت ملی عوض شده است و لازمه تأمین آن، تغییر استراتژی و تحول در نظام محاسبه سپس گشودن مسیر استفاده حداکثری از خرد جمعی مبتکرانه و خلاقانه به همراه توسعه شبکه عقلانیت فارغ از جناحبندیهای مرسوم در حکمرانی است.
ـ هنرمندان ایرانی و وطنپرست، چراغ روشن و هدایتگر جامعه هستند
«محمد شهسواری» کارشناس ارشد هنرهای نمایشی و از هنرمندان فعال عرصه تئاتر نیز در آسیبشناسی وقایع پیش آمده در ماههای اخیر در گفتوگو با ولایت اظهار میکند: آنچه روزهای گذشته در برخی از مناطق و شهرهای کشور رخ داد را نمیتوان مطالبه قانونی و اعتراض صنفی و یا اعتراض مردمی نامید؛ آنچه به تصویر کشیده شد و به صورت واضح به دید عموم جامعه رسید؛ اغتشاش و برنامه مدونی از سوی معاندین و منافقین جامعه اسلامی و کشور ایران بود.
او تصریح میکند: در برخی از موارد که هنرمندان چهره و یا الگوپذیران از هنرمندان سرشناس از این نوع جریانات و حرکات، حمایت و پشتیبانی رسانهای و تبلیغی کردند به صورت نادانسته در زمین مخالفان ایران و جمهوری اسلامی حرکت کردهاند و در این بازی گرفتار شدند که مطمئناً با تبیین مسائل نیز میتوان مسیر روشنتری را پیشروی این هنرمندان قرار داد.
این هنرمند قزوینی ادامه میدهد: در پی این موارد نیز با تعداد محدودی از چهرههای هنری روبهرو شدیم که برای تحقق منافع شخصی و سازمانی خود، آتش به دامان جوانان و نظام اسلامی ریختند که بایستی در زیر پرچم قانون پاسخگوی اعمال و رد پای بهجای گذاشته خود باشند. این نیز شاخصهای از عدالت میتواند باشد و ما دیدهایم هنرمندان بسیاری بودهاند که از این حرکات و اتفاقات حمایت نکرده و به عنوان چراغ هدایتگر جامعه نقشآفرینی کردهاند.
او با تاکید براینکه راه مطالبهگری هنرمندان مشخص است؛ میافزاید: فرصتهای زیادی چون اصناف، کانونها، دفاتر حمایتی و یا ادارات مختلفی به منظور ایفای نقش در زمینه مطالبهگریها ایجاد شدهاند و با یک تحقیق میدانی به این مهم دست خواهیم یافت که گرداننده بسیاری از ادارات فرهنگی و هنری خود هنرمندان و فعالان این عرصه هستند و یکایک انجمنهای هنری و دفاتر توسط خود جامعه هنری مدیریت میشوند.
این فعال عرصه هنر بیان میکند: جامعه هنری و هنرمندان با توجه به قوانین با بالاترین امتیاز خود و با بهرهگیری از آثار هنری، میتوانند سکاندار بیان مسائل، مشکلات، معضلات و آسیبهایی باشند که مردم ایران و دنیای بشریت با آن دست و پنجه نرم میکنند.
شهسواری یادآور میشود: هنرمندان میتوانند در یک فضای منطقی و مملو از آرامش به انتقادات و اعتراضات خود جریان مشخص دهند تا در نهایت به رفع و حل موارد مطرح شده منجر شود؛ اما وقتی تعداد محدودی از هنرمندان با بیاطلاعی از فضای بوجود آمده و روشن نشدن جزئیات مسائل و ابهامهای شکل گرفته، شروع به ارائه نظرات و یا جوسازی مینمایند و درباره این رخدادها با رسانهها و جریانهای نفاق همراهی میکنند؛ نتیجه این نوع انتخاب و رفتار آنها منجر به بوجود آمدن طوفان احساسی در تعدادی از جوانان میشود.
