من با کارهایم زندگی کردم
- شناسه خبر: 42171
- تاریخ و زمان ارسال: 17 شهریور 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

رومینا اسماعیلیپور
«مسعود سخاوتدوست» (متولد ۵ آذر ۱۳۶۳) نویسنده، آهنگساز موسیقیدان اهل قزوین است. او جوایز و نامزدیهایی در زمینه موسیقی فیلم و تئاتر به دست آورده و دو بار برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی جشنواره بینالمللی فیلم فجر شده است؛ همچنین شش بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجرگردیده است.
او در سن ۱۰ سالگی با تشویق و حمایت پدر ساز سنتور را نزد محمدعلی درافشان آغاز کرد و در ۱۵ سالگی به آهنگسازی علاقهمند شد. بعد از آشنایی با ساز پیانو به صورت تخصصیتر به این رشته پرداخت و در نهایت بعد از اخذ مهندسی عمران، در مقطع کارشناسی ارشد رشته آهنگسازی را در دانشگاه دنبال کرد. سخاوتدوست فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه هنر سوره است. او تحصیلات خود را با تغییر رشته در مقطع دکتری و در رشته فلسفه در دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) ادامه داد. سازهای تخصصی وی سنتور، پیانو و ویلنسل است.
او در سال ۱۳۸۵ با نخستین کار موسیقایی در حوزه تئاتر موفق به اخذ جایزه نخست جشنواره سراسری تئاتر ماه شد و پس از اخذ جوایز متعدد استانی و سراسری، سرانجام در سال ۱۳۹۰ برنده جایزه اول آهنگسازی بخش بینالملل در سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر گردید.
وی در سال ۱۳۹۰ برنده جایزه اول آهنگسازی بخش بینالملل در سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای تئاتر «دو لیتر در دو لیتر صلح» به کارگردانی حمید آذرنگ شد. پس از آن با فیلم «بدرود بغداد به عنوان برگزیده بهترین موسیقی فیلم از طرف کانون منتقدان وبسایت پرده سینمای ایران قرار گرفت. او پس از فیلم بدرود بغداد با فیلم شیار ۱۴۳ در سال ۱۳۹۲، فیلم نفس در سال ۱۳۹۴، شبی که ماه کامل شد در سال ۱۳۹۷ و شنای پروانه در سال ۱۳۹۸ نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر شد. نهایتا وی در سال 1400 و 1401 در چهلمین و چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن فیلم برای فیلمهای «موقعیت مهدی» و «عطرآلود» گردید.
در ادامه به گفتوگو با مسعود سخاوتدوست و آشنایی بیشتر با آثار این هنرمند برجسته پرداختهایم.
n به نظر شما موسیقی متن فیلم و سریال نسبت به گذشته تا چه اندازه دچار تغییر شده است؟ لطفا درباره تغییرات موسیقی متن توضیح دهید.
با توجه به تغییرات صورت گرفته مسلما شاهد تغییرات ساختاری و محتوایی بودهایم. در طول گذر زمان با توجه به پیشرفتهایی که به لحاظ ابزارآلات به دست میآوریم تغییرات اجتنابناپذیری ایجاد میشود. موسیقی فیلم در گذشته با سختیهایی مواجه بوده که در حال حاضر به واسطه رشد ابزار مدرن مرتفع شده است. مثل استفاده از فضاهای الکترونیک و اپلیکیشنهایی که زمان را کمتر میکنند. استودیوهایی که دیگر به سختی گذشته بنا شدنشان به درازا نمیکشد. تقریبا تعداد استودیوها با کیفیتهای مختلف نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده و همه این موارد در ساختار و نحوه ارائه موسیقی فیلم تغییرات بنیادینی را ایجاد کرده و کار را هم تا حد زیادی راحتتر نموده و بهلحاظ محتوایی هم تغییرات محسوسی داشتهایم. بنابراین در طول دهههای مختلف محتوای فیلمسازی به واسطه استقبالهای مردمی یا استقبال نخبگان تغییر پیدا کرده است.
