«فار» گنجینهای از 900 شهید قزوینی دفاع مقدس
- شناسه خبر: 21207
- تاریخ و زمان ارسال: 8 مهر 1402 ساعت 08:00
- بازدید :

مقدمه
«حسن شکیبزاده» نامی آشنا در حوزه فرهنگ و تالیف کتابهای دفاع مقدس است. به حق و شایسته است که او را استاد روزنامهنگاری و پژوهش در دفاع مقدس بدانیم؛ بسیار فروتن و بیادعاست و در تمام این سالها با تلاشی غیرقابل وصف، همت به نگارش آثاری از شهدا و جانبازان قزوینی نموده است. از این محقق و نویسنده آثار متعدد و گرانسنگی در حوزه دفاع مقدس منتشر شده که معرفی آنها نیازمند موضوعی به نام «کتابشناسی شکیبزاده» است.
با همین مقدمه کوتاه به سراغ مجموعه 4 جلدی «فار» میرویم. یکی از آثار فاخر و با ارزش استاد حسن شکیبزاده که به نگارش وصیتنامه 900 تن از شهیدان قزوینی میپردازد. جلد نخست این گنجینه گرانبها سال 1393 در ششصد صفحه منتشر شد و جلد چهارم آن نیز در سال 1395 در 638 صفحه به زیور طبع آراسته شده است. مجموعه «فار» بهترین مرجع برای محققان و پژوهشگران دفاع مقدس است که توسط حسن شکیبزاده کهنهسرباز و پیشکسوت دفاع مقدس منتشر شده است.
محمدرضا مقدم
فار، به معنای چراغ دریایی است؛ فانوسی که در ساحل و برای راهنمایی کشتیها نصب میشود و از دور سوسو میزند تا راه را به گمشدگان نشان دهد.
نگارش وصیتنامه 900 شهید قزوینی
شکیبزاده در دیباچه «فار» نوشته است: طی 25 سال گذشته، به بهانههای مختلف وصایای شهدای استان را مرور کردم و نسبت به ارائه آن به مطبوعات و رسانههای مختلف محلی و کشوری، تا انتشار برخی از آنان به اشکال مختلف و در کتابهایی که خود و یا دیگران منتشر کردهاند، اقدام نمودهام. البته در کاربرد وصایا در طول دفاع مقدس و در برنامههای مختلف فرهنگی و اجتماعی هم غافل نبودم تا این که احساس کردم این نیاز امروز و نسلهای فرداهای ما خواهد بود که نیمنگاهی هم به وصایای شهدا بیندازند و این که بدانند در روزهای سخت، ایستادگی در مقابل دشمنان تا بن دندان مسلح این سرزمین، چه بر سر داشتند و چگونه میاندیشیدند. از این که میبایست وصایای به یادگار مانده از شهدا را به نسلهای آتی انتقال داد تا فرهنگ جاوید و ماندگار اسوههای صبر و استقامت، دستمایه راه و روش زندگی آیندگان قرار گیرد، شکی نیست و این که این مهم باید آغازی داشته باشد هم تردیدی باقی نمیگذاشت؛ لذا پس از گذشت نزدیک به سه دهه از آن ایام و پس از مرور چندین باره وصایای شهدا، با عنایت و راهنماییهای ارزشمند سرور گرامی، برادر جانباز، جناب آقای سیدمحمدمهدی شهروش مدیرکل وقت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان تصمیم به بازخوانی، بازنویسی و انتقال این مجموعه ارزشمند، در قالب مکتوبی ماندگار گرفتم.
با توجه به حال و هوای حاکم بر رزمندگان ـ طی دفاع هشت ساله ـ و این که همه عزیزانی که پا در رکاب جنگ گذاشته بودند، دفاع را وظیفه دینی و اعتقادی میپنداشتند، بیان برخی از مسائل در مجموعه وصایای شهدا، به کرات تکرار و بیان شده بود، که استفاده از آیات و احادیث، دعا به جان رهبر فرزانه انقلاب و پیروزی رزمندگان در جنگ تحمیلی، توصیه به حضور در صحنههای انقلاب برای پشتیبانی از دولتمردان و کارگزاران جمهوری اسلامی در آن مقطع خاص، ادامه شعار «جنگ، جنگ، تا پیروزی» و تبعیت از برخی شخصیتهای مطرح آن زمان، توصیههای خصوصی و خانوادگی ـ که جنبه عمومی ندارند ـ و بسیاری از مسائل دیگر، مطالب مشترکی بود که تقریبا در اکثر وصایای شهدا وجود داشت.