او اذعان میکند: ما شاهد هستیم که همزمان با حضور دشمنان قسم خورده، ملت بزرگ ایران در جهت ناامیدسازی مردم و از بین بردن امنیت و تیره و تار نشاندن وضعیت حاکم، دست بر سلاح گرم و سرد برده و با ایجاد جنگ رسانهای و ترکیبی و چند وجهی به جان ملت و جوانان افتاده و در آخر دل غیرتمندان را آتش زده و فرزندان ایران اسلامی را به شهادت میرسانند و به این امر افتخار میکنند.
این هنرمند قزوینی ابراز میکند: ما دیدهایم که چقدر دشمنان ما، به ویژه آمریکا و حامیان آن به میدان آمدند و بر طبل شادانه کوبیدند و پس از ارسال سلاح برای سلاخی کردن جمعیت جوان، نونهال و ریشسفیدان ما با هدایت اسرائیل جنایتکار به جشن و پایکوبی نشستند. این حرکت رنگ و بوی خیانت دارد و با هدف فروش کشور و ملت به قیمتی ناچیز برای رسیدن به منافع شخصی ناجوانمرانه است.
این هنرمند عرصه تئاتر معتقد است: هنرمندان ایرانی و وطندوست، چراغ روشن و هدایتگر جامعه هستند. هنرمندان واقعی اگر نسبت به مشکلات موجود، شامل: مشکلات اقتصادی و معیشتی دغدغه داشته باشند با تولید اثر هنری و یا اعلام در فضای مجازی و رسانههای مکتوب و ملی در کنار مردم و همگام با آنها چالشها را مطرح میکنند. ما میبینیم که مقام معظم رهبری، خود در موارد زیادی در مطرح نمودن مشکلات و معضلات بوجود آمدهی اقتصادی و معیشتی مطالبهگر بوده و از ملت عزیز نیز خواستهاند تا در این مطالبهگری شرکت کنند.
همچنین از مسئولانی که بدست خود مردم چه در مجلس و دولت بکار گرفته میشوند میخواهیم به مشکلات آنان رسیدگی کنند و این جزء جداناپذیری از مردم سالاری دینی است و باید فریاد زد که تمامی مسئولان از خود این مردم عزیز هستند و همه ملت سرافراز ایران برای حل مسائل و مشکلات استوار ایستادهاند.
شهسواری با اشاره به اینکه دولتها و سیاستمداران غربی و آمریکایی باید پاسخگوی این سؤالات ملت قهرمان ایران باشند که چرا ملتی که میخواهد استقلال داشته باشد و آزادانه زندگی کند را زیر بزرگترین فشارها و تحریمها گذاشتهاند؟ تشریح میکند: چرا دارو از ملت ما و کودکانمان دریغ میشود؟ چرا ما را عزادار بزرگان، کودکان و جگر گوشههای خویش کردهاند؟ به چه جرمی؟ منافقین، شما که دستتان به خون 17000 ایرانی آغشته شده و مظلومانه، ملت ما، ملت امام حسین(ع) را ترور کردید امروز دم از آزادی میزنید؟ اسرائیل غارتگر و یکپارچه با آن آلسعود کودککش چه بر سر ملتهای مظلوم آوردهاند؟
او مطرح میکنند: دشمنان ما امروز درحالی از زن و زندگی و آزادی میگویند که خود از حامیان داعش بوده و در سوریه و عراق دختران و زنانی را به بردگی برده و به فلاکت کشیدند و مردانی را سلاخی کردند. ما ملت ایران چه هنرمند، کارمند، ورزشکار و کارگر و … مشکلات کشور را به مسئولان گوشزد کردهایم و در راه حل این مسائل آستین بالا میزنیم.
ـ اعتراض با اغتشاش تفاوت دارد
شهسواری با بیان اینکه اعتراض با اغتشاش تفاوت دارد و آنچه در جامعه امروز ما رخ داد اغتشاش میباشد؛ توضیح میدهد: وقتی فردی با قمه، چاقو و هر سلاح سرد و گرمی به میان جریانات و فضای ملتهب شکل گرفته و نشأت یافته از نقشه دشمنان ایران ورود پیدا میکند و رفتارهای خشونتآمیز و به دور از انسانیت و با خوی داعشی او منجر به کشتار و ایجاد جراحت و مصدومیت در مردم و مدافعین امنیت میشود اینها دیگر اعتراض نیست و اغتشاش به شمار میرود.