به هرحال شاید بحث محتوا کمی نیازمند به بررسی بیشتری باشد به این علت که ما تغییراتمان بهلحاظ ابزاری، درجهت پیشرفت و تسهیل کار بوده ولی تغییر محتوا، الزاما تغییر محتوایی و پیشرفتهای نیست. بر پایه بررسیهای سادهای میتوانیم ببینیم که در گذر زمان، بسیاری از محتواهایی که در گذشته بن مایههای فلسفی، ادبی و عرفانی داشتهاند در دهههای مختلف کمرنگ یا پررنگ شدند. هرچقدر که به لحاظ محتوایی به سمت سلیقه عموم مردم پیش میرویم؛ به لحاظ محتوایی دچار نوعی افول میشویم و هرچقدر که به سمت فضاهای آکادمیک، فلسفی و ادبی حرکت میکنیم و از فهم عمومی به فهم خصوصی تغییر مکان میدهیم؛ به لحاظ محتوایی رشد بیشتری داریم.
نمیتوانم بگویم که هرچقدر جلوتر رفتیم به لحاظ محتوایی سقوط کردیم و یا اوج گرفتیم بلکه یک منحنیای داریم که گاها همراه با اوج و فرود خودش را نشان میدهد. به طور کلی از لحاظ ساختاری رشد و پیشرفت قطعی است اما به لحاظ محتوایی اوج و فرود وجود دارد.
n مباحث اقتصادی بر تغییرات محتوایی و ساختاری موسیقی چه نقشی را ایفا کرده؟
نقش مسائل اقتصادی در بحث موسیقی فیلم کاملا مستقیم و به اختصار، بسیار تاثیرگذار است. به نحوی که گاهی یک ایده خوب موسیقی فیلم به دلیل ضعف اقتصادی آنطور که باید و شاید نمیتواند به عرصه ظهور برسد و بالعکس گاهی دیده شده که یک ایده نه چندان مناسب به دلیل داشتن شرایط خوب اقتصادی تا حدی توانسته خودش را از ایده برتری که پیشتر ذکر کردم بهتر نشان بدهد. به همین خاطر بحث تهیه میتواند در نحوه ارائه ساختار موسیقی خیلی موثر باشد.
به لحاظ محتوایی تاثیر مسائل اقتصادی کمتر است. به این علت که بحث محتوا بحث نظری و زیبایی شناختی است و این مباحث و مسائل اقتصادی تاثیر کمتری دارد تا مسائلی که مربوط به ساختار و نحوه ارائه هست.
n آهنگسازی در بحث سریال، مستند و فیلم سینمایی چه تفاوتی با هم دارد؟
هر کدام از این پلتفرمها قوانین، مخاطبین و مسائل فنی خاص خودشان را دارند. ما در بحث سریالهای تلویزیونی به دلیل مدیا و همچنین مخاطبین آن گاهی یک رویکرد تساهلیتری داریم. به این نحو که کیفیت ضبط نسبت به کارهای سینمایی دیگر و کارهای پلتفرم کمی متفاوت خواهد بود. زمانی که یک اثر موسیقایی با کیفیت از تلویزیون پخش میشود؛ حجم خیلی زیادی از کیفیت اجرا و رنگ احساسات آن کاهش پیدا میکند؛ علت آن هم به دلیل کیفیتی است که تلویزیون دارد. به همین خاطر هر چقدر که تلاش کنیم و به لحاظ کیفی موسیقی را در این بخش بالا نگه داریم؛ در نهایت خروجی چندان مورد پسند و مطلوب نیست.
