فوتبال ایران نرمال نیست!
- شناسه خبر: 57209
- تاریخ و زمان ارسال: 1 اردیبهشت 1404 ساعت 07:30
- بازدید :

امید مافی
به عکس دردانههایش زل زد، قند ته دلش آب شد و زیر لب چیزی گفت. چیزی شبیه این شعر: «کدام ابر از سرتان گذشته که من مست بارانم…»
او اسماعیل کارتال است. ناخدای ۶۳ سالهای که دور از زادگاهش خورشید را در آغوش میکشد و دلتنگیهایش را به دست باد نابلد میسپارد. افندی پیش از آنکه تنهاییاش را به ستارگان بسپارد در سطور سکرآور دلواپسی به خوانش رویاهایش دلخوش کرد. لولیدن و خرامیدن روی پله سوم لیگ، نغمه رستگاری را به گوش قرمزها نخواهد رساند و «آراپ» این را بهتر از دیگران میداند. سکاندار پیشین فنر باغچه برای آنکه سر از جادههای نرسیدن در نیاورد گریز و گزیری ندارد جز آنکه فامِ آمالش را بر پرچمها بپاشد و در بحر طویل دنبال بهار بگردد. برای اسماعیل زود دیر خواهد شد اگر دست روی دست بگذارد و در سایه ملالت و ملامت به گذران این روزهای ملتهب دلخوش کند.
سرمربی پرسپولیس در درازنای یک غروب فروردین با ما همکلام شد و از دلخوشیهای کوچک و بزرگ خویشتن حرف زد.
* شما در استانبول به دنیا آمدید؟
بله.
* اگر قرار باشد یک تصویر از این شهر ارائه کنید، دست روی کدام تصویر میگذارید؟
استانبول با دارا بودن دریای سیاه، دریای مرمره و تنگه بسفر، طبیعتی بهشتی و رویایی را برای شهروندان خود ساخته است. شهر من با بیش از ۱۰۰۰ مسجد از حیث زیبایی چیزی کم ندارد. استانبول پلی میان دو قاره است. شهری که زندگی در آن پرهیاهو و پرانرژی است و مناظر دلانگیز و زیبایش گردشگران فراوانی را دلباخته کوچه پس کوچههای خود کرده است.
* استانبول یک جورهایی شبیه تهران است. قبول دارید؟
خب تهران هم مثل استانبول پرجمعیت و شلوغ است و مردمانی خونگرم و مهربان دارد. من در کوچهها و خیابانهای تهران غریبه نیستم و همواره از محبت ایرانیها برخوردارم. سلفی گرفتن با آدمهای این شهر مدتی است کسب و کارم شده است.
* چرا در ترکیه شما را با نام آراپ میشناسند؟
خب به دلیل پوست تیرهام در ترکیه با نام مستعار «آراپ اسماعیل» شناخته میشوم و با این اسم هیچ مشکلی ندارم. من از دل مردم برخاستم و با مردم زندگی میکنم.
* شما از آن قسم مربیانی هستید که پلکان پیشرفت را یکییکی طی کرده و یک شبه سر به آسمان نساییده؛ درست است؟
بله، در قامت یک مربی جوان در ۳۵ سالگی به عنوان مربی شروع به کار کردم و در باشگاه فنر باغچه مسئولیت گرفتم. پس از یک فصل حضور در تیمهای پایه به عنوان کمک مربی در تیم بزرگسالان مشغول به کار شدم. بعد از دو فصل به عنوان سرمربی با باشگاه کاردمیر قرهبوک قرارداد بستم و روزهای خاطره انگیزی را در این تیم سپری کردم. در ادامه به فنرباغچه بازگشتم و یک فصل دیگر با تیمهای پایه کار کردم. سپس در سیواس اسپور، ماردین اسپور، آلتای اسپور، مالاتیا اسپور، اردوسپور و قونیه آنادولو سلچوک اسپور به مربیگری پرداختم و بر تجربیاتم افزودم. من از آن دسته مربیانی هستم که خاک نیمکت را خوردهاند و کنار خط، موهایشان سفید شده است.