از آن جایی که احساس میشد طرح این گونه مطالب، امروزه و در آینده نیز، نیاز به بیان و انتشار آن نباشد، در مجموعه پیش روی، تلاش شده است تا حد امکان از بیان بیشتر مطالبی تکراری و فاقد ارزش ماندگاری که زمان بیان آنها گذشته است، خودداری شود و بیشتر، مطالبی از وصایا در اختیار قرار گیرد که ماندگار بوده و در مقاطع مختلف قابل استفاده باشد.
در واقع آن چه پیش روی شما خوانندگان فهیم این مجموعه قرار گرفته است، اصل وصایای نگاشته شده توسط شهدای گرانقدر میباشد که دقیقا محتوا و روح مطلب حفظ شده است و فقط ویرایش اندکی صورت گرفته تا مطالب دارای پیوستگی لازم باشد. در این اقدام همچنین تلاش شده تا اصل دستنوشته شهدا در قالب وصایا، با سایر دستنوشتههای آنان مطابقت داده شود که در کل، وصایایی در این مجموعه استفاده شده است که درصد بالایی به اصلی بودن آن و این که وصیتنامه دستنوشته شخص شهید میباشد، اطمینان حاصل شده است.
استان قزوین طی دوران دفاع مقدس و وقایع قبل و بعد آن سه هزار شهید تقدیم انقلاب نموده است؛ اما مجموعه وصایایی که در این مجلدات و با عنوان «فار» منتشر خواهد شد، وصایای 900 تن از شهدا میباشد و بقیه شهدای گرانقدر، یا فاقد وصیتنامه بودهاند، یا وصایای آنها کاملا شخصی و خصوصی بوده است و یا در اختیار قرار داده نشده است؛ لذا در صورتی که بازماندگان معزز شهدا و یا بستگان و یاران شهدا، وصایایی از سایر شهدا در دست دارند، با مراجعه به بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین و یا تماس با تلفن 09123815108 نسخهای از آن را در اختیار مولف قرار داده تا در چاپهای بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
رزمندگان، نخستین آفرینندگان آثار دفاع مقدس بودند
حمید عابدیها، مولف و مدرس دانشگاه در مقدمه کتاب «فار» نوشته است: ایستادگی در برابر بیدادگریها و نظامهای ظالم، در تاریخ همه ملتها و جامعهها کمابیش دیده میشود. اسطورهها و حماسههای پهلوانی که تقریبا همه اقوام در خور پیشینه فرهنگی و تاریخی خود در خاطرههای پنهان جمعی خویش نمونههایی از آن را دارایند، گواهی روشن بر این مدعاست. آثار فاخر تمدنهای باستانی جهان چونان گیل گمش، ایلیاد و اودیسه، انهاید و بسیاری دیگر از آفریدههای ممالک غربی به ویژه چین باستان و ملتهای داخل و مجاور امپراتوریهای بزرگ شرقی و نیز آثاری بسان خداینامگ پهلوی، شاهنامه منصور ابومنصوری و بالاخره شاهنامه بزرگ حکیم طوس در ایران، همه و همه، آفرینشهای ادبی انسانهایی هستند که در گفتهها و نوشتههای خود اگرچه ماده اصلی آنها دین و آیین و مذهب و یا تاریخ تمدن و یا حتی عشق و احساس و عاطفه است، به هر حال عنصر حماسه، دلاوری، آزادیخواهی و پایداری در این مسیر را جای داده و تقریبا همهجا بین عقیده و عشق جهاد پیوند زدهاند.
