قزوین همچنان در انتظار یک گالری استاندارد
- شناسه خبر: 5059
- تاریخ و زمان ارسال: 5 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
اشاره
تابلوهای نقاشی با ابعاد و طرحهای متفاوت پشت هم ردیف و به دیوار آویخته شدهاند. طرحی از گلدانی با گلهای اطلسی که از خطوط درهم و غالبا دایرهای با خودکار مشکی روی کاغذ نقش زده شده. کمی آن طرفتر تابلوی دیگری که با خطوطی بیشتر در هم تنیده و با هر بار نگاه به آن، تصویر جدیدی کشف میشود آثار باقی مانده از ساعد فارسی نقاش فقید است که به جای مانده است.
هر چه بیشتر از تابلوهای اولیه فاصله میگیرم تکنیکهای به کار رفته در کارهای بعدی نیز متفاوتتر میشود. نقاشیهایی که به روح آدم نفوذ کرده، در آن رسوب میکند و نهایتا حس دلچسب و عجیبی به جای میگذارد.
ایستادن در مقابل خطوطی که به ظاهر بیجان هستند اما با اندکی تامل جان گرفته و شروع به سخن میکنند. دنیای عجیبی است که تنها از طریق نقاشی میتوان به آن ورود پیدا کرد.
در انتهای بازدید از گالری با یکی از نقاشان همدورهی فارسی گرم صحبت میشویم؛ گپ و گفتی از مسائل هنری، یاد هنرمندان و فعالیتهای پیشرو. به مضوع گالری و گالری داری که میرسیم صحبتهایمان جدیتر میشود. گالری در قزوین هیچ وقت رونق نداشته و متاسفانه هرگز به صورت تخصصی حتی به آن نگاه هم نشده. هنرمندان خوبی داریم که میتوانند در این زمینه راهگشا باشند ولی چرا گره کور حمایت از هنر و هنرمند، به دست هیچ مسئولی باز نمیشود؟! پرسشی است که همیشه بدون پاسخ مانده است.
ـ ضعف عملکرد ارشاد در حفظ گالری «عارف»
یک هنرمندی که نخواست نامش عنوان شود و همان طور که گفتم از دوستان ساعد فارسی در قزوین بود از ضعف عملکرد ادارهی ارشاد به شدت دلخور است و از کمبود گالری مناسب در استانی مانند قزوین که در نزدیکی پایتخت قرار دارد سخت گلایه میکند و از گالریهای خصوصی با تعداد بالایی که در سایر استانها احداث شده تعریف میکند. در گرما گرم صحبت اشارهای به گالری نقاشی که سالها قبل، در کتابخانهی عارف مستقر بود صحبت میکند و توضیح میدهد: تنها گالری مناسب استان همان جا بود. نقاشان معروفی آنجا دور هم جمع میشدند و آثارشان را به نمایش میگذاشتند. شانهای بالا میاندازد. صورتش در هم میپیچد و کمی به فکر فرو میرود. بعد از مکثی نه چندان طولانی صحبت را از سر میگیرد. در سایر کشورها اگر یک هنرمند معروف روی یک چهار پایه بنشیند تا قرنها آن چهارپایه را همانجا و به همان شکل نگه میدارند. این در حالی ست که در این گالری، نقاش شناخته شدهای مثل خانم ایران درودی کارهایش را به نمایش گذاشت و خیلی راحت جمعش کردند.
سری به کتابخانهی عارف و محلی که سابقا برای گالری از آن استفاده میشد میزنم. نگهبان به سمت سالنی که دیوارهای آجری و ریز نقش به صورت دایره دور تا دور سالن را در برگرفته هدایتم میکند. ساختمان طرح جالب و فضای بصری چشم نوازی دارد. هیچ اثری از اینکه در گذشته از این مکان به عنوان گالری استفاده میشده به چشم نمیخورد؛ بلکه در مقابل به فضای اداری مرتب با میزهای چیده شده در دور تا دور سالن تبدیل شده است. نگهبان قسمتی دیگر را که راهروی دراز و کم وسعتی است و به وسیله دیوارهای کاذب سفید رنگ و یک در اصلی از سایر فضاهای سالن مجزا میشود را نشانم میدهد و میگوید که اینجا هم قسمتی از گالری بوده است.
ـ هنر و چراغی که هر روز کمسوتر میشود
یکی از مدرسین نقاشی در دانشگاهها و مراکز آموزشی و از نقاشان چیره دست استان از محلی دیگر که سابقاً در خیابان هلال احمر، واقع در خانهی امیرکبیر مورد استفاده قرار میگرفت، تعریف میکند و به خاطرات 15 سال پیش برمیگردد. در اطراف این محل یعنی حیاط مدرسهی امیرکبیر که به خانهی امیرکبیر هم شناخته میشد بازارچهی هنر برگزار میکردیم. یک سری از دوستان هنرمند در همان محل مینشستند و چهرهی حاضرین را طراحی میکردند.
در یکی از خیابانهای پاریس هم محلی شبیه این شبنشینیهایی که برگزار میشد، وجود دارد. این خیابان مخصوص هنرمندان و رفت و آمد توریستها شده؛ نقاشان همیشه در آنجا حاضر هستند تا از چهرهی گردشگران طراحی کنند.
