ضعیف ، ضعیف و بی رمق
- شناسه خبر: 16437
- تاریخ و زمان ارسال: 24 تیر 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
معصومه رضایی سراج
تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران در این دوره از رقابتهای لیگ جهانی والیبال، نتایج بسیار بدی را کسب کرد به نحوی که حتی سرسختترین حامی این تیم هم ناچار به انتقاد از آن شد. عدم حضور چهرههای مطرح در تیم، عدم بازیکنسازی مناسب، ضعف تاکتیکی و تکنیکی و پارهای عوامل دیگر، همه و همه دست به دست هم داد تا در این دوره از رقابتها، ملیپوشان ایران همه را از خود ناامید کنند.
در حالی که تیمهای والیبال نوجوانان و جوانان ایران در بین تیمهای اول تا سوم دنیا قرار دارند، تیم بزرگسالان ایران هرگز نتوانسته از ظرفیت تیمهای پایه خود استفاده کرده و خود را بالا بکشد. روند انتقال بازیکن از جوانان به بزرگسالان به خوبی انجام نمیشود و معلوم نیست جوانان والیبال ایران پس از قهرمانی جهان، سر از کجا درمیآورند. اگر نسلی که خولیو ولاسکو برای والیبال ایران ساخت و به دست کولاکوویچ نیز رسید را کنار بگذاریم، باید بگوییم که هرگز در بازیکنسازی موفق نبودهایم نمونه آن را در بازیهای اخیر لیگ جهانی و در ضعفهای تکنیکی بازیکنان دیدیم.
ترکیب تیم ملی والیبال نسبت به سال گذشته با تغییرات زیادی همراه شد. بازیکنانی همچون پوریا خانزاده، محمد ولیزاده و علی حاجیپور اولین حضور خود را از تیم ملی تجربه میکردند. علاوه بر این موضوع محمد موسوی هم پس از دو سال بار دیگر به تیم ملی دعوت شد و عدم هماهنگی او با سایر بازیکنان کاملا به چشم آمد.
به همین دلیل نیاز بود که تیم ملی پیش از حضور در لیگ ملتها بازیهای تدارکاتی مناسبی داشته باشد؛ اما تنها اردوی خارجی تیم ملی، اردوی ترکیه بود که با ۲ بازی تدارکاتی مقابل تیم ملی این کشور همراه بود. ضمن اینکه در ژاپن هم شاگردان عطایی به مصاف فرانسه رفتند.
این تعداد کم بازیهای تدارکاتی نتوانست تیم ملی را برای لیگ ملتها آماده کند و در هفتههای اول و دوم لیگ ملتها ناهماهنگی در تیم ملی موج میزد. فدراسیون والیبال که مدام از بیپولی مینالید میتوانست هزینههایی که برای ویزا و اعزام نفرات اضافه به آمریکا کرده بود را صرف بازیهای تدارکاتی کند؛ اما به نظر میرسد این مساله اهمیت چندانی برای فدراسیون نداشت و تیم ملی والیبال با کمترین هماهنگی ممکن راهی لیگ ملتها شد؛ رقابتهایی که همه تیمهای حاضر در آن به جز ایران، بازیهای تدارکاتی زیادی انجام داده بودند. نمونه بارز آن تیم ژاپن بود که تعداد بازیهای تدارکاتیاش دورقمی شد.
یکی از مهمترین خلاءهایی که در تیم ملی ایران دیده شد ضعف در دریافتها بود. سالها میلاد عبادیپور بازیکن فیکس ایران در پست دریافتکننده قدرتی بود؛ اما این بازیکن با کسب اجازه از کادرفنی، از حضور در لیگ ملتها انصراف داد. اینکه این بازیکن در مصاحبهای عجیب عنوان میکند دور از انسانیت بود که خانوادهاش را رها کند و به تیم ملی بیاید قابل تامل است. چرا که همه بازیکنانی که برای تیم ملی والیبال به میدان رفتند دارای خانواده هستند و قطعا برخی از آنها با وجود مشکلات خانوادگی برای تیم ملی بازی کردند.
شاید اگر محمد موسوی پس از انصرافش از تیم ملی، بار دیگر به این تیم دعوت نمیشد عبادیپور همچنین تصمیمی نمیگرفت؛ اما به هر حال به جهت جو نتیجهگرایی که بر ورزش ایران حاکم است قطعا عبادیپور بار دیگر به تیم ملی دعوت خواهد شد.
تیم ملی والیبال ایران در بهترین حالت ممکن، جزو تیمهای هفتم تا دهم دنیا محسوب میشود؛ اما به دلایلی انتظارات غیرمنطقی از این تیم شکل گرفته است. امسال بهروز عطایی به جهت عدم نسلسازی که در گذشته رخ داده بود بازیکنان جوان و کمتجربهای را به ترکیب تیم ملی اضافه کرد. پوریا خانزاده، محمد ولیزاده و علی حاجیپور بازیکنانی بودند که اولین حضورشان را در تیم ملی تجربه کردند و عملکردشان با وجود فراز و نشیب زیاد اما نشان دادند که میتوانند آینده تیم ملی والیبال را بیمه کنند.