او معتقد است: مشارکت مردم در تشییع جنازه شهدا و راهپیمایی 13 آبان حقیقت وجودی ملت ایران بوده و هست و میدانند که عامل شکلگیری این معضلات و مشکلات از کجا هدایت شده است و با آن مقابله خواهد کرد چه آن مشکل داخلی یا خارجی باشد چه اقتصادی باشد و یا هر مورد دیگری، راه حل آن را در آرامش و در سایه وحدت خواهد یافت و هیچ مشکلی در سایه خشونت و چند پارگی سرانجامش به حل آن مسأله ختم نخواهد شد.
این هنرمند حوزه نمایش با بیان اینکه اقداماتی که در یکسال اخیر انجام شده گامهای بلندی در خدمترسانی به مردم بوده است؛ عنوان میکند: گذر از کرونای منحوس که روزانه از ما بیش از 700 نفر تلفات میگرفت، فعالسازی و راهاندازی دوباره شرکتهای راکد و غیر فعال، رتبهبندی معلمان، جلوگیری از قاچاق آرد و روغن، فعالسازی صنعت فضایی، عضو پیمان شانگهای شدن و موارد دیگری نشانههای توجه مسئولان به مشکلات موجود و رفع دغدغههای مردم است.
شهسواری با تاکید براینکه در جامعه، دانشگاهها به خصوص تریبونهای آزاد، نشستهای مطالبهگری و فضای مجازی، بستر مهیا است تا مردم و اقشار مختلف مطالبات اقتصادی و دیگر مسائل خود را بیان کنند؛ اظهار میکند: دولت به دنبال آن است تا شرایط را هموار کند؛ چراکه حاکمیت آگاه است که زندگی سخت شده و خود به دنبال آن است تا شرایط را برای مردم تسهیل کند. درحال حاضر باید همه مسئولان به خط شده و وظایف اجرایی و نظارتی خود را به بهترین نحو عملیاتی کنند و فکر نمیکنم هنجارشکنیهای خیابانی، آتش زدن خودرو و سطل آشغال و محل کسب مردم، چاقوکشی و ایجاد ناامنی دوای دردی باشد.
او درباره مشکلات هنرمندان در ارایه و اجرای آثار هنری میگوید: من به عنوان یک هنرمند تاکنون با مشکلی برای تولید اثر هنری روبرو نشدهام؛ اما مطالبه اکثر هنرمندان این رشته، حمایت چند جانبه و بیشتر در راستای تولید اثری فاخرتر و فراگیرتر و اجرای شایسته است؛ برای فعالیتهای مذهبی، هنری و سیاسی هیچگاه با سختگیری روبرو نخواهیم شد. اگر جوانمردانه به نقد بنشینیم و کلامی برگرفته از معرفت و انسانیت بگوییم؛ تاکنون نبوده است که اثر فاخری تولید شده باشد و با فرهنگ ایرانی و اسلامی و آزادی خواهانه هم راستا باشد و با ممنوعیت روبرو شده باشد. اگر هم در آن اعتراض یا انتقاد بوده مطرح گردیده باز هم مانند کمدیهای آزاد این چند ساله، سریالها و فیلمهای سینمایی به اکران در آمده است و مردم ناظر آن بودهاند.
ـ قزوین در زیرساختهای هنری ضعیف است
این هنرمند با بیان اینکه قزوین در زیرساختهای هنری ضعیف است؛ ادامه میدهد: به عنوان مثال شهر خدابنده از توابع زنجان و خود استانهای همجوار ما، ظرفیتهای زیرساختی زیادی دارد که ما هنوز به آنها نرسیدهایم. آنجا سالن و مراکز هنری مجهز دارد؛ البته ضعفهای موجود در قزوین به خود ما باز میگردد زیرا اهالی فرهنگ و هنر از نمایندگان و اعضای شورای شهر در تمامی این سالها به صورت جدی مطالبهگری نداشتهاند.