از طرفی دیگر شبهای هنر و ورکشاپهای هنری هم در این مکان تشکیل میشد. حتی صحبت بر سر این بود که در این مکان اقدامات جدیتری برای تاسیس رسمی گالری انجام شود و طرحهایی هم ارائه شد اما در آخر با دخالت میراث فرهنگی، اداره ارشاد عقب نشینی کرد. البته نمیتوان ارشاد را به تنهایی مسئول این اتفاق دانست. چرا که در تصمیماتی به این شکل گرفته میشوند حتی شورای شهر، استانداری، نیروی انتظامی و سایر ارگانها هم دخیل هستند و طبق نظر تمام آنها تصمیم نهایی گرفته میشود.
در حال حاضر چندین گالری در سطح استان تاسیس شده ازجمله یک گالری در ادارهی ارشاد که هنوز ناتمام است و شرایط گالری استاندارد در آن دیده نمیشود.
وی در ادامه گریزی هم به گالری سابق در کتابخانهی عارف زده و میگوید: حدوداً 20 سال پیش به دلیل اینکه در استان هیچ گالریای وجود نداشت تصمیم بر این شد که قسمتی از کتابخانه عارف برای گالری مورد استفاده قرار بگیرد. در کنار این گالری، سالنی مثل سالن نمایش همراه با یک سن تعبیه شده بود که نقاشان و هنرمندان بعد از گالری گردی به نقد آثار و گفتوگو میپرداختند. حتی سینمای جوان هم ابتدائا در اینجا تشکیل جلسه میداد. پس از اینکه امور کتابخانهها از ارشاد مستقل شد آنجا هم تبدیل به انبار کتاب و بعدها قسمت اداری شد.
ـ شکست گالریهای خصوصی
رئیس انجمن تجسمی در مورد احداث گالری نقاشی مناسب در قزوین چنین میگوید: گالری عارف حس نوستالژیکی برای من و هم نسلهایم دارد. خود من به شخصه نمایشگاههای مهم و خوبی را آنجا برگزار کردم.
البته از لحاظ طراحی فضای مناسبی نداشت. طراحی فقط دیوار و جنس آن نیست بلکه رادیاتورها در جای نامناسبی قرار داشتند نورپردازی مناسب نبود و ارتفاع دیوار هم برای کارهای بزرگ خیلی کوتاه بود. اما با وجود همه این تفاسیر تنها گالری قزوین در آن زمان محسوب میشد. بعد از عارف ما واقعاً گالری در قزوین نداشتیم البته یکی دو نفر گالریهای خصوصی احداث کردند اما موفق نشدند که این فعالیت را ادامه دهند. چرا که یک گالری در شهر کافی نیست بلکه چندین گالری باید در راستای یکدیگر فعالیت کنند کاری که درحال حاضر در تهران به شکل جدی انجام میشود. مثلاً یک گالری روی کارهای فیگوراتیو و گالری دیگر روی کارهای آبستره کار میکنند. درنتیجه کلکسیونرها مطلع میشوند که روند به نمایش درآمدن کارها در این گالریها به چه صورتی است. از جمله گالریهای خصوصی که بعد از عارف به وجود آمد گالری آقای محبی به نام «یاقوت» بود که خیلی دلی کار میشد و سود چندانی بدست نمیآورد. درحالی که گالری داری سود زیادی دارد. بعد از آن هم خانم حلوایی گالری لاجورد را درست کرد که بازهم بعد از مدت کوتاهی جمع شد.
ـ نافرجامی گالریهای دولتی
بعد از گالریهای خصوصی، فقط حوزه هنری باقی ماند که البته یک گالری دولتی است و بازهم جنس دیوار، آویختن کار و نورپردازی آن پر از مشکل بود به اضافه این که اتفاق مهمی در گالری وجود دارد و آن این است که وقتی گالری به یک اداره و ارگان دولتی وصل میشود کار اقتصادی از لحاظ قانونی نمیتوان انجام داد. در نتیجه وجود گالری به این شکل فایدهای ندارد و گالری که کار نفروشد اصلاً گالری نیست.
ـ کوتاهی ارشاد در تاسیس گالریهای هنری
گالری «مؤسس» در غیاث آباد هم از جمله گالریهای دولتی میباشد که ارتفاع دیوارهای آن نسبتاً خوب است و میتوان گفت که نسبت به سایر گالریهای موجود از وضعیت بهتری برخوردار است. در آن سالها بنده چنین ایدهای داشتم که یک گالری مادر درست و استاندارد در قزوین ساخته شود و حتی میتوانستیم از همین گالری مؤسس استفاده کنیم. قصد داشتم که با شناسایی سرمایهگذاران چند تا گالری خصوصی هم در استان برپا کنم ؛ دو سه بار هم نامهای برای آقای فائزی فرستادم اما اتفاقی نیفتاد و بودجهای که لازم داشتیم اختصاص داده نشد.