* زمان گذشت و شما در ژانویهای به یادماندنی دوباره به فنر باغچه رسیدید.درباره این مقطع از زندگی ورزشیتان توضیح میدهید آقای کارتال؟
پس از جدایی ویتور پریرا، با فنرباغچه تمام کردم و نبض این تیم را در دست گرفتم. فنرباغچه در پایان فصل با هشت امتیاز کمتر از ترابزون اسپور در رده دوم قرار گرفت و انتظارات مدیران باشگاه و هواداران تا حد زیادی محقق شد. در سال ۲۰۲۳ قرارداد مجددی با فنرباغچه بستم و تیمم در سوپر لیگ ترکیه با کارنامهای قابل قبول پس از گالاتاسرای نایب قهرمان شد. ما ۹۹ امتیاز کسب کردیم که نشانگر آن بود شایستگی قهرمانی را داریم.
* با شناخت به پرسپولیس آمدید؟
من پس از هفتهها مذاکره و رایزنی سکان پرسپولیس را برعهده گرفتم و پیش از عقد قرارداد به اطلاعات مکفی درباره این تیم دست یافتم. من میدانستم سرمربی تیمی خواهم شد که میلیونها هوادار پایش ایستادهاند و با غمها و شادیهایش زندگی میکنند. برایم کار کردن در فضایی آکنده از هیجان جالب بود و پس از حضور در تهران بیشتر دریافتم که پرسپولیس از جایگاهی مهم برخوردار است و هوادارانی عاشق دارد.
* جنگیدن برای دو آتشههایی که روی سقف آزادی ضرب میگیرند سخت است؟
اتفاقا این شکل جنگیدن را دوست دارم و معتقدم پرسپولیس بدون طرفدارانش ابهت چندانی ندارد. وقتی نفس چهل پنجاه ایرانی به نفس یک تیم بسته، ما وظیفه داریم با جان و دل تلاش کنیم و برای نشاندن لبخند بر لبان سکونشینها کم نگذاریم.
* این روزها شما هم مثل مربیان ایرانی مدام به داوران حمله میکنید و این کمی عجیب است آقای کارتال!
از داوری که سرعت بازی را میگیرد و برای چک کردن ویایآر هشت دقیقه بازی را متوقف میکند و بعد هم زیر فشار نیمکتنشینان یک تیم از مواضعش عقب مینشیند باید انتقاد دلسوزانه کرد. متاسفانه برخی داوران با مواضع و تصمیمات خود سوهان بر اعصاب فوتبال میکشند. هیچ کجای دنیا به خاطر کمک داور ویدیویی، جذابیت را نمیکُشند. من چیزهایی در این چند هفته دیدم که نشان میدهد فوتبال ایران نرمال نیست.
* ولی بیش از داوران، پرسپولیس از سازمان دفاعی آشفتهاش ضربه میخورد!
بازیکنان ما اشتباهاتی در چند بازی اخیر مرتکب شدهاند که باید اصلاح شود. ما دیگر فرصتی برای عقبنشینی نداریم و باید تمام بازیهایمان را ببریم تا به هدفمان دست یابیم. البته اگر این ویروس لعنتی دست از سرمان بردارد و بساط سرماخوردگی جمع شود. بازیکنان ویروس را به هم منتقل میکنند و یکی پس از دیگری در بستر میافتند.
* فکر میکنید بتوانید در چند هفته واپسین ترمز تراکتور و سپاهان را بکشید؟
هنوز هیچ چیز تمام نشده و قطعا حریفان ما در بازیهای پیشرو امتیاز از دست خواهند داد. سه تیم در کورس هستند و تصورم این است تا آخرین لحظه چهره قهرمان مشخص نگردد. بقیهاش با تقدیر است و باید ببینیم چه کارنامهای قسمت ما خواهد شد.
* اما پس از خروج از دو جام، شما قول قهرمانی در لیگ را داده بودید!
