معرفی کتاب «دوستی در سپهر اندیشگی شرق و غرب»
- شناسه خبر: 17817
- تاریخ و زمان ارسال: 14 مرداد 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
نویسنده: عمران رحیمیفر
دوستی در سپهر اندیشگی شرق و غرب نام کتابی است که به کوشش محمدجعفر امیرمحلاتی در سال 1400 توسط انتشارات طرح نو چاپ و تا کنون به چاپ دوم نیز رسیده است. این کتاب برای دانشجویان رشتههای روابط بینالملل، الهیات صلح، جامعهشناسی و مطالعات تطبیقی تمدنها تدوین شده و با نگاهی آکادمیک برای تدریس مباحث صلح پژوهی مناسب است. این کتاب در 5 بخش تدوین شده است.
بخش اول این کتاب به دوستی در مکاتب شرقی اختصاص دارد. اولین مقاله این بخش «دوستی در چین کنفوسیوسی در دوره کلاسیک و متاخر مینگ» نوشته والن لای و ترجمه عمران رحیمیفر است که به چهرههای متعدد دوستی، خانواده، دوست و دولت در دوره هان، دوستی زیباشناختی در میان تائوئیستهای چین و غیره میپردازد. دومین مقاله این بخش «دوستی در فلسفه هندی» نوشته ایندیرا ماهالینگام و ترجمه محمدهادی طلعتی است. این مقاله گزارشی از «بهگودگیتا»- یکی از کتابهای دینی هندی و مهمترین و اسرارآمیزترین بخش حماسه هندی موسوم به ماهاباراتا است- که در آن آرجونا و کریشنا در میدان نبرد سخن میگویند. آرجونا به عنوان بزرگترین کمانگیر زمان خود هنگامی که خویشاوندان خود را در ردیف سربازان ارتش مقابل نظاره میکند، از تصور کشتن آنها دچار انزجار و تردید شده، در حالت غم و افسردگی فرو میرود. او چگونه میتواند کسانی را بکشد که زمانی با همبازی بودهاند؟ وضع بغرنج آرجونا یک گرفتاری و دردسر واقعی است که هریک از ما ممکن است در تجربیاتمان با آن مواجه شویم.
مقاله سوم «چشمانداز بودائی در مورد دوستی و فواید شفقت» نوشته پارکر نایلز و ترجمه عمران رحیمیفر است. بودیسم در بادی امر ممکن است مکتبی به نظر بیاید که فرد راهب به یک غار رفته و به دعا و مراقبه میپردازد و کل جهان را انکار میکند، اما این کل واقعیت نیست، راهبان سنکهه به طور سنتی با شهری که در آن سکونت دارند مرتبطند، حتی امروز شکل جدیدی از بودیسم به نام «بودیسم متعهد اجتماعی» ایجاد شده است که هم در سطح محلی و هم در سطح بینالمللی به تلاشهای صلح جویانه و اصلاحات اجتماعی میپردازد. بودا با این بیان که «با افراد احمق مصاحبت نکن بلکه با خردمندان مصاحبت کن» نه تنها از دوستی دفاع میکند بلکه در فکر دوستیهایی است که خردمندانه انتخاب شدهاند.
مقاله چهارم این بخش «درباره دوستی در یهودیت» است که توسط ربی دکتر زالمن شاختر شلومی نوشته شده و عمران رحیمیفر آن را به فارسی ترجمه کرده است. شلومی در این مقاله پس از نام بردن از دوستان غیرهمکیش خود مانند توماس مرتون، آنتونی کتینگ، مادر میریام و مادر کلودیای مسیحی، برنی روشی و بیکر روشی بودائی، پیر ولایتخان، پیر معینالدین و مظفر افندی مسلمان، داستان دو دوست به نام روبن و سیمون را روایت میکند. سیمون که ورشکست شده بود نزد دوستش، روبن رفت و از او کمک خواست. روبن اموالش را نصف کرد و نیمی را به سیمون داد تا مشکل خود را حل کند. سیمون پس از مدتی به جایگاه سابق خود رسید اما گردش روزگار روبن را هم ورشکست کرد، او چاره را در این دید که نزد سیمون برود و از او کمک بطلبد، اما سیمون نیمه شب روبن را در خانهاش تنها گذاشت و فرار کرد. روبن اما با تلاش دوباره به جایگاه خود بازگشت، چرخ دوار باز هم چرخید و سیمون دوباره ورشکست شد و با شرمساری نزد روبن رفت. روبن از او پذیرایی کرد و بار دیگر نیمی از اموالش را به خاطر دوستی به سیمون بخشید.