به هر حال هنگامی که یک ملت یا جامعه به مبارزه با عوامل استبداد داخلی یا تجاوز بیگانگان برمیخیزد و یا خود با انگیزه کشورگشایی، توسعه دینی یا به دست آوردن بخشی از قلمرو از دست رفته به جانب کشور یا سرزمین مستقل دور یا نزدیک دیگری میتازد، هنرمندان آن جامعه در چنین شرایطی اگر با آن حمله و یا آن دفاع و مقاومت موافق و همراه باشند، سلاح هنر بر دوش میگیرند و با ابزار شعر و ادب و هنر به رزم و رویارویی در قالب تبلیغ و تهییج و تحریک ـ درباره نیروهای موافق خودی ـ و تخریب و تحقیر و خردنمایی ـ در برابر قوم مهاجم یا حریف مخالف ـ اقدام میکنند. حاصل همه این آفرینشهای هنری را میتوان به طور خلاصه و موجز «هنر و ادبیات پایداری» خواند. گذشته از آن، هرچه از قیبل عکس، فیلم، صدا، متن، دست نوشته و یاداشت که به طور مستند در این رابطه بر جای میماند در زمره «اسناد و آثار پایداری» به شمار میرود.
از همان روزها و ماههای نخستین انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و نیز آغازین روزهای دفاع مقدس (هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه نظام جمهوری اسلامی ایران) تلاشهای تبلیغاتی مذهبی، فرهنگی و هنری با انگیزه معرفی و پشتیبانی اهداف دفاع مقدس و تقویت روحیه عمومی ملت قهرمانخیز و شهادتطلب ایران در شهرها و پشت جبههها از یک طرف و با هدف تهییج روانی و کمکرسانی معنوی به رزمدگان سلحشور از دیگر سو آغاز شد. هنرمندان عزیز و دلسوز و وطنپرست ایران با سلاح هنر و زیبایی در جبهه شعر و غرور به میدان نبرد با تجاوز و خونخواری پا گذاشتند و بر اهریمن جنگ و فتنه، آنچه توانستند، تاختند و صلابت و دلیری و آزادگی و میهنخواهی را از دل و جان نواختند. جلوههای این همه خدمت و بلکه ایثار هنری را در موسیقی و ادبیات (با همه انواعش) خوشنویسی، تصویرگری، تندیسگری، عکس، نمایش و فیلم و… که از سال 58 تا امروز تولید و منتشر گردیده، به فراوانی و روشنی میتوان دید. در این میان، به سان همیشه تاریخ ایران زمین، شاعران و نویسندگان در جای خود بیشترین و بلیغترین سهم را داشته و دارند. خداوند مهربان، روان رفتگان این مردان و دلاوران را روشن گرداند و ماندگان را مزد نیکو و سرافرازی و پیروزی، روزی کند.
شاید اولین آفرینندگان ادبیات دفاع مقدس، خود، رزمندگانی بودند که سلاح و قلم را با هم داشتند و هر آن چه را میدیدند، میگفتند و میسرودند. با پایان گرفتن شعله جنگ، زبان و قلم هنر شاعران و نویسندگان عرصه پایداری، تندتر و تیزتر از گذشته گفت و نوشت و آثار و برکات دفاع ـ همان نعمتی که امام شهیدان سالها قبل از آن یاد کرده بود ـ را همراه با تلخیها و شیرینیها و خاطرهها و حماسهها، برای نسل دفاع یادآوری و برای نسلهای تازه و آینده بازگو نمود. در این میان وصیتنامههای مکتوب شهیدان مقاومت از ارزشی بسزا برخوردارند که اسنادی زنده، مستند، بیواسطه و گویا در حوزههای فردی و اجتماعی پایداری محسوب میشوند. ما پس از این، مختصرا به برخی از وجوه اهمیت و نیز ضرورت حفظ و نشر این سرمایههای ارزنده میپردازیم.
درباره این کتاب
مجموعه پیش رو که به همت ستودنی پژوهنده ارجمند جناب آقای حسن شکیبزاده که خود عضو ارزندهای از خانواده شهادت و جامعه ایثار و مقاومت است تدارک دیده شده؛ البته از مواهب و نتایج ارزشمندی برخوردار است که نگارنده این سطور به طریق اجمالی به برخی از آن همه اشاراتی مینماید:
الف) نام کتاب (فار) بسیار نیکو، رسا و پرمعنا و دارای وجه تسمیه مناسب است. گویی آشنایی با وصایای نورانی و هدایتبخش شهیدان عزیز به خون خفته، چونان فانوسی سوسو زنان، گمشدگان تاریکنای دریای نسل معاصر را به ساحل امن و نجات و سر منزل آزادی و آزادگی فرا میخواند و ره مینماید.
