قزوین در نگاه تاریخ
- شناسه خبر: 32360
- تاریخ و زمان ارسال: 27 اسفند 1402 ساعت 07:30
- بازدید :
آرزو سلخوری
این روزها اگر توریستی قصد سفر به ایران را داشته باشد بدون معطلی تهران، شیراز، اصفهان، شمال و مشهد را در برنامه سفر خود جای میدهد، وقتی به توریستها بازدید از قزوین را پیشنهاد دهید با کمی تعلل، میپرسند که آیا ارزش سفر دارد؟ این در حالی است که از سدههای پیش، قزوین به دلیل خیابانهای پهن، مغازههای ویتریندار و میوههای بیهمتایش با شهرهای اروپایی مقایسه میشد و انتخاب اصلی توریستها بود.
در این گزارش نگاهی به سفرنامههای کلاسیک زمان صفویه و بعد از آن انداختهایم و قزوین را از نگاه جهانگردان آن دوران میبینیم؛ میتوان گفت از اوایل دوران صفوی که قزوین پایتخت و یکی از مراکز مهم سیاسی ایران به شمار میرفت، اغلب سفیران و جهانگردان خارجی به قزوین بعد از بازگشت به کشورشان در مورد قزوین نوشتهاند و برگی از تاریخ را برای ما به ارمغان آوردند.
ژان شاردن فرانسوی جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی بود که در دوره صفویه به قزوین سفر کرد و در سال ١۶٧۴ میلادی به مدت چهار ماه در این شهر اقامت داشت، او در سفرنامه خود در مورد قزوین نوشته و به باغستان قزوین به صورت ویژه اشاره کرده است.
«قزوین شهر بزرگی است که در دشتی سرسبز و در فاصلهی ۲۰ کیلومتری کوه الوند واقع شده. گسترش قزوین شمالی ـ جنوبی بوده و قبلا دیوار و بارویی هم داشته که حالا فقط خرابههایش باقی است. ۱۲ هزار خانهی باغدار در این شهر قرار دارد. محیط شهر حدود ۱۰ کیلومتر است و جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر را در خود جای داده، از این جمعیت، چهل خانواده مسیحی و صد خانواده یهودی هستند.
زیباترین نقاط قزوین عبارتند از: میدان شاه که میدان اسبدوانی است و به شکل میدان شاه اصفهان ساخته شده. کاخ همایونی که هفت در دارد و درب اصل عالیقاپو، به معنای باب همایون، خوانده میشود. لوحی با حروف طلایی بالای در کاخ همایونی نصب شده که در آن چنین نوشته شده است: «به عنایت کلمه لاالهالاا… که عقیده و ایمان ما است. این باب همایون همیشه مظفر و مفتوح باد.
باغهای کاخ شطرنجیشکل، زیبا و باصفا هستند. شاهطهماسب، بر اساس طرحی که یک معمار ترک داده بود، کاخ را ساخت. ابتدا کوچک بود تا آنکه شاه عباس آمد و آن را گسترش داد.
در قزوین مسجد کم هست، مسجد جامع قزوین هم کوچک است. مسجد را هارونالرشید، خلیفهی بغداد، در سال ۱۷۰ هجری (۷۸۶ میلادی) بنا کرد. مسجد شاه قزوین یکی از بناهای عالی و عمارتهای باشکوه و عظیم ایران به شمار میرود. این بنای بسیار بزرگ در انتهای خیابان وسیع باباهمایون واقع شده و درختان بزرگ اطراف آن را احاطه کردهاند. شاهاسماعیل، پدر شاه طهماسب، ساخت بنا را آغاز کرد اما عمرش کفاف نداد. بعد تقریبا تمام بنای مسجد به خرج شاه طهماسب و در دوران او ساخته شد.
بعد از مسجدها، مدرسهها از جمله بناهای قابل توجه قزوین هستند. مهمترین مدرسهی قزوین خلیفه سلطان نام دارد. خلیفه سلطان صدراعظم ایران بوده که این مدرسه را ساخته است. بنایش پنجاه سال پیش به اتمام رسید.
کاروانسراها نیز شایان توجه هستند که در میانشان عمارتهای باشکوه و عالی هم دیده میشود. کاروانسرای شاهی دارای ۲۵۰ حجره، یک حوض بزرگ و درختان عظیمی است که در حیاطش کاشتهاند. دو راسته مغازه، که اجناس بسیار گرانبهایی هم دارند، به 2 درب ورودی کاروانسرا منتهی میشوند. اما شکوه و جلال قزوین به بازار، کاروانسرا، گرمابه یا قهوهخانههایش نیست بلکه این کاخها و قصرهای عظیم شاهان صفوی هستند که به شهر عظمت بخشیدهاند.»
گاسپار دروویل، افسر فرانسوی که در پانزدهمین سال سلطنت فتحعلیشاه قاجار و ولایتعهدی عباس میرزا در ایران اقامت داشت نیز مجموعه خاطرات خود را در کتابی به نام «سفر در ایران» به رشته تحریر درآورد، او در مورد قزوین مینویسد: «شهر قزوین پایتخت و مقر سابق پادشاهان ایران بوده است. با توجه به بقایای حصار عظیم آن، بیگفتوگو شهری بزرگ و با جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار تن بوده است. اما اکنون تعداد ساکنان آن از ۱۰ هزار نفر بیشتر نمیشود.»