بخش دوم کتاب به «دوستی در میراث ایرانی و اسلامی» اختصاص دارد. مقاله اول «ضروریات اسلام، حداقلهایی که یک مسلمان باید بدان معتقد باشد» نوشته سیدحسن مدرسی طباطبائی و ترجمه محمدهادی طلعتی است. نویسنده در این مقاله با مستندات متعدد تاریخی نشان میدهد که اختلاف نظر علمای مشهور کلام اسلامی هرگز موجب تضعیف دوستی دانشمندان نبوده و اخلاق اختلاف نظر این افراد از مکتب تکفیر که بدعتی مدرن است، بیگانه است.
مقاله دوم این بخش «دوستی و دوست» نوشته ابوحیان توحیدی شیرازی و ترجمه مرتضی رحیمی نژاد است. کتاب «الصدیق و الصداقه» توحیدی از نوشتههای جامع درباره دوستی است. او کتاب خود را با بیان دوستی عمیق استادش محمدبن طاهر سجستانی و قاضی ابن سیار آغاز میکند تا نشان دهد چگونه میتواند بین یک فیلسوف عقلگرا و یک قاضی شریعتگرا دوستی محکم و پایداری ایجاد شود. او میآموزد که دوستی فراتر از عنوان یا گروه و مکانی خاص است و در 16 باب احادیث رسول خدا و اصحاب ایشان، اشعار شاعران و سخنان حکیمان را در باب دوستی جمعآوری کرده است.
مقاله دیگر این بخش «آداب دوستی» نوشته راغب اصفهانی و ترجمه مرتضی رحیمینژاد است. مترجم در این مقاله گزارشی از کتاب «آداب مخالطه الناس» راغب اصفهانی را بیان میکند. راغب در این کتاب به مطالب مختلفی درباره دوستی اشاره میکند، اینکه آیا همنشینی با مردم بهتر است یا گوشهگیری و انزوا؟ آداب همنشینی و دوستی چیست؟ با چه کسانی باید دوست بود و با چه کسانی نباید؟ راغب پاسخ این سئوالات را در کتاب خود مطرح کرده است.
مقاله چهارم این بخش «رمز و راز دوستی از دیدگاهی اسلامی» نوشته پل هک و ترجمه علی زکی است. هک در این مقاله برداشتهای گوناگون از مفاهیم دوستی را از منظر اسلامی مطرح میکند، او مفاهیمی مانند خلیل، صحابه، اولیاءا…، ندیم و اخوت را مطرح کرده و به آثار ابوحیان توحیدی، ابن حمدون و غزالی درباره دوستی اشاره کرده است. غزالی میگوید هیچ دوگانگی بین سعادت در این جهان و سعادت اخروی وجود ندارد، دو جهان صرفاً دو حالت از یک وضعیت، یعنی زندگی در محضر خداوند هستند. در واقع چون هستی تقسیم ناپذیر است، عشق دنیوی میتواند بخشی از عشق فیا… هم باشد. مادامی که هدف یکی است، یعنی سعادت، مغایرتی در کار نیست.
