غذارسانی به حیوانات بیسرپرست، خوب یا بد؟
- شناسه خبر: 14381
- تاریخ و زمان ارسال: 22 خرداد 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
نفیسه کلهر
زهرا دوستی است که خیلی سال است با واسطه میشناسمش. یک روز پیام میدهد که گربه خانگیاش بر اثر مصرف مواد سمی که شهرداری در معابر قرار داده بود مرده است. او معتقد است که این اقدام شهرداری به خاطر نفرت پراکنیهایی است که بعضی در فضای مجازی منتشر میکنند و به خاطر اینکه من هم در صفحه اینستاگرامم از مردم خواسته بودم که به حیوانات غذارسانی نکنند مرا شریک در مرگ این حیوان میداند و میگوید که قلم در خون زدهام.
این چندمین باری است که بعضی حامیان حیوانات برخورد تندی با من میکنند و انتظار دارند که فقط در حمایت از غذارسانی به حیوانات مطلب بنویسم.
همین برخوردها مرا واداشت تا گزارش مفصلتری درباره این موضوع بنویسم.
بحث غذادهی که میشود همه اکوسیستم شناس میشوند!
از آنجایی که اغلب کارشناسان و متخصصان در داخل و خارج به اتفاق معتقدند افزایش تعداد سگهای بدون صاحب منجر به آسیب مهمی به محیط زیست میشود ـ اتفاقی که در کشور ما در حال وقوع است ـ منبعی علمی در تایید این اقدام نداریم و بسنده میکنیم به صحبتهای افرادی که این کار را دوست دارند.
تعداد این افراد کم هم نیست. کسانی که برای حیوانات بیسرپرست مانند سگ و گربه غذا تهیه میکنند و برای آنها به طبیعت میبرند. مهدیه یکی از مدافعان این کار میگوید: ما انسانها با شهرسازیهای غیراصولی و تخریب مداوم محیط زیست، نظم طبیعت را بر هم زدهایم و عرصه زندگی را برای بسیاری از موجودات تنگ کردهایم شاید با غذارسانی بتوانیم بخشی از آن را جبران کنیم. او معتقد است سگها و گربههای ولگرد هرگز غذای کافی دریافت نمیکنند و دائما گرسنه و تشنه هستند. آنها هیچ پناهگاهی از گرما و سرما، باران یا باد ندارند و هر روز برای آنها یک نبرد است ینابراین هروقت آنها را میبینیم باید به آنها غذا، آب و امنیت بدهیم.
دیگری معتقد است وقتی مردم در کوه و جنگل و کنار رودخانه و… خانه میسازند نگران اکوسیستم نیستند. در رودخانه آشغال میریزند و آتش روشن میکنند و… اکوسیستم هیچ جایگاهی ندارد اما بحث غذادهی که به میان میآید همه اکوسیستم شناس میشوند؟!
هرچند صدف میانهروتر است او معتقد است اگر غذارسانی همراه با عقیمسازی باشد، مشکلی ندارد و معتقد است اگر هرکسی سرپرستی چند حیوان را به عهده بگیرد و آنها را واکسینه کند و عقیم کند و بعد از رهاسازی به همانها غذا رسانی کند؛ بهتر است تا این وضعیت که هرکسی با یک گونی غذا میرود به طبیعت. او این شیوه را CNVRمینامد و افسوس میخورد که زیاد به آن توجه نمیشود.
مریم اما در این زمینه احساسات جریحهدار شدهای دارد. او بسیار نگران است از اینکه افزایش تعداد سگهای ولگرد موجب انجام اقدامات بیرحمانه از سوی شهرداریها شود: «همین چند سال پیش بود که شهرداری سگها را با تفنگ نابود میکرد. من شبها خوابم نمیبرد از نگرانی اینکه هر لحظه چند حیوان بیگناه در خون خودشان غرق میشوند. کابوس تمام روز و شبم شده بود. اینکه افزایش جمعیت سگها باعث شود تا دوباره شهرداریها بخواهند چنین اقدامی کنند من را نگران میکند.» او معتقد است باید فکری شود تا پیش از آن که شهرداریها بخواهند دست به چنین راهکارهایی بزنند.
