مقصریابان تقصیرکار
- شناسه خبر: 39019
- تاریخ و زمان ارسال: 23 تیر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
سیدعبدالعظیم موسوی
یک رویکرد کسانی که به جدال غیراحسن دچارند؛ این است که در هر شکستی به دنبال مقصر میگردند؛ نه علت تقصیر.
مقصر واقعی یا خیالی را پیدا میکنند و هرچه فریاد دارند بر سر او میکشند و خیال میکنند مشکلات با فرافکنی حل میشود. این معلوم است که از عقل به دور است. و اگر یک ایمان انحرافی را هم به آن بیفزائیم؛ حاصل میشود همان خوارجی که در صدر اسلام با معصوم تصور کردن خود در هر اتفاقی، مقصریابی میکردند به جای تقصیریابی.
با یک مثال موضوع را روشنتر کنیم. فرض کنید یک خودرو با شخصی در یک خیابان شلوغ تصادف کرده است. وظیفه عقلانی شما این است که کفایت میکند؛ شماره خودرو را یادداشت کنید یا عکس بگیرید. اما مصدوم را به سرعت به نزدیکترین بیمارستان برسانید تا مبادا فوت کند. سپس اگر خواستید علت حادثهخیز بودن آن خیابان را بررسی و همزمان شماره خودرو را به پلیس معرفی کنید و دست بالا نظرتان را هم در مورد علت حادثهخیز بودن به شهرداری اعلام کنید.
اگر هیچکدام از این اقدامات را انجام نمیدهید؛ حداقلیترین کارتان رسانیدن مصدوم به بیمارستان است. اما اگر دچار جهل و ایمان جعلی توأمان باشید؛ مصدوم را وسط خیابان رها میکنید و یقه راننده خودرو را میچسبید. و تا او را به کلانتری نرسانید آرام نمیگیرید. یا در جهل شدیدتر، زد و خورد میکنید.
در قضیه صفین هم، خوارج مقصریابی کردند به جای تقصیریابی. قرآن روی نیزهها رفت. به جای اینکه دلیل آن را جستجو کنند؛ مقصر را علی(ع) قلمداد کردند و یقه او را رها نکردند. وقتی قضیه حکمیت به فریب عمر و عاص ختم شد؛ باز هم تقصیریابی نکردند. علت فریب انتخاب ابوموسی بوده؛ و با مقصر قلمداد کردن امیرالمومنین(ع) مشکل حل نمیشود. آنها اما به جای حل مساله از حضرت خواستند که توبه کند و او را تکفیر کردند.
¨
اکنون نیز افراد معدود خطرناکی، در پی انتخاب نشدن دکتر جلیلی سنگ او را که شکست خود را پیروزمندانه پذیرفت؛ به سینه میزنند و به شکل افراطی دنبال مقصر میچرخند.
یکی از قم سر برمیآورد که شورای نگهبان زیر باد کولر نشستند و پزشکیان را تایید صلاحیت کردند. و نتیجه این شد.
دیگری از قول وحید حقانی خبر جعل میکند که رهبری معظم به ظریف گفت که پشت پزشکیان را بگیرد که تنها نماند و پیروز انتخابات شود. و پزشکیان را به حضور پذیرفتند و تفقد کردند که حتما نامزد شود و مقاومت کند؛ که البته بلافاصله از دو طرف، خبر جعلی فوق تکذیب شد.
عکس درست کردند که رهبری با دست چپ نوشتند مسعود پزشکیان! و سوال مطرح میکنند که چرا رهبری در حضور دیگران رایش را نوشت و …
همانهایی که در قضیه تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی مقصریابی کردند و آن را به رهبری نسبت دادند و لاریجانی را به خاطر تصویب ده دقیقهای برجام مقصر دانستند. و در دو دوره انتخابات هم انتقام گرفتند و به درخواست جبران رهبری و تظلمخواهی ایشان توجهی نکردند؛ اکنون دوباره راه افتادهاند که گذشته از تایید صلاحیت پزشکیان، رهبری چرا اولویت اصلی انتخابات را مشارکت اعلام کردند؟ مگر حضور اقلیتی با نتیجه مطمئن چه ایرادی داشت که ایشان روی مشارکت بالا تمرکز کردند؟
البته قریب به اتفاق حامیان نظری و عملی دکتر جلیلی موسوم به جبهه انقلاب از این مسائل مبرا هستند. سخن از زمزمههای شومی است که اینجا و آنجا شنیده میشود که به دنبال مقصریابی هستند.