مقاله پنجم به «الفت نامه» فیض کاشانی میپردازد که محمد برکت آن را نوشته است. فیض میگوید که بعد از محبت الهی که ذروه مقامات واصلان و غایت مراتب کاملان است، محبت اهل خیر است با یکدیگر که منشا آن ارتباط روحانی و اتحاد جانی است نه عارضه نفع عاجل و لذت زایل و لهذا از شایبه مخالفت و منازعت منزه و از عروض کلال و ملال مبراست. فیض در این رساله به طریق ایجاد وحدت و الفت و مراتب آن اشاره میکند.
بخش سوم کتاب «گستره معناشناختی عشق و دوستی» است که از دو مقاله تشکیل شده است. مقاله اول با عنوان «زمینه معنایی عشق درعربی کلاسیک، درک معنای ناخودآگاه حفظ شده در مترادفها و متضادهای «حب» از طریق ریشه لغوی آنها» نوشته احمد عبیدات و ترجمه عمران رحیمیفر است. عبیدات در این مقاله به ریشه فعل «حب» میپردازد و سپس مترادفهای آن مانند هوی، ودّ، حب، شغف، ولا، حیام، تیم، وله، جوا، فتنه و طوق را مطرح و سپس متضادهای عشق مانند عیاف، مجج، منکر، سخط، شنئان، بغض، حقد، نقم، دغن و غیره را مطرح کرده و راجع به هر یک توضیحاتی ارائه مینماید.
مقاله دیگر این قسمت «دوستی در زبان عربی، مترادفها، ریشهشناسی و تغییر شکلهای دوستی» نوشته احمد عبیدات و ترجمه محمدهادی طلعتی است. در این مقاله عبیدات دوستی را به سه شاخه 1- خلیل، صفی، الیف، انیس 2- حبیب، عشیر، خدین، ندیم، سمیر و 3- اخ و ولی تقسیم نموده و پیرامون هریک توضیحاتی میدهد.
بخش چهارم کتاب «دوستی در تعلیم و تربیت و ادب فارسی» است. اولین مقاله این بخش «اراده دوستی از دیدگاه ملای رومی» نوشته عبدالکریم سروش و ترجمه محمدهادی طلعتی است. مولوی در چهل سالگی معنی عشق را کشف کرد و این در زمانی بود که شمس تبریزی را ملاقات کرد. شمس زندگی مولوی را تغییر داد و به تعبیر خود مولوی با طلوع شمس در آسمان زندگی او این اتفاق رخ داد:
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
مطلبی که شمس به رومی آموخت عشق بود، این عشق، آزادی، دلیری و شجاعت را برای وی به ارمغان آورد. در ادامه سروش به طرح مباحثی در مورد دوستی از دیدگاه مولوی میپردازد.
مقاله بعدی این بخش «کیمیاگری محبت در تعلیم و تربیت» نوشته بابک شمشیری است. او مقاله خود را با یک جمله از پستالوزی، اندیشمند شوریده حال قرن هجدهم، آغاز میکند «ذات تربیت نه در آموزش بلکه در محبت است». سپس شعر «از محبت خارها گل میشود» را مطرح کرده و میگوید عامل اصلی ایجاد تحول در عالم هستی و عالم انسانی محبت است. او با طرح سخنان امام باقر(ع)، ملاصدرا، سعدی، افلاطون، بوعلی سینا و غیره نتیجه میگیرد که در فرایند تعلیم و تربیت باید چهار مولفه دانش معلم، مهارت تدریس، هنر معلمی و مهر و محبت را در نظر گرفت.
مقاله بعدی این بخش «نشانی خانه دوست، فارس و جاویدان حکمت دوستی» نوشته محمدجعفر امیرمحلاتی است. او در این مقاله به جایگاه شیراز در ادب فارسی و مطالب مربوط به دوستی اشاره کرده و میگوید اولین کتاب تالیف شده در مورد دوستی «الف الفت و لام المعطوف» نوشته ابوالحسن دیلمی است که شاگرد ابوعبدا… خفبف شیرازی و دیگری کتاب «دوستی و دوست» ابوحیان توحیدی شیرازی است. استاد گرانقدرم، مرحوم دکتر قاسم انصاری معتقد است که کتاب الف الفت اولین کتابی است که در فرهنگ اسلامی پیرامون عشق و به ویژه عشق الهی نوشته شده است. سپس نویسنده به اشعاری از سعدی و حافظ در باب اعتلای دوستی اشاره مینماید.