حیوانات وقتی غذایشان فراهم است زادآوری میکنند
ایرنا در گزارشی در این باره اشاره میکند: «کارشناسان معتقدند که حیوانات غریزهای دارند که وقتی احساس امنیت کنند و غذایشان هم فراهم باشد بیشتر تولیدمثل میکنند؛ حال اگر یکی از این مورد نباشد خود به خود حیوان تولید مثل نمیکند؛ به عنوان مثال اگر در غذای موش بوی گربه باشد آن موش به جای به دنیا آوردن مثلا ۲۰ بچه، پنج بچه به دنیا میآورد تا بتواند آنها را مدیریت و بزرگ کند. این در رفتارشناسی حیوانات وجود دارد، حال سگها هم همینطور هستند. وقتی غذا و امنیتشان تامین باشد به راحتی تولید مثل میکنند و این باعث ازدیاد جمعیتشان میشود.» در واقع این غذارسانی به سگها خود یکی از دلایل مهم افزایش زادآوری آنهاست و البته نه تنها دلیل.
یک کارشناس در گفتگو با «ولایت» به طور کلی علل افزایش جمعیت سگهای سرگردان را اینطور بیان کرد:
1ـ رهاسازی تولههای سگ ماده توسط صاحبان سگها
بسیاری از صاحبان سگهای گله و سگهای نگهبان، تولههای نر سگ خود را به دلیل قدرت و گیرندگی بیشتر نگه داشته و تولههای ماده را در طبیعت رها میکنند. این تولههای ماده از پسماندهای غذایی رها شده در اطراف شهرها و روستاها تغذیه میکنند و به سرعت به سن جفتگیری و باروری میرسند و در مدتی کوتاه جمعیتشان چند برابرمیشود.
2ـ غذارسانی غیراصولی و غیرمسئولانه
در سالهای اخیر بسیاری از شهروندان به دلیل روحیه حیواندوستی، به اشکال مختلف به حیوانات سرگردان و بیسرپرست غذا میرسانند. سگهایی که به منابع غذایی دسترسی دارند به سرعت زاد ولد کرده و جمعیتشان افزایش مییابد. محبت به حیوانات نمودی از عشق انسان به طبیعت و بسیار پسندیده است؛ اما غذارسانی غیراصولی و غیرمسئولانه فارغ از جنبه مثبت آن یعنی محبت به موجودات دیگر، عواقب منفی بسیاری داشته و هم برای حیوانات و هم برای جامعه انسانی هزینهزاست.
3ـ سودجویی برخی افراد شاغل در حوزه پیمانکاری جمعآوری سگهای سرگردان
بر اساس قانون شهرداریها موظفند سگهای سرگردان را جمعآوری و ساماندهی کنند. اغلب شهرداریها این کار را از طریق پیمانکار انجام میدهند؛ یعنی پیمانکار سگها را به روش زندهگیری جمعآوری کرده و به کمپ یا پناهگاه منتقل میکند. در آنجا با حضور دامپزشک سگها معاینه و غربالگری میشوند. سگهای بیمار و ناقل بیماری که درمانپذیر نیستند و حتی در صورت درمان زندگی باکیفیتی ندارند، به روش مرگ آرام و بدون درد «یوتانایز» شده و سایر سگها پس از انجام واکسیناسیون، انگلتراپی و عقیمسازی، به متقاضیان سرپرستی واگذار شده یا رهاسازی میشوند. در شهرهایی که خود شهرداری کمپ یا پناهگاه اختصاصی برای این کار ندارد، این احتمال وجود دارد که پیمانکاران برای رشد درآمد خود سگها را به بهانه انتقال به پناهگاههای واقع در شهرهای دیگر، جمعآوری کرده و بدون عقیمسازی در مناطق دیگر رها کنند. حتی در مواردی مشاهده شده که اهالی یک روستا یا منطقه سگها را از سطح منطقه خود جمعآوری کرده و در شهرهای اطراف که دارای پیمانکار و پناهگاه هستند رها میکنند.
4ـ افزایش دفع پسماندهای شهری و روستایی در اطراف مناطق مسکونی
مراکز دفع و دپوی زباله به منبع غذای بخشی از حیوانات سرگردان تبدیل شدهاند. این پدیده علاوه بر افزایش امکان زاد و ولد این حیوانات، احتمال انتقال آلودگی و بیماری را بالا میبرد. حیواناتی که در نزدیکی این مراکز زندگی میکنند اغلب به شدت بیمار بوده و زندگی پر از رنجی را میگذرانند. نکته دردناک موضوع این است که با توجه به سرعت زاد و ولد و نرخ افزایش جمعیت در حیواناتی چون سگ، این بیماری و ضعف و رنجوری به نسلهای بعد نیز منتقل شده و پس از چند نسل زاد و ولد، جمعیتی بیمار و ضعیف به جا گذاشته و تعادل زیستی این جانوران و محیط اطرافشان را به هم میریزد.
