مدیریت نوین با گردش نخبگان
- شناسه خبر: 17255
- تاریخ و زمان ارسال: 4 مرداد 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
وحید حاجسعیدی
پیشرفتهای کشور از هر زاویه و با هر دیدگاهی که بررسی شوند، غیرقابل انکار و کتمان هستند و دوست و دشمن بر این پیوست همنظر هستند. اما صرفنظر از برنامهریزیهای خصمانه و چهل ساله دشمنان نظام در تضعیف جمهوری اسلامی ایران، باید اذعان کنیم ریشه بسیاری از مشکلات تلنبار شده در مملکت در بخشهای اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و … در بستر سوء مدیریت، مدیریتهای تکراری و ناکارآمدی برخی مدیران نهفته است که با وجود ادله و بینه قوی درخصوص ناکارآمدی آنان و انجام آزمون و خطاهای متعدد از جانبشان در طول این سالها، کماکان در بزنگاههای مدیریتی در سطوح خرد و کلان بهزعم خودشان مشغول مدیریت بر امور و بهزعم مشاهدات میدانی و گواه مردم در حال آسیبزایی و سوق دادن امورات از چالش به بحران هستند. هر چند در این مقال فرصتی برای شمارش این دست مدیران و مدیریتهای آسیبزا نیست ولی نمونه بارز این ناکارآمدیها در اقتصاد، اظهرمنالشمس است که با وجود امکانات نرمافزاری و سختافزاری، معادن و منابع طبیعی خدادادی فراوان، منابع آبی و خاکی گسترده، نیروی انسانی جوان، با تجربه و حاضر به یراق، همچنان کمیت اقتصاد مملکت لنگ است تا جایی که در سال 96 رئیس اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد ۷۰ درصد اقتصاد در اختیار کسانی است که جز ضرر چیزی برای اقتصاد نداشتهاند!
در حقیقت این مدیران ناکارآمد که در قاموسشان عمدتاً بازنشستگی هم معنی خاصی ندارد و پس از بازنشستگی هم با عناوینی چون مشاور، عضو هیات مدیره، عضو هیات علمی و … به جایگاههای مهم تصمیمگیری و تصمیمسازی بازمیگردند، خواسته یا نا خواسته، عمدی یا سهوی، برنامهریزی شده یا بدون برنامه، سنگ بنای بحرانهایی را تدارک میبینند که حقیقتاً دفع و مدیریتشان زمان بر، هزینهزا و در مقاطعی با تبعات و گرفتاریهای عدیده همراه است و گاهی اوقات نیز در عمل دفع بلیه به وجود آمده میسر نیست!
در چنین شرایطی هیجانات آنی، نگاه به موضوعات از پنجره احساسات بهویژه در جوانان و عدم توجه کافی و صادقانه به موضوع، کارآمدی مسئولان پاکدست و تحولات و پیشرفتهای حاصل شده در بسیاری از امور و حتی اقتدار منحصر به فرد کشور را که نمونه آن را در مقوله توقیف نفتکش اخیر از فرمانده سپاه دیدیم، زیر سوال میبرد و باعث میشود تا تصور افراد جامعه نسبت به تمام کارکردهای حاکمیتی غیرکامل، مخدوش و کمرنگ باشد و به نوعی سایر خدمات دولت و پیشرفتهای حاصله زیر سوال برود.
دردمندانه در حل مشکلات به وجود آمده نیز کماکان برخی مدیران «ناکارآمد» و «فرسوده»، در جای مدیران «کارآمد» و «بروز» تصمیمگیری میکنند که گاهی اوقات با ارائه طریق نسنجیده و گفتار دور از منطق نظیر سخنان جناب میرسلیم بر آتش بحران نیز میدمند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان بحران، ناکارآمدی از جمله بحرانهای پیشران و آوانگارد در شکلگیری نارضایتیهای عمومی اجتماعی است. چرا که بحران مدیریت باعث ایجاد نوعی ناکارآمدی سیستماتیک در جامعه شده و خود به خود زمینهساز مشکلات بعدی میشود در حالی که بسیاری از مشکلات کشور را میتوان با طرحها و نقشههای بروز و نوین برطرف ساخت و کارآمدی را در امورات مختلف عیان ساخت.
بیهیچ تردید چاره اساسی مشکلات امروز کشور تنها و تنها گردش نخبگان و ایجاد سونامی کارآمدی و تحول با رهبری مدیران جوان و پر انرژی است. موضوعی که رهبر انقلاب سالها پیش نسبت به این امر متذکر شده بود. ایشان در سال ۱۳۸۳ در دیداری درباره موضوع کارآمدی، نکته مهمی را بیان نمودند با این مضمون که: «مشروعیت همهی ما بسته به انجام وظیفه و کارایی در انجام وظیفه است. هر جا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت»؛ بدون شک در کنار ارائه راهکارهای حل بحرانهای پیشرو در سطوح مختلف، باید به امر «کارآمدی و روزآمدی» نگاه ویژه و اختصاصی داشت و با ساختارشکنی در اداره امور جاری مملکت، علاوه بر حل مشکلات جاری در کشور، از بروز بحرانهای جدید نیز پیشگیری کرد. نخبگان را دریابیم. شاید فردا دیر باشد.