نان دستوری به خورد مردم نمیرود!
- شناسه خبر: 14935
- تاریخ و زمان ارسال: 31 خرداد 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
محمد بهرامی
اوایل سال گذشته بود که بحث نصب کارتخوانهای جدید در نانواییها مطرح شد و پس از آن، این دستگاهها در تمام نانواییهای کشور نصب شدند تا دستاندرکاران حوزه آرد و نان بتوانند از این طریق تخلفات نانوایان را رصد و به وضعیت این حوزه رسیدگی کنند، اما مشکلات دقیقا از همین جا آغاز شد. ورود کارتخوانها، جرقه بروز مشکلات بیشتر در نانواییها را زد به نحوی که اگر بحث آردفروشی را کنار بگذاریم، کارتخوان باعث و بانی تمام مشکلات فعلی شده است.
نخست اینکه تعداد فروش نان با دستگاه، ملاک میزان کار نانوایان شد تا مسئولان تصمیم بگیرند که نانوا در ماه به چه میزان آرد نیاز دارد و چه تعداد اضافه دریافت میکند. این بزرگترین ضعف معیارسنجی مسئولان بود؛ چرا که حتی 50 درصد مردم هم از کارت بانکی برای خرید نان استفاده نمیکردند و بیشتر نانوایان در ازای فروش نان، وجه نقد دریافت میکردند از اینرو تعداد نانهایی که با دستگاه فروخته میشد بسیار کم بود.
متاسفانه همین فروش اندک با کارتخوان، ملاک فعالیت و تعداد پخت نانوایان قرار گرفت و آقایان مسئول در اولین اقدام، آرد نانوایان را کاهش دادند. اقدامی که نخستین ضربه را به پیکر صدچاک نان و نانوایی زد. به دنبال این اقدام، از برخی از نانواییها تا 100 کیسه آرد کم شد. مسئولان به گمان اینکه نانوا این تعداد از آردهایش را تعاونی دریافت کرده و آزاد میفروشد از سهمیهها کاستند.
بعد از آن بود که مشکلات نانواییها دوچندان شد. مردم نان میخواستند و نانوا آرد نداشت. استارت شلوغی نانواییها از همین جا زده شد. ناگفته نماند که هنوز هم بعد از گذشت یکسال از این کار، حداقل 30 درصد مردم با پول نقد به نانوایی میروند و نانوا برای جلوگیری از کاهش همان سهمیه اندک هم مجبور به سروکله زدن با مردم است که باید حتما کارت بیاورید.
موضوع دوم در مورد کارتخوانها هم این بود که اگر کسی با یک کارت دو بار از دستگاه خرید میکرد برای نانوا مشکلساز میشد؛ مشکلی که هنوز هم پا برجا است. این بدان معنا نیست که نانوا تخلف کرده، بلکه دلیلش آن بود که یک مشتری از سر دلسوزی، پول نقد مشتری دیگر را میگرفت و بهجایش کارت میکشید. اما از نظر آقایان، نانوا مرتکب تخلف شده و باز هم جریمه میشد. یعنی بعد از کم شدن سهمیه، جریمه نقدی نیز به جرایم نانوایان اضافه شد.
نانوایان که دیگر تاب این همه مشکلات را نداشتند، معترض شدند که مگر میشود وقتی مشتری کارت همراه ندارد به او نان نداد؟ یا چگونه میشود با وجود کاهش سهمیه، ساعت کاری نانوایی را درست تنظیم کرد؟ آنها معتقد بودند که اگر زیاد بپزیم یک جور مشکل داریم و اگر کم بپزیم هم یک جور دیگر، خلاصه که در هر صورت باید مجازات شویم. بعد از این اعتراضها، مسئولان طرحی تشویقی را برای نانوایان گذاشتند که بر اساس آن، طبق میزان پختی که نانوا داشت، مبلغی بهعنوان کمکخرج نانوایی به آنها پرداخت میشد. اما این کار هم مشکل آرد نانوایان را حل نکرد. هنوز هم مردم نان میخواستند و نانوا آرد نداشت. این بار طرحی دیگر از سوی مسئولان مطرح شد که اگر کسی نیاز به آرد داشته باشد و تعداد پختش بیشتر باشد، تعدادی آرد بهصورت فوقالعاده در اختیارش میگذارند اما این هم شامل همه نمیشد و باز هم نانوایان کمبود آرد داشتند.
کم کردن بیحساب و کتاب و یکباره آرد، همه چیز را برهم زده بود. در این بین نبود گندم خارجی و آرد بیکیفیت، اوضاع را بسیار بدتر کرد. این بار، هم صدای مردم درآمد و هم صدای نانوا. از هر مسئولی هم که سوال شد توپ را به زمین نانوا انداختند که باید هنر دستش را نشان دهد، هیچکس نخواست بپذیرد که اقداماتشان بعضا مشکلدار و تنشزا بوده است.
تمام اتفاقاتی که در یک سال اخیر در نانواییها رخ داده، بهصورت دستوری رقم خورده و نانوا مجبور بوده به آنها تن دهد. پایان قصه نانوایان در یکسال اخیر هم، قیمت بسیار اندکی بود که روی قیمت نان رفت و حتی 20 درصد هزینههای نانوایی را هم تامین نکرد. با وجود اینکه باید عقلا مخالف افزایش قیمت نان باشیم ولی باید بپذیریم که اگر هزینههای نانوایی تامین نشود، نانوا چارهای جز جمع کردن نانوایی ندارد.
امروز شاهدیم که بسیاری از نانوایان سنتی، تنور و کورهها را جمع کرده و بهجای آن دستگاه تمام اتوماتیک گذاشتهاند. دستگاههایی که تولیداتشان واقعا نان نیست فقط قطعاتی گرما دیده از خمیر را بیرون داده و نانوا به ناچار آن را به مردم میفروشد. نتیجه دخالت دستوری در کار نانوایی و امنیتی کردن این حوزه، چیزی شده است که امروز میبینیم. کالایی بسیار بیکیفیت که نه ظاهر نان را دارد و نه مزه آن را!