5ـ ناآگاهی از فرهنگ و دانش سرپرستی از حیوانات خانگی
نگهداری از حیوانات خانگی در اغلب جوامع سابقهای دیرین دارد. در سالهای اخیر این موضوع مشهودتر بوده و بسیاری از افراد جامعه ما نیز به دلایل مختلف تمایل به نگهداری حیوان خانگی دارند. اما برخی از افراد بدون تحقیق کافی و بدون اطلاع از دشواریهای سرپرستی از یک حیوان خانگی موجودی بیگناه را به خانواده خوداضافه میکنند و بعد که با هزینههای مختلف تربیت، تغذیه، واکسناسیون و انگلتراپی و مراقبتهای بهداشتی و درمانی آن مواجه میشوند میبینند که توان نگهداری از آن را ندارند. کم نیستند افرادی که حیوان خانگیشان مریض شده و به جای درمان آن را رها میکنند!
6ـ سودجویی برخی از سوداگران در لباس حامیان حیوانات
کمک به حیوانات رفتاری انسانی و مطلوب است؛ اما در سالهای اخیر و بهویژه با رشد شبکههای اجتماعی، برخی از افراد از عواطف دیگران سوءاستفاده کرده و با اشتراکگذاری عکس و فیلم از حیوانات برای تامین غذا یا مراقبتهای بهداشتی و درمانی این حیوانات کمکهای مردمی جمع میکنند. هوشیاری شهروندان در ارتباط اصولی و کمک به جا و مناسب به حیوانات بهجای برخوردهای اساسی میتواند جلوی اینگونه سودجوییها را سد کند.
غذارسانی به هر شکلی نوعی «حیوان آزاری» است
همینطور مهدی نبییان – کارشناس ارشد تنوع زیستی و پژوهشگر حیات وحش – در مصاحبهای با ایسنا به مواردی از مخاطرات وجود حیوانات سرگردان در شهرها و روستاها اشاره میکند که در زیر آمده است:
¯ تنها در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر در کشور دچار سگ گزیدگی شدهاند که از این تعداد ۲۵ هزار نفر مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفتهاند. این ۲۵۰ هزار نفر مجبور به تزریق داروی ضدهاری نیز شدهاند؛ این در حالی است که در کمتر از ۱۰ سال گذشته تنها حدود ۱۰۵ هزار گزارش در سامانههای وزارت بهداشت و درمان ثبت شده است؛ به عبارتی در مدت ۱۰ سال این آمار ۱۰ برابر شده است.
¯ در مجموع روزانه حدود ۷۰۰ نفر توسط سگهای صاحبدار و ولگرد مورد گزش قرار میگیرند که از این تعداد بیش از ۶۵ نفر توسط سگهای ولگرد صورت میگیرد.
¯ وزارت بهداشت روزانه نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خرج تامین و تزریق واکسن ضدهاری به ۷۰۰ نفری که مورد گزش قرار میگیرند را میکند. هر فردی که مورد گزش قرار گیرد بین دو تا دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان یارانه توسط دولت به وزارت بهداشت بابت تزریق داروی ضدهاری پرداخت میشود که این هزینهها از جیب ملت و از طریق یارانهها پرداخت میشود.
¯ این هزینهها تنها برای واکسن ضدهاری و جدای از هزینههای جراحی ، تزریق واکسن کزاز و مراقبت های بعد از گزش است.
¯ در سال ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ انسان در کشور توسط سگها کشته شدند که ۳۵ کشته کودکان زیر ۱۰ سال بودند.
¯ شهرداری تهران در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ میلیارد تومان هزینه سگ های ولگرد تهران، شهرداری اصفهان بیش از ۱۵ میلیارد تومان و شهرداری یزد بیش از ۱۰ میلیارد تومان هزینه کردهاست. در مجموع در ایران سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان توسط شهرداریها و دهیاریها برای تغذیه سگهای ولگرد هزینه میشود.