در فوتبال هزار و یک اتفاق میافتد و هیچکس نمیتواند آینده را پیشبینی کند. هنوز پنج هفته تا پایان لیگ مانده و ما اگر با قدرت پیش برویم خواسته هواداران محقق خواهد شد. من به بچههایم ایمان دارم و با برد در بازی پیشرو استارت دوبارهای خواهیم زد. تاکید میکنم ویروس سرماخوردگی در بدترین شرایط اسیرمان کرده، وگرنه در قزوین شکست نمیخوردیم و در نبرد با استقلال خوزستان به مساوی رضایت نمیدادیم.
* اینجا اما خیلی زود دیر میشود. ببخشید که رک گفتیم!
روزی که من آمدم پرسپولیس هشت امتیاز با تیم صدرنشین فاصله داشت و روی پله چهارم بود. حالا شرایط بهتر شده و ما با امیدواری به دنبال کسب نتیجه هستیم. شما جوری صحبت میکنید که انگار با یک باخت و یک مساوی آسمان به زمین رسیده و من باید محاکمه شوم. قرار نیست با یک لشکر مصدوم و سرماخورده معجزهای اتفاق بیفتد.
* اگر بخواهید برداشتتان از فوتبال ایران را در یک جمله بیان کنید، چه میگویید؟
یک فوتبال مستعد که باید به جوانهایش بیش از پیش بها دهد. من در پرسپولیس این کار را میکنم و معتقدم جوانگرایی یکی از اصلیترین فاکتورهای موفقیت در فوتبال است.
* از عملکرد شاگردانتان تا اینجای کار راضی هستید؟
بله، بچهها از جان مایه میگذارند. از گندوز و حسین کنعانی تا سروش و علیپور و وحید امیری که با سیستم بازی من هماهنگ هستند. امیدوارم با این بازیکنان آبرومندانه فصل را تمام کنیم.
* راجع به سردار دورسون چه نظری دارید؟ او با نظر شما به قشون قرمز اضافه شده است.
دورسون مهاجم خلاق و چارچوبشناسی است که گرهها را با هنرش باز میکند و من به او اعتقاد دارم. یک فوروارد ششدانگ، که آمده تا معادلات خط آتش پرسپولیس را حل کند. هواداران دورسون را خیلی دوست دارند و امیدوارم اینجا به گلزنی ادامه دهد و چند سال دیگر هم بماند.
* از حالا به فصل بعد فکر میکنید؟ مثل اینکه پرسپولیس برای بدل شدن به تیم آرمانی هوادارانش باید پوست بیندازد.
بگذارید تکلیف این فصل روشن شود تا با آرامش روی فصل بعد تمرکز کنیم و تیمی بسازیم که در تمام خطوط بازیکنان قابل و کارآمدی خواهد داشت. پرسپولیس جای اشتباه کردن و عقب نشستن نیست و باید با قدرت هر چه تمامتر بسته شود. تیمی که به کمتر از قهرمانی رضایت نمیدهد باید ابزارهای رسیدن به جام را در اختیار داشته باشد.
* میگویند اسماعیل کارتال سبک خاص خودش را در ترسیم پلنهای مورد نظر دارد. سبک دلخواه شما چیست؟
به جد معتقدم یک تیم باید به گونهای سازماندهی شود که در دفاع، عملکرد قوی داشته و در ضدحملات موثر باشد. با این حال در پرسپولیس تلاش میکنیم سبک هجومی را پیادهسازی کنیم، خاص در زمانی که ابزارهای لازم را در اختیار داریم. شما در بازیهای اخیر دیدید که بازیکنان من خوب پاس میدادند، خوب پیش میرفتند و خوب هجوم میآوردند. ما فقط در امر گلزنی بد آوردیم، و گرنه از هر حیث لیاقت پیروز شدن را داشتیم.
* غایت خوشبختی و کامرانی اسماعیل کارتال کجاست؟
مفید بودن برای جامعه و زندگی آرام در کنار کسانی که دوستشان دارم. کنار همسر و دو فرزندم امره و سنا امنترین جای دنیاست؛ زندگی زیر یک سقف با دردانههایم را محال است با دنیا عوض کنم.