مهرِ نیکوکاران
- شناسه خبر: 3431
- تاریخ و زمان ارسال: 4 آبان 1401 ساعت 08:00
- بازدید :

نفیسه کلهر
همیشه اواخر تابستان و اوایل پاییز سر چهارراه عدل در خیام شمالی چادرهایی برپا میشد که کمکهای مردمی را جمعآوری میکرد و برای فرستادن به مناطق محروم آماده میکرد. نیکوکاری از همان موقع برای ما اینطور تعریف شد که بتوانی امکانی را که برای خودت فراهم است برای دیگری هم تدارک ببینی. چند مداد و دفتر و یک پاککن و تراش بس بود؛ آن روزهایی که این همه تنوع و شاید هم تجمل در لوازم التحریر نبود و رقابت برای داشتن بهترینها بین دانشآموزان کمتر بود. این روزها اگرچه چادر سفیدرنگ برای جمعآوری کمکهای مردمی برپا نمیشود اما مردم از روشهای دیگر مشارکتشان را در این کار نیک نشان میدهند.
معاون مشارکتهای مردمی کمیته امداد از ثبت جمعآوری 492 میلیاردتومان کمک نقدی و غیرنقدی تا 30 مهرماه 1401 برای «جشن عاطفهها» خبر داده است.
حبیبا… آسوده در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برگزاری جشن عاطفهها که از 15 مردادماه شروع شد و تا 15 مهرماه ادامه داشت، اظهار کرد: براساس آخرین گزارشها از میزان کمکهای مردمی جمعآوری شده که تا 30 مهرماه به ثبت رسیده است، در مجموع در جشن عاطفهها 492 میلیاردتومان کمک نقدی و غیرنقدی جمعآوری شده است.
وی با اشاره به اینکه کمکهای مردمی جشن عاطفهها در هر منطقهای که جمعآوری شده، در قالب بستههای تحصیلی و لوازمالتحریر در اختیار دانشآموزان همان منطقه قرار میگیرد، گفت: البته در این میان نیکوکارانی بودند که کمکهایشان به طور ویژه برای مناطق محروم بوده است که این کمکها بین دانشآموزان نیازمند مناطق محروم توزیع شده است.
معاون مشارکتهای مردمی کمیته امداد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا این کمکها تنها میان دانشآموزان تحت پوشش کمیته امداد توزیع میشود؟ گفت: کمکهای جمعآوری شده در جشن عاطفهها به دانشآموزان تحت پوشش کمیته امداد و همچنین دانشآموزان شناسایی شده از طریق مراکز نیکوکاری ارائه میشود.
¢
اما مراکزی هم هستند که رقم کمک شده به آنها در آمار نیامده. جایی که خیرین خودشان برپا کردهاند و خودشان هم منابع مالیاش را تامین میکنند.
سیما مربی یک مدرسه خیریه است. مدرسهای که در طول سال برای شاگردان پایههای مختلفی که ضعف تحصیلی دارند کلاسهای آموزشی و فوقالعاده برگزار میکند. اغلب این شاگردان از خانوادههایی با وضعیت مالی ضعیف هستند و تمام معلمان داوطلبانه و به عنوان کار خیر در این موسسه مشارکت میکنند و همین باعث میشود مسئولان هزینهای برای آموزش نپردازند. اما مدرسه هزینههای دیگری هم دارد. سیما توضیح میدهد: «برای حفظ عزت نفس بچهها ما سعی کردیم هیچوقت کالایی به آنها ندهیم که جنبه کمک داشته باشد. اما به عنوان هدیه هر سال اوایل مهر ماه برای بچهها بسته لوازم تحریر آماده میکنیم و نزدیک به عید، یک دست لباس عیدی میدهیم.
او درباره منایع تامین مالی توضیح میدهد: خیرین مختلفی به موسسه ما کمک میکنند که در این بین بعضی تاکید دارند که مبلغ اهداییشان فقط برای تحصیل بچهها هزینه شود.
سیما همینطور توضیح میدهد که از اوایل شیوع کرونا هیچ کمک مالی به موسسه نشده و تنها یک خیّر امسال مبلغی را برای لوازم التحریر بچهها کمک کرد که آن هم با این تورم چیز زیادی نمیشد خرید.
به هر حال به همت سیما و دوستانش لوازمی برای شروع مدرسه بچهها تهیه میشود. چند مداد و پاککن و تراش برای بچههای کلاس اول تا سوم ابتدایی و چند خودکار آبی و قرمز برای بزرگترها. برای همه شان دفتر و برای آنها که هندسه میخوانند نقاله و گونیا و پرگار و…
سیما با حسرت به وسایل نگاه میکند و میگوید: کاش میتوانستیم کیف و جامدادی هم بخریم.
بالاخره روز تحویل وسایل میرسد. سیما از ساعت 4 عصر با خانوادهی بچهها تماس میگیرد که بیایند موسسه. ساعت 5 چند خانواده میرسند. بستهها به تعداد فرزندان هر خانواده است. متناسب با کلاسی که آنها هستند.
اول از همه زنی با چادر مشکی خودش را میرساند. بسته را میگیرد تشکر میکند. لبخند میزند و میرود. انتهای حیاط موسسه میبینم که ایستاده و بسته را باز میکند و با شادی مدادها را بیرون میآورد و بعد دوباره در بسته میگذارد و میرود.
بعد سه کودک دست در دست هم میآیند. مدیر موسسه خوش و بشی با بچهها میکند «اگه تونستی اینو بخونی وسایلو میدم بهت.» بعد جمله سختی را روی تخته کلاس مینویسد و با توپوق زدن کودک موقع خواندن همه با هم میخندند.
لیلا دومین بار است که کلاس اول را میخواند. مادرش به مدیر موسسه میگوید: «پارسال مجازی بود هیچی یاد نگرفت. فارسیش خوبه اما ریاضی هیچی یاد نگرفت. نمیتونست عددهارو بنویسه. معلمش هم گفت باید دوباره کلاس اول رو بخونه.» ناراحت بود و چادر روی صورتش را مدام جلوتر میآورد. دفترها و خودکار را که گرفت گفت «اول امیدم به خدا بعد شما. ایشالا امسال قبول بشه.»
مریم بستهها را که میگرفت چشمهایش برق میزد. «یکی برای خودت یکی هم برای خواهرت.» معلم این را گفت و تاکید کرد که برای شروع کلاسها آماده باشد.
مطمئنم برای مربیان این موسسه دیدن شادیِ چهرهی زلیخا از داشتن مداد گلی و یا حسین از داشتن دفتری که روی جلدش طرح ماشین دارد با هیچ لذتی قابل مقایسه نبود. موسساتی که نقش تسهیلگری دارند نعمتند برای خیرینی که هم نیازمندان را نمیشناسند تا به آنها کمک کنند هم نگرانند که شاید با کمک چهره به چهره و رو در رو غروری را بشکنند.
ایرانیان از دیرباز نیکوکار و همدل بودند که در سختی یار همدیگر بودند و هنوز هم در سختیها نشان دادهاند که حاضرند برای هممیهنانشان نیکی کنند و این هر بار بیشتر از قبل ثابت میشود.