منشی همهکارهی او
- شناسه خبر: 22883
- تاریخ و زمان ارسال: 2 آبان 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
ابوالفضل برزگر
هوارد هاکز فیلمسازی که در ژانرهای مختلفی فیلم ساخته است از سینمای ژنریک آمریکا در نوع وسترن تا کمدی رمانتیک همسر دلخواه من. فیلمساز، پیش از این فیلم و در دوران جوانی قبل از شاهکارهایش مانند ریوبرابو، رود سرخ، الدورادو، داشتن و نداشتن، خبر از ظهور سازندهای پراز جزییات با زبان بدن بازیگران داده است.
فیلمسازی که داستاننویس بسیاری از آثار شده و در همهی کارهایش درنوشتن مشارکت داشته، در فیلم منشی دلخواه من، دو نویسنده را به یاری میگیرد. چرا که بعد از هشتاد و اندی سال با فیلمنامهای پرگو و پینگپنگی، از متنی در فضای خبرنگاری با متنی و زیر متنی از دروغ و دغل که هر کس برای منفعت خودش به هر نیرنگی متوسل میشود، استفاده کرده است.
طراحی فضای شلوغ روزنامه نگاری پر از جنب و جوش با ترکیب دو موضوع عشق و مرگ با پیرنگ اصلی از هدف داستان که کسی فردا اعدام خواهد شد و کری گرانت والتر میخواهد این اتفاق نیفتد و هیلدی همسر سابقاش بهترین وسیله برای توجیه پیشرفتاش است.
با ریختن موضوع عشق و ترکیب در مرگ پیرنگ فرعی موازی با اصلی پیش میرود.
عشق والتر به هیلدی همسر سابق که به بهانهای برگشته و با بروس همسر تازهاش میخواهند به آلبانی بروند. یک بازی در بازی از هر دو طرف که پراز جزییات و غافلگیری است.
والتر با ریختن نقشهای میخواهد هیلدی را نگه دارد. هیلدی دلتنگ فضای کاری روزنامهنگاری است ولی مرتب در دیالوگهای محشری از آن بد میگوید. دیالوگهایی از این دست: «نه تنها خودم کار نمیکنم بلکه نمیذارم بچهام روزنامه بخونه».
شیوهی دال و مدلولی و قانون علیت در فضای این کمدی رمانتیک، مستتر است و به راحتی در ظرف زمان و مکانی پردینامیزم از عنصر تخیل و داستان پردازی و شاخ وبرگ دادن برای بیگناهی و راهی برای رونق روزنامه نگاری والتر.
انگیزهها و همهی افراد و شخصیتها قابل باور و ملموس، با حاضرجوابی و بده بستانی قدرتمند مرز واقعیت و حقیقت را درمینوردند.
فیلمی در ستایش عشق و زندگی و در نکوهش اعدام در فضای جامعه آمریکای است. این فیلم نیز مثل فیلمهای ابتدای دههی چهل، که یکی از پردیالوگترین فیلمها، یعنی «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد»، موفق شده با دیالوگ روند داستان و اطلاعاتدهی و پیشبرد داستان را میسر سازد. با شور و حالی که در طراحی فیلم و شخصیتها استوار است، چشم تماشاچی را بر پرده خیره نگه دارد.
نگاه کنیم به بروس و نمودار شخصیتی با دادن چتری و ساده لوح بودنش هر لحظه والترو هیلدی را بهم میرساند.
فیلمی کمتر دیده شده که میتوان از آن آموخت و به بشر هفت خط دو پا آفرین گفت از این همه دروغ!