شهسواری درباره احضار، بازداشت و جلب هنرمندان مطرح میکند: هر فردی، مهندس، ورزشکار، هنرمند ویا دکتر که با اعمال و رفتارش به دیگران و مردم آسیب برساند و خود نیز عامل شکلگیری و یا تهیّج افکار عمومی شود و نتیجه این جریاندهی ایجاد اختلال در زندگی عموم مردم ایجاد کند با توجه به تشخیص کارشناسان و ناظرین امر باید پاسخگو باشد و اگر نیازبه برخورد قضایی بود باید اجرایی شود. این تشخیص نیز بر عهده قاضی عادل است و با توجه به شناختی که از قانون و حدود الهی دارد نظر میدهد.
او عنوان میکند: هیچ حکومت و نظامی را در دنیا نخواهیم یافت که جرم فرد مجرم و مقصری را به خاطر شغل، مدرک، هنر و یا ورزشکار بودن او نادیده بگیرد. مثال موجود آن اندروتیت آمریکایی ـ انگلیسی میباشد که این بوکسور به جرم قاچاق انسان، تجاوز و جرایم مختلف در رومانی دستگیر و روانه زندان شد. آیا به خاطر اینکه او ورزشکاری مشهور و پر طرفدار است از قاچاق جرم انسان و تجاوز او باید چشمپوشی کرد؟ وای به حال آن سیستمی که به چنین فرد جنایتکاری اماننامه دهد.
این هنرمند حوزه تئاتر ادامه میدهد: پسندیده نیست هنرمندی که با خدمات این کشور رشد کرده است یا در دانشگاه کشور تحصیل نموده و از خدمات نظام برخوردار شده است؛ دست به انتقادهای مغرضانه بزند و اذعان کند که نظام برای جوانان کاری نکرده است.
شهسواری یادآور میشود: در شرایطی که همه هنرمندان سرشناس کشور، هنرمندان دارای سابقه و حتی آنهایی که اندک سالی است وارد عرصه هنر شدهاند با توجه به رشتههای هنری و دارا بودن تجربههای مورد نیاز اولیه، دارای بیمه بوده و از خدمات دولتی همچون سالنهای تمرین، مدارس آموزشی رشتههای هنری، بودجه حمایتی از آثار، جشنوارههای گوناگون برخوردار هستند؛ چطور میتوان گفت حاکمیت به این قشر هیچ توجهی نکرده است؟ البته ما هم معتقد هستیم حمایت و پشتیبانی بیش از این نیاز است.
او با بیان اینکه اغتشاشگران حاضر در کف خیابان، عده اندکی از جامعه را تشکیل میدهند و در مقام مقایسه بسیار اندک شمارند. عنوان میکند: هنرمندانی که با این اغتشاشات همراهی داشتهاند انگشت شمارند. خوشبختانه هنرمندان قزوینی، همیشه حامی مردم و انقلاب بودهاند در همین جریانات هم انتقادهای خود را به درستی مطرح کردند.
این هنرمند بسیجی خاطرنشان میکند: هنرمندان ایرانی در همین شرایط در کشورهای مختلف درحال اجرای آثار هنری فاخر خود هستند. بیشتر آنها هم از قشر بانواناند پس نمیتوان به راحتی بر این طبل کوبید و به زبان آورد که در ایران بستر رشد و فعالیت برای بانوان مهیا نیست در حالی که ایران از حامیان اصلی بانوان در عرصههای مختلف است.
شهسواری با تاکید براینکه اوضاع ایران از کشورهای دیگر به ویژه کشورهای منطقه بهتر است تنها نیاز به عزم همگانی هست تا به روزهای بهتری برسیم؛ یادآور میشود: مسئولان همیشه حامی هنرمندان بوده و مردم هم با هنرمندان همراه بودهاند. هنرمندان رشتههای متفاوت بر این باورند که اعتماد به آنها، گرهگشای بسیاری از مسائل بوده و با بسترسازیهای لازم برای نقشآفرینی آنها در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میتوان یک جریانسازی عمیق برای ارایه خلاقیتها و رشد هنرمندان به وجود آورد.
او همچنین تاکید میکند: باید خدماتی که جمهوری اسلامی ایران در این سالها به عموم مردم و هنرمندان ارائه داده است از طریق هنرمندان عرصههای مختلف، بهخصوص هنرمندان نمایشی به صورت هنرمندانه انعکاس داده شود و دستاوردهای انقلاب اسلامی هنرمندانه برای عموم مردم تبیین شود.