مقاله دیگر این بخش «کارکرد طنز در دوستی و آشتیگستری» نوشته مسیح ذکاوت است. نویسنده با ذکر سخنانی از ارسطو و افلاطون میگوید که در بادی امر به نظر میرسد طنز و دوستی رابطهای نداشته باشند زیرا طنز ز ریشخند کردن دیگران حاصل میشود که با دوستی تفاوت دارد. اما اگر طنز هوشمندانه به کار گرفته شود میتواند به دوستی و آشتی بینجامد. آثار عبید زاکانی طنزپرداز بزرگ قزوینی در این زمینه قابل ذکر است. او در دورانی پرآشوب و فتنه میزیست و از بیاخلاقی و نزاع حاکمان و انحطاط جامعه رنج میبرد. دوستی و آشتی در این دوره پرتنش از دغدغههای مهم عبید زاکانی بود. افزون بر لطیفههایی که درباره جنگ و دوستی است، دین نیز از زمینههای دوستیگستر در آثار عبید است. «اعرابی را پیش خلیفه بردند، خلیفه را دید که بر تخت نشسته است و دیگران در پای تخت او ایستاده. گفت السلام علیک یا ا…! گفت من ا… نیستم. گفت یا جبرئیل! گفت نیستم. گفت یا رسولا…! گفت نیستم. گفت چون خدا و جبرئیل و رسول نیستی چرا در آن بالا تنها نشستهای؟ تو نیز به زیر آی و در میان آدمیان بنشین!». چنین رویکردی نه تنها بین دو نفر دوستی ایجاد میکند بلکه در سطح سیاسی و اجتماعی هم باعث آشتیگستری بین حکومت و مردم میشود.
بخش پنجم «دوستی در مکاتب غربی» است که حاوی پنج مقاله با عناوین «دوستی غیردینی و دلبستگی دینی» نوشته الیور لیمن و ترجمه علی زکی، «زندگی خردمندانه» نوشته جورج سانتایا و ترجمه علینقی سلطانی، «دوستی و فلسفه سیاسی» نوشته جیمز شال و ترجمه هادی طلعتی، «دوستی همچون نیازی وجودشناختی» نوشته مایکل میتیاس و ترجمه فرناز عبدالباقیان و «برادری، همبستگی و دوستی شهروندی» نوشته سیبل شوارتسنباخ و ترجمه سحر طبیبزاده است. این مقالات به جنبههای مختلف دوستی در فرهنگ غربی اشاره کردهاند.
در پسین گفتار، محمدجعفر محلاتی با نقل سخن افلاطون در نسبت فلسفه و عشق که «کسی که از عشق شروع نکند، هیچگاه پی به ماهیت فلسفه نخواهد برد» میگوید «کسی که دوستی را تجربه نکند، هیچگاه به ماهیت اخلاق پی نخواهد برد». او تاکید میکند که در گذشته اگر میشد عدالت را که ارزش پایهای اخلاق است، مستقل از دوستی تعریف کرد، امروز همانگونه که شوارتسنباخ در مقالهاش اشاره میکند، شایسته است عدالت را دوستانه تعریف کنیم و این کار بر عادلانه کردن دوستی اولویت دارد. در جهان پسامدرن و پس از تجربه جنگهای خانمان سوز و بازگشت به قومگرایی افراطی و رادیکالیسم دینی، جهان دستخوش چالشهای کلان است، در چنین جهانی برای نجات نوع بشر، یک راه بیشتر نماند و آن این است که دوستی را با تنوع گفتمان حداکثری ترویج کنیم. اکنون جهان جنگ زده و درگیر انواع مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و غیره به یک جهاد دوستی نیازمند است.