فیلمهای ضدجنگ
- شناسه خبر: 24409
- تاریخ و زمان ارسال: 23 آبان 1402 ساعت 07:30
- بازدید :
نگاهی به سینمای ضدجنگ با توجه به جنگ غزه
امیرحسین رحیمی مهربان
صدای داد و بیدادی از خیابان یا کوچه به گوش میرسد. بلافاصله از جایتان بلند میشوید و به سمت پنجره میروید تا ببینید چه خبر است. همانطور که از روی سر و صداها حدس میزدید، بنا به هر دلیلی، دعوایی رخ داده و چند نفر در حال زد و خورد هستند. با اینکه نمیدانید ماجرا چیست یا کدام طرف مقصر یا بیگناه است، شروع به تماشای کتککاری آنها با هم میکنید و معمولا تا زمانی که دعوا متوقف نشود یا آرام نگیرد، دست از تماشای آن بر نمیدارید.
این میل ذاتی به نبرد از گذشته تا به امروز همراه بشر بوده است و فقط راههای ارضای آن تغییر شکل داده است. مثل نبردهای گلادیاتوری در کلوسئوم که جای خود را به فیلمهای جنگی و یا اکشن در سینماها داده است. در این میان رسانهها هم نقش فعالی پیدا کردهاند و با کمک فضای مجازی، کوچکترین خبرها و تصاویر از هر جنگی، به راحتی منتشر و دست به دست میشود و آشوب را به خارج از میادین جنگ هم میکشاند. درست مانند همین روزهایی که در حال پشت سر گذاشتنشان هستیم.
اما چه تفاوتی میان تماشای همان نبردهای گلادیاتوری امروزی در سینما با دیدن ویدئوی کوتاه و تاری از ساختمانهای مخروبه و مردم آوارهای که بر سر عزیزان از دست رفتهشان گریه و شیون میکنند، وجود دارد؟ این پرسش به راحتی میتواند مرز بین یک فیلم جنگی را با فیلم ضدجنگ مشخص کند.
در واقع فیلمهای جنگی در ستایش میهنپرستی و قهرمانیهای جنگ هستند، اما فیلمهای ضدجنگ به وحشت و ویرانی حاصل از جنگ میپردازند. البته در این میان شاید زیر ژانری بومی هم به نام دفاع مقدس در سینمای ما وجود داشته باشد که در میان این دو دستهبندی قرار میگیرد. اما با این حال آن را نمیتوان به طور کامل در دسته سینمای ضدجنگ قرار داد. چرا که در فیلمهای دفاع مقدس، قهرمانان جنگ به نوع دیگری در فیلم حضور دارند و معنویت و مظلومیت در آنها، دلیل تمایز اصلیشان با سایر آثار جنگی میباشد. در غیر این صورت، هر دو نگاه مشابهی نسبت به طرف مقابل جنگ و دشمنانشان دارند و آنها را همیشه در جایگاه منفی و آنتاگونیست نگه میدارند.
اما سینمای ضد جنگ بر خلاف این دو، نه تنها به وحشت و ویرانی جنگ برای یک طرف اکتفا نمیکند، بلکه به فراسوی مرزهای دشمن هم میرود و هر دو طرف را به عنوان انسانهایی که به خاطر غرور و طمع حکمرانان و دولتمردانشان به خون و خونریزی افتادهاند، نشان میدهد. اگر ساده و در مثالی امروزی بگویم، فرقی ندارد که یک پسربچه در اسرائیل باشد یا فلسطین. آتش جنگ هر دو را در خود میسوزاند و خاکستر آن به قدری سیاه است که ناخواسته میتواند کینه و انتقام را مانند هیزم در اجاق جنگ بیندازد.
سینمای ضد جنگ، درست مثل تصاویری که این روزها از غزه میبینیم، در تلاش است که قلب ما را بلرزاند و با آگاهی که از جنگ به مغزمان میدهد، ما را تشویق به اعتراض علیه آن کند یا حداقل از قضاوت زودهنگاممان علیه هر طرف جنگ، جلوگیری کند. چرا که در هر جبهه، سربازها به دستور فرمانده خود به پشت خاکریزها آمدهاند و تنها برای بقای خود میجنگند. چه بسا که ترکشهای جنگ خیلی وقت است که پایش را خارج از مرزهای جنگ میگذارد و بیشتر از سربازها، جان بیگناهان و غیرنظامیان را میگیرد.
به طور کلی، سینمای ضدجنگ خارج از چهارچوب نبرد خیر علیه شر عمل میکند و چشم میدوزد به انسانهای سادهای که تبدیل به ماشینهای کشتار میشوند یا فرماندهای که برای نجات جان سربازانش از مرگ حتمی، دستور حمله نمیدهد و متهم به خیانت میشود و حالا که چندین و چندین سال است که جنگ در غزه ریشه کرده است و خون مردم بیگناه را در خود میکشد، جای خالی هنر در به تصویر کشیدن درست این وقایع حس میشود. هر چند که دیکتاتور بزرگ آتش جنگ جهانی دوم را نخواباند و آتشی بزرگتر در هیروشیما و ناکازاکی، به شعله افروزی آن پایان داد.
ـ فیلمی از الم کلیموف
ـ فیلم غلاف تمام فلزی از استنلی کوبریک
ـ فیلم راههای افتخار از استنلی کوبریک
ـ فیلمی از چارلی چاپلین