¯ معمولا کانونهای تجمع سگهای ولگرد مناطق مشخصی مانند برخی کانونها در اطراف مراکز دفع پسماند، اطراف جادهها، پارکها، حاشیه شهرها و روستاهایی هستند که به علت غذارسانی غیرقانونی، سازمانیافته و مستمر توسط حامیان سگها، تعداد سگهای ولگرد و تجمع آنها در آن مکان افزایش مییابد.
¯ غذارسانی به یک گونه حیوان خاص، اولویت خاص قائل شدن برای آن حیوان نسبت به حیوانات دیگر است که باعث افزایش جمعیت آن گونه خاص میشود.
¯ غذارسانی به هر شکلی نوعی «حیوان آزاری» است و این اقدام از سوی تمام متخصصان محیط زیست در حیات وحش به هیچ صورت و با هیچ توجیهی برای حیوانات ولگرد و حتی حیوانات حیات وحش به رسمیت شناخته نمیشود.
¯ بر فرض عقیم بودن تمامی سگها و عدم زاد و ولد آنها، غذارسانی به آنها باعث افزایش طول عمرشان همچنین موجب تشدید رقابتهای غذایی و قلمرویی بین آنها شده که منجر به پرخاشگری این گونه میشود.
¯ غذارسانی به عادت سگها برای تامین خوراکشان تبدیل میشود که در این صورت این حیوانات به هر عابر پیادهای که حتی پلاستیک خرید در دست دارد، به گمان غذارسان بودن به او هجوم میآورند. ترس شهروند از هجوم حیوان باعث واکنش نشان دادن آنها و در نهایت حمله به شهروند میشود.
¯ احتمال حمله توسط سگ سیر که عادت به غذارسانی پیدا کردهاست نیز باعث انتقال بیماری یا آلودگی توسط مدفوع پخش شده این سگ میشود.
¯ افزایش جمعیت سگهای ولگرد هم برای انسان و هم برای حیات وحش هیچ تاثیر مثبتی ندارد.
¯ در تمام کشورها به جز کشور هند، ترکیه و میانمار که جنبش غذارسانی به حیوانات ولگرد را دارند، غذارسانی به حیوانات ولگرد در همه نقاط دیگر کشورها ممنوع است.
¯ تنها در بعضی از پارکهای محصور، افرادی با مجوز از وزارت محیط زیست یا سازمانهای مربوطه مانند شهرداریها زیر نظارت دامپزشک و سازمانهای مربوطه بعضا به گربههای عقیم در آن فضا غذارسانی میکنند؛ در جایی که امکان خروج از آن محدوده را ندارند.
¯ در ایران حتی یک پناهگاه حیوانات ولگرد نداریم؛ شلتر(پناهگاه حیوانات ولگرد) به صورت سلول سلول هستند. کاملا شرایط بهداشتی در آنها رعایت میشود و هیچ سگی در ارتباط با سگ دیگری نیست.
¯ در حالت عادی سگها بهصورت منفرد پخش هستند و مشکلات کمتری را به وجود میآورند اما با ایجاد کانون غذارسانی و تجمع سگهای ولگرد در یک نقطه اگر سگ مریضی وجود داشته باشد چون بهصورت طبیعی از سایر حیوانات فاصله دارد و هیچ وقت کنار هم زندگی نمیکنند مشکلی ایجاد نمیشود اما در مرکزی که با غذارسانی همه در یک کانون جمع میشوند بیماری به سایر سگها که برای غذا آمدهاند، منتقل خواهد شد.
¯ مدفوع حیوانات در طبیعت تجزیه و به محیط برگردانده میشود اما وقتی ۲۰۰ سگ در یک نقطه هر کدام روزی ۵۰۰ گرم مدفوع میکنند، تعداد زیادی مگس، حشرات و انواع کنهها که بعضا میتوانند برای انسان بسیار خطرناک یا حتی مرگآور باشند تکثیر، رشد و نمو پیدا میکنند. پسماند غذای این سگها نیز حشرات بسیار زیادی را دور خودش جمع و کانون تجمع سگها را به کانون بیماری تبدیل میکند.
¯ بر اساس بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها مصوب سال ۸۷، دستورالعمل کنترل و مدیریت جمعیت حیوانات مزاحم شهری مانند موش شهری، سگ های ولگرد و گربهها در حریم شهرها و روستا از سوی وزارت کشور ابلاغ شده و اجرای آن بر عهده شهرداریها و دهیاریها است. در خارج از حریم شهرها و دِهها مسئولیت گونههای جانوری و گیاهی بر عهده دو دستگاه سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست است.