اوژن فلاندن فرانسوی، نقاش و معمار و خاورشناس و سیاستمدار فرانسوی نیز در سفر به قزوین از امکان تاریخی این شهر نقاشی کشیده است، نیز در خصوص خیابان سپه قزوین مینویسد: خیابانی که به در بزرگ کاخ منتهی میشود از هر حیث قابلتوجه است. طول خیابان ۷۰۰-۸۰۰ قدم و پهنای آن ۷۰ قدم با درختکاریهایی است که آن را زینت داده. درختها بر مغازههای دو طرف خیابان سایه انداختهاند. از بناهای این شهر دانستم که شهری زیبا و پراهمیت است.
در بین بناهای قزوین، بازارها با کاروانسراها و بهویژه آبانبارها قابلتوجهاند. جمعیت شهر حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر است. صنعت آنان شمشیرسازی است که به سبک خراسانی میسازند.
لیوت استیوارت، افسر انگلیسی در سال ۱۲۲۹ فراوانی تاکستانهای قزوین برایش جذاب بود و نوشت: «پیرامون شهر قزوین را کیلومترها تاکستان فرا گرفته است. تاکها با شیاری آبگیر از هم جدا شدهاند و هیچکدام حصار ندارند. من گنبد میناکاری و گلدستههای آبیرنگ مسجد قزوین را تحسین میکنم.
کنت دو گوبینوی فرانسوی در سال ۱۲۳۳-۱۲۳۴ از شکوه گذشتهی شهر نوشته است: قزوین که قبلا پایتخت ایران بوده، هنوز مقداری از شکوه و بزرگی سابق را حفظ کرده است. عمارتی بزرگ از زمان صفویه در این شهر هست که اکنون رو به ویرانی رفته؛ با این حال معلوم است که شکوه و عظمت داشته بهخصوص دروازهای بزرگ دارد که در حقیقت دروازهای سلطنتی است.
انگور در فصل پاییز قزوین آنقدر ارزان و فراوان است که ۱۰۰ کیلوگرم آن حتی یک فرانک فرانسه هم نمیشود. به طور کلی، انگورهای ایران خیلی شیرینتر از انگورهای فرانسه هستند. خشکی آفتاب و گرمای تابستان انگورهای این سرزمین را به قدری شیرین میکند که بدون اغراق از قند شیرینترند.»
ارنست اورسل بلژیکی در سالهای ۱۲۶۱-۱۲۶۳ کوچهها و بافت شهری قزوین را مد نظر قرار داد: «قزوین از دور با قبههایی، که احتمالا برای قبر ملایی ساخته بودند، دیده شد. کوچههای قزوین شباهتی تمام به کوچههای ایروان دارند. این کوچهها از میان دیوارهای گلی بلند، که باغها و خانهها را در بر میگیرند، امتداد مییابند. در بالای سردرب خانهها تصاویری از مشهد، کربلا و مکه، که توسط صاحبخانه زیارت شده، گچبری کردهاند. قزوینیها از لحاظ مذهبی متعصبترین مردم ایران به شمار میروند، در ضمن خیلی هم شجاع هستند.»
مامونتوف روس در سال ۱۲۸۸ نوشت: «قزوین از لحاظ شهری چیز مهمی ندارد. پیرامون شهر با دیوار حصارکشی شده و پشتش خندق کندهاند. دو خیابان بزرگ درختدار سیمای خاصی به شهر داده است. جدا از آن، صدها کوچهی تنگ و پر از گردوخاک دارد. اگر قزوین بیشتر از این آب داشت شهر خوبی میشد. زمینهای اطراف شهر حاصلخیزند و در کنار قناتهایش گیاه بسیار روییده. باغهای میوه و انگور پیرامون قزوین مقداری زیادی بار همچون زردآلو، پسته، هلو و دیگر میوهها دارند.»
راولینسن انگلیسی در سال ۱۲۹۷ از اوضاع و احوال شهر گفته است: «قزوین شهری بزرگ و به اندازهی همدان است؛ با این تفاوت که نما و جلوهی بیشتری دارد. بعضی خیابانهایش پهن، با جویبارها و مغازههای ویتریندار هستند که از این لحاظ کموبیش اروپایی به نظر میرسند. در این دوران، که در ایران قحطی شده، آثار قحطی در قزوین کمتر از جاهای دیگر به چشم میخورد. اگرچه جسد بعضی از خانوادههای فقیر که از گرسنگی درگذشتهاند، اینجا و آنجا به چشم میخورد. خیابانهای پهن قزوین با جویها و مغازههای ویتریندارشان کموبیش اروپایی به نظر میرسند.»
***
اگرچه قزوین مرکزیت خود را از دست داده است، اما ظرفیتهای آن هنوز باقی است و امید میرود مسئولان وقت با احیای ظرفیتهای موجود موج گردشگری و توریست را به قزوین بازگردانند تا قزوین همچنان در راس توجه قرار گیرد.