رهبری که در سخنانی، انتخاب اصلح را هم به عنوان اولویت در کنار مشارکت حداکثری اعلام میکند، کمی آرام میگیرند. اما به دنبال تلاش حامیان دکتر پزشکیان برای آب کردن یخ معترضینی که حاضر به حضور در انتخابات نبودند؛ باز زمزمه کردند که انتخاب اصلح از نظر معترضین به نظام، چه کسی میتواند باشد غیر پزشکیان؟
باز زمزمه کردند که چرا باید کسانی که اصل نظام را قبول ندارند بیایند و داخل نظام رئیسجمهور تعیین کنند؟ البته اصلاحطلبان و حامیان پزشکیان هم راهبردشان این بود که حضور در انتخابات با اعتراض به نظام برای قضایای زن ـ زندگی ـ آزادی تعارض ندارد.
رهبری فرمودند هر یک رأیی که به صندوق ریخته میشود رای به نظام جمهوری اسلامی است. و اوضاع را برای یک انتخابات آرام و بیغل و غش مدیریت کردند.
خردهگیران که استعداد قهر و اعتراض را هم داشتند؛ با این موضعگیری کمی آرام گرفتند به تصور پیروزی حتمی!
وقتی دیدند علیرغم همه تلاشهایشان ده درصد ساکت در دور اول به پای صندوقهای رای آمدند و پزشکیان نتیجه آن شد؛ دوباره راه افتادهاند که مقصر پیروز نشدن خود را پیدا کنند. کسانی، رای ندادن 60 درصدیها را رفراندوم تلقی کردند، وقتی هر رای داخل صندوق رای به جمهوری اسلامی است ! و اینان باز جا خالی کردند تا مخاطب، رهبری باشد.
این اقلیت کوچک در میان حامیان جبهه انقلاب اکنون پس از پیروزی پزشکیان با رویکردی افراطی و موضعگیری دایههای دلسوزتر از مادر، تخریب را شروع کردهاند. از نادان و کودن دانستن مردم آغازیدند و یاد جملاتی از امیرکبیر افتادهاند. مردمی را که به تعبیر امام خمینی(ره) از مردم زمان رسولا…(ص) بهتر بودند؛ با اقداماتشان به مردم معترض تبدیل کردند. و اکنون نادان و کودنشان میخوانند. با جستجو در نظام پزشکی برای راستیآزمایی مدارک علمی دکتر پزشکیان و دستآورد سازی تخیلی از دوران دولت سیزدهم به میدان آمدهاند که اگر قیمتها چنین شد و صفهای مواد غذایی چنان شد و دلار و دارو گران شد و تورم افسار گسیخت؛ غر نزنید قر بدید!
توگویی دوران سه ساله دولت سیزدهم مدینه فاضله بوده و بهشت برین؛ و اکنون دولت پزشکیان قرار است آن را به خرابهای جهنمی تبدیل کند.
روشن است وجود اشکالات در دولت سیزدهم چیزی از قداست شهید و مقام تلاشگر مرحوم شهیدرئیسی کم نمیکند. اما احترام به شهید نمیتواند شاخصهای منفی اقتصادی و سیاسی را ترمیم کند.
از حالا مقصریابان دوره افتادهاند که مقصر ایجاد کنند. سپس آن را بیابند و هدف حملات خود کنند. آنان اگر بتوانند، به گرانی و کمبود دامن میزنند و آن را بزرگنمایی میکنند و به اعتراض مردم دامن میزنند و هستههایی برای اعتراض خیابانی علیه دولت تشکیل میدهند. و مثل آنچه که در زمان روحانی از قم و مشهد شروع کردند؛ در حال انجام دادن هستند.
هرگز هم به این فکر نمیکنند که این اعتراض، تهدید اصلیاش خود نظام است تا دولت پزشکیان. اینان در اندیشه توبه خود نظامند و تکفیرش!
اگر این عده محدود و معدود کنترل نشوند و جبهه انقلاب حواسش جمع نباشد و آنان را از خود نراند؛ قصه تنهایی علی(ع) دوباره تکرار میشود.
¨