فضای مجازی در سیطره روانشناس نماها
- شناسه خبر: 9339
- تاریخ و زمان ارسال: 3 اسفند 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
نفیسه کلهر
قشنگ حرف میزنند. حتی حرفهایی را که همه میدانند آنقدر قشنگ میگویند که خیلیها مجذوبشان میشوند. یک موسیقی ملایم هم در زمینه صحبتهایشان پخش میشود که اثرگذاری را چند برابر میکند. فالور و لایکشان هم که هر روز بیشتر میشود و همین هم اعتماد به نفسشان را بیشتر میکند که راحتتر این دروغ را باور کنند که روانشناس هستند.
بعضی دیگر آنقدر راهحلهای عجیب و غریب ارائه میدهند که باعث شهرتشان شده. اصولی را مطرح میکنند که عجیب است در مورد مسائل دختر و پسرها نظر میدهند و در مسائلی حتی تابوشکنی میکنند. از این افراد کم نیستند که بیشتر هم به قصد جذب فالور و کسب درآمد این کار را میکنند. اخیرا رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور اعلام کرده است که چهار هزار اکانت در فضای مجازی با نام روانشناس فعالیت دارند که این افراد یا مجوز ندارند یا اصلا تحصیلات روانشناسی ندارند. گردش مالی یکی از این «روانشناس نماها» در یک هفته یک میلیارد تومان بوده است.
*
رویا در یک جمع دوستانه از برخوردی با یک روانشناس نما اینطور تعریف میکرد: «من مدتها بود که یک صفحه روانشناسی را دنبال میکردم و از مطالبش استفاده میکردم. از بیشتر نوشتههایش خوشم میآمد. هرچند مطالب این صفحه خیلی هم به نظر حرفهای نمیآمد. بیشتر محتوایش جملات انگیزشی و موسیقی بود. گاهی هم دیده بودم عکسهای مدیر صفحه با آرایش زیاد و لباسهای میهمانی گذاشته میشد که خب یک صفحه کاری رسالتش ایجاب میکند اینطوری نباشد. اما خب من برایم مهم نبود و فقط مطالب خوبش را میخواندم.» او ادامه میدهد: «اما یک بار اتفاق عجیبی افتاد. من مدتی بود فرصت نکرده بودم مطالب اینستاگرامم را چک کنم. وقتی وارد اینستاگرام شدم انواع موسیقیهای غمگین را در صفحه این خانم به اصطلاح روانشناس دیدم. یکی دو روز بعد از استوریهای او واقعا انرژی منفی گرفتم و احساس کردم مستقیما رویم تاثیر منفی میگذارد به خاطر همین هم پیام دادم و محترمانه پرسیدم این محتوای غمگین در یک صفحه روانشناسی که شاید مخاطبانش خودشان مشکلاتی داشته باشند به نظرش کار درستی است؟» رویا از برخورد آن مثلا روانشناس اینطور تعریف کرد: «حتی دو دقیقه هم طول نکشید که خانم روانشناس پیام بلند و تندی برای من فرستاد. صدایش در پیام ضبط شده پر از خشم بود. با لحن تند حرف زده بود و چیزی که خیلی ناراحتم کرد این بود که گفته بود امیدوار است من هم عزیزی را از دست بدهم و به حالش دچار شوم تا بفهمم چقدر دردناک است این وضعیت.» رویا میگوید بلافاصله او را از حساب کاربریاش حذفش کرده و پیامها را پاک کرده است تا دیگر پیامی برایش نفرستد؛ اما تا مدتها از این برخورد ناراحت بود و رویش اثر بدی گذاشته بود.
رویا حالا معتقد است که آن خانم قطعا صلاحیت مشاوره دادن نداشته و وقتی کسی نمیتواند مشکلات شخصی خودش را درک کند و سادهترین اصلی که کنترل خشم است را بلد نیست، احتمالا در این زمینهها کمک کردنش به دیگران خندهدار است.
*
سارا یکی دیگر از کسانی است که فریب روانشناسنماها در فضای مجازی را خورده و هزینهای هم بابت مشاورههای غلط پرداخته است. او درباره خسارت روحی و مالی که خورده است توضیح میدهد: «مشاوره غلط آن آقا باعث شد من تا نزدیکی طلاق بروم. مشکلاتم با همسرم چند برابر شد. حالا هزینه ساعتی 300 هزار تومانش بماند.» او خوشحال است که به حرف همسرش گوش داده و با هم برای مشاوره پیش یک متخصص دیگر رفتهاند و همین کار هم زندگی مشترکشان را نجات داده است. رویا توضیح میدهد: «برای رفتن پیش آن روانشناس قلابی من راستش گول دوستم را خوردم. از او خواسته بودم دکتری را به من معرفی کند و او هم گفت این دکتر خیلی خوب است و حرفهای خوبی در صفحهاش میزند. تخصصش هم زوج درمانی است. حتی وقتی من با او اولین تماس ویدئویی را برقرار کردم فهمیدم که او در دفتر کار نیست و همین که یک متخصص دفتر کار نداشته باشد برایم عجیب بود. ولی به خودم گفتم حتما برای جلسه آنلاین از جایی غیر از دفتر کارش به اینترنت وصل شده.» سارا معتقد است این کار در نهایت به او فهماند که به فضای مجازی اصلا اعتماد نکند مخصوصا برای کارهای درمانی که حساسیت بیشتری دارند.