ـ قزوین میزبان یکی از بزرگترین آرت اکسپوهای کشور
غلامپور ادامه میدهد یکی از بهترین طرحهایی که اجرا کردم تشکیل آرت اکسپو در قزوین بود که به اصطلاح به عنوان بازار فروش آثار هنری شناخته میشود و از بزرگترین آرت اکسپویهای کشور محسوب میشد. کارهای زیادی ازجمله عکاسی، نقاشی و مجسمهسازی هم جمعآوری شد و نمایشگاه خیلی بزرگی شکل گرفت. ده تا از هنرمندان تراز اول هم برای ورکشاپ دعوت شدند. ازجمله دیگر اتفاقات خوبی که در طی این آرت اکسپو افتاد، حضور مسئول موزه هنرهای معاصر تهران، آقای شالویی با تیم همراه برای بازدید بود. البته تعداد زیادی نقاشی برای موزه هنرهای معاصر تهران هم خریداری کردند. در سال 1400 بنده مجددا و به صورت شخصی، جدا از انجمن هنرهای تجسمی استان این کار را در فضای نسبتا بزرگی که در مرکز خرید مهر و ماه وجود داشت انجام دادم. نزدیک به دوماه و نیم طول کشید و 700، 800 اثر روی دیوار قرار گرفت. حتی اداره کار و اتاق بازرگانی و افراد خصوصی کار خریدند.
ـ شرایط گالری استاندارد
رئیس انجمن هنرهای تجسمی استان شرایط گالری استاندارد را اینگونه توضیح میدهد: گالری استاندارد باید دیوارهای مناسب داشته باشد. وسعت آن چندان مطرح نیست. گالریای در تهران داریم که فقط پنجاه متر است اما خیلی خوب و حرفهای کار میکند. از لحاظ فنی و کالبد فیزیکی یک انبار، دفتر و محوطهای برای نمایش آثار لازم دارد. دوره آویزان کردن آثار با زنجیر از دیوار دهههاست که منسوخ شده و باید میخ به دیوار بخورد؛ پس جنس دیوار نقش اساسی دارد. اما مهمترین کار، نورپردازی است. مثلا نورپردازی که در قزوین و سایر استانها از گذشته مرسوم بوده، نورهای موضعی است. به این صورت که نور به یک جا میخورد و انفجار نور را داریم و همهجا تاریک میشود تا اثر بعدی و انفجار نور بعدی… این روش سالهاست که در دنیا استفاده نمیشود و اگر قرار بر استفاده از این نورپردازی باشد آثار باید کمی از دیوار فاصله بگیرند تا تمام دیوار روشن شود و درحال حاضر نورهای خطی جایگزین آن شدهاند. رنگ نور مساله دیگری است که اهمیت زیادی دارد؛ زرد و یا سفید نباید باشد بلکه باید از نور مخصوص گالری استفاده شود. این شرایط استاندارد را هیچ گالری در قزوین ندارد.
ـ جذب سرمایهگذار برای تاسیس گالری خصوص
غلامپور به اهمیت نقش سرمایهگذار اشاره میکند و میگوید: سرمایهگذار در قزوین برای تأسیس گالری خصوصی زیاد است و فقط باید مجابشان کرد که هیچچیزی مثل اثر هنری بهرهوری مالی ندارد. یعنی میتوانند اثری را خریداری کنند و چندین برابر قیمت خریداری شده به فروش برسانند. چرا که اثر هنری هیچ قیمتی ندارد و واقعیت این است که برای انجام این کار انگیزه لازم است.
ـ نقش گالری در آثار هنری
مسئول گالری ایده که از سال 1388 در تهران آغاز به کار نموده در رابطه با تاثیر گالری در فضای اجتماعی و کار هنرمندان میگوید: «نمایش، ترویج و فروش» بخشی از فعالیتی که گالریها انجام میدهند شامل این سه عنوان میشود.
هنرمندان علاقهمند میتوانند از گالریهای هنری بهعنوان بستری برای کسب شناخت آثار خود استفاده کنند. گالریهای هنری تلاش زیادی برای برندسازی هنرمندان در تمام مراحل شغلی خود انجام میدهند، تا هنرمندان جدید را کشف و توسعه دهند، هنرشان را تبلیغ کنند و آثارشان را بفروشند. گالریها همچنین تحقیقاتی را برای کمک به سازماندهی و انتشار کتابهایی که آثارهنرمندانشان را تبلیغ میکنند، به نمایش میگذارند. برخی از گالریهای قابل توجه نیز دارای آثار عکاسی و انتشار داخلی هستند که معرفی کاملی بر روند ارائه میدهند.
ـ اهمیت گالری هنری
اغراق نیست اگر بگوییم کار گالری، کلید هنر است. بدون آنها، اگر فعالیت هنری را نوعی ارتباط بدانیم، کارهایی که هنرمندان برنامه ریزی و اجرا میکنند، به راحتی به دست مخاطبان نمیافتد. این نمایشگاهها برای هنرمند انگیزهای است که پیام یا اثر را به مخاطب منتقل میکند. پس به راحتی میتوان نقش مهم نمایشگاههای هنری و بینالمللی را احساس کرد.