غزه، باریکه‌ای به وسعت خون

سارا افشار

غزه، شهری واقع در نوار غزه ولی به پهنای مظلومیتش غرق در خون!

نمی‌دانم از وحشت‌زدگی مردمان مظلومش در خواب و بیداری بگویم که هر لحظه، انفجار موشکی را به انتظار نشسته‌اند یا از کودکی بی‌گناه و معصوم، که از زیر خروارها آوار، از شکم مادر بی‌جانش متولد می‌شود.

بعید می‌دانم کسی باشد که ذره‌ای وجدان در وجودش باشد و به غزه، کودکانش و جنایت اسرائیلی‌ها فکر نکرده باشد. کودکانی که کودکی نکرده‌اند!

ما خودمان جنگ را دیده‌ایم. دردش را کشیده‌ایم. ما خودمان زخم خورده‌ی جنگیم. هم مقاومت‌ها را یادمان است و هم شهادت‌ها را. هم طعم پیروزی را چشیده‌ام و هم طعم شکست را. جنگ ما، هشت سال بود، با پایانی خوش و جنگ با اسرائیل‌ گویی، تمامی ندارد.

جنایات صهیونیست‌ها، دیگر نقل و نبات هر شبکه و هر رسانه‌ای شده!

چرا باید هدیه‌ی کودکان غزه خمپاره باشد؟

گناهشان چیست؟ گناه این کودکان مظلوم چیست؟ کلمه به کلمه‌ای که می‌نویسم، قلمم گریه می‌کند؛ گریه به حال کودکانی که می‌خوابند و به خواب ابدی فرو می‌روند. گریه به حال کودکانی که در قلب پاکشان به جای شادی و خوشحالی، غم و اندوه و نگرانی و استرس لانه کرده و چشمانشان هر روز شاهد صحنه‌های جنگ و کشت و کشتار.

جنگی که تمامی ندارد و آرزوهایی که هر روز در دل این کودکان شهید می‌شوند!!!

برنامه‌ی کودکشان شده دیدن صحنه‌های فجیع جنگی و قصه‌ی لالایی شبشان شده صدای بمب و موشک و خمپاره.

واژه‌ی استقامت و امید را باید از کودکان غزه به امانت گرفت. با تمام ناملایمتی‌های زندگی‌شان، باز هم در کنار پدر و مادرهایشان می‌جنگند و تلخی طعم زندگیشان را کنار خانواده‌هایشان شیرین می‌کنند.

چه دل بزرگی دارد غزه! چه صحنه‌هایی به خودش می‌بیند؟! مادری که با فرزند شهیدش در بغل می‌گرید و پدری که بدن بی‌جان و تکه تکه‌ی فرزندش را به خاک می‌سپارد.

اما می‌رسد روزی که این خاک، دهن باز کند و شعری در وصف این حجم از مظلومیت کودکان شهید سرزمینش بسراید.

آتش، آتش، آتش

جنایت، جنایت، جنایت، ننگ بر تو ای اسرائیل!

شما در غزه شادمانی می‌کنید و می‌رقصند و غزه در خون! فلسطین، غزه، مردمانش، کودکانش و صدای زندگی‌هایی که به پایان می‌رسد و تویی که همچنان در سکوت، صدای نابهنجارت کل جهان را فرا گرفته. قلمم همچنان گریان است و زبانم قاصر از نوشتن کلماتی که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد. ملال‌آورترین جمله‌ای که می‌توان نوشت: زندگی کودکان فلسطینی با فقر و خشونت تعریف می‌شود و این یعنی جنایت به معنای واقعی کلمه!

غزه، شهری در کشور فلسطین و در نوار غزه شهری که قلبش تکه تکه است.

هر چقدر از مظلومیتش بگوییم، کم است. هر چقدر از مظلومیت کودکانش بگوییم، کم است. هر چقدر با لغات بازی کنم، غم وحشتناکی که مانند خشتی سنگین بر روی قلب کودکان بی‌دفاع غزه قرار دارد، تداعی نمی‌شود.

به قول فرامرز عرب عامری:

ای کاش دوباره عشق آغاز شود

تا بار دیگر غزه سرافراز شود

صدها غزل نگفته دارند، اگر

یک روز دهانِ سنگ‌ها باز شود…