*
طه یعقوبی کارشناس ارشد روانشناسی است. با او در این مورد به گفتگو نشستیم و او ضمن تائید وجود صفحات زرد برای «ولایت» اینطور توضیح داد: «در شبکههای مجازی خیلی از افراد هستند که ادعا میکنند این صلاحیت را دارند که بتوانند ارائه خدمات دهند؛ اما متاسفانه بسیاری از این افراد اصلا شرایط قانونی این کار را ندارند. هرکسی که میخواهد کار رواندرمانی یا مشاوره انجام دهد در قدم اول باید حداقل دو مدرک مرتبط با این رشته داشته باشد. یا لیسانس و فوقلیسانس یا فوقلیسانس و دکترا و در قدم بعدی باید سازمانی او را مورد تائید قرار دهد؛ سازمان نظام روانشناسی یا سازمان بهزیستی. تنها همین دو مرکز مجوز لازم را برای روانشناسان صادر میکنند و تنها افرادی که زیرنظر این دو سازمان هستند میتوانند خدمات روانشناسی و مشاورهای ارائه دهند. پس مخاطب ما در قدم اول میتواند از فردی که قصد ارائه خدمات دارد بپرسد که مجوز فعالیتش زیر نظر کدام مرکز است؟
اما افرادی هستند که بر اساس دورهها یا کارگاههایی که گذراندهاند که خیلی هم تخصصی نبوده اقدام به دادن مشاوره میکنند که این کار حداقل یک کار غیراخلاقی است.» یعقوبی توضیح میدهد: «متاسفانه رفتاری که میان این افراد خیلی رواج دارد این است که کارشان بیشتر بازاری است. از تصاویر، جملات و فیلمهایی استفاده میکنند که مخاطب را به سمت خودشان جلب میکنند به جای اینکه قرار باشد کمکی به او انجام دهند.
علاوه بر این، نکتهی خیلی مهمی در روانشناسی هست که هر مطلبی باید منبع داشته باشد. باید دید مطالبی که مدعیان روانشناسی به صورت آموزشی در اختیار شما قرار میدهند آیا دارای منبع علمی معتبر هستند یا نه؟»
او در مورد تشخیص صفحات جعلی روانشناسی یا به قول او زرد اینطور میگوید: «معمولا بیشتر این صفحات رزومه کاملا مشخص و قانونی ندارند. یعنی مشخص نکرده شماره نظام روانشناسی دارد یا نه و یا زیرنظر کجا در حال کار است و دقیقا حرفه او چیست؟» او توضیح میدهد: «بسیاری از این روانشناسنماها بیشتر مطالب بازاری ارائه میدهند تا مطالبی که جنبه کمکی و روانشناسی داشته باشد.» یعقوبی معتقد است: «شبکه اجتماعی برای روانشناسی فضایی هست که بتواند بخش آموزشی را بر عهده بگیرد نه بخش درمانی، پس اگر کسی ادعا میکند که میتواند در این فضا کار درمانی انجام دهد. به نظر من باید از او دوری کرد.»
او همینطور اشاره میکند: «نکته دیگری که روی آن تاکید دارم این مسئله است که بهتر است در فضای مجازی توصیهای به طور کلی صورت نگیرد. چرا که روان درمانی، مشاوره یا روانشناسی بیشتر فرد به فرد است. یعنی نمیشود گفت همه آقایان، همه خانمها، همه ازدواجها و… نمیشود برای همه یک نسخه پیچید چرا؟ چون به نظر من روان هر فرد مثل یک اثر انگشت است. وقتی این را در نظر بگیریم میبینیم که هرکسی مسئله و راهحل خودش را دارد. ممکن است چندین نفر همزمان به یک روانشناس مراجعه کنند و همه هم بگویند که درگیر افسردگی هستند اما خب علت افسردگی، شرایط و… در هر کدام متفاوت است پس نمیتوانیم راهکاری را برای همه آنها ارائه دهیم.
نکته مهم دیگر اینکه هیچ کس صرفا به دلیل اینکه کسی را در فضای مجازی میشناسد نمیتواند برای درمان به او مراجعه کند، خصوصا به صورت مجازی.
علاوه بر این، فرآیند مشاورهای مثل استادیومی است که نورافکنهایش خاموش است. روانشناس یا مشاور شما کسی نیست که بتواند به جای شما تصمیم بگیرد. او فقط نوری را در آن محیط تاریک روشن میکند تا شما بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.
هر مخاطب باید بداند اگر درمانگرش توصیههایی دارد که به جای او تصمیم میگیرد، مثل اینکه «با این فرد ازدواج کن.» «از این فرد جدا شو.» «این کار را بکن. نکن و… » مطمئنا روانشناس و مشاور خوبی نیست. روانشناس دارای صلاحیت توصیه عملکردی ندارد. او تنها باید آینده تصمیمات شما را مشخص کند و در نهایت شما هستید که باید تصمیم بگیرید چه کار کنید.
*
بر اساس این گزارش متاسفانه روانشناسان واقعی آنطور که باید در فضای مجازی دیده نمیشوند. راهکارها و توصیههایشان چون با توجه به مراجع و شرایطش متفاوت است، در لفافه و به طور کلی بیان میشود و همین هم باعث شده محتاطانهتر رفتار کنند اما فضای مجازی فضای هیجانی است که کسب و کار روانشناس نماها با توصیههای هنجار شکنانه و یا گفتارهایی که به مذاق عوام خوش بیاید در آن رونق بیشتری دارد.
و تشخیص سره از ناسره نیازمند مخاطب هوشمند و آگاه است که امیدواریم در این گزارش این آگاهی و اطلاعات لازم داده شده باشد.