از طرفی تلویزیون ممیزیهای خاص خودش را دارد. استفاده از یک سری متریالهای موسیقایی در تلویزیون امکانپذیر نیست. به همین خاطر شاید به لحاظ رنگآمیزی محدودتر عمل بکند. از طرفی هم مخاطبین تلویزیون که جنبه عمومیتری دارد باعث میشود که ما تا جایی که ممکن است سلیقه موسیقی خودمان را به سلیقه مردم نزدیکتر کنیم. در نهایت بنا به دلایل گفته شده سریالهای تلویزیونی با فیلمهای سینمایی و مستند تفاوت بیشتری دارند.
در بحث نمایشهای خانگی، خصوصا در بحث صدابرداری کمی پیشرفت داریم. در بحث هزینهها، هزینههای بهتر و بالاتری پرداخت میشود به همین علت میتوانیم ضبط و کیفیت نوازندهها را ارتقا بدهیم. از طرفی هم به دلیل داشتن مخاطبینی نیمهعام و نیمهخاص، میتوانیم جنبههای آرتیستی و هنری بیشتری را به کار بگیریم.
این موضوع در پلتفرمهای سینمایی و سینما به اوج خودش میرسد. در آثار سینمایی از هر لحاظ، باید هم بهلحاظ کیفی هم بهلحاظ محتوایی به نوعی از سطح خیلی بالایی ورود پیدا بکنیم و ارکستر و نوازندههای ما باید ایدهپردازیای کاملا آرتیستی و مبتنی بر اصول زیباییشناسی داشته باشند.
n موسیقی کدام بخش اثرگذاری بیشتری روی مخاطب دارد؛ فیلم یا سریال؟
سریالها به دلیل ارتباط بیشتری که با مخاطبین دارند طبیعتا اثرگذاری بیشتری هم دارند. از طرفی به علت تکرار زیاد، مخاطب با شخصیتها همذاتپنداری بیشتری میکند. البته آثار سینمایی هم اثرگذاری خاص خودشان را دارند.
n علاقهمند هستید در کدام بخش بیشتر کار تولید کنید؟
در تمام حوزهها؛ به دلیل این که در هر حوزهای با یک طیف از مخاطبین مواجه میشوم و من کار روی یک طیف از مخاطبین متمرکز را دوست دارم. در نهایت، به لحاظ انرژی گذاشتن برای یک اثر سینمایی نسبت به یک سریال یا سینمای خانگی تفاوتی قائل نمیشوم. همه اینها از یک ارزش بالا و یکسانی برخوردار هستند. اما به هرحال در بحث تاثیرگذاری محتوا و ساختار، میتوان گفت که این عوامل میتوانند موثر باشند.
n ژانر فیلم در انتخاب موسیقی و سازبندی چه میزان تاثیرگذار است؟
ژانر فیلم تا حدی میتواند روی سازبندی ارکستراسیون و موارد فنی دیگر فیلم تاثیرگذار باشد. اما عمدهترین موضوعی که تاثیر دارد؛ رویکرد کارگردان بهعنوان مؤلف تصویر است. چراکه گاهی ما اثری را داشتیم که کلیشهها و الگوهای خودش را داشته اما به دلیل سلیقه شخصی کارگردان به همه مسائل و ریشهها پشت پا زده شد و در نهایت یک رویکرد دیگری صورت گرفته است.
n شما به عنوان آهنگساز چقدر با دنیای سینما آشنا هستید و فیلم میبینید؟
در مقام آهنگساز خصوصا آهنگساز فیلم شما مجبور هستید که با ادبیات دراماتیک، ادبیات نمایشی و کلا هر مورد دیگری که مربوط به بحث درام باشد آشنا باشید. به همین خاطر شاید اگر در کارنامه آهنگسازان فیلم جست و جو کنید متوجه میشوید که در مواردی، دست به نویسندگی حتی بازیگری و کارگردانی زدهاند تا بلکه بتوانند در این حوزه ورود پیدا کنند و درک دراماتیک عمیقتری داشته باشند. به همین خاطر این موضوع اجتنابناپذیر است و باید نسبت به ادبیات نمایشی و دراماتیک اشراف داشته باشیم. من نیز از این موضوع مستثنی نیستم و همزمان با مباحث یادگیری موسیقی فیلم در دوران دانشجویی مباحث مربوط به نویسندگی، فیلمنامهنویسی و حتی کارگردانی و بازیگری تئاتر را نیز امتحان کردهام.