¯ در صفحات ۱۰ تا ۱۲ این دستورالعمل مشخصا عنوان شده که باید سگهای ولگرد توسط شهرداریها و دهیاریها زندهگیری و به «مراکز کنترل» منتقل شوند. در مراکز کنترل، سگهای غیرمفید به روشهای انسانی مرگ آرام (یوتانایز) معدوم میشوند و سگهای مفید پس از انگلزدایی برای مدتی در صورت وجود داوطلب سرپرستی با اخذ تعهدنامه «عدم رهاسازی سگ پس از عقیم سازی» تحویل سرپرست (گلهدار، کارخانهدار، باغدار) داده میشوند. در صورتی که سگی داوطلب سرپرستی نداشته باشد به عنوان سگ غیرمفید شناخته میشود و باید به روش مرگ آرام از بین برده شود.
¯ شهرداریها در بیشتر مراکز شهری این اقدام را انجام نمیدهند و سگها را پس از خرج مبالغ بسیار بالا و بعضا عقیمسازی مجدد در حاشیه شهرها رهاسازی میکنند؛ در صورتی که هر شهرداری اقدام به رهاسازی سگهای ولگرد پس از جمعآوری آنها کند، تخلف قانونی مرتکب شده است.
¯ وقتی شهرداری قصد انجام اقداماتی برای جمعآوری سگهای ولگردی دارد که باعث کشتن انسانها میشوند، برخی افراد مانع میشوند.
¯ سگهای عقیم شده که رها میشوند همچنان خطر حمله به انسان را دارند. این سگها پس از رهاسازی نیز نیاز به تغذیه دارند، بدین جهت آن مرکز باعث تجمع سگها خواهد شد و سگ عقیم شده مانند سگی که عقیم نیست احتمال ابتلا به انواع بیماریها را دارد و میتواند بیماریهای مختلفی را به انسان و دام منتقل کند.
¯ تصویب طرح عقیمسازی سگهای ولگرد برای بیش از ۳ میلیون سگ ولگرد به منزله یک نسخه گمراه کننده است چراکه نمیتوان این تعداد سگ را عقیم کرد.
¯ بر فرض از جمعیت ۳ میلیون سگ موجود ۱۰۰ هزار سگ را عقیم کردهایم، یعنی یک دهم از جمعیت کل سگهای ولگرد. هر سگ سالانه ۱۶ توله به دنیا میآورد. بدین ترتیب طی یک سال تمام جمعیت عقیم شده جایگزین میشوند بنابراین با تولید مثل بسیار زیاد سگها عملا عقیمسازی آنها هدر دادن پول است.
¯ عقیمسازی گزینهای از طرف تعدادی از حامیان و دامپزشکان است که برای کسب منافع مالی بیشتر مطرح شده است.
¯ عقیمسازی برای هر واحد سگ حدود ۲ میلیون تومان درآمد برای برخی حامیان و دامپزشکان دارد. هرچقدر تعداد این سگها بیشتر شود درآمد آنها نیز افزایش مییابد.
¯ امروزه پناهگاهداری به علت دریافت بودجه از شهرداریها و دریافت کمکهای مالی مردمی منفعت بسیاری دارد.
¯ شنیدهها حاکی از آن است بعضا برخی افرادی که ادعای عقیمسازی سگها را دارند، از داروی بیهوشی مورد استفاده برای عقیمسازی سوءاستفاده میکنند.
¯ در جریان عقیمسازی، پناهگاهداری و غذارسانی به سگهای ولگرد انواع فساد وجود دارد و به دلیل همین فسادها هنگامی که کارشناسان و متخصصان درباره لزوم مدیریت جمعیت سگهای ولگرد صحبت میکنند، این افراد به علت به خطر افتادن درآمدی که از این راه دارند، به طور جدی با آن مخالفت میکنند.
*
همانطور که ساماندهی سگهای ولگرد به وزارت کشور محول شده و از سوی وزارت کشور هم شهرداریها در شهرها و دهیاری ها در روستاها متولی هستند، شهرداری موظف است تا هرچه زودتر برای جمعآوری، عقیمسازی، واکسینه کردن و بعد رهاسازی سگهای ولگرد تدابیری بیندیشد. تا هم حیات وحش کمتر متاثر از حضور این گونهی اهلی شود و هم حامیان محیط زیست از بابت عدم کشتار بیرحمانه آنها خیال راحتی داشته باشند.