ب) آنچه در این اثر گرد آمده، گزیدهای از لُبّ لُباب وصایای مکتوب و مستند شهیدان متعلق به سرزمین فرهنگ و ایثار، شهر شعر و شهود و دروازه بهشت «قزوین» است. روان پاک نهصد تن از لالههای پرپر بوستان انقلاب و پایداری قزوین در این مجموعه وزین حضور و تجلی یافته و مییابد.
ج) این اثر و آثاری از این دست، ضمن حفظ بخش معتنابهی از دستاوردها و اسناد دست نخورده جبهههای پایداری و معرفی آن همه به مخاطب جویا و علاقهمند (به عنوان هدف اصلی)، اهداف فرعی گونهگونی نیز به همراه خواهند داشت و چه بسا در آینده نزدیک یادآدور، در تتبعات ادبی، زبان شناختی، روان شناختی، جامعهشناختی و… سودمند خواهند افتاد.
د) در تدوین و نشر وصایا ـ ضمن حفظ صورت کامل وصیتنامهها در مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران ـ صرفا مطالب قابل استفاده عموم که جنبه تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و اجتماعی دارند منعکس گردیده و از درج مطالب کلیشهای، تکراری و مربوط به حوزههای کاملا شخصی و خانوادگی و وابسته به زمانها و مکانهای خاص، پرهیز شده است.
چشمههای جوشان معرفت
مسعود نصرتی شهردار وقت قزوین نیز در یاداشتی در مورد کتاب «فار» نوشته است: شهدا همواره پیامآور صلح و دوستی برای بشریت بوده و در راستای مقابله با ظلم و فساد و رفع پلیدی از جوامع بشری قیام کرده و در این راه برای رسیدن به خدا از خود گذشتند و آزادی و آزادگی را برای بشریت به ارمغان آوردند.
متون وصیتنامههای شهدای عزیزمان نیز چشمههای جوشان و پرطراوتیاند که تشنگان حقیقت و معرفت را سیراب کرده و با مطالعه آن به عمق خلوص و صفای باطن این عزیزان بیش از پیش پی خواهیم برد و از آن رو است که رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی همواره مطالعه و دقت در این وصیتنامهها را سفارش و مورد تاکید قرار دادهاند.
شاهکاری از حماسه و ایثار
غلامرضا حقایقپور مدیرکل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران قزوین نیز در مورد کتاب «فار» نوشته است: وصیت شهدا، شاهکاری از حماسه و ایثار است که به گونهای جدید و با نیتی بدیع نگاشته شده و در تداوم جنگ و تهییج جوانان به ادامه جنگ و وفاداری با آرمانهای شهیدان، تاثیر غیرقابل انکاری داشته و خواهد داشت.
این وصایا، نمونهای کامل و بی نظیر از ادبیات غنایی را به همراه دارد و از سویی جلوهگری ادب حماسی را در آیینه این نوشتار به خوبی میتوان دید. آنجا که یک رزمنده دلاور درباره ایمان و یقین به راه و هدف خود مینویسند و از سر تحقیر، دشمن را مورد خطاب قرار میدهد و او را به رزم بیامان فرا میخواند؛ حماسه و شجاعت غیرقابل وصفی را به تصویر میکشد. به تعبیری میتوان گفت وصیتنامه شهدا فریاد بلند انسانیت راستین است که برای همه اعصار باقی و در کالبد بیروح جامعه، جاری و ساری خواهد شد.