n آیا برای ساخت موسیقی متن، نظر سازندگان فیلم هم دخیل است؟ چطور به یک نتیجه قطعی میرسید؟
شخص اولی که روی این قضیه، یعنی در ساختار موسیقی تاثیرگذار میتواند باشد خود کارگردان است.
ما نباید موسیقی فیلم را یک هنر مستقل در نظر بگیریم. چراکه موسیقی فیلم همانطور که از اصطلاحش مشخص است؛ اثری است که وابستگی وجودی به خود فیلم دارد. به همین خاطر مولف فیلمی که کارگردان میباشد به عنوان کسی که قرار است جهان صوتی فیلم را شکل بدهد و در اختیار بگیرد باید حداقل به لحاظ نظری در شکلدهی و ساماندهی جهان صوتی خودش دخیل باشد. به همین خاطر، کارگردان میتواند بیشترین تاثیر را داشته باشد.
اما درباره اینکه قاب این تصویر چقدر باید آگاهانه باشد و تا چه حد کارگردان باید از بحث موسیقی اطلاعات کافی داشته باشد؛ باید گفت اگر کارگردان از این نقش موثرش آگاه باشد اما از طرفی علم درستی در موسیقی نداشته باشد موسیقی فیلم را به قهقرا میبرد و بالعکس اگر کارگردان دارای علم و آگاهی درستی از موسیقی باشد؛ حتی دارای تحصیلات آکادمیک مناسبی باشد و اصطلاحات موسیقی را به خوبی بلد باشد، میتواند تاثیر بسیار مثبتی بگذارد. وضعیت سومی هم متصور هست و آن این است که کارگردان صرفا احساسات و عواطفش را در حد تخصص خودش بیان میکند و ساخت جهان صوتی را به عهده آهنگساز میگذارد.
n اساسا چالشهای استفاده از سازهای محلی چیست؟ دایره سازها زیاد هستند و هر کدام تخصص خود را میطلبند. چگونه برای ساخت موسیقی یک فیلم آماده میشوند؟
درباره بکارگیری سازهای محلی، داشتن علم (هم نظری هم عملی) در این زمینه ضروری است. یعنی آهنگساز اگر علم نظری و عملی نسبت به بحث سازهای محلی نداشته باشد؛ ممکن است از بعضی قابلیتهای سازها یعنی از انعطافپذیری و همچنین از میزان دراماتیک بودنشان کمتر بهرهمند شود. به همین خاطر بحث نظری و عملی میتواند در این جا جهان دیگری را برای آهنگساز باز کند.
n چه میشود که در کارهایتان به تکرار نمیافتید؟
تلاشم بر این است که از جهانبینیهای مختلفی برای ورود به موسیقی و فیلم استفاده بکنم. اگر من فقط با یک جهانبینی و با یک الگوی فکری پیش بروم؛ تکرار اجتناب ناپذیر میشود. اما اگر مثل بازیگری که نقشهای مختلفی را به عهده میگیرد و در هر نقش الگوهای رفتاری و فکری خودش را پیدا میکند، با همین رویکرد به سمت آهنگسازی فیلم بروم؛ میتوانم بهعنوان بازیگری که نقش آهنگساز را دارد دائما بازیهای مختلفی را از قوا و توانایی خودم بگیرم.
خب البته این موضوع ممکن در برخی موارد منجر به تکرار هم شود. اما تمام تلاشم بر این است که با جهانبینی مختلف از تکرار جلوگیری کنم.
اگر آهنگساز به ژانرهای مختلفی تسلط داشته باشد؛ مثل موسیقی جَز، راک، موسیقی پاپ، موسیقی کلاسیک و موسیقی ایرانی محلی میتواند خیلی متنوعتر عمل کند.
n به نظر شما وجود هوش مصنوعی تا چه اندازه مفید است و چقدر برای آهنگساز محدودیت ایجاد میکند؟ آیا میتواند به یک آهنگساز حرفهای کمک کند؟
تکنولوژی هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار نوظهور در عرصه آهنگسازی، که البته قدمتی کمتر از ۲۰ سال دارد میتواند بسیار موثر باشد. ما همین الان هم با توجه به اینکه در طول سالهای اخیر هوش مصنوعی شدت گرفته در جهت مفید داریم از این تکنولوژی استفاده میکنیم. در برخی موارد خاص هم ممکن است این تکنولوژی یک سری ضررهایی داشته باشد ولی این ضررها به دلیل استفاده نادرست از هوش مصنوعی است. به طور کلی هوش مصنوعی بار زیادی را از دوش آهنگسازها برداشته و در قدمهای آتی خواهیم دید که چه قدرتی برای تولید موسیقی فیلم در هوش مصنوعی نهفته است.
n لطفا درباره روش کاری خودتان توضیح دهید.
در حقیقت روش کاری ویژهای به عنوان یک الگوی ثابت و تکرارشونده ندارم و با توجه به نوع شرایط پروژه، روش کارمان تعریف میشود. گاهی اوقات از طرح فیلمنامه وارد کار میشوم و با فضای قصه به صورت ادبی مواجه میشویم و بعد رفته رفته تصویر اضافه میشود و موسیقی روی تصویر میآید. گاهی اوقات هم خیر. اثر به طور کامل ساخته شده حتی در مرحله آخر یعنی صداگذاری است و ما اثر تدوین شده را در آخرین مرحله میبینیم. در موارد دیگری هم پیش آمده که حتی موسیقی به فیلم و فیلمنامه هم شکل داده، یعنی تاثیر مستقیم آن روی فیلمنامه و فیلمبرداری کاملا مشهود است.
n تاثیر جشنواره فجر در کار یک آهنگساز به چه صورت است؟
جشنوارهها میتوانند یکی از عوامل مهم شکلگیری انگیزه برای هنرمند باشند. به طور مثال جشنواره موسیقی میتواند انگیزهای باشد برای این که یک آهنگساز اثری را تصنیف کند و آن را در جشنواره ارائه بدهد. به نوعی یک پل ارتباطی بین آرتیستها و نخبهها است. البته مردم هم به صورت جانبی میتوانند در شکلگیری انگیزه دخیل باشند. اما جشنوارهها انگیزه تخصصیتری به هنرمندها میدهند.
در هر حال جشنواره فیلم فجر به عنوان تنها جشنوارهای که از اعتبار ویژهای برخوردار است و به صورت بینالمللی در ایران فعالیت میکند. تمام گونههای سینمایی، مستند و انیمیشن را شامل میشود و میتواند انگیزه مضاعفی هم به فیلمسازها و هم آهنگسازها بدهد.
n آهنگسازی کدام یک از کارهایی که تا الان انجام دادید را بیشتر میپسندید؟ و چرا؟
نمیتوانم به طور دقیق به این موضوع اشاره کنم. تمام کارهایی که در ژانرهای مختلف کمدی، درام و حماسی ساختهام را دوست دارم و برای تمام کارهایم به یک اندازه اهمیت قائلم. به همین خاطر هر کاری برای من یک بخشی از پازل تجربیام را میسازد و از همه کارهایی که انجام دادم نکاتی را آموختم. با بسیاری از آنها گریستم؛ لذت بردم ازشون و با بسیاری از کارها نیز خندیدهام.
اگر بخواهم احساسم را در یک جمله بگویم: من با آثارم زندگی کردم.