مروری بر وصیتنامههای نگاشته شده توسط شهدای هشت سال دفاع مقدس، گواه این مهم است که این وصایا فقط برای زمان خود شهید و برای اطرافیان شهید نیست. شهدا میدانستند که وصیت آنان پیامی برای آیندگان است و مطمئن بودند یکی از ابزاری که یاد حماسه و دلیری را به خوبی در اذهان تثبیت میکند، مکتوب کردن آرمانهایی است که برای آن، از جان خود گذشتهاند و در حقیقت، وصیت اقراری است مکتوب به درستی راه و هدفی که به خاطر آن از هر آنچه داشتند و باید داشته باشند، گذاشتند و گذشتند.
در همین رابطه هم سخن امام انقلاب، بیانگر نهایت ناتوانی ما در بیان حقیقت مطلب است. آنجا که میفرمایند: «با کدام قلم و بیان، میتوان از عزیزانی که سنگرهای جنگ را به محراب مسجد و معراج الیا… تبدیل کردهاند ثنا کرد؟ گیرم که قلم فرسایان هنرمند بتوانند میدانهای شجاعت و دلاوری آنان و قدرت و جسارت فوقالعاده آنان را در زیر آتش مسلسلها و توپها و تانکها ترسیم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتوانند پیروزیهای هنرمندانه آنان را در آن شبهای تار در مقابل موشکها و بمبافکنهای دشمن غدار و عبور از پیچ و خمهای سیمهای خاردار و کوههای سر به فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خدا از سنگرهای بتونی مجهز به جهازهای پیشرفته را مجسم نمایند، آن بعد الهی- عرفانی و آن جلوه معنوی ربانی که جانها را به سوی خود پرواز میدهد و آن قلبهای ذوب شده در تجلیات الهی را با چه قلم و چه هنر و چه بیانی میتوان ترسیم کرد؟»
شهید محمد اصلی تبریزی:
ای کاش دهها جان داشتم و در این راه فدا میکردم
با نام آن که هست کننده کائنات است
با نام او که فریادرس مظلومان است
با نام او که مطمئن کننده قلوب است
با نام او که انسان را لباس حیات پوشانده و رسالتی عظیم بر دوشش افکند.
رسالتی که کوهها و دریاها از پذیرفتن آن سر باز زدند و انسان قامت برافراشت تا این رسالت عظیم و عظمی را به انجام برساند. رسالت بزرگ زیستن و مردانه زیستن و رسالت رفتن به سوی عشق، رسالت گام برداشتن در طریق حق و رسالت پیوستن به خورشید رسالت، ایمان، ایثار و شجاعت. آری انسان پذیرفت و باید تا آخر این وظیفه را به پایان برساند.
امروز، اسلام بیش از هرچیز به مقاومت و پایداری نیازمند است. امروز، اسلام پس از هزاران سال تجدید حیات پیدا کرده است و حیات او در جهاد، استمرار پیدا میکند. امروز ما هستیم که باید به مسئولیتهای خطیر خویش عمل کنیم؛ مسئولیتی بس عظیم که بر دوشمان نهادهاند. امروز، فریاد استقامت در جبههها معنا پیدا کرده است و در این برهه از زمان که نور خدا، عشق خدا، صدای خدا، حجت خدا و دست خدا در جبههها نمایان است، بر من و توی مسلمان واجب است که به میعادگاه عاشقان حسینی و زاهدان شب و شیران روز بشتابیم و به ندای اسلام عزیز و امام بزرگوار لبیک بگوییم و سلاح به زمین افتاده برادر مسلمان خود را برداریم و با او میثاق ببندیم و چه زیباست در این راه جان دادن! یک جان سپردن چیست؟! ای کاش دهها جان داشتم و در این راه فدا میکردم. ای عزیزان! بعد از من موظفید که همواره به فکر خدا باشید. کارهایتان را برای خدا و رضای او انجام دهید. همواره خواهان پیروزی اهداف امام بزرگواران باشید و همواره در صحنه حضور داشته باشید تا انشاءا… این انقلاب را به دست صاحب اصلیاش بسپارید.
خدمت پدر و مادر گرامی و مهربانم، امیدوارم که خداوند به شما صبر عطا بفرمایید. از این که خداوند باز به شما لطف کرد و امتیازی دیگر بر امتیازات شما افزود، تبریک عرض میکنم و انشاءا… که شما شکرگزار این نعمت بزرگ، به درگاه خداوند منان باشید.
شهید، قربان آذربایجانی:
ای جوانان! نکند در رختخواب ذلت بمیرید
آن قدر به جبهه میروم و میجنگم تا پیروز شوم و اگر نصیبم شد، شهید میشوم.
ای جوانان! نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد. مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید، که علیاکبر(ع) با هدف شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبههها جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل 72 شهید را کرد؛ همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید؛ زیرا مادر وهب فرمود «سری را که در راه خدا دادهام، پس نمیگیرم!»
سلام مرا به رهبر عزیزم، امام خمینی، برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان میبندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام و آقا امام زمان(عج) به اجرا در آید.
… و اما وصیت به خانواده خودم:
سلام بر تو ای پدر بزرگوارم و سلام بر تو ای مادر زحمت کشیده ام. من میدانم که فرزند خوبی برای شما نبودم؛ ولی به بزرگی خودتان مرا ببخشید و ای مادر عزیزم! شیرت را حلالم کن.
اگر جنازهام آمد موقع دفن کردن، یک قرآن کوچک و یک عکس امام توی قبرم بگذارید؛ خداحافظ.
شهید حمید اعرابیان:
خدایا! مرگ مرا، شهادت در راه خودت قرار ده
با تشکر از خداوند باری تعالی که این سعادت را به من داد تا بتوانم در راهش قدم بردارم و شکرگزار نعمات او باشم.
سپاس خداوندی که به من عقل و هوش و تمام نعمتها را داد تا بندهای سپاسگزار باشم.
با سلام و درود به منجی و نجاتدهنده بشر، آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش خمینی بت شکن و با سلام به تمام شهدای کشته شده در راه خدا و با درود به خانوادههای عزیز شهدا که این چنین عزیزان خود را به اسلام هدیه کردند و از جان و دل خودشان گذشته و چنین فرزند خود را در راه اسلام روانه کردند و با سلام به مجروحین انقلاب که بیباکانه دست و پای خود را از دست دادند و توانستند کاری مثبت برای اسلام انجام دهند.
حال که این وصیتنامه را مینویسم، خواستم بگویم که من خیلی گنهکارم؛ خیلی معصیت کارم و خیلی روسیاه هستم.
خدایا! مرا مورد عفو و بخشش خود قرار بده.
خداوندا! من در برابر تو هیچم؛ من هیچم؛ من خیلی ضعیفتر از آن هستم که خودم فکر میکنم. خدایا! من خودم نتوانستم به جبهه بیایم؛ خودت خواستی که من بیایم.
خدا! خودت توان و این سعادت را به من دادی.
خدایا! از تو میخواهم مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار دهی.
خدایا! از تو میخواهم که زودتر مرا پیش خودت ببری؛ چون امکان دارد با ماندن در این دنیا بیشتر گناه کنم.
خدایا! از تو میخواهم که مرا ببخشی.
خدایا! عفو و بخشش تو خیلی زیاد است.
خدایا! تو را قسمت میدهم به حق مقربین درگاهت و به تمام اولیائت مرا ببخش و پدر و مادرم را از من راضی بگردان.
از خواهرانم میخواهم در امر نماز و با ایمان بودن و حفظ قرآن، کوشش کرده و حجابشان را مراعات کنند.
مامان! خداوند یک امانتی به شما داده بود و خواست از شما پس بگیرد؛ پس این ناراحتی ندارد. همه ما رفتنی هستیم! شما دیدهاید که کسی در این دنیا باقی بماند؟ پس چه بهتر است که انسان در راه خداوند شهید شود و سعادت آخرت خود را بخرد.
مامان! بدان که تو اگر صبر کنی و خودت را ناراحت نکنی، جای تو هم در بهشت است.
مادر! در تشییع جنازه من گریه نکن؛ چون دشمنان از گریه کردن شما سوءاستفاده میکنند. ببینید مادران شهدا چگونه رفتار میکنند! شما هم مانند آنها صبر کنید و شکر کنید.
مامانجان! خداوند بنده خود را با مریضی دادن و شاید با گرفتن پسر یا همسر از او، امتحان میکند؛ پس سعی کن این امتحان را خوب پس بدهی.